هفته نامه «نماینده» / «حسین سرفراز» که چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در صف رستاخیزیها قرار داشت، در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ و پس از سقوط شاه بخشهایی از کتاب «زندگی و عیاشیهای اشرف» نوشته «آلبرتو بلیچی» را طی چندین شماره باز نشر کرد. گفتنی است سرفراز سردبیر هفتهنامۀ «سفید و سیاه» (۱۳۴۴- ۱۳۴۱)، سردبیر هفتهنامۀ «تهران مصور» (۱۳۴۷- ۱۳۴۴)، سردبیر سیاسی نشریۀ رستاخیز (۱۳۵۶- ۱۳۵۳) بوده و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب خط عوض میکند و دانستهها و نیز آنچه که از منابع خارجی به دست میآورد را در اختیار عموم قرار میدهد!
آلبرتو بلیچی در کتاب «زندگی و عیاشیهای اشرف» به بررسی روانشناختی اشرف میپردازد. نویسنده در بخشی از این کتاب ضمن ابراز شگفتی از شادی «اشرف» از وقوع زلزله در «طبس»، نوار مکالمه «اشرف» و «محمدرضا» که از طریق رابط خود در ساواک به دست آورده بود را منتشر میکند. جایی که اشرف در کمال شقاوت و بیرحمی حادثه زلزله طبس را به برادر تاجدارش تبریک میگوید:
«اشرف: داداش من برای شما یک خبر خوب دارم، یک مژده ...
شاه: چیه این خبر؟ چی شده!؟
اشرف: (با هیجان) زلزله اومده، طبس با خاک یکسان شده ...
شاه (با تعجب) : اینکه مژده نداره!
اشرف: چرا مژده نداره داداش!؟ کشتار آنقدر زیاده که هم مذهبیها و هم کمونیستها چه بخواهند چه نخواهند باید به آنها برسند... شاه (کمی خوشحال) : مگر چقدر کشته شدند؟
اشرف: خیلی، خیلی زیاد (با هیجان) داداش تو خوشحال نیستی؟
شاه (مأیوس) : نه گمان نمیکنم با خبر این زلزله شورش متوقف بشه. ولی تو راست میگی، زلزله همه رو مشغول میکنه، ما میتونیم فوری دست به کار بشیم.
اشرف (با خوشحالی) : دیدی گفتم داداش...
شاه: خبر کی به تو رسید؟
اشرف (با هیجان) : «همین الان، مژده هم دادم، شما هم باید به من مژدگانی بدهید.»
منبع:
هفتهنامه جوان، مورخه ۲۴ فروردین ۱۳۵۸، صفحه ۳۲ به نقل از «زندگی و عیاشیهای اشرف»