«نماینده» /گپوگفت با چهرهای که همیشه در قاب شهرت، دست نیافتنی بهنظر میرسد، اینکه چگونه زندگی میکند و بیهیچ تکلّفی از دغدغههای ساده و روزمره زندگی شخصیاش بگوید، بیشک خواندنش نهتنها خالی از لطف نیست، بلکه جذاب بهنظر میرسد. در کافه گپ این هفته سراغ «الهام امینزاده» رفتیم و صحبت از ریزهکاریهای زندگی این نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی و معاون حقوقی پیشین رییس دولت یازدهم گپوگفتی خواندنی را رقم زد.
۱- شما چند خواهر و برادر دارید و در چه خانوادهای بزرگ شدهاید؟
در یک خانواده مذهبی و تحصیلکرده متولد شدم. پدرم دندانپزشک بودند و در بیمارستان نمازی شیراز هم بیمار ویزیت میکردند. مادرم هم فردی مذهبی بودند و در آن زمان کلاسها و دورههای قرآنی را پشت سر میگذاشتند همچنین یک خواهر و برادر دارم. خواهرم دکتر روانشناس و برادرم مهندس هستند.
۲- در دوران کودکیتان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟
در دوران کودکی کنار بازی با همسالان به دوچرخه سواری علاقه زیادی داشتم.
۳- چطور با همسرتان آشنا شدید و به چهوسیلهای ازدواجتان صورت گرفت؟
بهواسطه یکی از دوستانم که ایشان هم نماینده مجلس بودند با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم.
۴- جشن ازدواج شما چطور برپا شد؟
سال ۶۹ مراسم ازدواج ما در منزل برگزار شد که خیلی جشن ساده و گرم و اصیلی بود.
۵- اوایل ازدواج و زندگی مشترک وضع زندگیتان به چه شکل بود؟
نکتهای که اهمیت دارد این است که زندگی مشترک باید با صبر و حوصله زیاد شروع شود و تا جایی که امکان دارد، انتظارات طرفین از یکدیگر کم باشد. ما هم در ابتدا زندگی خود را ساده شروع کردیم.
۶- در شروع زندگی مشترک موقعیت اجتماعی شما در چه سطحی بود؟
من دانشجوی فوقلیسانس بودم و همسرم دانشجوی مقطع دکترا و هر دو یک زندگی ساده و دانشجویی را در خارج از کشور شروع کردیم.
۷- شما چند فرزند دارید؟ به چه کاری مشغول هستند؟
دو فرزند پسر دارم که فرزند ارشدم، دانشجو هستند و فرزند دومم هم دانشآموز.
۸- آیا فرزندانتان مایل بودند در حوزه کاری شما مشغول به کار شوند؟
با توجه به نیاز کشور در رشتههای قضاوت، وکالت و مشاوره حقوقی، علاقه داشتم فرزندانم در این عرصهها حضور داشته باشند ولی آنها به گرایشات مهندسی علاقه داشتند و وارد رشتههای مورد علاقه خودشان شدند.
۹- با توجه به اینکه هنوز فرزندانتان ازدواج نکردهاند، چه توصیهای برای شروع زندگی به آنها دارید؟
لازمه شروع زندگی این است که همدلی و درک متقابل بین زن و مرد وجود داشته باشد و زندگی خود را با حس همکاری شروع کنند. قطع به یقین این سبک در ابتدای زندگی مشترک ماندگارتر خواهد شد. میتوانیم بهطور مصداقی مثال بزنیم و مقایسه کنیم کسانی را که زندگی خود را با جشنهای متعدد و پر از تجمل شروع کردند با زوجهایی که در محیط به دور از تشریفات، صمیمی، اصیل و به دور از اسراف مراسم ازدواج آنها برگزار شد. اغلب در مورد دوم شاهد علاقه و زوجیت پایدارتر هستیم. این توصیه من به فرزندانم است.
۱۰- چقدر اهل خرید هدیه برای همسرتان هستید؟
همیشه به خرید هدیه پایبند هستم، روز تولد و روز پدر مناسبتهایی است که برای ایشان هدیه میخرم اما برای سالگرد ازدواج، ایشان برای من هدیه میخرند.
۱۰- با توجه به مشغلههایی که دارند، در کارهای منزل به شما کمک میکنند؟
بله، همیشه تا جایی که توانستهاند در کارهای منزل به من کمک کردهاند.
۱۱- همسرتان هیچوقت از اینکه شما زیاد کار میکنید و ممکن است به خانواده کمتر برسید، ناراضی نبودند، گلهای نکردهاند؟
نه. هیچوقت پیش نیامد که گلهای کنند. چون بههرحال با اهداف من بهطور کامل آشنا هستند و در بسیاری از موارد سعی کردند با من مشارکت کنند بهخصوص اگر در جایی خدمت به مردم مطرح شده باشد.
۱۲- هر دو نفر در اوج تفاهم هم که باشند، در زندگی مشترکشان اختلافنظر و دعوا پیش میآید. شما عموماً چگونه این اختلافات را حل میکنید؟
درحال حاضر که اختلافنظری وجود ندارد ولی در ابتدای زندگی اگر مشکلی بود بین خودمان با گفتوگو آن را حل میکردیم یا اگر موضوعی پیش میآمد بهوسیله مشورت با بزرگترها که تجربه بیشتری داشتند، آن را رفع میکردیم.
۱۳- در خانه چقدر اهل عصبانی شدن هستید و اگر عصبانی شوید، برای آرام کردن خودتان چه میکنید؟
سعی میکنم استرس کاری را وارد محیط خانه نکنم و خیلی شاد باشم، این باعث میشود که کمتر درگیر عصبانیت شوم ولی اگر موردی پیش آمد که خیلی عصبانی شدم، محل را ترک میکنم.
۱۴- اگر وقت خالی داشته باشید، عموماً به چه کاری مشغول میشوید؟
ختم قرآن برای من خیلی اهمیت دارد و به آن معتقدم؛ اگر هنگام قرآن خواندن بخشی از آن بماند در فرصت بعدی حتماً همان سوره را ادامه خواهم داد.
۱۵- اهل ورزش کردن هم هستید؟
بله. بیشتر پیادهروی و ورزشهای هوازی مورد علاقه من هستند.