هفته نامه «نماینده» - چند ماهی به انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ نمانده است که اصلاحطلبان در حال چیدن گزینههای خود مقابل روحانی هستند. آنان که دولت روحانی را رحم اجارهای قلمداد میکنند بر این تلاشاند تا اینگونه وانمود کنند که اگر نبودند، روحانی هم نبود تا روحانی را مجبور کنند برای پیروزی در انتخابات ۹۶ باید به سمت آنان برود.
«گرفتار»، «پوپولیست»، «دولت یکمیلیونی»، «تصادفی»، «دولت حسینقلیخانی» و عناوین دیگری از این دست که اصلاحطلبان نثار روحانی میکنند نشان از این دارد که گزینه اصلاحطلبان روحانی نیست و آنان در آینده روحانی را تنها خواهند گذاشت.
بر همین اساس رسول منتجب نیا قائممقام حزب اعتماد ملی عنوان میکند: «کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند». منتجب نیا مدعی است اصلاحطلبان در انتخابات سال ۹۲ «بدون شرط و شروطی» از روحانی حمایت کردهاند اما این بار اینگونه نخواهد بود.
اصلاحطلبان خود بر این موضوع معترفاند که برای آنان روحانی گزینه اصلی نیست چراکه توقعات آنان را برآورده نکرده است. آنان به دنبال فردی با شناسنامه اصلاحطلبی هستند تا بتوانند بدون دادن امتیازی تمام خواستههای خود را عملی کنند؛ البته اگر به چنین فردی برسند، در غیر این صورت میخواهند با وادار کردن روحانی، خواستههایشان را عملی کنند.
بر همین اساس منتجب نیا میگوید: «اگر بنا باشد از آقای روحانی در سال ٩٦ حمایت کنیم باید بعد از مذاکرات طولانی و تعامل وسیع با او این کار را انجام دهیم. بههرحال یکی از شروط اصلاحطلبان پایبندی دولت به مطالبات عقبه رأی خود است.» به همین خاطر است که اصلاحطلبان نمیتوانند بپذیرند از شخصیتی حمایت کنند که بههیچوجه خود را وامدار آنان نداند.
محمدجواد حقشناس عضو اعتماد ملی نیز در همین سناریو موضعگیری میکند و عنوان میکند: «در سه سال گذشته روحانی به مطالبات اصلاحات توجه جدی نکرده است. روحانی نباید پلهای پشت سر خود را خراب کند؛ چون این مسئله پیامدهای ناخوشایندی برای دولت و اصلاحات خواهد داشت.»
اینکه حجاریان معتقد است «مأموریت اصلی دولت عادیسازی شرایط سیاسی کشور برای ایجاد محیطی جهت بازگشت تدریجی اصلاحطلبان به قدرت خواهد بود» نشان از این دارد که روحانی گزینه اصلاحطلبان نیست. بر همین اساس است که محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب مجلس عنوان میکند که «میتوان به این سناریو هم فکر کرد که عیبی ندارد برخی آلترناتیوها در کنار ایشان مجال بروز و ظهور داشته باشند».
اینکه اصلاحطلبان از ابتدا هم به دنبال روحانی نبودند ولی به ناچار به سمت وی رفتهاند، امروز بروز و ظهور عینیتری پیدا کرده است. اصلاحطلبان که فضای بعد از فتنه ۸۸ را برای خود سخت میدیدند، به دنبال فردی بودند که در کنار آن بتوانند فضای گذشته خود را به دست آورند. بر همین اساس امروز به دنبال کنار زدن روحانی و روی کار آوردن گزینه اصلی خود هستند.
وقتی مواضع اصلاحطلبان دراینباره را مرور میکنیم، میبینیم که روحانی در میان اصلاحطلبان دیگر جایگاه قبلی خود را ندارد و اصلاحطلبان به دنبال بازگرداندن نیرو و چهرهای اصلی خود به عرصه سیاسی کشور هستند.
کار به جایی میرسد که شکوری راد فعال اصلاحطلب و دبیر کل حزب اتحاد ملت آب پاکی را روی دست روحانی میریزد و میگوید: «اصلاً عشقی از جانب ما به آقای روحانی وجود ندارد. روزی هم که آقای روحانی از ریاستجمهوری کنار برود ممکن است هیچگاه به دیدن او نرویم.»
عباس عبدی از دیگر فعالان سیاسی اصلاحطلب هم بهگونهای مناسب نبودن گزینه روحانی برای اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ را بیان میکند و اعلام میکند: «نظام و ساختار رسانهای این دولت فشل است. به جای آنکه از توان نیروهایش استفاده کنند، این نیروها هستند که دولت را هُل میدهند. دولتی تماماً بوروکراتیک و فاقد ظرفیت و اقدامات سیاسی و تبلیغی است و همین پاشنه آشیل آن است».
این اظهارات پرده از هدف اصلی اصلاحطلبان در حمایت از روحانی در انتخابات ۹۲ برمیدارد و اینکه روحانی علاوه بر ریزش بدنه اجتماعی، از نظر سیاسی هم ریزشهای زیادی داشته است. البته اصلاحطلبان طرح و نقشۀ دیگری نیز برای خود در نظر دارند مبنی بر اینکه تنها در صورتی به حمایت مجدد از روحانی روی میآورند که وی تن به خواستههای آنها بدهد.
منصور مظفری مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد ضمن هشدار به روحانی که اشتباه هاشمی رفسنجانی را تکرار نکند و از رأی اصلاحطلبان به خود مطمئن نباشد، گفت: «اصلاحطلبان باید مواظبت کنند از افرادی حمایت کنند که گفتمان اصلاحطلبی را پیش ببرد».
این سخنان نشان میدهد در بین اصلاحطلبان تردیدهای زیادی در حماست از روحانی وجود دارد. تردیدهایی که شاید پای فرد دیگری را به میان بکشد تا یک دورهای بودن ریاستجمهوری روحانی محقق شود.
اصلاحطلبان تا جایی پیش رفتهاند که گزینههای جانشین روحانی را نیز برای خود مشخص کردهاند. بر همین اساس علیاصغر یوسفنژاد عضو هیئترئیسه مجلس از عارف، ظریف و جهانگیری و زنگنه بهعنوان گزینههای اصلاحطلبان برای جایگزینی روحانی میگوید و اینکه «اصلاحطلبان نیروهای قابلی که توانایی کاندیداتوری داشته باشند، اینگونه نیست که اصلاحطلبان خالی از گزینه باشند».
قدرتالله علیخانی، نماینده اصلاحطلب مجلس هشتم که در مجالس ششم و هفتم نیز در پارلمان حضور داشته است از اسحاق جهانگیری وزیر صنایع دولت اصلاحات به عنوان کاندیدای مطرح اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری آتی نام برد و اینکه «جریان اصلاحطلب شخصیتهای زیادی دارد. ولی در بین دوستان، کسی که بیشتر مطرح است اسحاق جهانگیری است».
در کنار نامهای ذکر شده باید اسامی عبدالله نوری، کمال خرازی و محمدعلی نجفی را هم به لیست گزینههای اصلاحطلبان اضافه کنیم. علیخانی با بیان اینکه «همگی اینان با توجه به سوابق اجرایی، انقلابی، شخصیتی و اجتماعی که دارند همه لیاقت کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را دارند»، به گزینههای اصلاحطلبان برای ریاستجمهوری ۹۶ اشاره میکند.
شاید در بین نامهای موجود برای اصلاحطلبان «محمدجواد ظریف» اصلیترین گزینه باشد. این روزها اصلاحطلبان بر این باورند که شانس ظریف برای جذب رأی مردم بیشتر از روحانی است. بهطوریکه صادق زیباکلام میگوید «روحانی بهتر است یا عارف یا ظریف را به مردم در ۹۶ معرفی کند. اگر این اتفاق بیفتد شانس اصلاحطلبان بیشتر میشود».
تحرکات و مواضع اصلاحطلبان همگی در این مسیر قرار دارد که روحانی در میان اصلاحطلبان دیگر جایگاه قبلی خود را ندارد و آنان باید به دنبال بازگرداندن نیرو و چهرهای اصلی خود به عرصه سیاسی کشور باشند. در حقیقت برای روحانی مشخص شده است که اصلاحطلبان او را تنها خواهند گذاشت.