به گزارش «نماینده»، دفتر سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی که همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر میهمان دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بود، مشروح سخنان وی را با عنوان «در امتداد مسیر» در اختیار رسانهها قرار داد که در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم. خدا را شاکرم امروز در جمع صمیمی شما عزیزان حضور پیدا کردهام.
اهمیت سوم خرداد چیست؟ سوم خرداد روزی است که اسطوره جمهوری اسلامی، آن افسانه شکستناپذیری امریکا را مخدوش کرد و رؤیای امریکاییها را عمیقاً به چالش کشید.
شما امروز در دنیا شاهد مناسباتی که شکل داده شده هستید و میدانید مناسباتی که بین دولتهای جهان تحت یک نظم بهاصطلاح بینالمللی شکل گرفته چگونه مناسباتی است.
ژاپن؛ مصداق مناسبات تحمیلی و ظالمانه جهان معاصر
بیش از ۷۰ سال پیش قدرتی به اتکای سلاح هستهای به مردمی، حمله هستهای میکند؛ هزاران انسان را به خاک و خون میکشد و یک جنایتی براساس سلاح هستهای شکل میگیرد. این قدرت، این جنایت را در همان سال تکرار میکند. ۷۰ سال از آن میگذرد، ۷۰ سال پیش مردمی با سلاح هستهای به خاک و خون کشیده شدهاند و هیچکسی هم در اینکه سلاح هستهای یک سلاح غیرمشروع و غیرانسانی است تردیدی ندارد.
بعد از ۷۰ سال علاوه بر آنکه سلاح هستهای بر علیه آنها استفاده شده است، همانها در ژاپن حضور نظامی پیدا میکنند و ادعا میکنند چون ما اینجا حضور نظامی داریم، تمام سربازان ما که در اینجا حضور دارند باید از حق مصونیت قضایی برخوردار باشند و این حق و حضور نظامی خود را در آنجا تثبیت میکنند.
۷۰ سال میگذرد؛ بعد از ۷۰ سال هنوز میگویند اعتمادسازی نشده است! بعد از ۷۰ سال رئیسجمهور همان دولتی که مرتکب جنایت هستهای شده است اعلام میکند من بعد از ۷۰ سال میخواهم آنجا بروم، اما بهخاطر این فاجعه عذرخواهی نخواهم کرد. این منطق استکبار است.
۷۰ سال زمان برای اعتمادسازی!
۷۰ سال میگذرد. از ژاپن خواسته میشود تسلیم شود و قبول میکند، حتی مصونیت تمام نظامیان آمریکایی تثبیت میشود، یعنی اگر به آنها گفته شود چرا شما بعد از ۷۰ سال حضور دارید، یا علاوه بر حضورتان چرا باید نیروهای شما مصونیت داشته باشند؟ میگویند هنوز اعتمادسازی شکل نگرفته است!
اگر یک سرباز امریکایی علیه یک شهروند ژاپنی جنایتی مرتکب شود حق محاکمه آن را ندارند. این مناسباتی است که شکل میگیرد. بعد میبینید چند روز پیش یکی از همینها میگوید «ما عذرخواهی نمیکنیم، فقط میتوانیم بگوییم که «کشته شدن صدهاهزار انسان غمبار است!» بعد از ۷۰ سال تازه این را میگویند.
امروز دو باره رئیسجمهور امریکا همین بحث را مطرح میکند که این جای عذرخواهی ندارد! این جنگ است و وقتی جنگ اتفاق بیفتد این اقتضائات را دارد و ما تصمیمات اینگونه خواهیم گرفت! این آن واقعیت سیاست خارجی و بینالملل در عرصه جهانی است.
برخی افراد که به واقعبینی در عرصه سیاست خارجی توصیه میکنند -که توصیه درستی است- این واقعیت را هم باید ببینند که جزو واقعیات صحنه سیاست خارجی است. اگر گفته شود چرا شما این رفتار را دارید منطق، یک منطق قدیمی است، «فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» (۱) استکبار میورزند، بعد میگوییم چرا؟ میگویند چون زورمان بیشتر است! چون زور ما از بقیه بیشتر است باید اینگونه باشد! این مناسباتی است که تعریف کردهاند.
ارفاق تحقیر آمیز امریکا به ژاپن!
خیلی لطف که کردند پنج سال پیش یعنی سال ۲۰۱۱ گفتند خیلی خوب، سربازان ما که مصونیت قضایی خواهند داشت، یعنی اگر یک سرباز امریکایی یک شهروند ژاپنی را هدف قرار دهد کسی حق محاکمه آن را ندارد، اما سایر اتباع امریکایی که نظامی نیستند و در پایگاهها کار میکنند تفاهمی میکنیم که چگونه آن را انجام دهیم. در این حد بعد از ۷۰ سال چنین ارفاقی را برای آنها قائل شدند! این آن حد نظام سلطه در اعتمادسازی است، یعنی بعد از این همه سال تازه این پیشنهاد را میدهد!
واقعیات جهان امروز در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا ۲۰۱۵
این یک فرهنگ و رویکرد و یک مبنای رفتاری است. نهتنها این را گفته و در ژاپن این رفتار شده است، همین الان در سند استراتژی امنیت ملی در سال ۲۰۱۵ که منتشر کردند میبینید در مقدمه آن سند که رئیسجمهور امریکا آن را نوشته و امضا کرده، تأکید شده است ما حتی در یک قرن آینده نیز باید رهبری جهان را داشته باشیم.
اینها کسانی هستند که ادعای دموکراسی دارند. کسی نیست از اینها سئوال کند که در کدام مناسبات و در کجا شما را برای صد سال آینده انتخاب کردهاند؟
جالب است در همین سند -که با یک جستجوی کوتاه میتوانید در فضای مجازی پیدا کنید- بیان شده است نهتنها باید رهبری صد سال آینده را عهدهدار باشیم، بلکه باید فاصله بین ما و بقیه هم حفظ شود، یعنی آنها هم نباید پیشرفت کنند و به ما نزدیک شوند. در همانجا این را هم بیان میکند این مناسباتی که در این ۷۰ سال تعریف شده است بهخوبی در خدمت ما و بهنفع ما است. حداقل ۳۵ معاهده مهم در آن وجود دارد که یا امضا نکردند یا اگر امضا کردند مراحل تصویب نهایی آن را طی نکردهاند یا اگر جایی هم تصویب کردند آن را اجرا نمیکنند.
میگوید درست است اینها خوب هستند، اما به این معنا نیست که من به آن عمل کنم! من جزو آنها نیستم. چرا؟ چون «فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً». بعد میگوید من نهتنها باید رهبری کنم، بلکه با این رهبری باید بتوانم اگر لازم باشد از نیروی یکجانبه نظامی هم استفاده میکنم؛ یکجانبه هم این مفهوم را دارد که اگر جایی مشکل پیدا کردم محتاج شورای امنیت نیستم.
باز در همانجا بیان میکند فقط این نیست که من تنها در ژاپن از سلاح هستهای استفاده کردم، میگوید من برای حفظ این رهبری در صد سال آینده اگر لازم باشد بهطور یکجانبه اقدام نظامی خواهم کرد و اگر لازم بدانم از سلاح هستهای هم استفاده خواهم کرد. اینها بحثهایی است که در این سند بهصراحت بیان میشود. این وضع مناسباتی است که اینها تعریف کردهاند. بر این مبنا سایر مناسبات هم تعریف میشود.
وقتی کسی احساس کند چنین قدرتی دارد و بر آن مبنا برای خودش چنین امتیازاتی را قائل باشد، آنوقت راجع به فلان تراکنش بانکی بین دو کشور در فلان نقطه دنیا هم نظر میدهد. راجع به اینکه در فلان دانشکده فنی در فلان کشور چه تستی باید انجام شود او باید نظر بدهد که این تست قرار است مکانیکال باشد یا در سطح بالاتری انجام شود. میگوید من هستم که باید تعیین کنم. راجع به اینکه نیاز یک کشور چیست را او باید تعیین کند.
اهمیت سوم خرداد به شکستن افسانه شکست ناپذیری آمریکاست
آنموقع سه خرداد اینجا اهمیت پیدا میکند که یک ملتی میایستد، مقاومت میکند، از حقوق و منافع و ارزشهای خود دفاع میکند و آن افسانه شکستناپذیری امریکا را میشکند. کیست که نداند صدام یک عروسکی بیشتر نبود؟ چه کسانی در سه خرداد شکست خوردند؟ خود آنها بیان میکنند که یکی هواپیما داده است، یکی موشک داده است، یکی سلاح شیمیایی داده است و همه با هم پشتیبانی سیاسی را انجام دادند.
کسانی که برای کارکردن چند سانتریفیوژ زیر نظر آژانس پنج قطعنامه صادر کردند کجا بودند؟ کسی هم که چیزی نداشت میگفتند ما پول میدهیم. شاه سعودی یعنی فهد اعلام کرده بود، به صدام با پول و سلاح و موضعگیریهایی که داشتیم کمک کردیم. این تازه در صحبت رسانهای او بود که منِ سعودی ۲۸٫۷ میلیارد دلار به صدام کمک کردم.
شما خودتان را جای آن کسانی بگذارید که با همه این استعداد در ابتدای جنگ پای کار آمدند. پیشبینی اینها چه بود؟ همه نیرویی را که داشتند به کار گرفتند. یکدفعه سوم خردادی پیدا میشود که به آنها اجازه نمیدهد و خواب آنها تعبیر نمیشود. نه فقط برای آنموقع، درسی میدهد که امریکا میفهمد خواب غلبه بر انقلاب اسلامی هیچگاه تعبیر نخواهد شد.
نیاز آمریکا به افسانه پردازی برای فرار از کابوس!
دشمن میفهمد آن کسی که ادعا میکرد «مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» امروز چه کابوسهایی را پشت سر گذاشته است. دشمن میفهمد سقوط شاه، صحرای طبس، شکست صدام، پیشرفت و نفوذ انقلاب اسلامی هر کدام برای او کابوس است که برای جبران آن نیاز به افسانهپردازی برای نوهها و کودکان خود دارد. دشمن میفهمد قدرتی پیدا شده که جنس دیگری دارد.
او میفهمد این فقط یک بحث سیاسی نیست که حالا بگوییم یک نظام و دولت رفته است و دولت دیگری آمده است. یک رویکرد تمدنی جدید در حال شکلگیری است و از همه مهمتر جمهوری اسلامی بهعنوان یک اسطوره ظهور پیدا میکند که بطلان آن افسانه شکست ناپذیری امریکا را نشان میدهد؛ میگوید میشود مقاومت و پیشرفت کرد. میشود ایستاد و حرکت کرد. او از این نگران است.
به دنبال تهی سازی منابع غنی سازی قدرت ایران هستند
برای همین است که موضوع دشمن فقط هستهای نیست، چون میداند موضوع غنیسازی هم فقط هستهای نیست؛ میفهمد غنیسازی در عرصههای مختلف است که ظهور پیدا میکند. به همین خاطر است که اگر دنبال تهیسازی است، فقط بهدنبال تهیسازی هستهای نیست؛ او دنبال تهیسازی منابع قدرت شماست. هم میداند غنیسازی منحصر به هستهای نیست، هم میداند تهیسازی منحصر به هستهای نیست.
لذا یک جنگ و حرکت همهجانبه را شروع میکند. چه چیز او را زمینگیر میکند؟ یک الگوی جدید. یک حرکت جدید که ماهیت رفتار او را شناخته و میداند که به چه چیزی راضی نمیشود.
سخنان امریکایی ها اثبات کرد به برد- برد اعتقادی ندارند
همین صحبتی که اخیراً مقام امریکایی مطرح کرد که به نوههایتان این را بگویید ایران را تسلیم کردیم، یعنی چه؟ یعنی اثبات کرد شما با کسی طرف هستید و کسی روبهروی شما قرار دارد که اعتقاد به برد- برد ندارد.
رسماً میگوید من دنبال تسلیم کردن بودم. با یک فرمول اینگونه وارد بحث میشود. با این رویکرد و چنین سابقهای وارد میشود. چه چیز دشمن را زمینگیر کرده و این کابوسها را برای او شکل داده است؟ چه چیز است که امریکا میگوید باید با عبرت گرفتن از گذشته به فکر کابوسهایی باشد که در آینده برای نوههایشان تعریف کند؟ این است که باید عوامل این موفقیت را بشناسیم، حفظ کنیم و ادامه بدهیم.
ایمان و نترسیدن عامل اول موفقیت
اولین آن نترسیدن است. «ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءهُ» (۲)، با همین فضای ترساندن خواسته است حرفهای خود را پیش ببرد. منطقی هم ندارد. فقط در آنجا هم نیست، در همین سالهای اخیر دیدید که کسی که منطقش زور است و میگوید مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً بعد از ۷۰ سال هم رسماً وارد آن کشوری میشود که آن فاجعه در آن کشور اتفاق افتاده است و میگوید دلیلی نمیبینم عذرخواهی کنم، آن هم بعد از ۷۰ سال!
منطق دشمن زور است و اولین گزینه او، گزینه نظامی است. در برخورد با انقلاب اسلامی، اولین گزینهای که استفاده کرد، گزینه نظامی بود. قبلش هم برخوردهای نظامی دیگری مثل ترورها، حضور مستقیم نظامی در صحرای طبس و از این قبیل را داشت.
برجام ۲ و ۳ از دید دشمن شروع بر پایان قدرت ایران است
با صراحت میگوید معنای این یک گامی که برداشته شد، تمام شدن نیست، این باید شروع بر یک پایان باشد. می گویند این حرکت اسطورهای که داشتید باید تمام شود. بهخاطر همین است که صحبت از برجام ۲، ۳ و اینها میکنند.
می گویند چرا برای شهید بدرالدین پیام تسلیت دادید!؟
هفته گذشته یک قهرمان مبارزی مبتنی بر این اندیشه شهید میشود. توسط چه کسانی؟ تروریستها. هم تروریستها اعتراف میکنند، هم خود حزبالله میگوید شهید بدرالدین را تروریستها به شهادت رساندند. کسانی که فریاد مبارزه با تروریستشان گوش فلک را کر میکند میگویند شما چرا تسلیت گفتید؟
مقام رسمی او میگوید من باید تعیین کنم به چه کسی تسلیت بگویید، به چه کسی نگویید. مگر نمیگویید مبارزه با تروریسم؟ میگوید من باید مصداق آن را تعیین کنم. این آن نگاه استکباری است. میگویند انتظار نداشتیم در فلان موضوع تسلیت گفته شود! آغاز انقلاب اسلامی را نمیفهمد. این هنوز یک شروع است. این هنوز از نتایج سحر است. این یک شجره طیبهای است که «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ، تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» (۳)، این هنوز ثمرات ابتدای انقلاب است.
شروعی بر پایان قدرت امریکا نه ایران!
ملتی که عملاً در صحنههای مبارزه با امریکا نشان داده است که هرجا مصاف و رویارویی وجود داشته امریکا بوده که باید عقب بنشیند. او باید بداند که این هنوز شروعی بر یک پایان ابرقدرتی امریکا است. beginning to an end است، ولی شروعی بر پایان قدرت امریکا. این حرکت دنبال میشود.
عامل دوم موفقیت: باور به داشته های خود
این حرکت چیست؟ این است که مناسبات عوض شده است. این مناسبات چیست؟ یکی از آن نترسیدن است. نکته دوم این است که شما به داشتههای خودت باور داشته باشید، به قدرت و تواناییها و توانمندیهای خودت باور داشته باشید. مگر همین دانشگاههای ما نبود که این حرکت را با قدرت نشان داد؟ وقتی که دشمن با همه توان خود آمده بود و فقط به موضعگیری اکتفا نمیکرد و فقط بیانیه و قطعنامه صادر نمیکرد که ایران نباید بیست درصد داشته باشد و باید غنیسازی خود را تعلیق کند، خودشان بیان میکنند که ما از همه امکانات امنیتی استفاده میکردیم، از ویروس استاکسنت، از خرابکاری در تجهیزات، از ترور دانشمندان هستهای، هرچه را که داشتند به کار گرفتند، اما میبیند که وقتی ملتی خودش را باور دارد، دانشگاهش میایستد و اراده خود را به او تحمیل میکند.
امثال علیمحمدیها، شهریاری، احمدی روشنها، رضایی نژادها، اینها جوانان همین ملت بودند. او از غنیسازی این جوانان نگران است. میایستند و میگویند این بیست درصد حق من است و آن را به دست میآورد و نیاز یک میلیون بیمارش را خودش برطرف میکند.
تمام تلاش دشمن این است که نگذارد شما به باورها و داشتههای خودت یقین داشته باشی و بعد تردید ایجاد میکند. ۱۷۰ شبکه ماهوارهای راه میاندازد و بعداً مطرح میکند مردم ایران هستهای چیست. میگویند همه دنیا رها کردهاند! حالا شما در مسیری که دارید تردید پیدا کنید، هزینهها را بالا میبرد و فواید را کم نشان میدهد.
ایران دنبال انرژی هسته ای نباشد اما فرانسه ۷۵% انرژی اش را از هسته ای تامین کند!
این را چند جا گفتهام. یک روزی فردی در خیابان پیش من آمد و میگفت یک شب ماهواره برنامهای پخش میکرد و در آن میگفت همه دنیا هستهای را برداشته، مردم ایران شما افتادید دنبال چیزی که اصلاً به آن نیازی ندارید. گفتم این از کجا پخش میشد؟ گفت از امریکا. گفتم این را هم گفتند که امریکا با اقتصاد کلانی که دارد بیش از ۱۹ درصد برقش را از همین هستهای تولید میکند؟ میدانید همین کشور فرانسه ۷۵ درصد انرژی خود را از طریق هستهای تولید میکند؟ ولی اینجا برای شما تردید ایجاد میکند. در داشتهها و حقوقی که دارید تردید ایجاد میکند.
اگر او بتواند در قوت و ایمان و اسطورههای شما را که به این موفقیتها عینیت بخشیدند تردید ایجاد کند باید نگران باشیم. چه کسانی حماسههای مثل سوم خرداد را ایجاد کردند؟ کسانی که نشان دادند ما میتوانیم. آمدند در عمل نشان دادند، نه در یک سخنرانی خطابی.
عامل سوم: وارد کردن مولفه های جدید در محاسبات
او میفهمد و بهخوبی محاسبه میکند که در خرمشهر چند نیروی نظامی بعثی نبود که ایستاده بود، تمام امکانات بود، اما میشکند و دژ دشمن میریزد و خرمشهر فتح میشود. چرا؟ چون یک قدرت جدید وارد محاسبات شده است. قدرتی که محاسبات جدیدی را وارد این مناسبات کرده است. این محاسبات است که دشمن را دچار سردرگمی میکند و کوس رسوایی پوشالی بودن قدرت او را به دنیا نشان میدهد.
امام فرمود من دست و بازوی شما که این پیروزی را ایجاد کردید میبوسم که دست خدا بالای آن است. یک قدرت جدید وارد میشود، ایمان یک ملت میتواند این موفقیتها را رقم بزند. مناسبات جدید وارد میشود.
او اگر میترساند بهخاطر این است که با یک ملتی مواجه است که نمیترسد، چرا نمیترسد؟ چون مبنای محاسباتی این ملت عوض شده است. فقط این نیست که نگویید اینها کشته شدهاند، «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ» (۴) بلکه میگویند اینگونه محاسبه هم نمیکنند. محاسبات جدید دارد. «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» (۵) محاسبات جدید وارد میکند، «حسبنا الله» نشان میدهد با این محاسبات میشود خرمشهر آزاد شود و یک الگوی جدیداز مقاومت همراه با پیشرفت شکل بگیرد. این فقط اندیشه ندارد، این اندیشه محقق میشود. علاوه بر اینکه محقق میشود، موفق میشود، علاوه بر اینکه موفق میشود، تکثیر میشود.
چگونه الگوی سوم خرداد تکثیر شد؟
اگر در سوم خرداد خرمشهر آزاد میشود، پنجم یا ششم خرداد جنوب لبنان آزاد میشود. این الگو تکثیر میشود. این مناسبات عوض شده است. نهتنها جنوب لبنان آزاد میشود، بلکه جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هر جنگی که قبلاً با پیروزی رژیم صهیونیستی خاتمه پیدا میکرد، برعکس میشود.
کابوسهایی که در انتظار نوههای مقامات امریکاست!
او میفهمد اگر این مناسبات شکل بگیرد و ریشه پیدا کند، «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ» آنموقع کابوسهای پی در پی رقم خواهد خورد که هر روز باید برای نوههای خودش این کابوسها را تعریف کند. دشمن این را میفهمد.
انشاءالله ما بتوانیم این اسطورهها را دقیق بفهمیم و دقیق به یاد داشته باشیم و بر آن مبنا آن را تکثیر کنیم. این پیام شهدای ما است. فرمودند این مجلس به یاد شهیدان است، این شهدا برای ما پیام دارند. این هم جزو این نگاه جدید است. این نیست که فقط شما اینجا بنشینید و به شهدا بگویید ما راه شما را ادامه میدهیم. این عین صراحت قرآن است، نگویید کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردهاند، نهتنها میگوید که این حرف را نزنید بلکه به شما بشارت میدهد «وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَلا هُم یَحزَنونَ» (۶) اینها به شما پیام بشارت و امیدواری می دهند.
نترسید و نگران نباشید. «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَه أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا» (۷) آنها نمیتوانند به شما آسیب جدی برسانند، «لَن یَضُرُّوکُمْ إِلاَّ أَذًى» (۸) این آن مناسبات جدید است. اینها به غیر از آزار و اذیتهایی که میکنند نمیتوانند به شما آسیب جدی برسانند.
انشاءالله انقلاب اسلامی آن مسیر شکوفا و تابانی را که شروع کرده ادامه خواهد داد. دشمن این را میفهمد که یک تمدن جدید در حال شکلگیری است. تمدنی که دانشمند فیزیکدان نمازشب خوانی دارد که نمیترسد و منتظر نیست که ببیند دشمن چه میگوید. از حق خودش دفاع میکند و جان خود را در طبق اخلاص میگذارد. تمام نیروهای خود را آورده است و پنج سال است هر آنچه دارد به کار میگیرد، اما میگوید نمیتوانم در سوریه موفقیتی رقم بزنم. علتش چیست؟ بهخاطر همین شهدای مدافعان حرم. جوانی که در این میدان هم ایستاده است و میفهمد که این الگو اینجا هم جواب میدهد. همه آنها میگویند ما هر آنچه داشتیم بهکار گرفتیم، از پشتیبانی سیاسی و نظامی، اما میبینند که هیچ موفقیتی ندارند. یک سال و دو ماه است که در یمن هر آنچه دارد بهکار میگیرد، مردم بیگناه را بمباران میکند، اینجا شورای امنیت خفه شده است، یک قطعنامه میدهد، آن هم در دفاع از متجاوزین و کسانی که مردم بیگناه را بمباران میکنند. ببینید چه مناسباتی را شکل دادهاند؟ اما میبینند الگویی در حال تکثیر شدن است که در همه جا وقتی این الگو شکل میگیرد میایستد، مقاومت و پیشرفت میکند.
انشاءالله همه ما بتوانیم میراثدار خوبی برای این میراث بزرگ و جاودانی که برای ما به یادگار مانده باشیم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
پینوشتها:
۱- سوره فصلت، آیه ۱۵
۲ ـ سوره آلعمران، آیه ۱۷۵
۳- سوره ابراهیم، آیه ۲۴ و ۲۵
۴- سوره بقره، آیه ۱۵۴
۵- سوره آل عمران، آیه ۱۶۹
۶- سوره آل عمران، آیه ۱۷۰
۷- سوره فصلت، آیه ۳۰
۸- سوره آل عمران، آیه ۱۱۱