هفته نامه «نماینده»/ابراهیم آقامحمدی*: انتخابات هفتم اسفند صحنه با شکوه حضور مردم برای تعیین سرنوشتشان بود و این حماسه با برگزاری دور دوم در دهم اردیبهشت ماه امسال کامل خواهد شد. به طور طبیعی قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین در ابعاد مختلف در تمامی شئونات مملکت از وظایف نمایندگان منتخب مجلس محسوب میشود و اگر یک نماینده مجلس این وظایف را به نحو احسن انجام دهد، میتوان آن را نمایندهای موفق خواند.
متأسفانه برخی از کاندیداها در میان وعده و وعیدهای انتخاباتی خود، بیتوجه نسبت به وظایف نمایندگی، در ایام تبلیغات قبل از هفتم اسفند وعدههایی خارج از حیطه وظایف خود دادهاند و قطعاً بین ۱۳۸ نامزد راه یافته به دور دوم نیز کسانی هستند که از طریق دادن این وعدههای پوشالی بهدنبال کسب رأی نهایی از مردم در دور دوم انتخابات مجلس هستند.
طبیعی است همانگونه که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در بحث قانونگذاری ورود دارند، کارگزاران قوه مجریه و سایر دستگاههای اجرایی نیز به عنوان بازوی اجرایی عمل میکنند و مسئولیت امور اجرایی با دولت است؛ ازاینرو اموری چون اشتغال، آب، جاده، گاز و آسفالت و تمامی شئونات اجرایی وظایف دستگاه اجراست. بنابراین در وهله اول یک نماینده در میان وعدههای خود باید از برنامه و بودجه دولت مطلع باشد و بداند این وعدهای که میدهد در حیطه برنامههای دولت هست یا نه که این نماینده بتواند به عنوان بازوی کمکی با پیگیری و رفع موانع قانونگذاری ورودی داشته باشد.
یک کاندیدای نمایندگی مجلس و حتی یک منتخب مجلس دهم باید از دادن وعده و وعیدهایی که درباره آنها اشراف کامل ندارد و از ابعاد مختلف آن مشکلات آگاه نیست، بپرهیزد. به عبارتی دیگر باید از وعدههایی که اجرایی شدن آنها توسط دستگاههای اجرایی ممکن نیست، پرهیز شود. به فرض قابلیت عملیاتی شدن نیز نماینده نباید وعده اجرای صددرصدی آن را بدهد، زیرا آن از حیطه وظایفش خارج است و ایشان فقط میتواند در حد توان به اجرایی شدن امور کمک کند و مجری دستگاههای اجرایی هستند.
بدیهی است وقتی قولها و وعدهها در حیطه وظایف جابجا شود، انتظارات مردم نیز جابجا میشود. ازاینرو نگاه مردم نیز به وظایف نمایندگان تغییر کرده و مطالباتی که باید از دستگاههای اجرایی داشته باشند را از نمایندگان دارند. البته برای دستگاه اجرایی مطلوب و خوشایند است که توپ عدم اجرای صحیح وظایفش به زمین نمایندگان بیفتد و مردم مطالبههایشان را از نمایندگان مجلس داشته باشند.
به عبارت دیگر دولت نیز این برداشت اشتباه در نگاه مردم را به فال نیک گرفته و مردم را به سمت مطالبهگری از نمایندگان سوق میدهد. متأسفانه وعده و وعیدهای بیجا و خارج از حیطه نمایندگی در دورههای گذشته مجلس به حدی رشد بیمارگونه داشته است که اگر کسی بگوید آب و اشتغال دست من نیست ولی تا حد توان برای رفع موانع آن کمک میکنم، برای مردم قابل پذیرش نیست و رفع صددرصدی مشکلات را جزو وظایف نمایندگی تلقی میکنند و هیچ کس این مطالبات را از فرمانداریها، وزرا و سایر دستگاههای اجرایی ندارد و همه میپرسند که نمایندگان چه کردهاند!
این برداشت غلط نیز همانگونه که اشاره شد از طرفی به وعدههای خارج از حیطه وظایفی که نمایندگان برای رأیآوری به مردم دادهاند برمیگردد و از طرف دیگر به دستگاههای اجرایی برمیگردد که حتی به این برداشت اشتباه مردم، دامن میزنند. برداشتهای غلط از وظایف نمایندگان باعث شده که فرصت کافی برای پیگیری وظایف اصلی خود را نداشته و شبانهروز باید پاسخگوی مطالبات شخصی مردم باشند. متأسفانه در بسیاری از شهرهای کوچک، مطالبات از نمایندگان به حدی بالا رفته است که افراد برای اعتراض به هزینه قبض آب و برق خود نیز با نمایندهشان در مجلس تماس میگیرند!
به نظر، اگر صادقانه با مردم صحبت کنیم و وظایف نمایندگان را به صورت شفاف بیان کنیم و بگوییم که نماینده فقط میتواند مطالبات را پیگیری کند و با سؤال و یا استیضاح نقش مطالبهگری خود را ایفا نماید، بخش وسیعی از مشکلات مرتفع خواهد شد. فرهنگ مطالبهگری از نمایندگان باید به جای اصلی خود بازگردد و منتخبین و دور دومیها نیز در بحبوحه انتخابات باید از وعده و عیدهایی که در حیطه وظایفشان نیست پرهیز کنند، ولو اینکه باعث عدم رأیآوری آنها شود.
متأسفانه مردم نیز به دلیل عدم آگاهی کافی و یا اعتماد به نفس و یا تصور اینکه نماینده، از اطلاعاتی مافوق سایرین برخوردار است؛ در برابر وعدههای توخالی سکوت میکنند. نمایندهای که با وعدههای پوشالی درصدد کسب کرسی مجلس است، متوجه نیست که رأیآوریاش به قیمت ترسیم چهرهای ناکارآمد از نظام در نگاه مردم تمام میشود. چرا که اگر این برداشتهای اشتباه در مردم ایجاد شود، عدم توانایی نمایندگان در امور خارج از وظایفشان، تلقی عدم کارآمدی نظام را در پی دارد و مردم فکر میکنند سیستم ناکارآمد است!
*نماینده مردم خرمآباد در مجلس نهم