«مهمتراز عارف برای سرلیستی انتخابات بسیار داریم»، «لاریجانی لیاقت پست فعلی خود را دارد، اگر چهرههای مثبت حذف شوند، معلوم نیست آدمهای بهتری جایگزین شوند» اینها اظهارنظرهايی است که توسط «محمد عطریانفر» و «غلامحسین کرباسچی» اعضای حزب کارگزاران سازندگی در آستانة انتخابات مجلس دهم مطرح میشود که همین اظهارنظرها را شاید بتوان به عنوان شکاف در بین جریان اصلاحات عنوان کرد، شکافی که یک سر آن را احزاب نزدیک به دولت تشکیل میدهند.
از سوی دیگر نیز «علی صوفی»، رئیس ستاد انتخابات اصلاحطلبان استان تهران در گفتوگویی به هشدار عارف به روحانی اشاره کرده و میگوید: «عارف به روحانی هشدار داده اگر اصلاحطلبان موفق نشوند در انتخابات مجلس دهم پیروز شوند، آقای روحانی در سال ۹۶ در پاستور نخواهد بود.»
با توجه به این اظهارنظرها با «مرتضی حاجی»، فعال اصلاحطلب و وزیر دولت اصلاحات گفتوگو کردهایم که در ادامه میآید.
وضعیت اصلاحطلبان را برای انتخابات آیندة مجلس چگونه ارزیابی میکنید؟
میان نامزدهایی که شرایط مناسبتری دارند و به اهداف و نظرهاي اصلاحطلبان نزدیکترند یا حداقل دوری کمتری با این نظرها دارند، به نظرم امکان فراهم کردن لیستی ولو اینکه کامل هم نباشد، وجود خواهد داشت.
آقای حاجی در درون طیف اصلاحات با توجه به برخی اظهارنظرها از سوی شخصیتهای این جریان به نظر میرسد نوعی دو دستگی وجود دارد، در یک طرف احزاب همسو با دولت قرار دارد که نوعی شکاف را در بین سایر اصلاحطلبان به وجود آوردهاند، نظر شما در این زمینه چیست؟
اینطور نیست، اسفندماه هر سال، زمان خانهتکانی است و من فکر میکنم ملت هم باید امسال خانة خود را تکان دهد و افرادی که تندروی میکنند را کنار بگذارد.
اصلاحطلبان هم باید همین استراتژی را دنبال کنند و نه گفتن به تندروها باید اولویت داشته باشد، شکافی نیست بلکه یک هم نظری وجود دارد برای اینکه مجلسی را برای آینده از دست تندروها خارج کنند.
برخی از اعضای احزاب اصلاحطلب نزدیک به دولت مانند کارگزاران، نکاتی را مانند اینکه لاریجانی همچنان رئیس مجلس بماند را مطرح میکنند که به نظر میرسد مقابل رویکرد دیگر اصلاحطلبان با محوریت عارف است، آیا این نوعی شکاف در بین اصلاحطلبان به شمار نمیرود؟
بحث آقای عارف و لاریجانی بحث ریاست مجلس است. آن مرحله بعد است یعنی نمایندهها انتخاب شوند و بعد فضای نمایندگی نمایندگان مجلس را ببینند کدام یک برای ریاست مجلس مناسب است ولی اینکه در حوزة انتخابیهای اصلاحطلبان کاندیدایی که دارای شرایط مناسب رأی باشد نداشته باشند اما اشخاصی مثل آقای لاریجانی یا از اصولگراهای معتدل یا افراد مستقل باشند که پایگاه رأی مناسبتری داشته باشند، عقل حکم میکند و حتی خردورزی و سیاستورزی حکم میکند که میدان را برای افراد تندرو که مورد تأیید هیچ کدام از طرفین نيستند باز نکنند و اینها با هم همراهی کنند و با یک تعامل هر کدام که شانس رأی زیادتر و مقبولیت بیشتری نزد مردم دارند، را حمایت کنند تا به مجلس برود.
حالا داخل مجلس باید دید اکثریت چگونه حاصل میشود. من هم معتقدم آقای عارف برای ریاست مجلس مناسب است اما باید صبر کنیم چه ترکیبی در مجلس پیدا میشود. آن موقع کسانی که هستند باید تصمیم بگیرند چه کسی رئیس مجلس باشد.
اکنون جمعبندی برای لیست در چه مرحلهای است و سرلیست چه کسی است؟
سرلیستی برای تهران مطرح میشود که آقای عارف مطرح است و فکر میکنم لیست واحدی فراهم میشود.
آقای کرباسچی در اظهارنظری گفته است که آقای لاریجانی در سمت فعلی خود باقی بماند و یا آقای عطریانفر در اظهارنظر دیگری میگوید ما افرادی مانند عارف کم نداریم آیا این اظهارنظرها خود بیانگر نوعی شکاف در بین اصلاحطلبان نیست؟
بالاخره اشخاص و احزاب نظراتی دارند که آن را بیان میکنند و لازم نیست همة نظرها عین هم باشد. مهم این است که موقع تصمیمگیری و خروج تصمیمها اکثریت که دور یک میز هستند به چه تصمیمی میرسند. هم آقای کرباسچی و هم عطریانفر، بنده و دیگران حق دارند نظرشان را بگویند ولو اینکه با بقیه تفاوت داشته باشد ولی خروجی مهم است و من فکر میکنم در خروجی تفاهم وجود خواهد داشت و هم پذیرفتهاند كه به مکانیزم تصمیمگیری که تعیین شده، تن بدهند.