به گزارش «نماینده»، سبیل را می توان از جمله خصوصیاتی خواند که به صاحبانشان حس مسئولیت پذیری و قدرت می دهند. برای نمونه تام سِلِک در فیلم کمدی سه نفر و نصفی (Three Men and a Baby) را در نظر بگیرید یا الکس تربک در رقابت تلویزیونی خطر که پیش از سال ۲۰۰۱ میلادی روی آنتن رفت.
این سبیل از برخی کاراکترها آنچنان شخصیت با صلابتی ساخت که شاید نتوان رقیبی برایشان پیدا کرد. اما زیست شناسان باور دارند که وزغ سبیل دار (اِمی) شایستگی دریافت عنوان رقیب را برای آنها دارد.
این دو زیست منحصربفرد و زیبا در فصل جفت گیری به ابزاری قدرتمند (سبیل هایش) مجهز می شود و از طریق آنها موفق می گردد که ژن خود را به نسل های آتی اش انتقال دهد.
وزغی که از آن حرف می زنیم به مدت یک ماه از سال در چین، سبیل های بلندی پیدا می کند (البته گونه های نر آن) که بسیار تیز و برنده هستند و با استفاده از آنها، برسر آشیانه و بهترین جای زندگی با هم می جنگند و جالب است بدانید که ۹۰ درصد گونه های نر در اثر این مبارزات مجروح می گردند.
در پایان آنها که پیروز مبارزه می شوند می توانند با ماده ها جفت گیری کنند و بازنده ها هم به اطراف پراکنده می گردند و بعضا تصمیم می گیرند که هیچگاه نگذارند سبیل هایشان بلند شود. بله، در ابتدا این گونه های نر دوست داشتند ببینند با سبیل چه شکل و شمایلی پیدا می کنند اما با زخم هایی که حالا در بدنشان ایجاد شده، عطایش را به لقایش می بخشند.
این سبیل ها یا بهتر بگوییم خنجرهای برنده از کراتین ساخته شده اند که در واقع همان ماده ای است که ناخن ها را تشکیل می دهند. آنها مستقیم از زیر پوست وزغ بیرون می آیند و با وجود آنکه معمولا در حین مبارزه از جایشان کنده می شوند، یک مرتبه دیگر نیز جوانه می زنند و در پایان فصل جفت گیری می افتند.
اگر از نظرتان سبیل باعث جذابیت ظاهری می شود، توجه شما را به دیگر فرایندهایی جلب می کنیم که وزغ برای تغییر شکل خود انجام می دهد. یکی از این تغییرات بزرگ شدن و پف دار شدن بازوان این دوزیست است که آن نیز در فصل جفت گیری رخ می دهد.
این اتفاق آنطور که کامرون هادسون زیست شناس می گوید در جریان مبارزه بسیار به کار خواهد آمد. پوست این موجودات نیز آنطور که آقای هادسون می گوید شل تر می گردد تا بتوانند برای مدت طولانی تری زیر آب بمانند (چراکه فرایندهای مبارزه، جفت گیری و محافظت از لانه تماما در زیر آب رخ می دهند) و اکسیژن بیشتری را از طریق سطح شل شده و وسیع پوست خود جذب نمایند.
ما این دوزیست دست آخر مانند قورباغه ها و وزغ های دیگر یک موجود زمینی است که تصمیم می گیرد در آب تولید مثل کند. در جریان این فرایند، گونه های نر، در بهترین محیط ها که معمول غارهای ایجاد شده در صخره های موجود در آبند، لانه ای را فراهم می کنند و به صورت دوره ای روی آب می آیند تا نفس بکشند و در این حین لانه را از گزند موجودات دیگر نیز حفظ می کنند.
هادسون می گوید: به طور کلی مبارزه زمانی رخ می دهد که یک گونه نر به لانه دیگری نزدیک شده و قصد وارد شدن به داخل آن را می یابد. در این مرحله مالک لانه وردی آن را مسدود نموده و سعی می کند فرد مزاحم را با حرکت سر خود از محل دور کند. با بالا گرفتن درگیری، مزاحم با مالک گلاویز شده و او را از جایش بلند می کند.
مبارزها سرهای خود را پایین نگه می دارند و تلاش می کنند همدیگر را بچرخانند. مبارزه معمولا زمانی تمام می شود که یکی از وزغ ها حریف خود را به صورت عمودی نگه می دارد، آن را از ناحیه کمر گرفته و به قسمت شکمش ضرباتی را وارد می کند.
این درگیری ها همانطور که در ویدئوی زیر می بینید بسیار خشن هستند اما جالب است بدانید که یک وزغ صرفا به خاطر شکست خود، شانسش را برای پیروزی از دست نمی دهد.
هاسون می گوید من در جریان تحقیقاتم در مورد این دوزیست، با پرسش های متعددی در مورد استراتژی مورد استفاده آنها برای مبارزه روبرو شدم. نخست اینکه هزینه این مبارزات می تواند بسیار گزاف باشد و شاید بهتر این است که وزغ در صورت قدر بودن حریفش، باعث شکست خود شده و محل تازه ای را برای زندگی و لانه گزینی بیابد.
نکته عجیب دیگر در این دوزیستان آن است که نرها به مراتب از ماده ها بزرگترند. این مساله به لحاظ تکنیکی عجیب است چراکه در این سیاره خاکی، ماده ها اصولا بزرگ تر از نرها هستند (البته در قلمرو حیوانات). به غیر از انسان که شاخه کوچکی از درخت حیات را می سازد، گونه های ماده در حیوانات توده بدنی بزرگتری دارند چون برای تولید مثل و نگهداری از تخم های خود به انرژی بیشتری نیاز دارند.
اما آنچه در مورد این وزغ باعث بزرگ تر شدن گونه نر آن شده مبارزه ای است که باید در آن شرکت کرده و برای جفت گیری، با حریفان خود بجنگند. اما هادسون معتقد است که بزرگ بودن جثه یک جانور صرفا نمی تواند تضمین کننده پیروزی آن در مبارزه باشد، با این همه، معمولا نرهای بزرگ تر قدرت تولید مثل بیشتری دارند. این مساله همچنین نشان می دهد که گونه های ماده دوست دارند با نرهایی جفت گیری کنند که هیکل بزرگ تری دارند چراکه عموما بهتر می توانند مناطق مناسب برای برپایی لانه را تحت کنترل خود درآورند.
اما بعد از انجام پروسه جفت گیری و تخم گذاری، گونه نر، تخم ها را با پای خود به سقف لانه می چسباند و سپس دو وزغ در یک دایره شروع به چرخیدن می کنند و این حرکت باعث می شود که توده تخم ها به صورت دونات در بیاید.
اما نکته عجیب دیگر در مورد زندگی وزغ سبیل دار این است که چنانچه بعد از تخم گذاری گونه نر دیگری از راه رسید و تصمیم گرفت وارد لانه آنها شود، آسیبی به تخم ها وارد نمی کند و صرفا با گونه نر می جنگد که این مساله از دیدگاه تکاملی بسیار عجیب است.
هادسون دلایل متعددی را برای این رفتار بر می شمارد: نخست اینکه گونه های ماده احتمالا ترجیح می دهند در لانه هایی جفت گیری کنند که در آنها تخم وجود داشته باشد و این مساله احتمالا می تواند به آنها نشان دهد که گونه نر در مبارزات قبلی اش موفق بوده و شریک خوبی برای جفت گیری شان است.
دلیل دیگر می تواند این باشد که اگر تخم های بیشتری در لانه وزغ باشد، احتمال آنکه نوزادان خودش خورده شوند یا اینکه به واسطه جریان های آبی از محل خود حرکت کنند پایین خواهد آمد.