«نماینده»؛ محمدکاظم انبارلویی/ در آستانه برگزاري انتخابات سومين دوره مجلس شوراي اسلامي روز ۳۰ بهمن سال ۶۶ حجت الاسلام والمسلمين سيدعلي اكبر محتشمي وزير كشور وقت نامهاي به امام خميني(ره) مينويسد و در آن ضمن تشريح مواضع نهضت آزادي در مورد مسائل كشور دو سئوال كليدي و در حقيقت دو استفتاي سياسي از امام (ره) در مورد نهضت آزادي مطرح ميكند. (۱) ۱- آيا نهضت آزادي به عنوان يك سازمان و حزب سياسي به رسميت شناخته شود؟
۲- با توجه به اينكه ماده ۳۰ قانون انتخابات شرايط تائيد صلاحيت داوطلبان نمايندگي مجلس را اعتقاد و التزام عملي به اسلام و اعتقاد و التزام عملي به نظام ميداند، آيا نهضت آزادي صلاحيت دارد در انتخابات مجلس شوراي اسلامي شركت نموده و نماينده در مجلس داشته باشد؟
امام(ره) در پاسخ پنج نكته كليدي مطرح فرمودند؛
۱- نهضت آزادي طرفدار جدي وابستگي كشور ايران به آمريكاست و در اين باره از هيچ كوششي دريغ نكرده است.
۲- اگر خداي متعال عنايت نفرموده بود و مدتي در حكومت موقت باقي مانده بودند ملتهاي مظلوم به ويژه ملت عزيز ما اكنون زير چنگال آمريكا و مستشاران او دست و پا ميزدند.
۳- نهضت آزادي صلاحيت هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضائي را ندارد.
۴- ضرر نهضت آزادي از ضرر گروهكهاي ديگر، حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان بيشتر و بالاتر است.
۵- با نهضت به اصطلاح آزادي بايد قاطعانه برخورد شود و نبايد رسميت داشته باشد.
نامه محتشمي به امام(ره) يك استمزاج سياسي درباره يك گروه نيست. كسب تكليف سياسي در يك امر حكومتي است. پاسخ هم يك نظر معمولي درباره يك گروه سياسي منحرف و منحط نيست بلكه يك حكم حكومتي است. اگر اين حكم در دوران اصلاحات عملي ميشد و دولت مواظب شبكهسازي اين جماعت در احزاب، دانشگاه و مطبوعاتي بود شاهد شورش ۱۸ تير ۷۸ نبوديم. نهضت آزادي شروع كرد به سربازگيري از حزب دولت ساخته مشاركت و نيز حتي از برخي اعضاي مجمع روحانيون مبارز در مجمع انشعاب ايجاد كرد و دبير كل آن را به سربازي در حزب جديدالتاسيس اعتماد ملي برد تا او را مهياي فتنه سال ۸۸ نمايد.
شمار رجال سياسي منحرفي كه از گوگوش تا سروش از وي در انتخابات ۸۴ و ۸۸ حمايت كردند نشان داد كه جريان منحط نهضت آزادي تا كجا براي نفوذ و نيز بسط وابستگي ايران به آمريكا پيش آمده است.
نتيجه غفلت از حكم حكومتي امام(ره) در دوران اصلاحات باعث شد آنها در هيئت علمي دانشگاهها نفوذ كنند، مثلاً فردي مثل كيان تاجبخش از بنياد سورس با تاجزاده در معاونت سياسي وزارت كشور پيوند بخورد و فتنه ۱۸ تير ۷۸ را تدارك ببينند.
عناصر نفوذي «سيا» و نيز نهضت آزادي همين بلا را بر سر موسوي آوردند و او را در صف اول شورشيان فتنهگر با بيانيههايي كه با سوزنبانيهاي سيا تهيه ميشد به خاك سياه نشاندند.
با آنكه در حكم حكومتي امام(ره) از نام مهندس بازرگان به عنوان پدر معنوي منافقين ياد ميشود و خطر نهضت آزادي بالاتر از خطر ديگر گروهكهاست، اما رئيس جمهور محترم امسال در نطق خود در دانشگاه شريف از او به نيكي در كنار نام بزرگان انقلاب از جمله امام خميني(ره) و شهيد بهشتي ياد ميكند و برخي حضار هم در آن نشست براي او كف و سوت ميزنند!
امروز در وزارت كشور، وزارت ارشاد و وزارت علوم، فضايي براي تنفس اين جماعت ايجاد كردهاند كه صداي آن را كم و بيش در ۱۶ آذر امسال در دانشگاهها شنيديم. اين جماعت پرچمدار حمايت و تداوم فتنه سال ۸۸ بودند و با آنكه فتواي امام در مورد اين جماعت مثل روز روشن است، سركرده آنها را به عنوان "مشاور امام" براي سخنراني به دانشگاه تهران دعوت كردند!
اگر برخورد اين دولت با نهضت آزادي را نمادي از "اعتدال" ترجمه كنيم نامه امام در مورد نهضت آزادي و حكم حكومتي وي را نعوذ بالله بايد نمادي از "تندروي" و "افراطيگري" بدانيم! امروز در عرصه مطبوعات و احزاب به راحتي اعضاي نهضت آزادي با اعضاي حزب منحله مشاركت و مجاهدين فالوده ميخورند و در ناهار و شام سياسي براي هم نوشابه باز ميكنند! به طوري كه در دعوت معاونتهاي سياسي برخي استانها به طور رسمي از اعضاي نهضت آزادي هم براي گفتگوها و همانديشي سياسي دعوت ميشود!
سئوال اين است اين راه "اعتدال" است يا "افراط"؟ با جماعتي كه استقلال و شرف ملت ايران را در دوران دفاع مقدس به حراج گذاشته بودند (۲) و فرزندان آنها در بغداد و خود آنها در تهران توطئه ميكردند اينگونه بايد مهربانانه برخورد كرد و با گروههايي كه جان خود را در كف گذاشتهاند و تا آخرين نفس از انقلاب حمايت ميكنند به اسم تندرو، افراطي، بيسواد و... برخورد نمود.
جالب اينجاست وقتي رئيس نهضت آزادي موفق نميشود براي سخنراني به دانشگاه تهران برود به جاي او فردي ميرود كه نماد سقوط و انحطاط يك آقازاده است كه براي فاتحه بر سر قبر شاه به قاهره رفته بود، محكوميت قضائي دارد و در روزنامه تحت مديريت خود با بيوه شاه مصاحبه كرده است!
او افتخار ميكند دوستان خوبي از بهائيها و مجاهدين خلق دارد! او هم ماموريت پيدا ميكند برود دانشگاه تهران از سران فتنه دفاع كند و براي دفاع از آنها هرچه خواست عليه دولت و ملت بگويد!
آيا رفتار دولت در سه وزارتخانه ياد شده حكايت از يك انضباط سياسي بر اساس احكام حكومتي امام (ره) است يا نوعي شلختگي سياسي است كه سر از فتنههاي جديد درميآورد.
دولت بايد بداند فتنه خط قرمز نظام است. ما در فتنه جديد با يك مشت ياغي، محارب و سرسپرده آمريكا و اسرائيل طرف هستيم. بيش از ۶ سال از انتخابات سال ۸۸ گذشته است. اينكه اين جماعت هنوز فتنه را رها نكردهاند معلوم ميشود آنها حداقل در يك موضع صادق بودهاند، آن هم موضع و شعار؛ "انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است"!
آنها از يك طرف چند سادهلوح و غافل سياسي را به ميدان مياندازند و ميگويند ماجراي فتنه ۸۸ را فراموش كنيد و سران فتنه را از حصر بيرون بياوريد، از طرف ديگر طبل بزرگ "فتنه" را زير پاي "چپ" هر روز به صدا درميآورند و هرچه به انتخابات نزديك ميشويم صداي آن را بلندتر از گذشته بالا ميبرند.
تداوم غفلت از حكم حكومتي امام(ره) در دولت يازدهم باعث شده، سر و كله برخي نفوذيها در دفاتر برخي مسئولان بلندپايه نظام پيدا شود و از آن بالاتر مواضع منحط آنها در دوران دفاع مقدس از زبان برخي صاحب منصبان بيرون آيد. اين نشان ميدهد دستگاههاي امنيتي هم نسبت به اين موضوع حساس نيستند و از موضع بهنگام پرهيز ميكنند و وقتي در رسانههاي انقلاب روشنگري ميشود، اقدام ميكنند!
جريان ساختارشكن در داخل با هدايت سرويسهاي امنيتي دشمن دارند كار ميكنند. آنها بيپروا از فتنه حمايت ميكنند و هنوز اسم رمز فتنه را به عنوان كليد محاربه در دست دارند. آنها به دولت به عنوان "رحم اجارهاي" نگاه ميكنند. آنها مشغول بزك كردن آمريكا هستند و روز ۱۶ آذر كه روز استكبارستيزي و افشاي جنايات آمريكاست با سوزنباني اين جماعت روسياه بدتر از منافقين به جاي هدف گرفتن آمريكا نظام را هدف قرار ميدهند.
دولت از تسامح در برخورد با اين جماعت بايد پرهيز كند. ملت در قيام تاريخي ۹ دي نقاب از چهره منافقين جديد و قديم برداشت. اگر لازم باشد اين كار را در فرصتي جديد تكرار خواهد كرد.
پينوشتها:
۱- صحيفه امام (ره)، ج ۲۰، ص ۴۸۱
۲- نامه محتشمي به امام، ۳۰ بهمن ۶۶، صحيفه امام (ره)، ج ۲۰، ص ۴۷۹