به گزارش «نماینده» اگرچه چهره های شاخص اعم از سیاسی،فرهنگی و ... همیه در قاب های رسمی رسانه های خواندنی و دیدنی،حضور دارند؛اما نشستن شان در قابی متفاوت و صمیمی برای همه ما جذاب است.گپ و گفت با چهره ای که همیشه در قاب شهرت، دست نیافتنی به نظر می رسد، بی شک خواندش خالی از لطف نیست. به سراغ «مرتضی طلایی» رفتیم و صحبت از ریزه کاری های زندگی او گپ و گفتی صمیمی را رقم زد.
شما در دوران جوانی کنار درس به چه فعالیتها و تفریحهايی میپرداختید؟
من از دوران کودکی و نه نوجوانی و جوانی همراه با درس کار میکردم و بزرگترین تفریح من در کنار درس خواندن، کار کردنم بود.
چه کاری میکردید؟
از 8 سالگی مغازهای بود که شانههای چوبی درست میکردند و من در کنار درسم در آنجا نجاری یاد میگرفتم. قدیمها در زمستان از کرسی به عنوان وسیلة گرمایشی استفاده میکردند. من در دوران نوجوانیام یک کرسی ساختهام که هنوز در خانة مادرم هست و هرازچندگاهی از آن استفاده میکنند.
سرگرمی ما هم بازیهای قدیمی مانند: «هفت سنگ» و «لاستیک دوچرخه» بود که با آنها بازی میکردیم.
چطور با همسرتان آشنا شدید و ازدواج کردید؟
آن زمان در اصفهان مجالس روضه فراوان بود، خدا رحمت کند همة رفتگان را، در یکی از این مجالس روضهخوانی عمة من با خانواده همسرم آشنا شدند و دختر این خانواده را برای من مناسب تشخیص دادند و به مادر من پیشنهاد کردند و نتیجهاش ازدواج من با ایشان شد.
شما در چند سالگی ازدواج کردید؟
20 سالگی
مهریة همسرتان چقدر بود؟
دقیق یادم نیست اما حدود 70 -80 هزار تومان بود.
بهترین هدیهای که به همسرتان دادهايد یا کاری که موجب خوشحالی همسرتان شده، چه بوده است؟
فکر میکنم بهترین هدیه از نگاه همسرم زمانهایی است که در کنارشان بودهام و به ایشان ابراز علاقه کردهام.
شما چند فرزند دارید؟
من سه دختر دارم که هر سه تشکیل خانواده دادهاند. دختر اولم یک دختر دارد که اول دبیرستان است. دختر دومم هم یک دختر دارد که سال ششم ابتدایی است و دختر سومم هم دو بچه دارد که دوقلو هستند و پنج سالشان هست و مهدکودک میروند.
فرزندانتان به چه کاری مشغول هستند؟
دختر اولم اخیراً رو به تحصیل آورده است و در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی میخواند. دختر دومم دکترای هنر میخواند و دختر سوم هم لیسانس حسابداری دارد و به بچههای دوقلویش رسیدگی میکند.
دو دخترم، هم زمان با بچهداری، درس هم میخواندند.
دخترانتان چند سالگی ازدواج کردهاند؟
دخترانم بعد از اخذ دیپلم ازدواج کردند. ما یک قرار خانوادگی داشتیم که پس از گرفتن دیپلم از نگاه من شرایطشان برای تشکیل خانواده و ازدواج فراهم است و تقریباً هر سه پس از اخذ دیپلم و یا یکسال پس از آن ازدواج کردند.
در انتخاب همسر برای فرزندانتان شما چقدر دخیل بودید؟
دخترهایم همسرشان را خودشان انتخاب کردند. من در انتخاب همسرشان به جز راهنمایی هیچ مداخلهای نکردم. به دلیل آنکه تعداد خواستگار برایشان زیاد بود، بیشتر به صورت تشریح خصوصیات افراد آنها را برای تصمیمگیری راهنمایی میکردم.
رابطة شما با فرزندانتان به چه شکل هست؟
رابطة بسیار خوبی است. البته به دلیل مشغلههای کاری که دارم شاید نسبت به همسرم و فرزندانم آن طور که باید حقشان را ادا نکردهام اما در کل رابطة خوبی با هم داریم و اتفاقاً همین الان به دلیل تعطیلی چند روزه در ایام سوگواری اربعین، دو دخترم که اصفهان زندگی میکنند به تهران آمدهاند و در حال خوردن صبحانه با آنها بودم.
شما عموماً آدم آرومی هستید یا زود عصبانی میشوید؟
تقریباً آدم آرام و درونگرایی هستم و به صبر و بردباری مشهورم.
عموماً در خانه، شما را به چه ویژگیهایی میشناسند؟
فکر میکنم بیشتر من را به مهربانی میشناسند. آنها پدرشان را نه به عنوان سردار و عضو شورای شهر و یا یک فرد شناخته شده بلکه به عنوان یک فرد مهربان که به اعضای خانواده توجه دارد، میشناسند. آنها در محیط خانه یک پدر مهربان و دلسوز را بیشتر از یک پدر مشهور دوست دارند.
شما اهل ورزش هم هستید؟ بیشتر به چه ورزشی میپردازید؟
بله، کموبیش ورزش هم میکنم. معمولاً به ورزشهای عمومی مثل کوهنوردی و شنا میپردازم و پیادهروی هم میکنم.
در کار خانه کمک هم میکنید؟
افتخار من این است كه هر موقع در کنار خانوادهام و فرصت دارم، از نظافت خانه تا ظرف شستن و غذا پختن به همسرم کمک میکنم.
پس آشپزی هم میکنید، چه غذایی را خوب درست میکنید؟
اگر کسی املت و کله پاچه دست پخت من را بخورد، ممکن است اشتباهاً انگشتهایش را هم به جای لقمة غذا میل کند. (خنده)
عارفه سلیمی