«نماینده»؛ علی هدایت/ سرمایهگذاری اجتماعی به منظور تحقق برنامهریزیها برای فتح زیرساختهای اقتصادی کشورها و جوامع رقیب در حوزههای تمدنی از پیشینهای تاریخی برخوردار است. کشورهای استعمارگر به طور معمول تسلط خود بر اهداف مستعمراتی را با نفوذ در طبقه حاکمه و ترویج خرافات، فحشا و فساد اجتماعی به منظور تضمین تجارت استعماری خود پیش میبردند.
«کمپانی هند شرقی» را از منظر تاریخی میتوان سرآمد اجرای توأمان نقشههای فتح اقتصادی و اجتماعی برشمرد. شرکتی وابسته به دربار پادشاهی انگلیس که به واسطه پنهان بودن هویت زرسالاران عضو آن به «کمیته سری لندن» شهرت داشت. آنها برای دوام تجارتشان با یک دست از هزاردستان توطئه «رشوه» را به رسم رایج شرقی بدل ساختند و با دست دیگر میسیونرهای وابسته را برای عوامفریبی به گسترش ادیان و باورهای دروغین واداشتند. هدف در همه مسیر، ایجاد تغییراتی هوشمندانه در سبک زندگی، اندیشه و باورهای حاکمان و مردم بود تا نفت جنوب، پشم راور کرمان، ابریشم مازندران و غله ایران را مفت صاحب شوند. جالب است که مالکان کمپانی هند شرقی به رسم محلیها در هند و ایران «کدخدا» نامیده میشدند و مستندات به دست آمده حکایت از آن دارد که کدخدای دهکده جهانی در کشاکش بحران بیپولی و شکست طرح خاورمیانه جدید، رو به تجربیات تاریخی آورده است.
موج فراگیر استارتآپی
در نقشه جدید «نفوذ» به قصد استعمار، خبری از کشتیهای جنگی و کت قرمزهای عرقخور دزد و متجاوز نیست. بازی استعمار سر و شکل «فناورانه» به خود گرفته و استعمارگران خوشپوش در نقش «فرشتگان حمایتگر» به خاورمیانه آمدهاند. پیشتر از معجزه همهگیری ناگهانی «استارتآپها» در ایران و اغلب کشورهای خاورمیانه گفتیم. نوعی جدید از کسب و کار مبتنی بر فناوری که مستقیما توسط زرسالاران و کمپانیهای «سیلیکون ولی» - دره فناوریهای نوین آمریکا- تغذیه میشوند.
ماجرا به این شکل پیش میرود که شرکتهای مطرحی همچون گوگل، مایکروسافت، اینتل، آیبیام و اپل بهناگاه تصمیم گرفتند همراه با «دیپلماسی دیجیتال» وزارت خارجه آمریکا بخشی از سود سالانه خود را به کشف و حمایت از ایدههای نوین کارآفرینی فناورانه در کشورهای هدف اختصاص دهند. شبکهسازی خیرخواهانه که با کسب بودجهای حداقلی با سرعتی مثالزدنی به پیش میرود و یک به یک کشورهای خاورمیانه را که از بالاترین آمار بیکاری جوانان تحصیلکرده و خوشفکر برخوردارند، فتح میکند.
مقابله با بیداری اسلامی
سایت شورای روابط خارجی آمریکا سپتامبر ۲۰۱۳ یادداشتی با عنوان «آیا بهار استارتآپ به خاورمیانه آمده؟» منتشر کرد که در آن بدون ایجاد حساسیت سیاسی، به سیل تغییرات در حال وقوع در منطقه پس از شتاب ناگهانی استارتآپها اشاره میشود. در این یادداشت از موج استارتآپها که خاورمیانه را درمینوردد با عنوان «بهار عربی جدید» با هدف ایجاد تغییرات ماندگار اجتماعی- سیاسی بویژه با تمرکز بر زنان نام برده شده و نقل قولی از «کریستوفر شرودر» آمده که سال ۲۰۱۰ در واشنگتنپست منتشر شده است: «این ارزش تماشا و حمایت دارد که در بحبوحه درگیریهای سیاسی خاورمیانه، کارآفرینان عرب در حال راهاندازی یک بهار عربی جدید و یک انقلاب هستند که بسیار مورد نیاز منطقه است».
شرودر آمریکایی نویسنده کتابی به نام «استارتآپها برمیخیزند: انقلاب کارآفرینی، بازسازی خاورمیانه» است. او عضو شورای روابط خارجی آمریکا و محقق ارشد وزارت خارجه ایالات متحده در حوزه کارآفرینی و امنیت ملی آمریکاست و به صورت غیررسمی میتوان وی را مدیر پروژه بازطراحی «خاورمیانه جدید» از مسیر پلان B یا «راهکار غیرجنگی» دانست.
شرودر همچنین مدیرعامل بخش تعاملی رسانههایی همچون واشنگتنپست و نیوزویک آمریکاست و تاثیر بسزایی در راهبری سیاستهای آنلاین و فناورانه آمریکا داشته است.
با توجه به رزومه شگفتانگیز وی، حضور شرودر در عمان، اردن، مصر، عربستان و ترکیه و راهاندازی مشهورترین شتابدهندههای حمایتگر استارتآپهای خاورمیانه از جمله ARAJAN ۵۰۰ Oasis، Wamda، Silatech، Zoomal Yomken و بسیار حائز اهمیت است.
کریستوفر شرودر از اولین آمریکاییهایی بود که فروردین ۹۳ به همراه تیم «ند لامونت» به ایران سفر کرد. واشنگتنپست در شرح گزارش سفر یادشده نوشت: «تیم آمریکایی نگران عواقب سفر به ایران با توجه به تحریمها بودند اما وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به آنها گفت: سفر شما به ایران در راستای منافع ملی آمریکا خواهد بود».
او به ایران آمد و در دیداری که بنا بود «محرمانه» باقی بماند توسط «ن. ج» معاون مورد اتهام وزیر ارتباطات در پرونده «نزار ذکا»، مورد استقبال رسمی قرار گرفت و آمار حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات را مستقیما از مسؤولان کشورمان دریافت کرد! سپس به واسطه «ن. ج» با اعضای شتابدهنده آواتک، برگزارکننده استارتآپ ویکندهای گوگل در ایران، در رستورانی فرانسوی ناهار خورد!
یاران وزارت خارجه آمریکا
هفته گذشته در دانشگاه شهید بهشتی، همایشی تحت عنوان «مارکتینگ جهانی» برگزار شد. در این همایش مجموعهای از نمایندگان شتابدهندههای منطقهای حضور داشتند که از وابستگیهای مشهودی به دولت آمریکا و سیلیکون ولی برخوردارند. از جمله میتوان به «مریم. م» از مدیران شرکت سعودی العوجان شاخه ایران (تولیدکننده رانی) اشاره کرد که در رزومهاش در این کنفرانس، «فعال در عملیات چرخش و تغییر ساختار بازار رو به رشد کسب و کار در ایران» معرفی شده است. در همین همایش اعضای کلوب کریستوفر شرودر از جمله «مدز هولمن» و «توماس جنسن» و دیگرانی با تخصص در حوزه شبکهسازی اقتصادی و دهها عنوان سیاسی، به صورت مستقیم با جوانان مستعد و طراح ایرانی روبهرو شدند و متاسفانه هیچ نهاد امنیتی به ماهیت چنین جریانی و رزومه شرکتکنندگان و برگزارکنندگان دقیق نشد.
در طول چند سال اخیر چندین مرکز وابسته به جریان نمازیها از جمله «آریانا»، «انجمن بینالمللی مدیران ایرانی» و کانون کارآفرینی «ش» در فراهمسازی موقعیت برای حضور اعضای تیم جهانی بازطراحی چرخههای کسب و کار در ایران از جمله مدیران گوگل و نمایندگان YGL و اعضای کلوب خاورمیانهای جریان یادشده نقشآفرین بودهاند. همانطور که پیش از این عنوان شد «ترکیه» بنابر مستندات به دست آمده بهعنوان پایگاه منطقهای تغذیه شتابدهندههای آمریکایی استارتآپهای ایران تعریف شده و بناست از منظر شبکهسازی اقتصادی و تغییرات اجتماعی الگوی ایران باشد.
برگزاری اردوهای مختلط استارتآپی در این کشور با هزینه حداقلی ۴۰۰ هزار تومان در مهرماه۹۴ و تورهای خصوصیتر پیش از آن با حضور برخی مدیران مشهور ایرانی، در همین پازل قابل تحلیل است.
کارآفرینی رایگان یا...!؟
بعید است کسی اندکی با تاریخ استعمار آشنایی داشته باشد و گمان کند غولهای سیلیکون ولی بدون چشمداشت اقتصادی به اجرای «دیپلماسی دیجیتال» هیلاری کلینتون تن دادهاند! واقعیت این است که کمک به رونق بازار کسب و کار فناورانه در خاورمیانه میتواند از مسیر ملی و با رویکردی استقلالطلبانه با کمترین هزینه و بیشترین سودآوری بومی صورت گیرد اما خیرین آمریکایی(!) این مسیر را با مهندسی یکطرفه به جریانی کاملا استعماری تبدیل میکنند. به این شکل که با صرف هزینهای ۵ هزار دلاری اقدام به شناسایی برترین ایدههای جوامع مستعدی همچون ایران کرده و به واسطه همین کمک کوچک آموزشی- اطلاعاتی که بهراحتی از طریق مطالعه در اینترنت نیز قابل دستیابی است، دستکم ۳۰ درصد مالکیت ایدههای برتر و پولساز میلیون و حتی میلیارد دلاری جوامع دیگر را از آن خود میکنند.
از بزرگترین خروجیهای اجرای این طرح در ترکیه میتوان به استارتآپ سفارش غذا با نام Yemeksepeti اشاره کرد که در ماه مه ۲۰۱۵ با مبلغ ۵۸۹ میلیون دلار به Delivery Hero واگذار شد. همچنین Gittigidiyor نیز از جمله مثالهای دیگر است که توسط رقیب جهانی خود ebay با قیمت ۲۱۷ میلیون دلار در ماه آوریل ۲۰۱۱ خریداری شد. شرکت توسعه تلفن همراه Pozitron نیز در فوریه سال ۲۰۱۴ توسط Monetise با قیمت ۱۰۰ میلیون دلار خریداری شد.
هیچ فعالیت جهانی رایگان و خیرخواهانهای در دنیای سرمایهداری صورت نمیگیرد، پس گمان نکنیم سیلیکون ولی آمریکا در بحبوحه بحرانهای اقتصادی و رقابتهای تجاری، به ناگاه تصمیم گرفته خیریهای بزرگ به وسعت خاورمیانه تاسیس کند و مردم را از رنج فقر و بیکاری برهاند!
کریستوفر شرودر بهعنوان یکی از معدود سخنرانان «استارتآپ استانبول ۲۰۱۵» با اشاره به اهمیت سرمایهگذاری در ایران میگوید: «بعضیها هنگامی که با آنها از اهمیت و لزوم سرمایهگذاری در ایران حرف میزنیم، میخندند اما باهوشترها کار خود را شروع کردهاند».
حق با شرودر است! مایکروسافت، کوکاکولا، اینتل، آیبیام و اپل و برخی دیگر از غولهای مهم سیلیکون ولی هماکنون در قالب لشکری واحد زیر بیرق «گوگل» به نمایندگی از وزارت خارجه آمریکا در ایران فعالند و از طریق چند شتابدهنده مشهور به اصطلاح ایرانی خودساخته، رسما به فعالیت برای شبکهسازی اقتصادی و نفوذ اجتماعی مشغولند. اکنون درک شعار مشهور نئولیبرالهای خواهان سازش با ایران با عنوان «ایران، کلید فتح خاورمیانه» و تلاش مجدانه آنها برای حضور در متن جامعه ما قابل تحلیل است. نقشهها در ذیل عناوین خوشآب و رنگی همچون «کارآفرینی برای مردم فقیر خاورمیانه» طراحی شده و در واقع در پشت پرده تلاش برای تحقق همان هدف قدیمی و مهم «خاورمیانه جدید» بهعنوان مستعمره نوین آمریکا با مردمی رام و راضی با گاردی در هم شکسته، جریان دارد.