شناسهٔ خبر: 118596 - سرویس جامعه
منبع: فردا

گزارشی تلخ از روزگار مردان روسپی

اعتیاد جنسی محمود اظهار می کند: من برای رابطه جنسی با دختران و زنان از آنها پول می گرفتم و مبلغ تعیین شده نیز بستگی به حماقت طرف مقابلم داشت. از چند صد تومان پول گرفته تا رقم های میلیونی بابت این کار پرداخت می شد! کمی صحبت با خانم ها باعث می شد که نیاز عاطفی در برخی از آنها را درک کنم و همین موضوع باعث می شد آنها را وابسته به خود کنم.

به گزارش «نماینده»، متاسفانه این روزها برخی از افراد درگیر اعتیاد جنسی می شوند. اعتیادی که از سر ناآگاهی به وجود می آید و به مرور زمان به حدی می رسد که که فرد معتاد غرق در امیال جنسی می شود و به هیچ چیز دیگری فکر نمی کند.

در واقع معتاد جنسی قدرت کنترل میل جنسی خود را ندارد، شهوت برایش تبدیل به عادت می شود و به حالتی می رسد که نه می‌تواند شهوت را تحمل كند و نه می‌تواند آن را متوقف كند.
در این میان جلساتی برای این دسته از افراد برگزار می شود. اما لازم به ذکر است که معتادان جنسی گمنام برای كسانی است كه می دانند هيچ راه حل ديگری بجز متوقف شدن ندارند وآگاهی درونی شان بايد اين را به آنها گفته باشد.

به همین منظور خبرنگار «فردا» به گفتگو با یکی از معتادان جنسی گمنام نشسته است که در ادامه می خوانید:
 
برای رابطه جنسی با زنان از آنها چند صد هزار تا چند میلیون تومان پول می گرفتم!
 
محمود ب، ۳۷ ساله، معتاد جنسی که ۲ سال است ترک کرده و دلش نمی خواست با ما صحبت کند. او نگران بود که صحبت از گذشته باعث شود که لغزش کند و به دوران اعتیادش بازگردد. اما در نهایت راضی شد که با ما به گفتگو بنشیند.

محمود می گوید: من را قضاوت نکن. هر کسی باید جای شخصی که قضاوت می کند قرار بگیرد و بعد او را مورد نقد قرار دهد. شرایط زندگی من اصلا مناسب نبود. نمی خواهم خودم را تبرئه کنم، اما شرایطی که داشتم تاثیر زیادی در مسیری که گرفتار آن شدم داشت.  

وی ادامه می دهد: حال و روز امروز ما و خصوصیات اخلاقی مان منشا در دوران کودکی دارد. اینکه شرایط و محل زندگی شما کجاست؟ چه کسانی در اطراف شما زندگی می کنند؟ در چه محیط اجتماعی رشد می کنید؟ یا با چه کسانی رفت و آمد دارید؟ امروز شما را می سازد. متاسفانه در کودکی من همه چیز زشت بود. از همان ابتدا که یادم می آید، پدر و مادرم از هم جدا شدند و تا امروز که من ۳۷ ساله شدم، هیچ گاه محبت مادری ندیدم. مادرم از همان دوران کودکی باعث شد که من در زندگی، خلا بزرگی را احساس کنم. یادم می آید روزی که با یکی از بچه های محله مان دعوایم شده بود. مادرش به حمایت از او من را دعوا می کرد و آن روز بیشتر از هر روزی خلا نبود مادرم را احساس کردم.

این مرد ۳۷ ساله عنوان می کند: بی معرفتی مادرم راجع به اینکه من را ترک کرده بود باعث شد تا وقتی به سن بلوغ رسیدم از هر کسی محبت گدایی کنم. من به سنی رسیده بودم که آزادی داشتم و می توانستم هر وقت که دلم می خواست به خانه بیایم، هر وقت که دلم می خواست بیرون بروم. برای همین با دختران زیادی دوست می شدم و به خاطر پر کردن خلاهایم روابط عاطفی و جنسی با آنها برقرار می کردم. تا اینکه بعد از گذشت سه، چهار سال از مادرم و تمام دخترهایی که با آنها در ارتباط بودم متنفر شدم تا جایی که تصمیم گرفتم از آن لحظه به بعد انتقام بگیرم. من در مسیری افتاده بودم که خودم هم از خودم متنفر شده بودم. به خاطر ظاهر مناسب و زیبایی که داشتم، می توانستم به راحتی از دخترها سو استفاده کنم. دخترهایی که خلا عاطفی داشتند را طی مدت یک روز به خودم وابسته می کردم و در نهایت آنها حاضر بودند برای با من بودن هر کاری کنند!

محمود اظهار می کند: من برای رابطه جنسی با دختران و زنان از آنها پول می گرفتم و مبلغ تعیین شده نیز بستگی به حماقت طرف مقابلم داشت. از چند صد تومان پول گرفته تا رقم های میلیونی بابت این کار پرداخت می شد!  

او می افزاید: کمی صحبت با خانم ها باعث می شد که نیاز عاطفی در برخی از آنها را درک کنم و همین موضوع باعث می شد آنها را وابسته به خود کنم.

این مرد روسپی می گوید: به حدی در لجن زار فرو رفته بودم که دیگر هیچ چیز مرا راضی نمی کرد. چندین بار قصد پایان دادن به این مسیری که در آن قرار گرفته بودم را داشتم اما باز هم ادامه می دادم. از این که با احساسات دیگران بازی می کردم گاهی وجدانم به صدا در می آمد و من را سرزنش می کرد اما گاهی هم اعتیاد جنسی که به آن مبتلا شده بودم دوباره من را وادار به انجام رابطه جنسی می کرد.

محمود بیان می کند: شهوت در وجود هر انسانی قرار دارد. اما زیاده خواهی شهوت منجر به شهوت رانی می شود. کسی که رابطه جنسی زیادی داشته باشد دچار تنوع طلبی می شود و این تنوع طلبی باعث می شود که دیگر کسی را دوست نداشته باشی!  

این مرد ۳۷ ساله تصریح می کند: یک روز خانمی را دیدم که با بقیه دخترهایی که با آنها در ارتباط بودم، کاملا تفاوت داشت و همین باعث شد من تغییر کنم. بگذارید برایتان مثالی بزنم! وقتی قیمت تعیین شده کالای یک دست فروش، ۵۰ هزار تومان باشد، آن را تا ده هزار تومان هم به شما می فروشد. اما کالای ارزشمندی چون جواهر اینگونه به فروش نمی رسد. شما برای خرید آن باید بهای زیادی را بپردازید. تا زمانی که پول آن را ندهید حتی نمی توانید به آن جواهر دست بزنید. این کالای ارزشمند در گاو صندوق و امن ترین جای منزل شما نگه داری می شود و برای آن ارزش زیادی قائل هستید. این جواهر همسر من است، کسی که با بقیه تفاوت داشت. کالای دست فروش هم همان دخترانی هستند که ارزش خود را نمی دانستند و برای با من بودن هر کاری می کردند. من برای رسیدن به همسرم، بهای زیادی پرداختم. همسرم باعث شد تا از مسیری که گرفتار آن شده ام بیرون بیایم و برای رسیدن به او در جلسات معتادان جنسی گمنام شرکت کردم و به بهبودی رسیدم. خوشبختانه امروز از آن منجلاب بیرون آمده ام و خدا به من پسری داده است که او را لبریز از محبت می کنم.  

محمود در پایان می گوید: امروز من به بیش از ۵۰ نفر از دوستان و آشنایان، بدون هیچ چشمداشتی محبت می کنم. زیرا که منشا گرفتاری های من از کمبود محبت بود. مادرم، خانمی که منشا خلاهای ایجاد شده در من بود و همسرم، خانمی که من را از این گرفتاری، نجات داد.
 
آموزش و پرورش برای آگاهی رسانی جنسی، عقب مانده است

در رابطه با اعتیاد جنسی رو راهکار رهایی از آن به گفتگو با دکتر ابراهیم فیاض، استادیار مردم شناسی دانشگاه تهران و عضو شورای عالی فرهنگ عمومی کشور به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید:

ابراهیم فیاض در رابطه با به وجود آمدن اعتیاد جنسی در افراد می گوید: مردان نیاز جنسی دارند و مردانگی به دنبال این نیاز می گردد اما اگر از لحاظ ذهنی تخلیه نشود و سادیسم داشته باشد مسلما این نیاز تمام شدنی نیست و به سمت خشونت های جنسی می رود. در وجود مردان روسپی، عاطفه وجود ندارد و به همین دلیل به تکرار این روابط رو می آورند. از سوی دیگر زنانی در جامعه هستند که این افراد را پیدا می کنند و به دلیل پاسخگویی به نیازهایشان به روابط جنسی با این مردان روی می آورند. برخی از این مردان روسپی به دلیل زیبایی ظاهری، حافظه جنسی اشتباهی برایشان به وجود می آید و مبتلا به بیماری سادیسم جنسی می شوند.

عضو شورای عالی فرهنگ عمومی کشور بیان می کند: متاسفانه در کشور ما راجع به این مسئله کار جدی انجام نشده و تا به حال برای تحلیل حافظه این افراد و شکل دهی درست آن، اطلاع رسانی نشده است. در واقع باید ابتدا این حافظه غلط را از بین برد و حافظه جدیدی جایگزین آن کرد تا عاطفه جنسی شکل پیدا کند. زیرا زمانی که رابطه جنسی و عاطفی در کنار یکدیگر به وجود نیاید این مشکل، حل نمی شود.

وی می افزاید: مهم ترین مکان برای آگاهی های جنسی، آموزش و پرورش است که متاسفانه در این زمینه عقب مانده است. همچنین مدارس که محل مناسبی برای این آگاهی رسانی محسوب می شوند، دچار نوعی خودشیفتگی هستند و اقدام جدی در این رابطه انجام نمی دهند. باید در مدارس متخصصان جدی داشته باشیم تا اطلاعات لازم را در اختیار دانش آموزان قرار دهند. خود ارضایی در دوران کودکی که تا دوره نوجوانی ادامه دارد بررسی و رفع شود.

ابراهیم فیاض عنوان می کند: در شبکه افق، برنامه ای راجع به آگاهی های جنسی در دو قسمت ۲۰ دقیقه ای پخش شد و کارشناسی این برنامه به عهده من بود. متاسفانه صدا و سیما برنامه را متوقف کرد و اعلام کردند که این بحث ها نباید گفته شود. در صورتی که اگر افراد از سر نا آگاهی با اختلالات جنسی مواجه شوند، آسیب های آن جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.