شناسهٔ خبر: 116295 - سرویس فرهنگ
منبع: فارس

منتقم ثارالله(ع) در کلام امیرالمؤمنین(ع)

مختارنامه در کتب «ملاحم و فتن» از طرق شیعه و سنی از پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و روایاتی به عنوان پیشگویی حوادث آینده، به چشم می‌خورد که یکی از آن‌ها درباره قیام جوانی از قبیله «ثقیف» است.

به گزارش «نماینده»، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی نویسنده کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» با تکیه بر روایات معتبر، اقوال و نظریات علمای بزرگ اسلام و کمک‌گرفتن از علم رجال و تاریخ، با روش نقد و تحلیل و جرح و تعدیل، ابعاد شخصیتی مختار ثقفی را به صورت همه‌جانبه بررسى کرده و ثابت کرده است که او مردى پاک، فداکار، معتقد به امامت ائمه هدى(ع) بوده و قیامش با اذن و اجازه و رضایت کامل امام معصوم و دخالت مستقیم اهل بیت پیامبر(ص) همراه بوده است. در این کتاب ـ که از مطالب مستند و مستدل بهره برده و از پرداختن به مطالب موهوم و افسانه‌گونه، مانند بعضى از مقاتل و مختارنامه‌ها پرهیز کرده ـ روشن شده است که مختار نه کیسانى بوده و نه بنیانگذار این مکتب است و نه ادعاى باطل داشته، بلکه کلیه این اتهامات از جانب دشمنان اهل بیت(ع) و راویان و مورخان وابسته به طاغوت مطرح شده است.

در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور می‌کنیم.

*لقب اعطایی امیرالمؤمنین(ع) به مختار

«اصبغ بن نباته»، از اصحاب وفادار و از شاگردان برجسته علی(ع)  می‌گوید: روزی امیرمؤمنان(ع) را دیدم که مختار را (که طفلی کوچک بود) روی زانوی خود نشانده (و با نوازش و محبت) دست روی سر او می‌کشید و می‌فرمود: «یا کیس، یا کیس»، بعضی، آن را با تشدید (کیس: بسیار زیرک) خوانده‌اند و چون امیرمؤمنان(ع) دوبار کلمه «کیّس» را بر زبان آورد، سپس لقب مختار شد.

به احتمال قوی، علت آنکه مختار به این لقب معروف شد، همین سخن امام علی(ع) است، فقیه بزرگ شیعه علامه ابن‌نما و آیت‌الله خوئی این نظریه را اختیار کرده‌اند.

و احتمال دیگر اینکه چون نام یکی از مشاورین و دوستان برجسته مختار، «کیسان» بود، نام او، لقب مختار شد. و گویند او مختار را به قیام ترغیب می‌کرد و به ایشان خط می‌داد، وی خود کیسان، کنیه‌اش «ابوعمره» و رییس پلیس مختار بود و دمار از روزگار قاتلین امام حسین(ع) درآورد.

* بشارت امیرالمؤمنین(ع) به قیام مختار

در کتب «ملاحم و فتن» از طرق شیعه و سنی از پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و روایاتی به عنوان پیشگویی حوادث آینده، به چشم می‌خورد.

یکی از حوادثی که در اختبار غیبی پیامبر و ائمه(ع) وجود دارد قیام و شهادت امام حسین(ع) و حوادث بعد از آن از جمله قیام مختار است.

«مقدس اردبیلی» روایتی از امام علی(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «سیقتل ولدی الحسین وسیخرج غلام من ثقیف و یقتل من الذین ظلموا، ثلثماثة وثلثة و ثمانین الف، رجل»

به زودی فرزندم حسین، کشته خواهد شد، ولی دیری نخواهد پایید که جوانی از قبیله «ثقیف» قیام خواهد کرد و از این ستمکاران، انتقام خواهد گرفت به طوری که تعداد کشته‌های آنان به ۳۸۳ هزار نفر خواهد رسید.

ممکن است بعضی این رقم را دور از واقعیت و اغراق‌آمیز تلقی کنند، اما آنچه مسلم است در واقعه قیام مختار، جمع کثیری از دشمنان اهل‌بیت(ع) و مسببان فاجعه کربلا به هلاکت رسیدند، البته سران آنان که اغلب در عراق بودند، به دست مختار و یارانش کشته شدند که تعداد آنان را می‌توان چندین هزار تن، تخمین زد و از آنجا که در جریان فتح کوفه، تعداد زیادی از دشمنان اهل‌بیت کشته شدند و در شورش بعد از پیروزی مختار نیز جمع بسیاری در معرکه هلاک گشتند و در ماجرای جنگ ابراهیم که منجر به شکست لشکر شام، به فرماندهی ابن‌زیاد شد، طبق تواریخ معتبر از لشکر ۸۰ هزار نفری شام، تعداد اندکی جان سالم به در بردند، بنابر این، رقم فوق بعید نیست.

علامه مجلسی روایتی از علی(ع) نقل می‌کند که فرمود: «همانطور که گروهی از بنی اسرائیل، از حق اطاعت کردند و کرامت یافتند و گروهی از آنان عصیان کردند و در نتیجه عذاب شدند، شما امت محمد(ص) نیز چنین خواهد بود».

سؤال کردند: ای امیرمؤمنان! این عصیان کننده‌ها چه کسانی هستند؟

حضرت فرمود: آنان که به بزرگداشت ما و حقوق ما اهل‌بیت امر شدند، لیکن خیانت و مخالفت کردند و حقوق ما را نادیده گرفتند و انکار کردند و آن را سبک شمردند، فرزندان ما که همان فرزندان پیامبر خدا(ص) بوده به قتل رساندند، در صورتی که مأمور به اکرام و محبت آنان بودند.

عرض کردند: ای امیرمؤمنان! آیا چنین خواهد شد!؟

فرمود: «آری، این خبری حق و امری است شدنی، به زودی این دو فرزندم حسن و حسین(ع) کشته خواهند شد.»

سپس اضافه فرمود: به زودی ستمکاران به بلایی توسط کسی که خداوند برای انتقام، بر آنان مسلط خواهد نمود، گرفتار خواهند شد و این به خاطر فسق و جنایتی است که انجام دادند، همانگونه که بنی اسرائیل گرفتار عذاب شدند.

عرض کردند، او کیست؟

حضرت(ع) فرمود: جوانی از قبیله ثقیف که او را مختار بن‌ابی‌عبید می‌گویند.

مرحوم مامقانی می‌فرماید: این روایت، دلیل دیگری بر امامی بودن و صحت اعتقاد مختار است؛ زیرا عاقب کار مختار بر امیرمؤمنان(ع) مانند بسیاری از حوادث آینده که امام(ع) می‌دانست پوشیده نبود.