به گزارش «نماینده»، تنها چند روز از دیدار «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، با همتای آمریکایی خود در حاشیه هفتادمین مجمع عمومی سازمان ملل نگذشته بود که وزارت دفاع روسیه از آغاز حملات هوایی کشورش علیه داعش در خاک سوریه خبر داد. مطابق اخبار منتشر شده از سوی وزارت دفاع این کشور، مسکو علاوه بر استقرار ۳۶ فروند جنگنده در پایگاه نظامی لاذقیه، تجهیزات پیشرفته دیگری نیز به سوریه ارسال کرد تا نظامیان روسی علیه داعش و گروه های تروریستی از آن بهره ببرند.
بدون شک کرملین پیش از انجام عملیات های نظامی هوایی خود، با همتایان خود در کاخ سفید گفتگوها و مذاکراتی داشته است. در این یادداشت نگارنده درصدد است ابتدا به سخنان روسای جمهور روسیه و آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره ای داشته باشد و پس از آن اهداف و پیامدهای عملیات نظامی روسیه در سوریه را مورد ارزیابی قرار دهد.
سوریه؛ نقطه اشتراک در گفتگوهای مجمع عمومی سازمان ملل
پوتین و اوباما روز دوشنبه هفته گذشته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند؛ دیداری که به گفته منابع دیپلماتیک هر دو طرف موضوع سوریه و اقدامات آتی نظامی روسیه در این کشور موضوع اصلی این گفتگو بود.
کاخ سفید که تا ماه ها قبل در پی براندازی دولت اسد و روی کار آوردن دولتی با گرایشات غرب گرایانه و معتدل تر بود، اکنون مواضع خود را تعدیل تر کرده و از همکاری های روسیه و ایران در حل بحران سوریه استقبال می کند و چراغ سبز خود را برای مبارزه با داعش و جبهه النصره نشان داده است. اما نباید فراموش کرد این چراغ سبز به معنای از بین بردن نیروهای مخالف بشار اسد توسط روسیه نیست؛ نگرانی که آمریکایی ها همچنان با آن مواجه هستند.
پوتین در سخنرانی خود در سازمان ملل نیز به خوبی نشان داد همچنان خط بشار اسد خط قرمز روسیه است. وی در همین رابطه همکاری نکردن با دولت اسد را اشتباهی بزرگ دانست و خودداری از همکاری با حکومت سوریه که در تقابل با تروریسم است را اشتباهی بزرگ دانست. اوباما نیز در همین رابطه گروه های تروریستی که در منطقه موجب ناامنی شده اند را فراتر از مشکل یک کشور دانست و برای مبارزه با داعش بر ضرورت همکاری کشورها تاکید کرد؛ اگرچه وی در نگاهی مخالف با پوتین، رئیس جمهور سوریه را به قتل عام متهم کرد. در این میان اگرچه در رابطه با عدم یا وجود بشار اسد در سوریه و گزینه های پس از آن اجماعی میان طرفین وجود ندارد، اما تقابل با داعش هدفی مشترک است. از یک سو کاخ سفید به خوبی می داند به تنهایی نمی تواند با داعش و النصره مقابله کند و از سوی دیگر کرملین به دنبال آن است به این بهانه از مواضع خود در سوریه دفاع کند.
اهداف راهبردی روسیه در حملات هوایی سوریه
پس از سقوط شهر ادلب به دست مخالفان دولت بشار اسد، پایگاه نظامی روسیه در طرطوس با تهدیدی جدی مواجه شد. از این رو صبح روز هشتم مهر ماه، رئیس جمهور پوتین از مجلس سنای روسیه خواست تا مجوز استفاده از نیروی نظامی در سوریه را صادر کند. اقدامی که اگرچه به گفته پسکوف، سخنگوی کرملین بنا به درخواست بشار اسد از همتای روسی خود صورت گرفته که از وی درخواست «کمک نظامی» کرده است. به موجب این تقاضا، سنای روسیه مجوز حمله نظامی به سوریه را صادر کرد؛ چراغ سبزی که تنها شامل حملات هوایی شد و حملات زمینی را در بر نگرفت.
روسیه که طی دو سال گذشته به موجب بحران اوکراین و تحریم هایی که از سوی غرب بر آن اعمال شده است با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند، همچنان می کوشد از خارج نزدیک خود به هر قیمتی محافظت کند؛ حتی به قیمت هزینه های نظامی بالا یا متهم شدن به دخالت در امور دیگر کشورها. اگرچه اتهام دخالت روس ها در امور داخلی دیگر کشورها (نظیر اوکراین و سوریه) همواره از سوی کرملین رد شده است که به عنوان نمونه می توان به موضع گیری های نماینده این کشور در سازمان ملل پس از تصرف کریمه و یا حملات نظامی روسیه به مواضع مخالفان سوریه طی روزهای اخیر اشاره کرد.
پیامدهای مداخله نظامی روسیه در سوریه
پس از حمله آشکار نیروهای روسیه به مخالفان دولت سوریه در خاک این کشور، برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که سیاست های آمریکا و غرب و متحنشان در منطقه (عربستان و ترکیه) برای روی کار آوردن دولتی میانه رو و مخالف بشار اسد با شکست رو برو شده است. اما از سوی دیگر این حملات واکنش های طرف های مقابل را نیز در پی داشت.
اشتون کارتر وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در واکنش به حملات روسیه به مخالفان بشار اسد طی روزهای گذشته واکنش نشان داد و سیاست های روسیه در منطقه را شکست خورده اعلام کرد. وی در این رابطه گفت روس ها تمرکز حملات نظامی خود را به همه گروه های مخالف دولت بشار اسد گذاشته اند، حتی گروه هایی که از نظر آمریکا باید در روند دولت انتقالی در سوریه مشارکت کنند.
حال به نظر می رسد اگر روس ها نخواهند به توافقات انجام شده با آمریکا پایبند باشند و مواضعی فراتر از داعش و النصره را هدف قرار دهند، گره کور دیگری در روابط خود با آمریکا و نظام بین الملل پدید می آورند؛ اما در صورتی که بتوانند به درستی حضور خود را در سوریه مدیریت کنند شاید بتوانند در اوکراین نیز با طرف غربی به نتیجه ای مطلوب برسند.
سناریوهای مطرح در همکاری روسیه و آمریکا در سوریه
روسیه از سال ۲۰۱۳ تا کنون به دنبال تقابل خود با آمریکا بر سر موضوعاتی چون اسنودن، سوریه، اوکراین و در اوج آن اشغال کریمه تا حدودی در نظام بین الملل منزوی شد و رویکردهای منفعلانه این کشور در بهار عربی سیاست خارجی کرملین را با سردی مواجه ساخت. اما از سوی دیگر این کشور در صدد است جایگاه خود را در عرصه بین المللی بار دیگر به دست آورد و دیگر اشتباهاتی نظیر رویکرد منفعلانه اش در لیبی را تکرار نکند.
از سوی دیگر ورود این کشور به سوریه به صورت مستقیم و آشکارا می تواند با بحران اوکراین نیز ارتباطی مستقیم داشته باشد. روس ها از یک سو در تلاش هستند به طرف مقابل وانمود سازند که بحران اوکراین آنها را از بازیگری در دیگر نقاط استراتژیک باز نمی دارد و از سوی دیگر به دنبال آن هستند در سوریه چنان قدرت نمایی کنند که از طرف مقابل بتوانند امتیازاتی در اوکراین بگیرند.
اما روسیه در این میان به خوبی می داند سوریه اوکراین نیست؛ روس ها در موضوع اوکراین برای حفظ پایگاه نظامی خود کریمه را اشغال کردند اما در سوریه نمی توانند طرطوس را اشغال کنند و یا تنها به داشتن آن بسنده کنند. حضور در سوریه نیازمند همکاری با طرف مقابل است تا هر کدام از طرفین بتوانند به صورتی نسبی منافع خود را دنبال کنند و پوتین به این امید هواپیماهایش را در آسمان سوریه به پرواز در آورده است.