به گزارش «نماینده»، این تجربه در پایان جنگ در تقابل با دیدگاهی است كه ارتباط با غرب را به عنوان بنمایه پیشرفت تلقی كرده و تلاش میكند تا با ندیده گرفتن توان داخلی نشان دهد كه پیشرفت كشور منوط به ارتباط با ابرقدرتهای خارجی است. نوشتار پیش رو به دنبال آن است تا با برشمردن شواهدی از دوران جنگ تحمیلی، اهمیت دیدگاه تكیه بر توان داخلی را در مقابل دیدگاه تكیه به غرب اثبات كند. یكی از دستاوردهایی كه هشت سال دفاع مقدس برای كشور به ارمغان داشت اثبات اهمیت خودكفایی بود كه حاصل تكیه به توان داخلی در دوران جنگ است. آنچه در هشت سال دفاع مقدس ثابت شد آن بود كه میتوان با استفاده از توان داخلی و منابع موجود كشور و با استفاده از توان كارشناسان داخلی به هر آن چه كه نیاز است دست پیدا كرد. این تجربه در پایان جنگ تحمیلی در تقابل با دیدگاهی است كه ارتباط با غرب را به عنوان بنمایه پیشرفت تلقی كرده و تلاش میكند تا با نادیده گرفتن توان داخلی نشان دهد كه پیشرفت كشور منوط به ارتباط با ابرقدرتهای خارجی است. نوشتار پیش رو به دنبال آن است تا با برشمردن شواهدی از دوران جنگ تحمیلی، اهمیت دیدگاه تكیه بر توان داخلی را در مقابل دیدگاه تكیه به غرب اثبات كند.
زمانی كه عراق در آخرین روز تابستان ۱۳۵۹ به ایران حمله كرد، دو كشور وضعیتی كاملا متفاوت با یكدیگر داشتند. از یك سو ایران كه با سقوط شاه به تازگی خود را از چنگال استكبار داخلی و استعمار خارجی رها میدید هیچگونه ارتباطی با ابرقدرتهای جهانی نداشت ولی از سوی دیگر عراق با تكیه به آمریكا و با كمك جنگافزارهای غربی حمله به ایران را آغاز كرده بود.
در آغاز جنگ، توان دفاعی ایران با محدودیتهای جدی روبرو بود به طوریكه حتی صدام نیز با این باور كه ایران توانایی دفاعی نیرومندی ندارد وعده داد كه با كمك حامیان غربی به سرعت تهران را فتح خواهد كرد. درحالی كه جمهوری اسلامی ایران از حمایت خارجی محروم بود، شعار «نیاز ایرانی باید به دست ایرانی رفع شود» از حالت آرمانی به واقعیت تبدیل شد و نشان داد كه «میشود به خود متكی بود و كشوری مستقل داشت.»
در خاطرات سرلشگر سید رحیم صفوی به عدم انسجام ارتش در روزهای آغازین جنگ اشاره شده و آمده است: «جنگ در شرایطی آغاز شد كه هرگز آمادگی رزمی در قوای نظامی وجود نداشت. هیچ نوع امكاناتی در آن روزها و ماههای نخستین جنگ به جبههها نمیرسید و پشتیبانی لجستیكی نیروها بسیار ضعیف بود.» آنچنان كه محسن رضایی میگوید: «تعداد نفرات ما برابر با تانكهایی بود كه عراق در اختیار داشت. ما تنها یك قرارگاه داشتیم كه به غیر از امام(ره) و چند نفر دیگر، همه از وجود چنین قرارگاهی بیخبر بودند. لشكر ۲۷ محمد رسول الله(ص) از همین قرارگاه به دل دشمن زد و آن را از پای درآورد.»
چنانكه از خاطرات سردار صفوی برمیآید در اوایل جنگ حتی نیروهای ایرانی از آموزش كافی برای استفاده از تجهیزات نظامی نیز بیبهره بودند. لذا ابتدا آموزش نیروها در دستور كار قرار گرفت و به زودی نیروی آموزش دیده به جبهه تزریق شد. با استناد به همین خاطرات زمانی كه نیروهای ایرانی میدانهای مین عراقیها را شناسایی كردند تصمیم گرفتند تا به سمت عراقیها كانال حفر كنند. طول این كانال حدود دو كیلومتر تخمین زده میشد و به دلیل نبود امكانات كافی با استفاده از سر نیزه كار حفاری صورت میگرفت. علاوه بر این ایران از لحاظ سخت افزاری و تسلیحات جنگی نیز گرفتار محدودیتهای عدیده بود به طوری كه حتی قادر به تهییه سیم خار دار برای جبههها نبود.
براساس خاطرات تیمسار لطفی، با توجه به كمبود امكانات حتی انتقال نیروها به جبهههای جنگ نیز اكثرا با كمك خودروهای مردمی صورت میگرفت و نیروهای ایرانی فاقد حتی یك دستگاه وسیله سنگین مهندسی-نظامی بودند.
خودكفایی ایران در دوران هشت ساله دفاع مقدس
از آنجا كه در دوران جنگ ایران قادر به خرید سلاح نبود لذا یكی از اقدامات اصلی در این دوران كسب اطلاعات برای تولید و ساخت سلاح بود. در خاطرات سید رضا میر محمد صادقی در این رابطه آمده است: «در آن دوران به كشورهای متعددی از جمله برزیل سفر كردم. در یكی از این مسافرتها در سال ۱۳۶۴ با دكتر بول آشنا شدم. او آمریكایی و مقیم بلژیك بود و اطلاعاتی درمورد ساخت موشك داشت. بول به دلیل اختلاف با دولت آمریكا در بلژیك زندگی میكرد.» میرمحمد صادقی پس از كسب اطلاعات از بول موفق میشود تا او را به ایران دعوت كند.
بنا بر خاطرات میرمحمد صادقی پس از ورود بول به ایران «جمعیتی در حدود صد نفر در سالن سازمان گرد آمده بودند تا به سخنان دكتر بول گوش دهند. بعد از این جلسه باز هم جلسه دیگری تشكیل شد كه بول در آن جلسه گفت حاضرم در ازای دریافت شش میلیون دلار برای شما موشك بسازم. اما با توجه به كمبود ارز در دوران جنگ این موضوع مختومه اعلام شد.» بدین ترتیب از توان كارشناسان داخلی استفاده شد لذا با توجه به توضیحاتی كه دكتر بول در طی آن دو جلسه ارئه داده بود كارشناسان داخلی مسئول ساخت موشك شدند لذا بول به بلژیك بازگشت.
بنابراین در جنگ، به مجرّد اینكه درهای سلاح و تجهیزات جنگی بر روی ایران بسته شد، كشور به توان كارشناسان داخلی اتكا كرد. لذا میتوان گفت كه این پیشرفتهایی كه امروزه در صنایع نظامی به وجود آمده است حاصل تكیه بر توان داخلی در همان دوران جنگ است و پیش از آن ایران حتی قادر به تولید سلاح سبك كوچك هم نبود؛ اما اكنون ایران سلاحهای پیچیده را هم تولید میكند. به یقین این موفقیت، به بركت قطع روابط با غرب پیش آمد. لذا میتوان گفت كه یكی از ثمرات مهم دفاع مقدس تقویت خودكفایی و اتكا به توان داخلی بود.
از لحاظ نیروی انسانی، رویكرد حضرت امام خمینی(ره) و نیروهای انقلاب اسلامی مانند بسیاری دیگر از عرصههای اجتماعی- سیاسی، استفاده از «نیروهای مردمی» بود، اما بنیصدر نظریات انقلابیون مبنی بر استفاده از نیروهای مردمی و تئوری دفاع و مقاومت را به سخره میگرفت. با این وجود، حضور «نیروهای مردمی»، كه به فرمان امام خمینی(ره) وارد كارزار جنگ شده بودند، مانع اصلی از پیشروی ارتش بعث عراق در ایران بود. بدین ترتیب تأكید بر شناخت «توان داخلی» و استفاده از ظرفیت بالقوهی «نیروهای مردمی» و همچنین عدم تكیه بر سازمانهای بینالمللی و نیروهای خارجی مورد تاكید امام(ره) بود.
از لحاظ اقتصادی اگر صدام با دریافت بیش از ۶۰ میلیارد دلار از رژیمهای غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین كرد، جمهوری اسلامی ایران با تكیه بر كمكهای مردمی توانست منبع قوی مالی تداركاتی را برای نبرد درازمدت و مردمی خویش فراهم كند. در آن زمان بودجه دفاعی سایر كشورها یك سوم بودجه كل كشور را تشكیل میداد، اما بودجه دفاعی ایران یك دوازهم بودجه كشور را شامل میشد. از سوی دیگر تحریمهای فلج كننده نیز جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر به انزوا برده بود اما با این وجود اینگونه فشارها در نهایت به سود كشورمان تمام شد.
بی جهت نیست كه امام خمینی(ره) فرمودند: «این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج كارشناسان خارجی تحفهای الهی بود كه ما از آن غافل بودیم.» ایشان همچنین وصیت كردند كه «انتظار نداشته باشید كه از خارج كسی به شما در رسیدن به هدف كه همان اسلام و پیاده كردن احكام اسلام است كمك كند. خود باید به این امر حیاتی كه آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام كنید.» آنچه در نگاه امام(ره) كاملا مشخص است برتری الگوی اسلامی در مقابل الگوی سرمایهداری است.
باید اشاره كرد كه الگوی نظام اسلامی و نظامهای سرمایهداری كاملا با یكدیگر متفاوت است. در نظامهای مادی، اقتدار، متكی به پایههای قدرت مادی است اما در الگوی اسلامی و معنوی، این اقتدار در درجه اول متكی به عامل معنوی و الهی و در درجه دوم متكی به توان درونی كشور است. آنچه كه دوران هشت ساله دفاع مقدس نشان داد، گواه اهمیت اتكا به توان داخلی ایران بود.