به گزارش «نماینده»، فرشته روح افزا همسر دانشمند شهید سید احمد حاتمی که در جریان حادثه سقوط جرثقیل در محوطه مسجد الحرام به درجه رفیع شهادت نائل آمد، در گفتوگویی به ابعاد شخصیتی و جزئیات شهادت آن شهید پرداخت که متن کامل این مصاحبه از نظرتان میگذرد:
ضمن عرض تسلیت، به عنوان سؤال اول درباره تشرف شهید حاتمی به حج بفرمائید؟
در ماه مبارک رمضان بود که ایشان اعلام کردند مقدمات کار فراهم شده و می توانند امسال به حج مشرف شوند. به یاد دارم که در روز ۱۴ یا ۱۵ رمضان به خانه آمدند و در حالی که شعار اللهم لبیک، لبیک اللهم لبیک را با شادی بسیار بر زبان جاری می کردند. در ابتدا من از اینکه ایشان به تنهایی قصد تشرف به حج را داشتند گله مند بودم اما ایشان گفتند امسال من مشرف می شوم و شما سال آینده می روید و من نیز به خاطر مسئله نگهداری بچهها پذیرفتم؛ ایشان روز دوشنبه به حج اعزام شدند و جمعه هم به شهادت رسیدند.
شما از چه طریق مطلع شدید؟
بعد از حادثه سقوط جرثقیل در مکه، من خیلی نگران شدم. چون تا قبل از آن ما مرتب به صورت تلفنی یا با پیامک با هم در ارتباط بودیم ولی بعد از حادثه، تلفن همراه ایشان خاموش شد. در ابتدا فکر کردم خطوط تلفن به خاطر حادثه دچار مشکل شده و باید صبر کنم تا جواب بدهند. اما وقتی تا صبح جمعه هیچ خبری از ایشان نشد تقریبا مطمئن شدم که اتفاقی برای ایشان افتاده است پس از آن با بعثه و کاروان ایشان تماس گرفتم تا پیگیری احوال ایشان شوم که سرانجام روز یکشنبه بعداز ظهر ما متوجه شدیم که ایشان به شهادت رسیده اند.
ایشان قبل از تشرف نکته یا وصیت خاصی نداشتند که ابعاد عمومی و اجتماعی داشته باشد؟
جزء لاینفک هر مسلمانی است که قبل از رفتن به حج وصیت نامه خود را آماده کند. ایشان هم وصیت نامه خود را نوشته اند و در آن سفارشاتی را به من و فرزندانشان داشتند. اما چند بار خواستند به موضوع وارد شوند مانند اینکه یک بار به من گفتند که به هر حال این سفری است که ممکن است برگشتی نداشته باشد به این موارد اشاره کرده بودند، اما نمی دانستم چرا این مسائل را مطرح می کنند و روحیه شان نیز در این یکی دو ماه اخیر عوض شده بود و مقدار زیادی از دنیا بریده بودند. با یکدیگر کارهای علمی زیادی انجام می دادیم ولی در این اواخر وقتی میخواستیم به جنبه های مادی زندگی بپردازیم انگار بریده بود و روحیه قبل را نداشت. ایشان سفارش کرده اند که فرزندانشان در خط ولایت حرکت کنند و خواسته است که با قرآن مانوس باشند به مسائلی که موجب عاقبت به خیری انسان می شود زیاد توصیه کرده اند. ایشان بیشتر مرد عمل بود و کمتر اهل حرف و گفتگو. البته در وصیت نامه شان مسائل دیگری مانند مسائل مالی را مطرح کرده اند. ایشان در یک قسمت از وصیت نامه شان از مردم ایران و حضرت آقا حلالیت طلبیدند اگر که نتوانستند حق این سرمایه گذاری که ملت در مورد ایشان کردند را به معنای واقعی ادا کنند و به امام زمان(عج) نیز گفته اند که سرباز خوبی برایتان نبودم.
بعد خبر شهادت، شما به دیدار مقام معظم رهبری رفتید، ایشان شهید حاتمی را میشناختند؟
بله؛ آقا آقای حاتمی میشناختند و در آن جلسه به من نیز فرمودند میدانم(شهید حاتمی) چه خدماتی کرده است.
نظر مقام معظم رهبری درباره شهید حاتمی چه بود؟، توصیه خاصی به شما نداشتند؟
حضرت آقا فرمودند که برای ایشان خیلی خوب شد بعد از طواف و پشت مقام ابراهیم و در چنین فضا و شرایطی ایشان به لقاء الله پیوست. به هر حال ایشان محرم شده، عُمره شان را انجام دادند و مانده بود که حج تمتع را انجام دهند و ایشان به مقامات بالا رسیدند. ایشان فرمودند که سختی این موضوع برای ماست و برای ایشان خیلی خوب شد چرا که شهادت ایشان برای ما ثلمه بود.
آنچه درباره شهید حاتمی بیشتر مطرح است، مباحث علمی است؟ درباره مدارج علمی ایشان بفرمایید.
دکتر فردی علمی در رشته خود و بسیار دقیق بود. ایشان دوران دبیرستان را در دارالفنون به پایان رسانده بود که در زمان خودش جزء دبیرستانهای نمونه بود، در دبیرستان شاگرد اول بود. با رتبه خوب در کنکور قبول شد و در رشته مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد؛ پس از یک ترم از دانشگاه، انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد و دانشگاه ها تعطیل شد و ایشان هم خدمت در جهادسازندگی را انتخاب کردند و به جبهه های جنگ رفتند. معلم بودند و در مناطق محروم تدریس میکردند و با باز شدن دانشگاه ها دوباره به دانشگاه بازگشتند. پس از اتمام کارشناسی، درسی را در مقطع کارشناسی ارشد گرایش جامدات ادامه دادند. در بحث ارتعاشات تحقیقات داشتند و پس از آن برای بورسیه خارج کشور پذیرفته شدند. در ابتدا که در بورسیه پذیرفته شدند چون مصادف با رحلت امام(ره) شد، ما قید رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل را زدیم.
کشور انگلستان- کانادا و ژاپن را ایشان می توانستند انتخاب کنند. در این میان کشور کانادا برای بورسیه شدن یک معاینه را توسط پزشک معتمد خودشان انجام می دانند. در مورد خود ایشان مشکلی نبود اما چون پزشک مرد بود من نمی توانستم توسط مردم معاینه شوم در آن سالهای ۶۸، ۶۹ که راه کربلا بسته بود دکتر می گفتند که مردم برای رفتن به کربلا دست و پا می دهند و این پسندیده نیست که ما به خاطر درس خواندن در کانادا بحث حجاب را زیرپا بگذاریم از همین رو بحث رفتن به کانادا منتفی شد. ژاپن نیز چون پروژه مربوط به تخصص دکتر در آن اجرا نمی شد از بین گزینه ها حذف شد و سرانجام انگلستان و دانشگاه لیدز را انتخاب کردند. در سال ۷۰ به انگلستان رفتیم ایشان دوره زبان را دانشگاه لیدز گذراندند و در دانشگاه علوم مهندسی منچستر پروژه دیگر را آغاز و در آنجا دکترا را به پایان رساندند. و پس از آن به واسطه یک پروژه به تحصیل در پسادکترا پرداختند. ایشان دکترا را در رشته مکانیک و پسادکترا را در رشته مکاترونیک(تلفیقی از مکانیک و الکترونیک گذرانند. در آنجا یک ثبت اختراع نیز داشتند البته قبل از عزیمت به خارج کشور نیز در داخل یک ثبت اختراع در زمینه ماشین های شیره کشی خرما با همکاری جهادسازندگی داشتند.
ثبت اختراع ایشان در خارج در زمینه کامپوزیت هایی بود که دارای کاربرد در بدنه هواپیماست به یاد دارم که در آن زمان از دانشگاه، نهادها و کشورهای مختلف برای کاربردی کردن اختراع ایشان در خواست داشتند حتی به صورت ایمیل از طرف ناسا برای اجرایی کردن اختراع ایشان درخواستی مطرح شد که ایشان نپذیرفتند. البته وقتی به کشور آمدیم به دلیل عدم وجود زیرساختها این اختراع همین طور روی زمین ماند و من همیشه دلم می سوخت به ایشان می گفتم تو این خدمت را به بشریت کرده ای، برو در در جایی آن را عملیاتی کن که البته به دلایل متعدد این امر محقق نشد.
ایشان بسیار خلاق و نوآور بود و حتی در جشنواره خوارزمی نیز حائز کسب مدال شدند. ایشان محدود به این نبود که چون در یک رشته درس خوانده در همان رشته بماند. غیر از مباحث مهندسی در بررسی مسائل اجتماعی و حل معضلات اجتماعی ما با یکدیگر تحقیقاتی را انجام دادیم که منجر به طرح پروژه رفتار شناختی افراد و چرایی آن شد. همچنین ایشان طرح انسان مجازی را نوشتند و روی آن کار کردند که تلفیقی از علوم انسانی و مهندسی است، در مورد فرمان مقام معظم رهبری که فرمودند "در حوزه زنان و خانواده مرکز عالی را تشکیل بدهید و از موازی کاریها دست بردارید" آمدیم شرح وظایف دستگاه ها را استخراج کردیم و آن را تحت یک ماتریس درآوردیم و طراحی کردیم تا بشود بحث سیستماتیک را در بحث زنان و خانواده پیاده کرد و در حقیقت طراحی مرکز عالی زنان و خانواده را با یکدیگر نوشتیم.
شنیدیم شهید حاتمی درباره قرآن به صورت جداگانه مطالعات خاص داشتند؟ ایشان چطور با آن همه مشغله ذهنی درباره قرآن تحقق و پژوهش میکرد؟
خب علاقه ایشان به قرآن فوقالعاده بود چون عاشق قرآن بود. ایشان در زمینه قرآن تدبر بسیاری داشتند، همیشه بعد از نماز صبح زمانی را برای تدبر در آیات قرآن اختصاص می دادند و آن را در دفاتر یادداشتی ثبت می کردند که حاصل آن دو کتاب در زمینه قرآن است. همچنین در زمینه تفسر قرآن و ریشه یابی کلمات قرآن کار نویی انجام دادند. تحقیقاتشان در زمینه ژنتیک در قرآن، نجوم در قرآن، مهندسی در قرآن نیز انجام شده است. ایشان از هر فرصتی برای تدبر و تلاوت قرآن استفاده می کردند هر روز صبح حتما قرآن می خواندند و تفاسیر قرآن آیتالله جوادی آملی را از رادیو گوش می دادند و با تدبر در آیات قرآن مطالبی را یادداشت می کردند. ایشان از بعد از اذان صبح تا وقتی که از خانه خارج می شدند و در تمام طول روز با قرآن مانوس بودند و در بحث علوم انسانی، طرح تحول، طرح تفکیک نیز تحقیقات گسترده ای را انجام داده اند. حتی در بحث پسماند و انرژی خورشیدی و پاکسازی هوای تهران نیز ایشان تحقیقات ارزنده ای انجام دادهاند.
آقای دکتر عضو پژوهشگده فضایی ایران نیز بودند؟، در این حوزه چه اقداماتی انجام دادهاند؟
یکی پروژه هایی که کار کردند در سازمان فضایی ایران در بحث ماهواره بوده است. بله ایشان در حوزه هوا و فضا نیز خدماتی داشتهاند.
فکر میکنید دلیل پرداختن رسانه های بیگانه به ایشان با چه هدفی بوده است؟ آیا می خواستید خدمات ایشان را وارونه جلوه بدهند یا بحث دیگری بوده است؟
زمانی که ایشان در خارج از کشور می خواستند از دکترای خود دفاع کنند که استاد راهنمای ایشان با وجودی که روال بر این است که استاد راهنما و دانشجو همراه باشند. اما استاد راهنمای داخلی(Internal) ایشان تا روز دفاع نیز اسم استاد راهنمای خارجی (External) را به ایشان نگفته بود چون ایشان فعالیت اسلامی نیز داشتند. حتی امکان ایشان برای اخذ دکترا بیش از زمان معمول طول کشید اما به فضل خدا چون ایشان نقطه ضعفی نداشته و فعالیتشان بدون اشکال بود به راحتی از آزمون سربلند بیرون آمدند. ایشان یک مذهبی ولایتمدار بود و جزء کسانی نبود که بی تفاوت باشد و فقط نمازش را بخواند و کاری نداشته باشد در دنیا چه می گذرد و ایشان چه در انگلستان و چه در ایران به غیر از فعالیت دینی به جنبه های اجتماعی دین خود نیز عمل می کرد و در جلسات قرآن حتی در انگلستان به فعالت می پرداخت. ایشان حدود ۹ تا ۱۰ سال انگلستان بودند البته من بیشتر آنجا بودم چون خودم نیز مشغول تحصیل بودم که البته در این مدت مرتب به ایران رفت و آمد می کرد و تعهدات دانشگاهی و تحقیقاتی خود را انجام می داد. خوب شما فکر کنید کسی که یک رتبه علمی بالایی دارد از نظر فکری توانمند است و روش های تحقیق را مطالعه کرده و به زبان مسلط بود. شاید بیشتر مدت وقت ایشان در زندگی به کسب و علم و فضای مطالعاتی داشتند. البته این بدان معنا نیست که ما زندگی معمول را نداشتیم. اما بیشتر زمان ایشان به مطالعه و تحقیق می گذشت. خب، این فرد که کاملا مدارج علمی را داشت کاملا ولایتمدار بود برخی رسانه ها مسئله پسادکترای ایشان را مدرک تلقی نمی کنند این در حالی است که کسی که دانشگاه رفته باشد می داند دوره پسادکترا یک مدرک نیست بلکه یک رتبه علمی است. این مسئله رسانه های غربی است که فردی علمی کاملا در مسیر ولایت بوده و آنها نمی توانند بگویند این فرد بی سواد بوده و چیزی نمی دانسته.
درباره حادثه سقوط جرثقیل در مکه مباحث جدی در افکار عمومی مطرح است برخی این حادثه را مشکوک میدانند. به هر حال شما از سعودیها شکایت میکنید تا موضوع به صورت دقیق بررسی شود؟
من حتما به سازمانهای حقوق بشری شکایت می کنم، حتما به سازمان ملل میروم و از دولت سعودی به تمام مراکز حقوقی دنیا شکایت خواهم کرد. بی کفایتی عربستان سعودی در این مسئله و بسیاری دیگر از مسائل مانند به وجود آوردن جو خفقان در این کشور بسیار واضح و روشن است و من این مسئله را حتما از طریق مراجع ذی صلاح پیگیری می کنم که چطور می شود یک وزنه علمی در یک مناسک حج که بر هر مسلمان واجب است حضور می یابد، به راحتی از بین می رود، فردی که یک کشور سالها برای آن سرمایه گذاری کرده است این اولین بار نیست که حوادثی از این دست در عربستان رخ می دهد نمونه آن کشتار مسلمانان در مراسم برائت از مشرکین در سال ۶۰ بود. دولت سعودی باید پاسخگو باشد و حتی اگر به صدها سؤال درباره حادثه سقوط جرثقیل پاسخ قانعکننده دهد، حداقل این میشود که ما به کفایتی رژیم سعودی در مدیریت مناسک حج بسنده کنیم.
آیا با توجه به ارزش مند بودن و درجه علمی بالای جناب دکتر تا به حال عربستان سعودی عذرخواهی خاصی را به خاطر حادثه رخ داده برای ایشان از شما انجام داده است؟
خیر، با من تماس گرفته نشده است. حتی اگر عذرخواهی هم بکنند مسئله بی کفایتی عربستان سعودی حل نمی شود. مثل این است که من رانندگی بلد نباشم و با ماشین کسی را بکشم و بیایم عذرخواهی کنم هر سال در مناسک حج هزاران نفر مشرف می شوند و هر سال حادثه ای رخ می دهد ما خود در کشورمان شهر مشهد را داریم که چند هزار نفر به آن مشرف می شوند، کی ما چنین حوادثی را داشتیم؟ دکتر قبل از این حادثه فیلمی را برای من ارسال کردند که در آن نشان می داد درب های ورودی و خروجی را یکی کرده اند. خوب این کار غیرعلمی و غیر استاندارد است. شما ببینید در مکانهایی مانند سینما و فرودگاه ها و مکانهای عمومی ورودی و خروجی کاملا متفاوت است و باید خروجی های مختلفی داشته باشند؟ چطور می شود آن تعداد انسان وارد یک صحن شود در حالیکه یک ورودی و یک خروجی داشته باشد.
از سوی دیگر وجود آن همه جرثقیل و عملیات عمرانی در مناسک حج و با این همه جمعیت چه معنی دارد این کار کاملا غیر استاندارد است. در موسم حج کار را متوقف میکردند.
در هنگام محرم و صفر عربستان سعودی به زائران اجازه ورود نمی دهند و در این ایام به مرمت راهها و هتل ها می پردازند. در آن موقع ساخت و ساز کنند. عملیات عمرانی در هنگام مناسک حج غیر از خطر آتش برای زائران ایجاد مزاحمت میکند و تجاوز به حقوق آنهاست این خانه خدا و حریم امن الهی که متعلق به آل سعود نیست، متعلق به همه کشورهای مسلمان است. مگر خود پیامبر(ص) در جریان بازسازی مکه برای نصب حجرالاسود؛ از تمام قبایل استفاده نکردند و سنگ را در یک پارچه ای نگذاشتند تا همه قبایل آن را تا محل نصب ببرند؟ آلسعود که پرده دار مطلق خانه خدا نیست. اصلا درست نیست فقط آنها پرده دار باشند آنها این کفایت را ندارند. چرا مردم برای رفتن به اروپا با خطر مرگ روبرو نیستند ولی برای رفتن به مکه با خطر مرگ روبرو هستند؟
باید دید چه دستی پشت پرده است؟ خانه خدا حریم امن الهی است، در هنگام احرام حتی آزار یک مورچه هم حرام است، چطوری مردم محرم و مشغول عبادت دچار حادثه می شوند؟ من حتما به مراجع بین المللی شکایت خواهم کرد. من حتی سازمان ملل خواهم رفت من حتما سازمان های حقوق بشری را به چالش خواهم کشید. مگر آنهایی که مشغول عبادت بودند بشر نبودند؟ مگر بچه های من بشر نیستند که از نعمت پدر محروم شده اند؟ آن هم یک همچون پدری. چطور است که اگر در کشور ما یک گربه از چپ به راست برود گزارشات احمد شهید منجر به تحریم کشور ما می شود و کوچکترین حوادث را بوق و کرنا می کنند اما در مقابل چنین حوادثی ساکت هستند.
آیا آل سعود می تواند بگوید چه کسانی در حوادثی که رخ داده دست دارند؟ اگر آنها تکنیک نصب جرثقیل ها را نمیدانستند چرا نرفتند از کشورهای دیگر استفاده کنند؟ و سوال دیگر اینکه اگر تکنیک نصب جرثقیل را نمی دانستند چرا بقیه جرثقیل ها سقوط نکرده است؟
میبخشید که صریح سؤال میکنم شما نحوه شهادت همسرتان را مشکوک میدانید؟
حداقلش این است که باید به صورت دقیق بررسی شود تا مشکوک بودن آن رفع شود. به نظر من یک بی لیاقتی بسیار واضح و روشن رخ داده است واگر بررسی شود می توان به آن مشکوک هم شد. سوالات بسیاری مطرح است از جمله اینکه چرا نزدیک ترین جرثقیل به خانه خدا سقوط کرد؟ چرا روی سقف افتاد و سقف ریزش کرد که موجب تلفات بیشتر شد؟ و بسیاری دیگر از چراها که عربستان سعودی باید به آن پاسخ دهد. چرا احتمالات حوادث در نظر گرفته نشده است؟ چرا ایمنیها رعایت نشده است؟ چرا به نمادهایی که وجود داشته برخورد نکرده است؟
در این حریم امن الهی افراد را می کشند، فرقی نمی کند دانشمند یا فرد معمولی، از پاکستان و بنگلادش یا از ایران. این افراد کشته میشوند چون مثلا یک شرکت عمرانی بی لیاقت و بی کفایت است؟ آیا به من اجازه می دهند در هنگام مجمع عمومی سازمان ملل در اطراف آن کار تحقیقاتی و عمرانی انجام دهم؟ چه عقل سلیمی می پذیرد که در هنگام بزرگترین رویداد در عربستان کار عمرانی انجام شود این نشان میدهد اینها در بهترین حالت بسیار افراد کم سواد و بی لیاقتی هستند.
اگر بگویند ما می دانستیم که اتفاق می افتد که هیچ ولی اگر بگویند ما نمی دانستیم باید به آنها گفت شما که اطلاعات مهندسی و علمی ندارید، حق انجام عملیات عمرانی و کار با جرثقیل را ندارید.
نکته بعد اینکه این ساخت و سازها جنبه معنوی خانه خدا را از بین برده، آدمی تا سرش را بالا می گیرد تا به خانه خدا نگاه کند هزاران زرق و برق دنیا را می بیند. هزاران نمادهای مختلف را می بیند حال می خواهد بگوید اللهم لک لبیک.
درباره امدادرسانی بعد از حادثه نیز مباحث جدی مطرح است و برخی شاهدان عینی میگویند امدادرسانی خیلی دیر انجام شد. شما در این باره اطلاعی دارید؟
* درباره امدادرسانی سؤالات فروانی وجود دارد؛ اصلا چرا درهای ورود و خروج را یکی کردند که کمک دیر برسد؟ به گفته زائران ۴ سانتی متر ضخامت خون آبهها بوده است. ماشینهای امداد رسان چرا آنقدر دیر رسیدند که خودشان هم به آن اذعان کردند؟ ما در هنگام برگزاری نماز جمعه و حتی یک همایش، ماشین های آمبولانس و آتش نشانی را در محل برای حوادث احتمالی در نظر می گیریم چرا این موارد در بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان رعایت نشده است؟
با توجه به اینکه شما پیکر شهید حاتمی را پیش از تدفین دیدید، کدام بخش از بدن ایشان ضربه دیده بود؟
بدن ایشان کاملا سالم بود و جای جراحت نداشت، فقط از بینی و گوش ایشان کمی خون آمده بود.
پزشکی قانونی علت مرگ ایشان را اعلام کرد؟
بله. خونریزی و ضربه مغزی
مگر جای ضربه روی سر ایشان بود؟
اصلا من جای ضربه ندیدم، شکاف و خونریزی در سر ایشان ندیدم، فقط روی پیشانی ایشان یک جای ضربه مانند خط بود و من نمی دانم چگونه این حادثه رخ داده چون اگر ضربه از طریق سنگ یا یکی از قطعات جرثقیل باشد مسلما سر بیشتر از اینها آسیب خواهد دید.
شاید یکی از سؤالات مطرح برای جوانان این باشد که چطور شهید احمد حاتمی با خدمات ارزنده علمی اصلا شناخته شده نیست و حتی یک تصویر یا مطالب از او را نمیتوان در اینترنت پیدا کرد؟
ایشان معتقد بودند که باید همیشه مراقب ریا بود که به آن دچار نشد. اصلا دوست نداشتند مشهور شوند.
دلیل دوست نداشتن شهرت، مسائل امنیتی بود یا اخلاقی؟
ایشان بسیار اخلاق مدار بود و اصلا دوست نداشت مطرح شود. در بسیاری از مواقع پروژه های علمی ایشان را به نام خود ثبت می کردند و اصطلاحا می دزدیدند از ایشان می پرسیدم نمی خواهید اقدامی انجام دهید؟ پاسخ میدانند علم است دیگر بگذارید در اختیار دیگران باشد. بسیاری از وقایع علمی را ایشان بی مهابا توضیح می داد و برای همه به زبان علم توضیح می داد. یک طرح بالشتک حمل و نقل توسط ایشان طراحی شده بود، ایشان می دانستند که می توان آن را با توان داخلی ساخت، آن را به مراکز گوناگون ارائه دادند ولی کسی قبول نکرد، بنابراین ایشان خود آن را ساخت و کاربرد آن را نشان داد، پس از آنکه همانهایی که طرح را دیده بودند آن را از کشور چین وارد کردند اما ایشان هیچ ادعایی نسبت به آن مطرح نکرد.
قبل از شهادت فیلم یا عکس خاصی به شما نفرستاد؟ یا حرف و نکته مهمی که گفتنش صلاح باشد؟
ایشان در فیلمی که برای من فرستاده اند پس از مقام ابراهیم در انجام مناسک حج فرازی از زیارت عاشورا را خواندند ولی هیچگاه به من نگفتند چرا آن را خواندند. اما این را به من گفتند که من نسبت به این ساخت و سازها در حریم خانه خدا اعتراض دارم. ولایت مداری ایشان بسیار برای من اهمیت داشت. در فتنه ۸۸ به شدت با جریان فتنه مقابله میکردند و اگر به لقاء خداوند رسید علتش این بود که این مسیر را مانند حضرت علی که در خانه خدا به شهادت رسید، طی کرد و مانند امام حسین حج اش را نیمه تمام گذاشت و با شهادت تمام کرد.
نکته خاص معنوی از شهادت ایشان که ذهنتان را درگیر کرده باشد، برای گفتن دارید؟
توسلشان به حضرت رقیه(س) برای شهادت خیلی خاص بود. قبل از اینکه بخواهد به حج مشرف شوند، میخواستند به مشهد بروند من نگذاشتم و گفتم اگر مشهد بروید، بچه ها کی شما را ببینند چون بعد هم که می خواهید به حج بروید. اما نمی دانم حکایت چه بود که بعد از شهادتشان در مکه، جنازه ایشان را به مشهد بردند و بعد از طواف امام هشتم به تهران آوردند. این اقدام درخواست خانواده های حادثه مکه نبود و ماهم چنین درخواستی نداشتیم، نمیدانم درخواست چه کسی و از کجا بود که اینها به حرم امام رضا(ع) بروند. در نماز جمعه تشییع شد و در آنجا برایش نماز خواندند! باید کاری کرده باشد که چنین شهادتی نصیبش شد.