«نماینده»؛ محمود فرشیدی/ "عمر با بركت اين روحاني بافضيلت سرشار از نقطههاي درخشان است. " از بيانات مقام معظم رهبري سرگذشت پرنشيب و فراز شخصيتهاي انقلاب، بخشي از تاريخ انقلاب اسلامي است و مطالعه آن براي نسلهاي آينده درسهاي عبرتآموزي دارد، چه شخصيتهايي نظير مرحوم آيتالله خزعلي(رضوان الله تعالي عليه) كه سرافرازانه و صادقانه تا واپسين لحظات عمر همان نيت اوليه را حفظ كردند و چه معدود كساني كه در نيمه راه مغلوب هواي نفس گرديدند. به طور كلي مطالعه تاريخ اسلام و تاريخ انقلاب اسلامي اين نكته را ميآموزد كه مردان بزرگ، همواره در برابر آزمونهاي بزرگ قرار گرفته و با نتايج متفاوتي از اين آزمونها بيرون آمدهاند. پس بايد راه را شناخت و شخصيتها را هر زمان بر اساس راهي كه اينك در آن گام ميزنند، ارزيابي كرد.
در صدر اسلام، پيامبر گرامي (ص)، ياراني داشت كه براي پيروزي اسلام بر كفر، حماسهها آفريدند و در دوران مبارزه حضوري چشمگير داشتند اما پس از اقتدار يافتن اسلام، عدهاي از آنان اسير وسوسه نفس و چرب و شيرين دنيا شدند و شيطان به آنان چنين القا كرد كه حاكميت اسلام، تنها به دست آنان و اطرافيانشان امكانپذير است و در حقيقت خود را نماد اسلام پنداشتند، نه فدايي اسلام و لذا عظمت گروهي ديگر را كه در راه پيامبر(ص) ثابت قدم باقي ماندند در اين مقايسه ميتوان درك كرد. در انقلاب اسلامي نيز شخصيتهايي كه جزء حواريون حضرت امام و پيشتازان انقلاب بودند رنجها بردند و براي دفاع از شخصيت امام (ره) و مقابله با توطئه رژيم پهلوي در زمينه تضعيف مقام و منزلت امام (ره)، سينه سپر كردند و سختيها و مرارتهاي فراوان كشيدند، اما پس از پيروزي انقلاب اگرچه جمع كثيري بر همان عهد نخست با امام (ره) پايمردي نمودند اما افرادي هم نتوانستند از آزمون شيطان، سربلند بيرون آيند و همان نيت صادقانهاي را كه با آن وارد مبارزه شده بودند، در دوران حاكميت نظام اسلامي هم حفظ كنند و موقعيت و مال و فرزند خود را براي اسلام و نظام اسلامي بخواهند نه نظام اسلامي را براي موقعيت و مال و فرزند خود.
در اين ميان، آيت الله خزعلي(ره) بيترديد يكي از چهرههاي برجسته، حواريون شاخص و مخلص و از دوستان ثابت قدم حضرت امام (ره) بود. او شخصيتي فرهنگي، فاضل و انقلابي بود كه عمر پربركت و طولاني خويش را در راه تبيين اسلام و اقتدار نظام اسلامي صرف كرد و در راه اين آرمان الهي، قبل از پيروزي انقلاب رنج تبعيد و زندان و شكنجه و شهادت فرزند را تحمل كرد و پس از پيروزي انقلاب نيز با عضويت در كميته تدوين قانون اساسي، بيست سال عضويت در شوراي نگهبان و عضويت در مجلس خبرگان از ابتدا تا رحلت، نقش بسزايي در شكلگيري اركان نظام اسلامي ايفا كرد.
ايمان او به حقانيت راه امام خميني(ره) آنچنان مستحكم بود كه پس از عروج امام(ره) نيز عاشقانه و با تمام توان از خط ولايت و جايگاه رهبري دفاع كرد و حتي در آخرين ماههاي زندگي عليرغم شدت كسالت، مقيد بود با صندلي چرخدار در مجالس سخنراني مقام معظم رهبري حضور داشته باشد.
آيت الله خزعلي(ره) نه تنها در خطابههاي فراز منبر از نظام اسلامي دفاع ميكرد بلكه به عنوان يك روحاني انقلابي و آشنا با ضروريات روز، با عدهاي از همفكران اقدام به تاسيس روزنامه رسالت كرد تا در قالب رسانه، به شبهه افكنيها عليه اسلام و نظام اسلامي پاسخ دهد.
همين حضور هوشيارانه و دفاع جانانه آن بزرگوار در تبيين منويات رهبري، موجب شد دگرانديشان هجوم به شخصيت ايشان را در دستور كار خويش قرار دهند اما اين تخريب شخصيتها و نامردميها در اراده آيت الله خزعلي خللي وارد نساخت و در هر شرايطي با قاطعيت در برابر توطئهها ايستاد. حتي در فتنه ۸۸ كه يكي از فرزندانشان فريب فتنهگران را خورد، ايشان همچون نوح پيامبر (ع) در برابر امتحاني بزرگ قرار گرفت و با تأسي به همسنگراني همچون آيت الله محمدي گيلاني و
آيت الله مشكيني رحمت الله عليهما، موضعي انقلابي اتخاذ كرد تا راه انقلاب را شفاف سازد و اولاً به همسنگران ديروز خود يادآوري كند كه ميتوان از آزمايش فرزند نيز سربلند بيرون آمد و علاوه بر آن مردم نيز بتوانند صف انقلابيون ثابت قدم و انقلابيون تجديدنظر طلب را از يكديگر جدا كنند. در حقيقت آيت الله خزعلي (ره) كه در بنياد غدير روزگار ميگذرانيد و نهج البلاغه در جانش نهادينه شده بود، با اين موضعگيري، جلوهاي از كلام امام علي(ره) را به نمايش گذاشت كه فرمودند:
«ما همراه پيامبر(ص) بوديم و (در اين راه مبارزه) پدران و فرزندان و برادران و عموهاي (كافر) خويش را به قتل ميرسانديم و اين كار جز بر ايمان و تسليم ما نميافزود.» (۱)
پينوشت:
۱- «لقد كنا مع رسول الله نقتل آبائنا و ابنائنا و اخواننا و اعمامنا، ما يزيد ذلك الاّّ ايمانا و تسليما» نهج البلاغه، خطبه ۵۶