به گزارش «نماینده» رضا توکلی از جمله بازیگران سینما و تلویزیون است که بسیاری از نقشهای او به ویژه در سریالهای تلویزیونی در خاطر مردم باقی مانده است. حضور او در قامت روحانی سریال «او یک فرشته بود» و نقشآفرینی متفاوتش در سریال «زیرزمین» از جمله مواردی است که بسیاری از مردم آن را از یاد نخواهند برد.
اما توکلی مدتی است که در سینما و تلویزیون کم کار شده است. به همین بهانه با او تماس گرفتیم تا جویای احوال این روزهای این بازیگر باسابقه شویم و از فعالیتهای اخیرش و دلایل کم کار شدنش بپرسیم.
*مدتها بیکار بودم!/ بازیگران با تجربه به یک باره کم کار میشوند
-آقای توکلی، مدتی است که در سینما و تلویزیون کم کار شدهاید. دلیل این اتفاق چیست؟
پروژههای جدید همه در راه است ولی به دلیل دستاندازهایی که در راه است و چوبهایی که در لای چرخ ما میگذارند، ما دستمان رو به آسمان است که خدا خودش قضاوت کند! آدمهایی که صادقانه برای آدم کار کنند، در طول کار دیده می شوند و در نهایت نیز به سرانجام مقصود خود میرسند.
مدتها بیکار بودم ولی در این چند وقت گذشته دوباره مشغول به کار شدم. گاهی در این مسیر مجبور شدم بعضی از نقشها را فقط برای رفع امورات زندگی بپذیرم و آنها را نمیخواستم.
البته به طور کلی بازیگری نیستم که بیکار باشم ولی قاعده بر این است که یک بازیگر بعد از حضور در چند فیلم باید کمکم اندوختهها و تجارب خود را ارائه کند، در حالی که در این شرایط بازیگران با تجربه به یک باره کم کار میشوند.
* گاهی فردی را بایکوت میکنند
- به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ فکر میکنید چرا بازیگران با تجربه به یک باره کم کار میشوند؟
راستش دلیل آن را به طور دقیق نمیدانم ولی من همیشه از خودم این سوال را میپرسم که آیا در سینمای ما مافیا هست؟ آیا حضور این مافیا در آینده سینما چه ضرری به فرهنگ و هنر کشور ما میزند؟ البته گاهی اوقات به خودم میگویم که بالاخره در این سینما به هرکسی پیشنهاداتی داده می شود و بالاخره هرکسی مشغول کار است. ولی گاهی فضایی را میبینم که برایم بسیار تعجب آور است. گاهی فردی را به یک باره بایکوت میکنند و او را از کار بیکار میکنند.
*بازیگر سریال کیمیا به من گفت: فلان بازیگر برای من شاخ و شانه کشید و من هم او را اوت کردم!
در همین سریال کیمیا بازیگری در کنار من بازی میکرد و یک روز به من گفت: «فلان بازیگر برای من شاخ و شانه کشید و من هم او را اوت کردم!» من با خودم گفتم مگر میشود کسی را اوت کرد؟! مگر میشود با رزق و روزی یک فرد و خانواده او بازی کرد؟! مگر میشود با سرنوشت دیگران بازی کرد؟! مگر سینما بیدر و پیکر است که هرکسی بخواهد بتواند چنین قدرتی داشته باشد که یک فرد دیگر را اینگونه حذف کند؟ ما در کشوری زندگی میکنیم که تمام دغدغه هنرمندان برقرار شدن عدالت در آن است. عدالت هنری، عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی باید برقرار شود تا بتوانیم زیر این پرچم مقدس بمانیم و سینه خود را برای دفاع از این وطن سپر کنیم، همانند سربازانی که هشت سال از این وطن دفاع کردند.
حالا یک بازیگری پیدا شده و چنین ادعایی کرده است و نکته آن است که واقعا این فرد الان مدتی است که دیگر کار نمیکند. درحالی که این فرد فقط میخواسته از بازی خود در این اثر دفاع کند ولی الان مدتی است که به خاطر این اتفاق بیکار شده است.
*عدهای آدم متوسط بازیگر میشوند و به سرعت در سینما جا میافتند!
متاسفانه شرایط در سینما به شکلی شده است که عدهای آدم متوسط با بیان چند جمله و استفاده از چند تکنیک وارد عرصه بازیگری میشوند. البته جای تعجب در آن است که به سرعت هم در سینما جای خود را باز می کنند و مردم هم فکر می کنند این افراد آدمهایی فرهیخته و حرفهای هستند! ولی به نظر من همین موضوعات است باعث میشود که ما نتوانیم به آن سینمای ملی و با اصالتی که مورد نظر ماست، برسیم.
* هنرمندان ما امروز در مضیقه هستند/ باید برای سازماندهی هنرمندان فکری کرد
- پس در این شرایط باید وضعیت حضور بازیگران با سابقه در سینما با مشکل روبرو شود.
در تمام این سالها سعی کردم که گزیده کارتر باشم تا حضورم در نقشهای ضعیف باعث گلایه مردم نشود ولی واقعیت آن است که هنرمندان ما امروز در مضیقه هستند. بسیاری از آن ها هنوز سازماندهی نشده اند و به نظرم این گناه بزرگی است که یک هنرمند با دغدغه که به فکر اعتلای فرهنگ این کشور است، با مشکلات مالی مختلفی درگیر شود و نتواند همچون مردم عادی زندگی کند.
گاهی دوست دارم داد بزنم و بگویم خدایا خودت به داد این هنرمندانی که امروزه دیگر نامی از آن ها برده نمیشود و این چنین در مضیقه قرار گرفتهاند، برس. باور کنید این افراد نیز در جلوی خانواده های خود آبرو دارند و نباید با این اتفاق بی آبرو بشوند.
*برای ساماندهی بازیگران طرح دارم
البته من راجع به ساماندهی و سازماندهی بازیگران طرح دارم. وقتی بازیگرانی را می بینم که بیش از 5 سال است که بیکار هستند در حالی که تنها منبع درآمد یک بازیگر همین حرفه است و از سوی دیگر فلان بازیگر هر روز در تلویزیون در حال بازی کردن است، به این نتیجه میرسم که پس باید حضور بازیگران را سامان داد؛ آن هم بازیگرانی که مورد علاقه مردم هستند.
به همین خاطر من طرحی را آمکاده کردهام و در طرح خود درنظرم دارم تا بازیگران را بر اساس تواناییهایشان همانند نیروهای نظامی ارتش رتبه بندی کنم تا بتوانیم برای بازی آنها در اثار مختلف برنامه ریزی کنیم و اینگونه نباشد که یک بازیگر چند سال بیکار بماند و دیگری پشت سرهم در تلویزیون و سینما نقش بگیرد.
* هنرمندان نیاز به احترام دارند
-شما احترام به بازیگران پیشکسوت را در سینما چگونه میبینید؟
به نظر من هرکسی در سینمای ایران حتی یک فیلم ساخته است و دیگر کاری تولید نکرده، جز بدنه سینمای ایران محسوب می شود، قابل احترام و ارزشمند است. این احترام به دیگران موضوعی است که ما در آموزه های سنتی و دینی خود نیز آن را میبینیم.
من یک بار این موضوع را در برنامه هفت عنوان کردم که یک بار از تلویزیون برای حضور در جشنی برایم کارت دعوت آوردند و این برای من بسیار خوشحال کننده بود چون میتوانستم در پیش خانواده خود بگویم که من به عنوان یک هنرمند که سختی بسیاری در این راه کشیدهام، مورد احترام مدیران هستم. اما متاسفانه با برخی از هنرمندان آن گونه که در شان آن هاست برخورد نمی شود، درحالی که هنرمندان به احترام نیاز دارند. اما آن هایی که این گونه برخوردها را دارند باید بدانند هنرمندان همواره در قلب مردم جای دارند. اما ما نباید بگذاریم که این گونه اتفاقات پیش بیاید.
*هیچگاه از حضورم در جبهههای جنگ چیزی نگفتم/ همیشه نیم نگاهی به کارگردانی داشتم
-چرا دوباره به سراغ کارگردانی نمی روید؟
من از دوران جوانی که سرباز بودم، کارم را در حوزه کارگردانی شروع کردم، از جمله اینکه در همان دوران فیلم زندگی شهید بابایی را با همکاری نیروی هوایی و به نام «پرواز تا دیدار دوست» را ساختم و تخصصم از همان ابتدا که وارد بازیگری شدم، نگاهی به کارگردانی داشتم و تجاربی در این زمینه کسب کردم.
من یکی از فیلمبردارهای نیروی هوایی بودم که البته هیچگاه کسی از من در مورد سوابقم سوالی نپرسید و چون شما از من پرسیدید، میگویم. ولی من در حال حاضر سه فیلمنامه از خاطراتم در دوران جهبههای جنگ دارم که آن زمان به ثبت رساندمش ولی هیچگاه به سراغ ساخت آنها نرفتم. خاطراتی از حضور در عملیاتهایی چون کربلای 5 که همگی به صورت فیلمنامه در آمده است و امیدوارم که شرایطی برای من فراهم شود که بتوانم این فیلمنامهها را منتشر کنم.