شناسهٔ خبر: 110919 - سرویس سایر حوزه‌ها
منبع: ستاره‌ها

جو «خندوانه» شریفی‌نیا را هم گرفت

من مهراوه هستم معتاد به «خندوانه»

خندوانه مهراوه شریفی‌نیا نوشته که بالاخره مجبور شده گیرنده‌ی دیجیتال بگیرد تا بتواند برنامه‌ی «خندوانه» را ببیند.

به گزارش  «نماینده»  این بازیگر سینما و تلویزیون پستی را در صفحه‌انستاگرامش به اشتراک گذاشته که در آن هم از خندوانه نوشته و هم از اجرای امیر مهدی ژوله.

شریفی نیا با بیان این مطلب که اينقدر همه از خندوانه حرف زدن كه منم بالاخره دو هفته‌ى پيش «ست آپ باكس» خريدم كه خندوانه ببينم، نوشته:«و ... الان بعد ازگذشت دو هفته، من، مهراوه هستم، يك معتاد به خندوانه.در اين حد معتاد كه بعد از مدتها نرم افزار آپارات رو هم روى گوشيم نصب كردم و همه ى مسابقه هاى قبلى رو كه نديده بودم، ديدم.»
او درباره‌ی رقابت‌ها هم نوشته:«پريشب به شدت از حذف شقايق دهقان ناراحت شدم چون سوژه ى انتخابى و اجراش رو خيلى دوست داشتم.و اما ديشب...تا قبل از خندوانه اميرمهدى ژوله رو نديده بودم. فقط سر پيش توليد يكى دو تا كار يادمه كه قرار بود متن رو بنويسه يا طنزنويسى كنه، به هرحال اسمش رو به عنوان نويسنده زياد شنيده بودم. بيخود و بى دليل تصورم ازش يك آدم به شدت نامرتب بود!!! فكر مى كردم از اين مرداى ژولى پولى شلخته ست كه يه بلوز تيره‌ى رنگ رو رفته مى‌پوشه و هيچ‌وقت موهاش رو شونه نمى‌كنه و همه‌ى اتاقش پر از ته سيگار و كاغذ مچاله شده ست!!! بيخودى ...!!!ا»
این بازیگر ادامه داده: «اولين بار كه ست آپ باكس روشن شد و كار كرد ديدم خندوانه داره پخش مى‌شه ولى به جاى رامبد جوان ، يك مرد ديگه داره حرف مى‌زنه و برنامه اجرا مى‌كنه كه من نمى‌شناسمش، لباس سفيد پوشيده و خيلى هم بانشاط و تر و تميزه. آخر برنامه بود و اون مرد حرفاش رو به دختر يك روزه اش گندم تقديم كرد كه به نظرم خيلى كار جذابى بود. از تشويق ها فهميدم امير مهدى ژوله ست!!! و به تصورات خودم كلى خنديدم. بعدتر كه تو آپارات برنامه اش رو ديدم واقعا دل درد گرفتم از خنده. برنامهى ديشبش هم خيلى خوب بود. به غير از نوشته و سوژه ى بسيار خوب و تفكربرانگيزش، در آوردن شلنگ قليون از جيبش عالى بود. در نتيجه با وجود اجراى بسيار جالب و تحسين برانگيز امين حيايى راى من هم امير مهدى ژوله ست.»
او در پی نوشت مطلبش هم این جملات را به متن اصلی اش اضافه کرده: «ديدم همه دارين براش تبليغ مى‌كنين گفتم منم به پاس اون‌همه خنده‌ى از ته دل، دِينِ خودم رو ادا كنم.»