به گزارش «نماینده» روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «برگزاریجشن طلاق درآنتالیا!» می نویسد: «روزی روزگاری اگر در جراید و محافل صحبت از طلاق میشد همگان زبان میگزیدند و با "استغفرالله" و "پناه بر خدا" و گفتن "به حق چیزهای نشنیده و ندیده" از زیر بار سنگینی صحبت از نکوهیدهترین حلال خدا به طریقی در می رفتند و تا جایی که امکان داشت فرار را بر قرار ترجیح میدادند تا مبادا صحبت از طلاق روزی روزگاری خدایی ناکرده دامنگیر خود یا خانوادهشان شود. کمی گذشت و تابوی صحبت از طلاق در محافل علمیو تصمیمگیری باز شد آن هم به دنبال افزایش طلاق در جامعه و آرام آرام طلاق و ابراز نگرانی بابت آن تبدیل به نقل محافل خانوادگی و فامیلی شد. به مرور زمان و با افزایش آمار طلاق در جامعه هرچه گستره این آسیب پهنتر شد دل و جرات مردم هم برای ابراز عقیده بابت آن بیشتر شد. از سوی دیگر، به موازات افزایش طلاق گاهی هم خبرهایی عجیب از ازدواج در جامعه به گوش میرسید که پیشترها بنی بشری نه نظیر آنها را شنیده بود و نه حتی به مخیلهاش نفوذ میکرد که روزی روزگاری گونههایی از ازدواج و طلاق در جامعه مد شود که نه عقل و منطق آنها را میپذیرد نه عرف. بعد از شکسته شدن کامل تابویطلاق در جامعه کمکم خبرهای عجیب در حوزه امر ازدواج رخ نمایاند و بسیاری را به این نتیجه رساند که عملا روی سرشان از فرط تعجب شاخ درآمده است. بعد از ماجراهای تاملبرانگیز مهریههای عجیب و غریب؛ از ده راس آهوی وحشی و ۵ هزار مرجان دریایی و چشمهای آقای داماد!
تازه عدهای از خواب زمستانی و سرخوشانه خود بیدار شده و میخواستند آستین برای سامان دادن به بازار مکاره مهریههای عجیب و سنگین بالا بزنند که "خبر خواستگاری در ایران، مراسم ازدواج در آنتالیا" و استفاده از بالگرد به جای ماشینعروس و... آب از لب و لوچه بسیاری از جوانان دم بخت و رویاپرداز اما بیکار و بیپول و... به راه انداخت و شد قوز بالای قوز برای دلواپسان -این بار واقعی- حوزه جوانان و خانواده و جامعه که هنوز از پس مشکل قبلی برنیامده بودند، مشکل جدید اضافه شد. از آنجا که سیر مشکلات در جامعه ما زنجیرهوار به هم متصلاند و مشکلی نیامده مشکل دیگری را به دنبال خود میآورد در حوزه ازدواج و جوانان نیز همزمان با رشد جتوار افزایش طلاق در کشور، خبر از ورود سوغاتی فرنگی به کشور به مسئولان کشور تنها در حد ابراز نگرانی، تلنگری زد؛ سوغاتی که دقیقا 180 درجه مخالف با فرهنگ دینی و اسلامی ماست. پای انواع جدید ازدواج که به زندگی برخی جوانان باز شد ما را بر آن داشت تا باور کنیم که دوره و زمانه عجیب و ناجوری شده و یادی کنیم از روزگارانی که ازدواج برای خود قداست و متر و معیاری داشت اما حالا امروز روی هر نوع رابطهای خلاف قوانین شرعی و عرفی نام ازدواج نهاده و به خورد جوانانی میدهند که در تب و تاب روشنفکری و زندگیهای غربی رفتهاند فارغ از اینکه بوی کبابی که به مشامشان رسیده بوی کباب نیست بلکه خر داغ میکنند. از جمله این نوع روشهای جدید زندگی مندرآوردی ازدواج سفید است که این روزها مایه نگرانی بسیاری از آسیبشناسان و کارشناسان حوزه اجتماعی شده و به اعتقاد برخی برخلاف نامش نه از ازدواج در آن خبری است و نه اثری از سفیدی و سفیدبختی درآن دیده میشود بلکه تماما سیاه است. هنوز هضم این سوغات تازه رسیده برایمان سهل نشده بود که عکس مراسم جشن طلاق همچون پتکی چند صد کیلویی روح و روانمان را به بازی گرفت و ما را روانه جنگ اعصابی کرد که -فارغ از فاجعه ریختن قبح طلاق-در دورانی که دو جوان دم بخت یارای تهیه سادهترین مقدمات یک زندگی دونفره را ندارند عدهای جدایی خود را جشن گرفته و میهمان دعوت می کنند، سور و سات به راه میاندازند، ماشین گل می زنند و... و در نهایت با یک شمشیر به جان کیک طلاق خود افتاده و تا جایی که توان دارند مجسمه یکدیگر را تکه و پاره میکنند و بعد هم زن و مرد را به خیر و میهمانان را به سلامت تا این جدایی خاطره و عکس و فیلمی شود برای دوستان و آشنایان زوجی که تظاهر میکنند کم مانده از جدایی و طلاق از هم بال درآورند! بعد از این موضوع صفحات روزنامه ها و سایتها و خبرگزاری ها پر شد از گزارشهایی که هر کدام سعی داشتند به نوعی روند رو به رشد مدهای عجیب و غریب در امر طلاق و ازدواج را به مسئولان گوشزد کنند و در حالی این گوشزدها کارساز نشد که اخیرا خبرهایی مبنی بر مفصلتر شدنمراسم جشن طلاق و حتی برگزاری آن در آنتالیا به گوش میرسد! فاجعهای که مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، ضمن تایید وقوع آن نسبت به عوارضش هشدار میدهد و تاکید میکند که این آسیب در حال همهگیر شدن است.»