«نماینده»/ رخدادهای ۲۶ شهریور ۱۳۶۱
چکیده
- آیت الله هاشمی رفسنجانی: اصولاً وقتی انسان مال حرام را میخورد اثرروانیاش این است که نَفْس انسان را فاسد میکند. انسان را مثل خوک میکند،بیتفاوت میکند، بیغیرت میکند.
- هاشمی: سران عرب مانند شتر مرغ هستند در مقابل اسرائیل، آنجا که با این ها بی رحمانه برخورد میکند اینقدر ضعیف و ذلیل و پفیوزند و در مقابل ایران چنین به ظاهر دلیر !
- به دنبال انتشار خبر اعدام صادق قطب زاده تعدادی از فراریان سلطنت طلب و منافقین و همچنین کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا از خود واکنش نشان دادند .
آیت الله هاشمی رفسنجانی : انسان مال حرام خور مانند خوک بی غیرت است
نماز جمعه امروز تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی در محل دانشگاه تهران برگزار شد .
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه اول در باره انسان های حرام خور اظهار داشت : اصولاً وقتی انسان مال حرام را میخورد اثرروانیاش این است که نَفْس انسان را فاسد میکند. انسان را مثل خوک میکند،بیتفاوت میکند، بیغیرت میکند. اینکه انسان به صورت خوک میآید اثرطبیعی کسی است که اموال یتیم را میخورد، اموال مظلوم را میخورد، اموالکارگر بدبختی را که جلو کوره عرق جبین میریزد میخورد و خم به ابرونمیآورد. چنین آدمی خوک است و ارزشهای دیگرش را هم از دست میدهدو در روز قیامت در مقابل چنین وضعی قرار میگیرد که آن وقت هیچ چیزندارد.
کسانی که زندگی اشرافی دارند بمیرند عازم جهنم می شوند
وی با اشاره به خانه های اعیانی گفت : آنهایی که هنوز در این خانهها هستند خیال نکنند در امان هستند؛ به هرحال برکت معنوی ندارد، رنج دارد، عذاب دارد، دعوا دارد، آن وقایعی که درخانههای اعیان و اشراف پیش میآید دارد. ما میدانیم که زندگی یک کارگر ،یک انسان مرفّه که کفاف و عفاف دارد ، با یک ثروتمند طاغوتی آنچنانی خیلیتفاوت دارد. او در زندگیش اصلاً احساس لذّت نمیکند ؛ مثل خرس و خوکاست. این یکی با همین کفاف و عفافش بهترین زندگی را میگرداند. به هر حالمیگوید اگر هم برکت ظاهری داشت برکت واقعی ندارد. اگر در راه خدا همخرج کند اجر ندارد و وقتی هم که بمیرد رهتوشهاش بهسوی جهنّم خواهد بود. اموال حرامی که گرفتی و در اختیار نسل فاسد خودتگذاشتی وسیله نزدیک شدن تو به جهنّم است.
هاشمی گفت : کسانی که مال حرام دارند تا زنده هستند اعمالشان را اصلاح کنند. فکر نکنندکه وقت مردن ، وصیّت میکنند که برای ما این قدر حجّ و روزه و نماز خرجکنید ؛ اینها نمیشود. تا خودتان هستید اعمالتان را اصلاح کنید. همین حالا اگرصاحبان اموال را میشناسید بروید و پس بدهید. اگر نمیشناسید باید زیر نظرحاکم شرع به نحوی مصرف کنید که ثوابش به آنها برسد. البتّه راه توبه بستهنیست؛ انسان تا آخرین ساعات عمرش هم میتواند اصلاح بکند، راه اصلاحباز است امّا انسان باید تصمیم بگیرد که اصلاح کند.
خطبه ای پر از افشاگری ؛ هاشمی سران عرب را شترمرغ های پفیوز خواند !
رئیس مجلس شورای اسلامی در خطبه دوم نماز جمعه امروز تهران نیز با اشاره به کنفرانس اخیر سران عرب اظهار داشت : امروز یکی از مهمترین مسایلی که داریم ارزیابی کنفرانس سران عرب استکه جوامع اسلامی متوجّه بشوند چه برسرشان آمده و برای جلوگیری از آثارسوء آن چه باید بکنیم.
هاشمی گفت : اولا این کنفرانس در زمان نامناسبی واقع شد؛ یعنی زمانی بود که شایدنتایجش را میشد پیشبینی کرد. زمانی بود که دوران طولانی هشتاد و چندروزه تجاوز اسرائیل بر لبنان را پشت سرگذاشته بودیم و در آن روزها داد و بیداد شد که عرب ها دور هم جمع بشوند و نشدند. فلسطینیها را از لبنان بیرون کردند ، آن قدر آدم کشتند، آن همه خرابی بار آوردند و قوای کشورهای استعماری وارد لبنان شدند و لبنان را تسخیر کردند. در چنان شرایطی که درآن دو - سه ماه همه اینها ساکت و خفه بودند ، کنفرانس تشکیل دادند. خود این مسئله میفهماند که این کنفرانس ، کنفرانس درستی نیست و آثار شومی دارد.
هاشمی گفت : دوم اینکه از نیّات کسانی که دست اندر کار تشکیل این کنفرانس بودندمیشد مطّلع بشویم که افکار بسیار منحرفی تعقیب میشود. مراکش و تونسو عربستان و اردن و سودان و همه این ها برای تشکیل این کنفرانس پیشقدمشده بودند؛ در نتیجه معلوم بود که چه خبر است.
خطیب جمعه تهران در ادامه اظهار داشت : سوم این که در آستانه این کنفرانس، طرح ریگان منتشر شد و با اظهاراتمتولّیان این مرکز ، به عنوان یک طرح مثبت تلقّی شده بود که نشان میداد در دل این ها چه میگذرد که باید آن جا بروز کند.
هاشمی گفت : چهارم اینکه محلّ تشکیل هم بد جایی بود ؛ خود مراکش. جایی کهمحتوای کنفرانس قبلی فاس را دیده بودیم. این هم خودش نشانگر خیلیچیزها بود و از پیش میشد بفهمیم که آینده این وضع چیست؛ قابل پیشبینیبود. از این رو امام عظیم الشّأن ما و همه کسانی که دلسوز بودند، از پیش آن را محکوم کردند. این هم یک مسأله است.
کنفرانسی که مهر نکبت به پیشانی سران کشورهای اسلامی زد
وی در ادامه اظهار داشت : از اینها که بگذریم خود کنفرانس است. جریانات معمولی و اوضاع جاریداخل کنفرانس هم خیلی بد بوده است. شیوهها بسیار بد و غیر اسلامی بوده ، غیر اخلاقی بوده ، خیمه شب بازی بوده و دروغ گفتند. قطعنامه دروغ اعلامکردند که توطئه بود. اینها چیزهای خیلی بدی بود که شأن سران کشورهایاسلامی را پایین آورد و یک مهر نکبت به پیشانی آنها زد. آتصمیمی هم که گرفتند از آن تصمیمهای بد تاریخ است که از آن سادهگذشتند و قدرت های تبلیغی استعمار هم روی آن خاک ریختند و خواستندقضیه را لوث کنند؛ امّا به هر حال روزی برای مردم روشن خواهد شد که چهجهنّمی برای مردم ساختند و ان شاء اللَّه ملّتها جلوی این توطئه را بگیرند.
هاشمی گفت : مسائل زیادی در دنیای عرب بود که طبعاً کنفرانس سران عرب - که۲۰ کشور عرب در آن جمع شده بودند - بایستی به آنها رسیدگی میکرد. یکی مسأله خود لبنان بود که با نهایت ذلّت و بی شخصیتی از آن گذشتند. اشغال لبنان و تحمیل جمیل مقبور امروز و حضور نیروهای اسرائیلی و نیروهای آمریکا و ایتالیا و فرانسه و دیگران در لبنان و آینده تباه مردم لبنان ، همه نادیده گرفته شد . دیگر مسأله فلسطینیها بود که بعد از این همه زحمتو خون دل که برای خودشان جایی درست کرده بودند، یک دفعه اینها را مثلگوشت قربانی به اطراف دنیا پخش کردند. اصلاً اینها نادیده گرفته شدند. اگرمیخواستند روی این مسأله بحث کنند باید این کنفرانس یک ماه قبل تشکیلمیشد ؛ معلوم بود که اصلاً برای این مسأله نیامدهاند.
خطیب جمعه تهران گفت : دو مسأله مطرح شد که هر دو جنایت بود؛ منتها در مورد یکی به دروغگفتند تصمیمگیری کردیم که نکرده بودند و دوّم مسأله آیندهفلسطین و اسرائیل بود که روی آن بحث و نتیجهگیری شد و بدترین تصمیمدنیا در آنجا گرفته شد. آن چه که دروغگفتند و تصمیم نگرفته بودند، راجع به ایران بود. بحثهایی که در مورد جنگعراق و ایران مطرح شده میگویم که جزو افشاگریهای من است؛ و آنی کهبحث کردند و تصمیم هم گرفتند و اعلام هم کردند، مربوط به آینده فلسطینبود که اوّل همین را عرض می کنم.
وی افزود : همان طور که میدانید و زیاد شنیدهاید در طرح فاس از شورای امنیتخواستند که صلح و امنیت برای همه کشورهای منطقه ، منجمله اسرائیل (البتّه آنها گفتند منجمله فلسطین که به سر فلسطینیها شیره بمالند امّا اصلشاسرائیل بوده) حفظ بشود ؛ یعنی کاری که بیش از ۵۰ سال ، همه دنیای عرب واسلام نفی کرده بودند. اینها تمام گذشتهها را فراموش کردند. اگر شما اهلمطالعه باشید میبینید هر کنفرانس ، کنگره ، جلسه ، و کمیسیونی که تا به حالدر این باره تشکیل شده است قطعنامهاش این بوده که با اسرائیل مذاکرهنمیکنیم ، اسرائیل را به رسمیّت نمیشناسیم ، اسرائیل غاصب است و ملّتفلسطین باید با زور و قدرت حقّشان را بگیرند. تا به حال این نتیجه تمامکنگرههای مربوط به اسرائیل بوده است. اینها آمدند و گفتند شورای امنیتباید امنیت اسرائیل را حفظ کند! این بدان معناست که دیگر هیچ کشور عربی با اسرائیل نجنگد ؛ یعنی دیگر نمیشود مسلّحانه کار کرد و باید صلح باشد.این چیزی است که همه امضا کردند؛ یعنی خون تمام شهدا، تمام مبارزات ۵۰ساله، تمام دعواها، تمام آوارگی ها و تمام جنایاتی که اسرائیل مرتکب شد وآمریکا کرد ، همه اینها هیچ.
هاشمی افزود : آن ها گفتند گذشتهها گذشته؛ بر گذشتهها صلوات و حالا اوّلکار است، آینده در پیش است، از این به بعد دیگر دعوا نه! برای اینکه شیرهای هم سر فلسطینیها بمالند، گفتند دولت فلسطین در مقدار مختصری زمین درقسمت غربی رود اردن تشکیل بشود.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت : الآن اسرائیل چشم طمع به خیبر هم دوخته؛از فرات تا نیل. از هیچ جا هم عقب نشینی نمیکند؛ بهخصوص از بیتالمقدّس. اینها این را میدانستند ولی برای اینکه شیرهای سر فلسطینیهابمالند و به دنیای اسلام و مذهبی ها هم چیزی گفته باشند ؛ که ما گفتیم بیتالمقدّس هم مال فلسطینیها! آن هم شهر قدیمی قسمت قدیمی شهر چونبیتالمقّدس دو قسمت است که تصویب کردند یک قسمت آن در دست خود یهود باشد. جنایتی که اینها کردند و ظلم بزرگی که به اسلام شد ، نادیده گرفتندوران طولانی مبارزات است. تا به حال میگفتند هرکس که با اسرائیل رابطهپیدا کرد بایکوت شود ، هر شرکتی که با اسرائیل معامله کرد بایکوت شود ،
هاشمی با اشاره به ادعای پیروزی اعراب گفت : حالا پیروزی کجاست ما نمیدانیم! همینکه شما گفتید بیت المقدّس مال ما میشود ، میشود؟! اسرائیل هم آن طرفنشسته و هیچ چیزی را قبول ندارد؛ تازه این همه ذلّت های شما را هم قبول ندارد! اسرائیلیها گفتند ما این را قبول نداریم.
خطیب جمعه تهران گفت : امّا در مورد ایران چیزهای جالبی برای گفتن هست. طرحی را اردن تهیهکرده بود و طرحی را صدّام. این بخشی از مطالبی است که وزیر اطّلاعاتسوریّه - که در کنفرانس بوده و یادداشت برداشته بود - در ملاقاتی که با بندهداشت از رو خواند و جزئیات را لفظ به لفظ گفت. حتّی من به ایشان گفتم اگرما اینها را بگوییم، از لحاظ سیاست سوریّه به شما ضربه نمیزنیم؟ ایشانگفت نه ، ما به طور رسمی بهشما گفتیم ، خودتانمیدانید. یعنی الآن که من میگویم، دولت سوریّه هم از من گله نخواهد کرد؛امّا چیزهایی است که باید ملّت ایران بداند.
طرح مشترک صدام و شاه اردن علیه ایران
هاشمی ادامه داد : صدّام و شاه اردن ، هر کدام یک طرح داشتند که شبیه هم بوده است و برایاینکه کمتر وقت بگیرد از شاه اردن میخواهند به نفع صدّام از طرحش صرفنظر کند که یک طرح مطرح شود ؛ یعنی فقط طرح صدّام مطرح شد. خلاصهطرح این است که ایران خطری برای اسلام و عرب است و اگر به اخطارکنفرانس عرب توجّه نکند و به جنگ خاتمه ندهد ، کشورهای عربی طبق مادّهشش منشور اتّحادیه عرب موظّفاند که به عراق کمک کنند و ایران را سرجای خودش بنشانند. حرف در این بخش زیاد است . وقتی که این طرح مطرح میشود، الجزایر میگوید ما در حال مذاکره با ایرانهستیم و اگر چنین طرحی تصویب شود تیغ ما نمیبرد ؛ ایرانیها مردمینیستند که بعد از تصویب این قطعنامه ما را به آنجا راه بدهند ؛ این کار را نکنید. صدّام اصرار میکند که نه ، باید بشود ؛ راهش همین است. از سوریه، حافظ اسدبلند میشود و میگوید من پیشنهاد میکنم این طرح را پس بگیرید و اینجا مطرح نشود ؛ روی این طرح باید قبلاً بحث و بعد در کنفرانس مطرح شود. آنها قبول نمیکنند و صدّام از طرحش دفاع میکند. بعد حافظ اسد برای جوابدادن به صدّام وقت میگیرد و سه ساعت صحبت میکند. آن سه ساعت رانمیشود اینجا گفت ؛ خیلی حرفها هست که در این خطبه نمیگنجد. متنصحبتها را باید بعداً گرفت و منتشر کرد.
دفاع جانانه سه ساعته رئیس جمهور سوریه از ایران
وی ادامه داد : من خوشحالم که ضمن اینکه اعتبار حافظ اسد با رفتنش در آن کنفرانسملکوک شد امّا حضور او این مسایل را که مطرح میکنم - در یک کنفرانسرسمی پیش آورد که خیلی جالب است. اوّلاً عظمت انقلاب ایران رامیرساند و بعد اینکه واقعیتها چطور نفوذ پیدا میکنند و بالاخره یکرهبر عربی این حقوق را آنجا ادا کرده است ، که این مهم است.
هاشمی در تشریح اظهارات حافظ اسد در کنفرانس گفت : رئیس جمهور سوریه میگوید شما گفتید ایران ضدّ اسلام و خطر برای اسلام است ؛ اینبیانصافی است. اسلام در ایران قویترین پایگاه را دارد و انقلاب اسلامی ایرانبا ارزشترین و مهمترین پدیده نیم قرن اخیر است. در ۵۰ سال اخیر در همهمنطقه و دنیا حادثهای به اهمیّت انقلاب ایران به وجود نیامده است. اینکهمیگویید انقلاب اسلامی ایران خطر است، این طور نیست بلکه مشعل وچراغی است که در دنیای تاریک ما روشن شده است و ما باید از نور اینچراغی که با ایمان مردم مؤمن، به دنیای مستضعفین و دنیای اسلام نورمیدهد استفاده کنیم ؛ نباید این نور را خاموش کنیم. اینکه میگویید ایران برایعرب خطر است ، برعکس است. شاه برای عرب خطر بود که همراه و کمکاسرائیل بود. انقلاب اسلامی ایران آمد و شاه را از میدان به در کرد و در کنار مسلمانها واعراب ایستاد. ما بهترین حامی خود را در ایران نیرومند اسلامیمیبینیم. بیخود به دنیا نگویید که ایران خطر است؛ ایران خطر نیست بلکهمُعین و یار عربها و یار اسلام و مسلمانهاست.
هاشمی به نقل از حافظ اسد رئیس جمهور سوریه گفت : این که میگویید ایرانتجاوز کرده و جنگ طلب است، این هم دروغ است. این صدّام بود که تجاوزکرد. حافظ اسد در آن کنفرانس میگوید به محض اینکه انقلاب اسلامی پیروزشد صدّام تصمیم گرفت با ایران دعوا کند و حکومت اسلامی را سرنگون کند.بنا کرد بهانهگیری کردن و تجاوز کردن، و رادیو عراق چه کرد، مخالفین را چهکرد و کردستان را چه کرد، همه جا توطئه کرد تا بهانهای پیدا کرد که رسماً و باآن وسعت به خاک ایران حمله کند.
افشاگری شنیدنی هاشمی به نقل از رئیس جمهور سوریه ؛ اسد به صدام در مورد ایران چه گفت ؟!
خطیب جمعه تهران اظهار داشت : از اسراری که فاش شد این است که حافظ اسد میگوید (این از مطالبی استکه تا به حال نشنیدهایم) من آن روزها تلفنی با شخص صدّام مذاکره کردم. وقتی که صدّام وارد خاک ایران شد، تلفنی با او صحبت کردم و گفتم از ایرانبیرون برو ، ایران با ماست ؛ با انقلاب اسلامی ایران نجنگ! این خواستآمریکاست. صدّام قبول نکرد ؛ چون آن روز خیال میکرد میتواند اراضیای راکه گرفته حفظ کند (این را حافظ اسد میگوید). آن روز من از او خواستم کهبیرون بیاید، قبول نکرد. بنابراین ایران تجاوز نکرده ، عراق تجاوز کرده و ایرانخطر نیست. ایران همراه ما بوده و این عراق و صدّام است که میخواهد ایرانرا از دنیای عرب جدا کند و نمیخواهد در جبهه ما علیه اسرائیل وارد جنگشود. آقای حافظ اسد در این زمینه بحثهای زیادی دارد.
وی ادامه داد : موقع رأیگیری، وقتی که میخواهند قطعنامه کنفرانس را تهیّه کنند ، شاهحسن میخواهد مصوّبات کنفرانس را به همان شیوه خاصّی که به کار گرفتهبوده بخواند. اوّل میگوید طرح صدّام مطرح شد و کسی مخالفت کتبی نکرد ؛ بنابراین ما این را تصویب شده تلقّی میکنیم. حافظ اسد فوراً یک اعتراضکتبی میفرستد و میگوید چرا ، ما اعتراض کتبی کردیم ؛ بنابراین ، این طرح از دور خارج میشود. ولی باز هم اعلام میکنند که جزء مصوّبات کنفرانس است. در یک کنفرانس سران کشورها (۲۰ کشور) پادشاهان و رؤسای جمهوری دورهم بنشینند و قطعنامه دروغی را با وجود این حرف ها و اعتراضات چند ساعتهاعلام کنند. با وجود آن اعتراض رسمی، در بحث اسلامی بودن ، کار به جاییرسیده که عربستان سعودی - فهد - هم بلند شده و گفته نه بابا! ایرانی ها مسلماناند ؛ این را نگویید. خوب، مثل اینکه او دیگر این را قبول کرده بود. درچنین شرایطی آقایان اعلام میکنند که کنفرانس چنین مصوّبهای داشته است.این خیلی حقارت و ذلت، و نشان ضعف است. فکر میکنند فردا این قضیهمخفی میماند و هیچ کس نمیفهمد.
توطئه سران عرب برای آشتی دادن حافظ اسد با صدام چگونه شکست خورد ؟!
وی ادامه داد : بعد میآیند جلسه دیگری در ۶۰ کیلومتری آنجا، در یک کاخ ییلاقی، ترتیبمیدهند و موقع ناهار صندلیها را طوری میچینند که حافظ اسد کنار صدّامواقع شود و این را منتشر کنند (این از چیزهایی است که وزیر اطّلاعات سوریّهبه طور رسمی در مذاکرات به ما گفته است). در آن جلسه هیچ چیز نبوده ، فقط میخواستند مذاکره کنند. اوّل از سوریّه سه چیز میخواهند: لولههای نفتعراق را باز کن، مرزها را باز کن و در رابطه با ایران میانجی گری کن. سوریّهمیگوید من در رابطه با ایران نمیتوانم میانجی گری کنم. اوّلاً این نکته را بدانیدکه عراق تا به حال مخالف این بوده که یک کشور عربی میانجی باشد؛ میگفتکشورهای عربی باید حامی من باشند. اگر یک کشور عربی میانجی شود یعنییک کشور عربی بیطرف است و من این را قبول ندارم. اگر میبینید که درکنفرانس اسلامی، چهار کشور غیر عرب آمدند (ترکیه، پاکستان، گینه وفلسطین) و یاسر عرفات را هم چون سازمان فلسطین بوده و کشور رسمیعربی نبوده جزء این چهار کشور گذاشتند، برای این بود که عرب میانجینباشد. عراق اوّل قبول نمیکرد که یک کشور عربی میانجی باشد و حالامیگوید سوریّه میانجی باشد. سوریّه گفته من نمیتوانم میانجی باشم وموضعم با ایران یکی است.
حافظ اسد : من مثل ایرانی ها صدام را متجاوز می دانم
هاشمی افزود : این از صراحت های حافظ اسد در آنجا بوده که گفته من مثل ایرانیها صدّام رامتجاوز میدانم. صدّام به ایران حمله کرده، این همه آدم کشته و خسارت به بارآورده، جبهه ضدّ اسرائیلی عرب تضعیف شده و صدّام مسؤول اشغال لبنان وتفرّق فلسطینیهاست، و من نمیتوانم بیموضع باشم و میانجی گری کنم.من الآن نظرم مثل ایران است که صدّام جانی است، باید سقوط کند و حکومتعراق به دست غیر صدّام باشد. بنابراین سوریه میانجیگری را هم قبول نمیکند و میگوید باید در مسئله ای که باید در مورد عراق انجام شود با ایرانیها مشورت کنم و الآن موضع مشترک داریم. آنها برای اینکه خیلی شکستنخورند میگویند پس قبول کنید دو ماه دیگر جلسهای در ریاض داشته باشیم.آن را هم قبول نمیکند و میگوید من نمیتوانم پیش بینی کنم.
کمک های سران عرب به صدام به روایت هاشمی
هاشمی ضمن تحقیر سران عرب گفت : حالا این عربها، آنهایی که قطعنامه دادند، مگر در گذشته چه چیزی به عراق نداده بودند؟ عربستان که با کویت و بعضیشیوخ نزدیک ۳۰ میلیارد دلار پول دادند. اردن که بسیج عمومی اعلام کرد و هرچه توانست نیرو فرستاد. مصر هم - که در این کنفرانس حاضر نبود - هر چهتوانست نیرو فرستاد و بقایای اسلحههایی را که از شوروی ها گرفته بود وارتش عراق میخواست ، داده بود. چیزی کم نداشتند. از بنادر این کشورها هرروز کشتی های اسلحه به میدان جنگ روانه میشوند ؛ بندر عقبه در اردن ، بنادرکویت ، شیخنشین های دیگر خلیج فارس ، بنادر عربستان سعودی ، همه اینها ، راه ها و بیمارستان ها و روزنامهها و رادیوهایشان که در اختیار عراق است.کنفرانس هایشان هم که در اختیار عراق است.
موشک هایی که فرانسه فقط به صدام داد ؟!
وی افزود : دلاّلی هم که برای عراق میکنند.از آمریکا و فرانسه و همه جا برایش اسلحههای پیشرفتهای مثل اگزوست میگیرند. موشکهای اگزوستی که فرانسه به هیچ کس نمیداده به عراق داده کهاز ۵۰ کیلومتری میتواند، از روی هلیکوپتر ، کشتی های روی دریا را بزند. شوروی ها هم که از این طرف پیشرفته ترین تجهیزاتشان را - مثل میگ ۲۵ وتانک تی ۷۲ و موشکهای اسکاد - در اختیار عراق گذاشتند. چه چیزی بهعراق ندادند؟ از کجا کوتاه آمدند که حالا ما را تهدید میکنند اگر ایران صلح راقبول نکرد مواظب باشد که کشورهای عربی میآیند؟! حالا که میآیند دیگرچه چیزی را میآورند؟ مگر چیز دیگری هم هست؟ خوب ، بیایید! همهتان همبیایید؛ امّا ما شما را میشناسیم.
طعنه تند هاشمی به سران عرب ؛ در مقابله با ما ادعای شیر بودن دارید و در مقابل دشمنان چون شتر مرغ ! / سران عرب پفیوزند !
هاشمی گفت : عربی از میدان جنگ در رفت و به خانه آمد. پیش مادرش گردن کلفتیمیکرد، داد و بیداد میکرد، سینهاش را گشاد میکرد و بازوهایش را این طورمیکرد. مادر جملهای گفت که عیناً باید به اینها بگوییم. گفت: »اَسَداً عَلَیَّ وَفِی الْحُرُوبِ نِعامَتاً «این آقا آمده پیش من قیافه شیر گرفته ولی در جنگ مثلشترمرغ است. واقعاً داستان این آقایان است. در مقابل اسرائیل، آنجا که بااین ها بی رحمانه برخورد میکند اینقدر ضعیف و ذلیل و پفیوزند که میریزندلبنانشان را میگیرند و آن طور جنایت میکنند ، خاک به سرشان میریزند ، هشتاد روز اسرائیل هَلْ مِنْ مُبارز میگوید ؛ یکی از آنها نفس نمیکشد ، حرفنمیزنند ، روزنامههایشان درست کار نمیکند. آنجا هیچ نمیگویند امّا درمقابل ایران که میدانند قدری نجیب است (نیرومند است امّا نیرومند نجیبیاست)، حالا اینجا سینهشان را گشاد میگیرند ، گردنشان کلفت میشود ، صدایشان را کلفت میکنند و چنین قطعنامهای صادرمیکنند.(۱)
اظهار تاسف کارتر ، بنی صدر و رجوی از اعدام قطب زاده !
به دنبال انتشار خبر اعدام صادق قطب زاده تعدادی از فراریان سلطنت طلب و منافقین و همچنین کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا از خود واکنش نشان دادند .
بنی صدر مخلوع و نخست وزیر برگزیده اش رجوی در بیانیه مشترکی که در پاریس انتشار یافت ضمن ابراز تاسف از اعدام قطب زاده از وی تجلیل کرده و مواضع مترقیانه وی در وزارت امور خارجه را مورد ستایش قرار دادند ! در این بیانیه گفته شده که قطب زاده توانسته بود سیاست آمریکا را نسبت به ایران متعادل سازد .
لازم به ذکر است که بیانیه مشترک رجوی و بنی صدر از رادیو اسرائیل پخش شد .
کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا نیز در جمع دانشجویان آمریکایی طی سخنانی ضمن تمجید از قطب زاده گفت : قطب زاده یک قهرمان بود . او برای آزادی گروگان های آمریکایی تلاش زیادی کرد و او یکی از مخالفین سرسخت قشریون مذهبی بود و سرانجام نیز توسط آنان به زیر کشیده شد .
گفتنی است قشریون مذهبی اصطلاحی است که ضد انقلاب همواره علیه نیروهای مردمی و مذهبی و نیز حزب اللهی ها به کار می برد . علی امینی نخست وزیر شاه نیز در بیانیه ای از آمریکا خواست برای جلوگیری از اعدام افرادی مانند قطب زاده در ایران مداخله کند !(۲)
پی نوشت:
جمهوری اسلامی ، ۲۷ شهریور ۱۳۶۱ ، صفحه ۵ و ۱۱
اطلاعات ، ۲۷ شهریور ۱۳۶۱ ، صفحه ۲
پژوهشگر: سید روح الله امین آبادی