به گزارش «نماینده» فنمی توان از روی ظاهر فردی را که حجاب دارد عفیف خواند و یا کسی که ازحجاب کم تری برخوردار است او را بی حیا تلقی کرد.
۱۶سال بیشتر نداشتم در خانواده غیر مذهبی بزرگ شده بودم واهل مذهب وحجاب واین حرف ها هم نبودم که بخواهم از این تریپ ها وردارم و از آن هم متنفر بودم. ایام محرم بود یه دوست مذهبی داشتم دختر خوبی بود و محجبه در حالی که حجاب من را اذیت می کرد یک شب به من پیشنهاد داد با او به هیئت بروم با این که مذهبی نبودم که آن شب با مخالفت مادرم مواجه شدم ولی چادر سر کردم و با تمام شیطنت هایی که داشتم به هیئت رفتم و شب اول روضه حر را شنیدم باخودم فکر کردم من که گناهم از حر بدتر نیست تصمیم گرفتم توبه کنم.
انگار بعد مراسم حس وحالم عوض شده بود و وقتی که چادر سرم بود احساس می کردم از متلک های مرد های بد دل در امانم و از نگاه های هیز مردان به دور، یک مقدار باخودم فکرکردم که یک چادر چه تأثیری می تواند در شخصیت من بگذارد و تصمیم گرفتم محجبه شوم مادرم به من می گفت اگر همچین تصمیمی داری باید همه جا همین جوری باشی و این تنفر من از چادر تبدیل شده بود به یه حس خوب. حتی در مهمانی در بین فامیل ها به خاطر این پوشش تمسخرم می کردند اما من اعتماد به نفس بالایی داشتم و از این نگاه ها می گذشتم. چون تصمیم خودم را گرفته بودم یک تصمیم که فکر می کردم من را به خدا نزدیک تر و عزیز تر کرده است.
این ها درد و دل های یک دختر جوان بود که با وجود این که در یک خانواده مذهبی بزرگ نشده بود اما یک مجلس عزا آن هم در شب اول محرم چنان تأثیری بر وی گذاشته بود که اورا شیفته حجاب کرده بود و از این افراد کم نیستند که در یک شب ره صد ساله را طی کرده اند.
زنان و دخترانی در جامعه ما وجود دارند با این که مذهبی هستند اما تا کنون از چنین تحولی برخوردار نبودند که یک مجلس عزا یا یک محفل معنوی نتوانسته چنین تأثیر در آن ها به وجود بیاورد با وجود این که بی حجابی یک نقض به حساب می آید اما این نقض شاید در ظاهر افراد وجود داشته باشد به طوری رهبر معظم انقلاب در سفری که در بیرجند داشتند در جمع طلاب به این موضوع اشاره کردند «دخترانی هستند که در عرف عمومی به آن ها بد حجاب گفته می شود که این نقض در ظاهر آنهاست مگر بنده حقیر نقض ندارم نقض او در ظاهرش است و نقض من در باطن است کسی او را نمی بیند»
این صحبت مقام معظم رهبری به این موضوع اشاره دارد که از روی ظاهر افراد نمی شود آن ها را قضاوت کرد که دکتر عباسی در این خصوص به این موضوع اشاره کرده است : «نمی توان گفت فردی که با حجاب است حتما فردی عفیف است و شاخصه حجاب ظاهری در برخی قضاوت هاو ارزیابی ها گمراه کننده است» و در جایی دیگر به این موضوع اشاره دارد «حجاب به یک عنصر هویتی تبدیل شده است نه یک باور دینی» و به این معنی است کسی که حجاب دارد باید اعتقاد قلبی به آن داشته باشد که این باعث حیا وعفیف بودن در فرد می شود.
برخی این عقیده را دارند که حجاب را نباید برای مخاطبان غیر آن به صورت طرح فضیلت های حجاب بیان کرد بلکه باید آن را به صورت جدال احسن بیان کرد که افراد از طریق گفت وگو با یکدیگر شبهات مربوط به آن را بیان کنند و در این قالب به موضوع حجاب پی ببرند و از روش های سنتی باید خود دای شود و در هر زمان با توجه به شرایط خاص خود به این مسئله پرداخته شود.
در قرآن نیز به این حجاب پرداخته است که در آیه۳۰ و۳۱ سوره احزاب خداوند متعال می فرمایند: «به زنان مومن بگو چشمان خویش را فرو گیرند و شرمگاه خود را نگه دارند و زینت های خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند ومقنعه های خود را تا گریبان فروگزارند وزینت خود را آشکار نشازند جز برای محارم» و «به مومنان بگو چشم های خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند، وعفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه تر است خداوند از آن چه که انجام می دهید آگاه است».
در روایات نیز به آن اشاره شده که امام صادق می فرمایند: «بهترین زنان امت من کسانی هستند که خود را در مقابل شوهرانشان آرایش وزینت می دهند و در مقابل نا محرمان خود را می پوشانند». اهمیت این موضوع را باید بیش از بیش احساس کرد وبه این موضوع در قالب کار فرهنگی وتربیتی پرداخته شود وافراد جامعه چه زنان و مردان احساس مسئولیت کنند و به آن اهتمام بورزند.
یکی از مسائلی در این رابطه مورد ارزیابی قرار می گیرد بحث برخورد با بی حجابی است که می تواند آسیب های جدی به دنبال داشته باشد که اگر زن یا دختر جوانی پوشش خود را رعایت نکرده بود باید چه برخوردی با او بشود که برخی رفتار ها در خصوص حجاب می تواند نتیجه عکس داشته باشد که یکی از این موارد بحث گشت ارشاد است که امروزه عقیده های مختلف در این رابطه مطرح شده است.
حجت الاسلام پناهیان در این رابطه می گوید: «ارشاد کار پلیسی نیست بلکه کار نیروی انتظامی اجرای قانون است و در ما شین های گشت ارشاد باید چند نفر کارگردان نشسته باشند و ببینند چگونه می توان به وسیله هنر مردم را ارشاد کرد و حرکت نیروی انتظامی را نمی توان نفی کرد زیرا حرکت نیروی انتظامی می تواند جلوی برخی مفسدان وسوء استفاده کنندگان را بگیرد.
اجبار در برخی موضوعات ارزشی که جنبه حقوق بین عمومی دارد تحت شرایطی جایز است و قوه قهریه همان طور که در موضوعات رانندگی ورود پیدا می کند در مسائل فرهنگی نیز می تواند حضور پیدا کند». البته در برخی از کشور ها مانند فرانسه و ترکیه نیز بحث قانون آزادی در پوشش وجود دارد. در حالی که در فرانسه با افراد با حجاب در دانشگاه برخورد می شود واز ورود آنها جلو گیری می کنند در حالی اگر فردی با کلاه هندی که مظهر دین بودا باشد وارد دانشگاه شود با او برخوردی نمی شود.
مقام معظم رهبری در رابطه با نگاه غلط غرب به مقوله حجاب بیان کردند: «علت واقعی مخالفت غرب با حجاب این است که سیاست های راهبردی و بنیادی غرب درباره زن یعنی عرضه شدن و هرزه شدن زن با چالش روبه رو می شود و مانع تحقق آن می شود». به نظر می رسد برخورد درست با حجاب با ید از طریق کار فرهنگی و تربیتی صورت بگیرد و حجت السلام پناهیان به این موضوع اشاره داشتند که «نیروی انتظامی باید افرادی را که برای طرح کشت ارشاد می فرستند، به درستی تربیت کند و افراد باید کار فرهنگی کنند تا بتوانند در این موضوع به درستی عمل کنند. زیرا برخورد نامناسب باعث می شود که افراد این برخورد را به حساب اسلام بگذارند و نوعی دین گریزی شکل بگیرد».
رفتار مناسب در امر فرهنگی و تربیتی نقش بسیار سازنده ای را ایفا می کند اگر یک مطلب با زبان زیبا و در قالب هنر بیان شود می تواند تأثیر بسیاری داشته باشد و عکس آن نیز وجود دارد. پناهیان در جایی دیگر بیان کرده است «کسی که در دانشگاه حجاب را رعایت نمی کند وبا او برخورد می کنند نباید بگویند به خاطر عدم رعایت شئونات اسلامی بلکه باید گفته شود به خاطر عدم رعایت شئونات دانشگاهی زیرا نماز از حجاب بالاتر است و ما نماز جماعت یا نماز جمعه را اجباری نکرده ایم چون مابه خاطر حفظ مطلق ارزش ها نیست که از شیوع برخی رفتار ها جلوگیری می کنیم بلکه به خاطر مسئله حقوق عمومی افراد جامعه است».
با توجه به این موضوعاتی که مطرح شده است اساس کار در مسئله حجاب صرف قانون ویا اجبار نمی تواند باشد و این امور تنها عامل بازدارندگی دارند که باید در جای خود به درستی انجام شود با وجود هجمه هایی که برعلیه حجاب وجود دارد کار تربیتی ضرورت ویژه ای دارد.
در مسئله پوشش یا حجاب باید بستری را فرآهم کرد به طور دوستانه دختران جوان و خانواده ها را از آسیب های این موضوع به خوبی مطلع کرد و با گفت و گو به طور آزادانه از فکر و منطق خود استفاده کنند و به نتیجه درست برسند. بسیاری از زنان فکر می کنند حجاب برای دلبری کردن است. در حالی است که این دل شکستن و نا مهربانی کردن بر بقیه زنان است که حقوق این افراد ضایع می شود و پناهیان از قول یکی از متخصصان مغز واعصاب گفته است «مصرف قرص اعصاب بین زنان ۳۰ تا ۴۰ سال به طور وحشتناکی بالاست و علت آن را این گونه بیان کرده است که زنان فکر می کنند همسرانشان به آنها توجه ندارند».
فضاهای تربیتی زیادی فرآهم شده است که افراد به آگاهی برسند مانند طرح صالحین که افراد را به شناخت درست از خود می رسد این طرح با اجرای برنامه های تربیتی باعث روشنگری افراد می شود تا به خود سازی بپردازند و در فضای کاملا آزادانه تربیت صورت بگیرد و یکی از راه های حل مسئله حجاب می تواند از طریق این طرح صورت بگیرد.