«نماینده»؛ محمود فرشیدی/ پس از سالها كشمكش و مذاكره درباره حقوق هستهاي ايران، سرانجام طرفين مذاكره كننده بر سر متني پيشنهادي توافق كردند تا توسط مسئولين دو كشور متخاصم! اين متن مورد بررسي و تأييد يا رد قرار گيرد. نكته مهم آن است كه ۱+۵ عليرغم به كارگيري تمام توان خويش، مجبور به پذيرش ايران هستهاي شد و اين تمكين در برابر حق قانوني ايران، همچنان كه مديون هنر ديپلماسي است، بسيار بيشتر از آن وامدار ايستادگي ملت ايران و دستاوردهايي نظير غنيسازي ۲۰ درصد و فناوري آب سنگين و ۱۹۰۰۰ سانتريفيوژ و مانند آن است كه دسترنج پژوهشگران افتخارآفرين و هنر دانشمندان شهيدمان است و امروز دفاع از اين دستاورد علمي ـ سياسي به عهده مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي گذاشته شده است.
اما با تامل و تعمق در موضعگيري و تحركات اخير سردمداران ايالات متحده، ميتوان چنين دريافت كه آمريكا به موازات بازي روي ميز مذاكرات هستهاي، توطئهاي پنهان را طراحي كرده است كه در مقايسه با آن، شايد بتوان گفت مذاكرات هستهاي نقش "عمليات فريب" را ايفا ميكند يا لااقل زمينهساز يك فرصت است. هدف اين توطئه همان نيت شوم و سابقه ننگين آمريكا عليه كشور ايران است، يعني سلطه مجدد بر ايران و تجديد خاطرات تلخ دوران ننگين شاهنشاهي پهلوي.
روشن است كه در دنياي كنوني و با توجه به آمادگي همه جانبه ملت ايران براي مقابله با دشمن و دفاع از عزت اسلامي و استقلال ملي خويش، اين لشكركشي مرموزانه و از نوع "جنگ نرم" است و با تاكتيك "نفوذ" ميكوشد گام به گام پيشروي كند و به اهداف مورد نظر خود يكي پس از ديگري دست پيدا كند. فلسفه "نفوذ" دشمن، يارگيري و به تعبير سياسي، تقويت ستون پنجم است.
دشمن همچنانكه سردمداران آمريكا، اخيراً بارها و به صراحت اعلام ميكنند، ميخواهد با تقويت ستون پنجم خود در داخل كشور، يعني با استحاله بخشي از افراد و مسئولين، جامعه را دچار اختلاف و
دو دستگي نمايد. برخي راهكارهاي دشمن براي پيشبرد سياست نفوذ، عبارتند از:
۱- نفوذ سياسي
آمريكا از هر فرصتي استفاده ميكند تا با سياسيون عالي رتبه ايران ارتباط برقرار نمايد و نمونه بارز آن اصرار وزير خارجه آمريكا بر ملاقاتها و تماسهاي تلفني با وزير خارجه ايران است. هدف آمريكا از اين ارتباطات آن است كه با نيرنگهاي شيطاني خويش، برخي شخصيتهاي سياسي را بفريبد و به آنان چنين القاء نمايد كه مصلحت ايران در عاديسازي برقراري روابط با آمريكاست. توطئهاي كه سردمداران دولتهاي كارگزاران و اصلاحطلبان، از سر سادهانديشي فريب آن را خوردند و امروز نيز سردمداراني ديگر به دام آن توطئه گرفتار آمدهاند. روشن است كه آمريكا در ايام انتخابات همه توانايي خود را به كار خواهد گرفت تا از نامزدهاي مورد توجه خويش حمايت كند.
بُعد ديگر، نفوذ سياسي آمريكا در منطقه و تلاش براي تسلط بر كشورهاي سوريه، عراق، يمن و ديگر كشورهاست تا ايران اسلامي را تحت محاصره خود درآورد.
۲- نفوذ اقتصادي
پيشنهادهايي نظير تاسيس اتاق مشترك ايران و آمريكا، ايجاد شعب مك دونالد و كوكاكولا و نظاير آن نيز تحركاتي در ارتباط با ايجاد جاي پا براي آمريكاست و ميخواهد از دروازه اقتصاد، آمريكا را وارد كشور نمايد. ذوقزدگي و شتابزدگي برخي در بخش خصوصي و بخش دولتي زمينهساز اين نفوذ است.
۳- نفوذ فرهنگي
ريشه تمام اختلافات نظام اسلامي با استكبار جهاني در مقوله فرهنگ است و به همين دليل آمريكا مبارزه با فرهنگ اسلامي يا تحريف آن را وجهه اصلي همت خويش قرار داده است.
از طراحي اسلامهاي دست نشانده نظير اسلام ليبراليستي در تركيه يا اسلام خشونت نظير داعش در خارج از كشور كه بگذريم، در داخل كشور نيز شيعههاي لندني مامور ايجاد و دامن زدن به اختلاف شيعه و سني هستند. اما نگاه درازمدت آمريكا و نظام سلطه جهاني، تغيير ذائقهها و باورهاي فرهنگي ملت ايران است و تشكلهاي دست نشانده نظير فراماسونري يا بهائيت يا افراد و گروههاي خودباخته و حتي سازمانهاي بينالمللي نظير يونسكو، ماموريت دارند تا "تربيت نسلي نو" و "تجديد نسل ايرانيان" را خانه به خانه و شهر به شهر پيگيري نمايند. نسلي كه از كودكي با الگوي "مونته سوري" و افكار ژان ژاك روسو و فرويد تربيت ميشود، نسلي كه به كمك نمايش فيلمهاي آمريكايي و ارتباطگيري با شبكههاي اجتماعي و موسيقي غربي و ماهواره، از فرهنگ و ارزشهاي بومي خويش فاصله بگيرد و شيفته فرهنگ غرب گردد.
به طور كلي، هدف آمريكا شكستن حرمتها و قداستهاي اسلام و خطوط قرمز نظام اسلامي است، خطوط قرمزي كه امام خميني(ره) آنها را ترسيم فرموده است. خواه در عرصه سياست، خواه اقتصاد و خواه فرهنگ. بنابراين كساني كه دانسته يا ندانسته تلاش ميكنند حرامهاي انقلاب اسلامي را حلال جلوه دهند، جهت اهداف آمريكا گام برميدارند. كساني كه در سخنرانيها با تلطيف چهره خشن و شيطاني استكبار جهاني، دفاع ملت ايران از حقوق خود را تنها از طريق مذاكره و گفتگو، امكانپذير ميدانند و خوشباوري به نظام سلطه جهاني و دشمن جنايتكار را تبليغ مينمايند، نتيجه پيامشان خلع سلاح مظلوم در برابر ظالم خواهد بود.
كساني كه در حمايت از ارتقاي ظرفيت دفاعي و حفظ اسرار نظامي كشور تسامح ميورزند يا در دفاع از جبهه مقاومت و ملتهاي مظلوم منطقه، ترديد به خرج ميدهند و در مقابل رژيم غاصب صهيونيستي قاطعانه موضع نميگيرند، حرمتهاي انقلابي امام خميني را زير پا ميگذارند.
حتي "واقفيههاي" سياسي كه در "برجام" متوقف بمانند و با بزرگنمايي آن، بازگشايي قفل تمامي مشكلات كشور را با كليد برجام، ممكن جلوه دهند و از شيطنتهاي روزافزون آمريكا غافل شوند، روح بلند امام خميني(ره) را از خود ميرنجانند و قلب جانشينش را ميآزارند، چرا كه امام (ره) آمريكا را شيطان بزرگ ناميدند و مقام معظم رهبري(ره) آمريكا را مصداق عيني و مظهر كامل "مفهوم دشمن" خواندند كه با ايجاد اختلاف و نفوذ، توطئه خطرناكي را براي منطقه و كشور ما طراحي كرده است.
همچنين كساني كه از طريق مخالفت با "برجام"، توان و ظرفيت نيروهاي انقلابي را از درك و دريافت حركت "نفوذي" آمريكا باز بدارند با توجه به رهنمودهاي اخير مقام معظم رهبري بايد هوشيار شوند و امت حزب الله را براي مقابله با "نفوذ" دشمن از جبهههاي ديگر بسيج نمايند.