شناسهٔ خبر: 105172 - سرویس اقتصاد
منبع: روزنامه رسالت

آيا دانستن حق مردم است؟

آزادی بیان 43

«نماینده»؛ سيدمسعود شهيدی/ روز خبرنگار مناسبت خوبي براي بازنگري اصل حياتي اطلاع‌رساني عملكرد دولت بود به ويژه آنكه رئيس جمهور محترم در پيام خود فرمودند؛ خبرنگاران رسالت اطلاع‌رساني و گزارش عملكرد حقيقت‌ها به مردم را به عهده دارند و با كجي‌ها و ناراستي‌ها به مبارزه برمي‌خيزند لذا بايد مورد حمايت قرار گيرند. اولاً اطلاع‌رساني يك معناي عام دارد و يك معناي خاص. معناي عام عبارت است از هر گونه خبررساني به مردم براي آنكه از واقعيات اطراف خود مطلع شوند. ولي معناي خاص آن متوجه منتقدان است كه وظيفه خود مي‌دانند اشكالات، كجي‌ها، ناراستي‌ها و خطرات را هشدار دهند و عملكرد دولت در قبال آزادي بيان اينجا قابل اندازه‌گيري است.

 

موافقان دولت هر چه هم در تأييد دولت خبرهاي خوب بنويسند و بگويند اين مصداق آزادي بيان نيست زيرا دولت از سخن آنها شادمان است. آزادي بيان را فقط در حوزه عمل منتقدين و نحوه برخورد دولت با آنها مي‌توان ارزيابي كرد. اينجاست كه به خوبي مي‌توان فهميد دولت تا چه حد به شعار دانستن حق مردم است، پايبند است.

قبل از مشروطيت حاكمان به طور رسمي و حتي در نامه‌هاي حكومتي مخالفت خود را با انتقاد و منتقدين بيان مي‌كردند كه اين نامه‌ها اكنون در مراكز اسناد تاريخي ما حفظ مي‌شود. جملاتي كه از حاكمان آن زمان در نامه‌هاي رسمي‌شان باقي مانده براي عبرت‌آموزي حاكمان امروز مفيد است و بايد مطالعه شود.

آنها به صراحت در نامه‌هاي دولتي خطاب به منتقدين مي‌نوشتند، فضولي موقوف، اين فضولي‌ها به رعيت نيامده، حرف ياد رعيت ندهيد، چشم و گوش رعيت را باز نكنيد. ابداً در كارهاي دولت دخالت نكنيد. رعيت را چه به اين فضوليها. دولت‌هاي قاجاري به ويژه هنگام عقد قراردادهاي مهم سعي داشتند  مردم و نمايندگان مردم و منتقدين از واقعيت‌ها بي‌اطلاع بمانند و در حقيقت به همان شعار دور شو، كور شو عمل مي كردند. قراردادهاي گلستان، تركمانچاي، رژي، رويتر، دارسي و قرارداد ۱۹۱۹ كه ذلت بارترين قراردادها بوده، همه در چنين فضايي منعقد شدند و پس از مدتي كه مردم و نمايندگان مردم از محتواي آنها مطلع مي‌شدند اعتراضها وسعت مي‌گرفت. پس از مشروطيت هم متاسفانه اين روال ادامه يافت و به جز يكي دو مقطع كوتاه دولتها به شدت با منتقدين برخورد مي كردند و هنگام عقد قراردادهاي بزرگ فضاي خفقان را تشديد مي‌كردند. رضاشاه هنگام انعقاد قرارداد بسيار مهم ۱۹۳۳ رسماً دستور داد هيچ‌كس حق ندارد در مورد آن حرف بزند چه در داخل مجلس و چه در خارج مجلس.

محمدرضا در سال ۱۳۲۷ براي عقد قرارداد جديد نفتي با انگلستان يك مجلس موسسان غيرقانوني تشكيل داد تا حق انحلال مجلس شورا را به دست آورد. قرارداد كنسرسيوم در فضاي حكومت نظامي بسته شد. دكتر اميني براي آنكه بتواند اصلاحات آمريكايي را در ايران محقق كند، مجلس را به طور كلي تعطيل كرد تا اهداف اين برنامه محرمانه و پنهان از نظر مردم به اجرا درآيد. در تمامي اين برنامه‌ها و قراردادهاي استعماري و تحميلي بدون استثنا دولتها اين فضاي خفقان را ايجاد كرده‌اند و در تمام اين موارد نيز بدون استثنا دولتها در تبليغات بسيار وسيع و گسترده خود آن قراردادها و برنامه‌ها را فتح الفتوح، پيروزي تاريخي، پايان ظلم‌ها و شروع فصل جديد در تاريخ كشور ناميده، مردم را به جشن و پايكوبي دعوت كرده‌اند.

جشن‌هاي پيروزي هميشه توأم بوده با توقيف، بازداشت، تهديد و تخريب منتقدان. اگر چه با انقلاب اسلامي و مردمي شدن حكومت اين فرهنگ تا حد زيادي از صحنه خارج شد، ولي از آنجا كه دولتها هنگام عقد قراردادهاي مهم خارجي اهداف پنهاني دارند كه صلاح نمي دانند كسي از آن آگاه شود، بازهم با شدت و ضعف‌هايي شاهد همان روش گذشته بوده‌ايم.

از آنجا كه دولت يازدهم با شعار اعتدال از مردم راي گرفت و از ابتدا با صراحت گفت پناه مي‌برم به خدا از اينكه بخواهم دهان منتقد را ببندم، با مروري بر عملكرد دو ساله مي توان دولت محترم را متوجه نقاط ضعف خود نمود تا ان‌شاءالله در دو سال باقي مانده از عمر دولت اين نقاط ضعف اصلاح و تبديل به نقاط قوت شود.

با وجود آنكه رئيس جمهور محترم و تيم مذاكره‌كننده افرادي متدين، شجاع، امين و وفادار هستند اما قانون اساسي به دستگاه‌هاي نظارتي و رسانه‌ها و مردم ماموريت داده كه مراقب آنها باشند. انسانها در معرض خطا و لغزش هستند. آقاي صادق خرازي روز يك‌شنبه هفته گذشته اعلام كرد كه شخصيت‌هايي در دوره اصلاحات مخفيانه با مقامات بلندپايه آمريكا و اروپا ارتباط داشته و از ايران به آنها گرا مي‌دادند. بدون تهمت زدن بايد مراقب مسئولان كشور باشيم. عملكرد آنان به ويژه در آزادي منتقدين را زير نظر داشته باشيم.

از آنجا كه موضوع هسته‌اي از هنگام تبليغات رياست جمهوري، اصلي‌ترين موضوع مورد توجه دولت بوده است، با بررسي رفتار دولت در مراحل مختلف مذاكرات هسته‌اي مي توان تصوير روشني از كارنامه دولت مشاهده نمود.

۱- وقتي اولين گفتگوها شروع شد و انتقادهايي از سوي منتقدين مطرح شد مشاور محترم رئيس جمهور فرمودند لبوفروشها و راننده تاكسي‌ها نبايد در اين مسئله اظهارنظر كنند. اين سخن يادآور سخن ناصرالدين‌شاه بود كه گفت: "رعيت نبايد فضولي كند. " 

۲- اولين نشريه منتقد در سال ۹۲ بعد از انتقاد كردن به دولت توقيف شد و وزير ارشاد در مصاحبه خود كلمات بسيار توهين‌آميزي در مورد آن نشريه به كار برد.

۳- وزير امور خارجه به طور صريح و مكرر فرمودند مذاكرات محرمانه است و من معذور هستم از اين كه آن را براي مردم بازگو كنم. در حالي‌كه وزير خارجه آمريكا در تمامي موارد بلافاصله محتواي مذاكرات را به صورت فكت شيت منتشر مي‌كرد و در مصاحبه‌ها نيز جزئيات آن را بيان مي‌نمود. خانم شرمن هم رسما مي‌گفت: من ماموريت دارم بعد از هر مذاكره به اسرائيل بروم و جزئيات مذاكره را به آنها گزارش دهم. پس در اين ميان فقط مردم ايران نامحرم محسوب مي‌شدند و نبايد از محتواي مذاكرات مطلع شوند. همه به ياد دارند كه در مورد توافق لوزان ابتدا يك فكت شيت غير رسمي از طرف وزارت خارجه منتشر شد و بعد تكذيب شد. بعد گفتند صلاح نيست فكت شيت بدهيم. بعد گفتند صحبت‌هاي شفاهي ما فكت شيت بوده و آخر آقاي رئيس جمهور گفتند ما همان ابتدا فكت شيت داديم. در اين ميان مردم متحيرند كه آيا دانستن حق آنها هست يا نيست!

۴- يكي از نشريات منتقد دولت كه به ويژه در مورد مذاكرات هسته‌اي انتقادات خود از عملكرد دولت را منتشر مي كرد تا كنون سه بار توقيف شده و در دو مرتبه اول دادگاه اين نشريه را تبرئه كرده و اكنون كه براي سومين بار توقيف شده وزير محترم ارشاد تهديد كرده‌اند كه در صورتي كه اين نشريه به انتقاد از دولت ادامه دهد مجوز آن را لغو خواهند كرد. در اين مدت برخي رسانه‌هاي معتبر و معروف ديگر را نيز با اخطارهاي قانوني تهديد كرده‌اند كه نبايد از دولت انتقاد كنند. آقاي رئيس جمهور هم در سخنراني مهم خود لحظاتي بعد از توافق وين خطاب به منتقدين ستاره‌دار با لحن تهديدآميزي گفتند من اجازه نمي دهم.

۵- دولتمردان محترم اعم از رئيس جمهور محترم و سخنگوي دولت و وزير امور خارجه و معاونان ايشان و معاون اول همه به طور مشروح و مكرر راجع به توافقنامه‌ها و مذاكرات سخنراني مي‌كنند و آن را بزرگ‌ترين‌ پيروزي تاريخ مي‌نامند و گمان مي‌كنند اطلاع رساني و دسترسي آزاد به اطلاعات و آزادي بيان همين سخنراني‌هاي آنها و طرفداري آنها است. در حالي كه اين سخنراني‌ها كه فقط ابعاد مثبت توافقنامه را آن هم توأم با برخي روياها و آرزوهاي مسئولين و همراه با اغراق و بزرگنمايي و مخلوط با احساسات و هيجانات مطرح مي‌كند، اصلا اطلاع رساني محسوب نمي‌شود. اينها در تقسيم‌بندي‌هاي علم ارتباطات نوعي پروپاگاندا است كه هدف آن بالا بردن اطلاعات مردم نيست بلكه ايجاد يك نوع احساس خاص در افكار عمومي است.  

اطلاع‌رساني يعني همانگونه كه موافقين توافقنامه اجازه دارند ابعاد مثبت را بازگو كنند، منتقدين هم اجازه داشته باشند ابعاد منفي را بازگو كنند تا مردم با كنار هم قرار دادن اين گفتگوها واقعيت را دريابند. قراردادهاي بزرگ همه بدون استثنا يك نيمه روشن و يك نيمه تاريك دارند. در نيمه روشن نيز بعضي مفاهيم با واژه‌هاي 

چند منظوره و قابل تفسير و مبهم بيان مي‌شود كه بعداً در اجرا زمينه كلاه‌برداري طرف مقابل را فراهم مي‌سازد. قرارداد بسيار مهم ايران با ۲۸ شركت نفتي بزرگ خارجي كه در زمان شاه در سال ۱۳۵۲ بسته شد و سرنوشت نفت ايران را براي بيست سال در اختيار بيگانه قرار داد، نمونه بسيار عبرت‌آموزي است.

۶- دولت محترم با وجود آنكه از روز اول اعلان كرده است زنده باد 

مخالف من اما در عمل طي اين دو سال توپخانه تبليغاتي خود را براي منكوب كردن و از صحنه خارج كردن منتقدين به صورت فعال به كار گرفته و آتش بسيار سنگيني را بر سر آنها ريخته است. تحقيرها، توهين‌ها و تخريب‌هايي كه صورت گرفته حتي براي برخي از كارشناسان طرفدار دولت نيز تعجب‌آور بوده است. به كار بردن كلماتي مثل بي‌سواد، لبوفروش، بي‌شناسنامه، كاسب تحريم، همسو با اسرائيل، مخالف مذاكره، مخالف توافق، عقده‌اي، مخالف رونق اقتصادي، حسود، نااميدكننده ملت، بيكار و اهل جهنم از سوي بالاترين مقامات دولت نشان دهنده بي‌طاقتي دولت در برابر انتقاد و در برابر اطلاع‌رساني منتقدين بوده است.  

حقيقتاً بايد همه به اين سئوال فكر كنند كه اگر توافقنامه خوب و مفيد و ارزشمند است و نيمه تاريكي ندارد كه به زيان ايران باشد چرا دولت با اين شدت منتقدان را مي‌نوازد كه حتي آقاي علي مطهري هم بگويد روش دولت قبلي در برخورد با منتقدان بهتر از اين دولت بود. مگر در نيمه تاريك اين توافقنامه چه اسراري هست كه اينگونه هراسناك بايد آن را پنهان نمود. چرا هم‌زمان با بستن دهان منتقدان به بي‌بي‌سي مجوز داده مي‌شود راجع به توافق هسته‌اي در ايران گزارش تهيه و تمام قد از آن حمايت كند و مجري بي‌بي‌سي با لباس بنفش از توافقنامه دفاع نمايد.  

۷- شعارهاي بسيار زيباي جريان آزاد اطلاعات و دانستن حق مردم است و حمايت از رسانه‌ها و خبرنگاراني كه معمولا در موقع انتخابات يا در روز خبرنگار بسيار تكرار مي شود درعمل صورت ديگري دارد.

دولت در هيچ يك از مراحل مذاكره از ابتدا تاكنون گزارش مكتوب و معتبر به ملت ارائه نداده و همواره به سخنراني يك طرفه اكتفا شده است. در هيچ مرحله از مذاكرات فكت‌شيت رسمي منتشر نشده و از همه اينها مهمتر و هشداردهنده‌تر اين است كه در مورد توافقنامه وين كه توافق نهايي است و يك پيروزي تاريخي و يك فتح بين‌المللي و يك سرفصل جديد در تاريخ معاصر ناميده شد و بعدا اين توافقنامه مبناي قطعنامه شوراي امنيت قرار گرفت، هنوز به فارسي ترجمه رسمي نشده و در اختيار مردم قرار نگرفته است. توافقنامه‌هاي بين‌المللي كه بين چند كشور امضا مي‌شود طبق قوانين بين‌المللي بايد هم‌زمان به زبان هر دو طرف ترجمه و ترجمه‌ها به متن اصلي پيوست شده و همه آنها به امضا دو طرف برسد تا در آينده لغات چند معنا و جمله‌هاي مبهم و قابل تفسير باعث 

سوء استفاده نشود. كوتاهي بزرگ وزارت خارجه در انجام اين امر بايد مورد بررسي دستگاه‌هاي نظارتي كشور قرار گيرد. وزير خارجه به خوبي مي‌داند كه متن طولاني و تخصصي و فني حقوقي كه مملو از واژه‌هاي تخصصي و مبهم و چند پهلو و قابل تفسير است براي خيلي‌ها قابل فهم نيست پس چرا از ارائه ترجمه رسمي آن سر باز مي‌زند تا منتقدين و كارشناسان امكان و فرصت بررسي و ارزيابي نداشته باشند. تاكنون چهار ترجمه از سوي وزارت خارجه به مجلس ارسال شده كه يكي پس از ديگري مورد اعتراض قرار گرفته و تاكنون هيچ كدام امضاي وزير را ندارد. آيا اين جريان آزاد اطلاعات است؟ آيا اين روش «دانستن حق مردم است» را تأييد مي‌كند؟

۸- وزير محترم خارجه در جلسه با نخبگان آب پاكي را روي دست همه ريختند و گفتند من صلاح نمي‌دانم توافقنامه به مجلس رود و مراحل تصويب را بگذراند. بر خلاف معاون حقوقي رياست جمهوري و رئيس سازمان انرژي اتمي و سخنگوي دولت كه سعي كرده‌ بودند با ذكر دلايل حقوقي از ورود مجلس به بررسي توافقنامه جلوگيري كنند، آقاي وزير خارجه با ذكر يك دليل سياسي اثبات كرد كه آن دلايل حقوقي همه بهانه بوده است. او گفت صلاح نيست كشور ايران در دنيا متهم شود به اينكه مي‌خواهد توافقنامه را رد كند.  

معناي سخن ايشان اين است كه حتي اگر كنگره آمريكا حق داشته باشد توافقنامه را رد كند يا آن را اصلاح كند و امتيازات جديدي از ايران بگيرد و حتي اگر اين روند، منافع ملي و امنيتي ما را به خطر اندازد، ايران فقط بايد سكوت كند. وزير محترم خارجه مي‌گويد حتي براي خنثي كردن توطئه كنگره آمريكا براي رد يا تغيير دادن قرارداد ما نبايد اجازه دهيم مجلس وارد بررسي توافقنامه شود و محتواي آن را آشكار كند.

اميدواريم رئيس جمهور محترم به اين شيوه نامحرم دانستن مردم و بي‌اطلاع گذاشتن مردم و بي‌مهري به منتقدين را پايان داده و در اين دو سال آخر چهره زيباتري از دولت تدبير و اميد ارائه نمايند.

سخن اخير وزير محترم ارشاد را بايد با آب طلا نوشت و در بالاي ساختمان رياست جمهوري نصب كرد كه گفت: "براي مبارزه با هر گونه فساد يك راه وجود دارد و آن جريان آزاد اطلاعات است. "