«نماینده»؛ سیدعابدین نورالدینی / براساس آنچه کاخ سفید منتشر کرده، موضوع حمله نظامی به ایران یکی از محورهای جلسه اوباما با رهبران یهودی در آمریکا بوده است. در واقع جلسهای که اوباما برای جلب حمایت آیپک از توافق هستهای با ایران برگزار کرد با محوریت بررسی گزینه نظامی و امکانسنجی جنگ علیه ایران انجام شد. اوباما در این جلسه تلاش کرد به رهبران یهودی آمریکا نشان دهد در شرایط فعلی شرایط برای جنگ با ایران فراهم نیست. او شرایط پس از رد توافق هستهای در کنگره را برای رهبران آیپک به تصویر کشید. گزینه نظامی بهعنوان گزینه جایگزین توافق هستهای، مطرح شد و اوباما برای آنها توضیح داد شرایط برای حمله به ایران فراهم نیست. او حتی بیان کرد جورج بوش نیز برنامهای برای حمله نظامی به ایران تدوین نکرده بود! او با این اظهارنظر به رهبران آیپک یادآوری کرد رئیسجمهور جنگطلب قبلی که ۲ جنگ بزرگ در مرزهای شرقی و غربی ایران بهراه انداخت نیز موضوع ناتوانی در حمله نظامی به ایران را پذیرفته بود! در واقع مهمترین پیام نشست آیپک در کاخ سفید، اقرار به ناتوانی آمریکا در استفاده از گزینه نظامی علیه ایران بوده است!
اما این به معنای چشمپوشی آنها از جنگ نیست. اوباما برای جنگ نقشه دارد!
آنچه اوباما همواره در ناکارآمدی گزینه نظامی علیه ایران گفته، بر پایه توان بازدارندگی ایران استوار است. مهمترین رکن این بازدارندگی، ایجاد یک کانال مستقیم نظامی از تهران تا سرزمینهای اشغالی است که در واقع باعث شده اسرائیل به گروگان ایران برای حفظ امنیت خود تبدیل شود. سوریه بهعنوان بازوی جریان مقاومت و حزبالله لبنان نقش مشت آهنین را در خط مستقیم ایفا میکنند. اوباما همین را به سران آیپک یادآوری کرد. او گفت در صورت شروع جنگ آمریکا علیه ایران، این اسرائیل است که آسیب میبیند! چراکه تلآویو در معرض موشکهای حزبالله لبنان است! و قاعدتا در صورت ناامنی تلآویو و از هم پاشیدن نظام امنیتی اسرائیل، یهودیان سرزمینهای اشغالی جز دریا از همه طرف در محاصره قرار میگیرند!
بنابراین در نقشه اوباما برای جنگ، باید ابتدا امنیت اسرائیل تامین شود! یعنی باید چارهای برای حزبالله کرد! در واقع راه ایران از لبنان میگذرد! و بزرگترین خاکریز ایران، در لبنان است!
جورج بوش یک بار در سال ۲۰۰۶ به سمت این خاکریز یورش برد اما در عمل نتیجه آن شد که جنگطلبترین رئیسجمهور آمریکا حتی به مرحله تدوین یک نقشه جنگ علیه ایران هم نرسید!
اوباما براساس این واقعیات خواستار حمایت از توافق هستهای است. اوباما بارها اعلام کرده آنچه آمریکا و اسرائیل درباره ایران میخواهند، با این توافق محقق خواهد شد. او از آغاز دور جدید مذاکرات بارها اعلام کرد توافق هستهای ضریب امنیت آمریکا و اسرائیل را افزایش خواهد داد. او هفته گذشته اما مجبور شد درباره این موضوع کمی رمزگشایی کند. اوباما گفت: رژیم بازرسیها به صورت فشرده تا ۱۵ سال آینده ادامه خواهد داشت و پس از ۱۵ سال و با توجه به اطلاعاتی که از ایران به دست آمده، آن زمان فرصت بهتری برای حمله نظامی به ایران است.
در واقع این اظهارنظر اوباما بیان صریح درباره میزان اثرگذاری توافق هستهای برای ایجاد فرصت حمله به ایران بود! نکته قابل تامل و شگفتانگیز اینکه اوباما در ادامه سخنانش درباره امکان حمله نظامی به ایران پس از توافق هستهای، به موضوع «حزبالله» اشاره کرد.
اوباما گفت: «هیچ چیزی در این توافق وجود ندارد که ما را از رویارویی قدرتمند با رفتارهای غیرهستهای ایران که برخلاف منافع ما یا متحدانمان است، بازدارد. بهعنوان نمونه، ما طبق این توافق، قادر خواهیم بود براساس اختیارات بینالمللی که از میان نمیروند، با تسلیح حزبالله مقابله کنیم.» و شگفتانگیزتر اینکه میگوید: «حالا کاری که از این پس باید انجام دهیم، ارتقای ظرفیت دوستان و متحدانمان در منطقه و ارتقای امنیت است، چراکه رک بگویم، ایران توانسته بسیاری از این ممنوعیتهای بینالمللی را در حالی که اجرایی بودند، دور بزند، بنابراین مساله این نیست که این اختیارات از میان میرود، بلکه این است که ما باید به همکاری با متحدانمان در منطقه بپردازیم».
کاملا مشخص است اوباما یک نقشه جنگ علیه ایران را از طریق توافق هستهای با ایران ترسیم میکند و به حامیان جنگ نشان میدهد. او در نشست با رهبران آیپک در کاخ سفید، امکان استفاده از توافق هستهای برای شلیک نظامی را توضیح داده است!
از نظر اوباما رویارویی با ایران در شرایطی امکانپذیر است که توان بازدارندگی ایران کاهش یابد. تحریمهای تسلیحاتی ۵ ساله و تحریم موشکی ۸ساله قطعا میتواند ایران را در مسیر پرشتاب تقویت بنیه دفاعی در منطقه و دنیا به عقب براند. از سوی دیگر او توافق هستهای را به معنای اطمینان یافتن از نبود توان بازدارندگی هستهای ایران میداند. در همین راستاست که رئیسجمهور آمریکا میگوید: «بودجه نظامی متحدان ما در خلیج [فارس]
۱۵۰ میلیارد دلار یا ۱۰ برابر بودجه ایران است. ما این توان را خواهیم داشت که ایران را از حمله با تسلیحات متعارف به متحدانمان بازداریم. خطر این است که آنها به سلاح هستهای دست پیدا کنند که این دقیقا چیزی است که این توافق از آن جلوگیری میکند».
تنها این گزارههای رسمی نشان میدهد در نقشه اوباما «راه جنگ از صلح میگذرد»! البته اوباما برای آن منظور، نیمنگاهی به درون ایران نیز دارد.
او در گفتوگو با نیویورکتایمز که فردای توافق وین منتشر شد از اهرمهای فشار داخلی برای مهار قدرت ایران در خاورمیانه گفت. اوباما از ایجاد یک پایگاه قدرتمند در ایران گفت که با توافق هستهای ایجاد میشود و یکی از وظایف آن، کاهش قدرت مانور ایران در منطقه است! او افزود: آنچه جالب است اینکه اگر شما به اتفاقات چند ماه اخیر نگاه کنید میبینید مخالفان این توافق تندروها و کسانی هستند که بسیار روی حمایت ایران از تروریسم و رفتارهای ثباتزدای ایران در کشورهای همسایه آن و ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی بودن سرمایهگذاری کردهاند که این باید چیزی به ما بگوید چرا که آن تندروها در وضعیت جاری که ایران منزوی است سرمایهگذاری کردهاند و به خاطر این وضعیت قدرتمند و تقویت شدهاند. آنها تبدیل بهتنها بازی موجود در شهر شدهاند. آنها نه تنها در امور نظامی حرف دارند بلکه از نظر اقتصادی هم قادر به استفاده از شرایط
حول و حوش تحریمها هستند و بنیهای قوی دارند در حالی که اگر شما یک پایگاه متفاوتی از افراد حاضر در تجارت و تبادلات اقتصادی در داخل ایران داشته باشید این موضوع شاید نحوه تفکر آنها درباره هزینهها و مخارج چنین رفتارهای ثباتزدا را تغییر دهد».
اوباما برای تایید توافق هستهای با ایران در کنگره نیازمند شفافسازی این توافق و اثرات کوتاه و درازمدت آن است. قطعا در روزهای منتهی به رایگیری کنگره درباره توافق هستهای، شاهد شفافیت بیشتری درباره آنچه آمریکا از توافق هستهای میخواهد، خواهیم بود.