به گزارش «نماینده»، تصور اینکه یک برنامه تلویزیونی، چگونه میتواند شبی تاریخی در تاریخ پرسابقه حضور مهاجرین افغانستانی رقم بزند، تصور معمول و آشنایی نیست. این اتفاق دیشب ساعت ۲۳ در شبکه «نسیم» رخ داد و قهرمان ماجرا، بازیگر و مجری محبوب این سالهای سینما و تلویزیون ایران بود: رامبد جوان.
پایان یک انتظار؛ بالاخره نگاه انسانی و برابر به مهاجرین
برنامه پربیننده «خندوانه» دیشب به مهاجرین افغانستانی، اختصاص داشت. از چند روز پیش اعلام شده بود که رامبد جوان برنامهای با حضور مهاجرین ضبط کرده است و انتظار برای تماشای آن از دوشنبه این هفته؛ همه مهاجرین را هر شب به طرز عجیبی پای تلویزیون کشاند، انتظاری که با ۳ روز تداوم، سرانجام در شب پنجشنبه، پایانی شیرین پیدا کرد و در عین حال پایانی بر یک انتظار ۳۰ ساله هم شد: سرانجام یک نگاه انسانی و برابر بینظیر به مهاجرین افغانستانی در رسانههای ایرانی.
همه چیز در یک استاندارد طبیعی انسانی و ماجرا دقیقا همین بود
نگاه پیشرو و بدون محافظهکاریهای معمول رامبد جوان و تیم سازنده «خندوانه» به مساله مهاجرین، اتفاق بیسابقهای در تاریخ پرداخت رسانهای افغانستانیها بود. کسی نمیدانست چگونه و چرا دید رسانهای به مهاجرین در رسانههای ایران به این سه حالت غیراخلاقی محدود شده بود: یک عنصر خطرناک و مجرمی هراسآور/ موجودی برای تمسخر و دست انداختن ظاهر و لهجه و.../ و در بهترین حالت، چهرهای که زندگیش در رنج مدام خلاصه شده است و لایق دلسوزی و نگاه ترحمآمیز است.
اما برنامه دیشب «خندوانه» نشان داد که رهایی از دام خطرناکی که سالهای سال است رسانههای ایرانی را درگیر این نگاه نابرابر و غیراخلاقی کرده است، کار پیچیده و سختی نیست. اگر تاریخ ۳۰ سال برخورد نامناسب رسانهها با مهاجرین را نادیده بگیریم، برنامه «خندوانه» دیشب، برنامه خارق العادهای نبود. همه چیز در یک استاندارد طبیعی انسانی و ماجرا دقیقا همین بود. مهاجرین افغانستانی و ایرانیهای معترض به این جو رسانهای، انتظار زیادی نداشتند و رعایت حداقلیات اخلاقی کار رسانهای، ماجرا را تمام میکرد و حالا رامبد جوان، پیشتازانه، در اول این صف ایستاده بود.
نفر اول دیشب، رامبد جوان
رامبد جوان و «خندوانه» حالا نقطه عطفی در تاریخ چندین و چند ساله حضور مهاجرین افغانستانی در ایران هستند. آنها تصویری از مهاجرین افغانستانی نشان دادند که به شدت واقعی و به شدت پنهان نگهداشته بود. رامبد جوان، نفر اول «خندوانه»، جو برنامه را به طرز شگفتآوری کاملا متعادل و در عین حال پرشور و دور از سیاست خنثیسازی نگه داشته بود؛ عارف جعفری؛ خواننده افغانستانی و گروه موسیقی «پاییز طلایی» تصویری جدید از فرهنگ و هنر مهاجرین افغانستانی به مردم نشان دادند و سرور رجایی، حرفهایی را به گوش افکار عمومی رساند که سالهای سال بود، آرزویش به دلها مانده بود.
ما به «خون شریکی» رسیدهایم در تلویزیون ایران
سرور رجایی، شاعر و نویسنده و روزنامهنگار افغانستانی میهمان اصلی برنامه بود. رجایی در بخشی از صحبتهایش اشاره قابلتوجهی به نگاه از بالا به پایین بخشی از جامعه ایران به مهاجرین داشت که با واکنش جالبتوجه رامبد جوان، به شدت تاثیرگذار از آب درآمد. اما بخش مهم و حیاتی سخنان رجایی، اشاره او به شهدای مشترک دو کشور بود. چیزی که شاید برای اولین بار در برنامههای پرببینده تلویزیونی به زبان میآمد. اینکه چیزی در حدود ۳۰۰۰ شهید افغانستانی در ۸ سال جنگ تحمیلی شهید شدهاند و از آن طرف خیلی از ایرانیها هم در جهاد افغانستان به کمک این ملت شتافتهاند و پابهپای مجاهدین افغانستانی شهید شدهاند و امروز ما در کنار هم مشترکات به چیزی به نام «خونشریکی» رسیدهایم.
رجایی در عین حال با زیرکی، اشارههای قبلتوجهی هم به فرهنگ غنی افغانستانی و همینطور حضور اقشار مختلفی تحصیلکرده و هنرمند و دکتر و مهندس و موسیقیدان و... در بین جامعه مهاجر داشت. تلاشی برای از بین بردن تصویر جعلی یککاسه کردن همه مهاجرین.
«جناب خان» و نگه داشتن حد تعادل نگاه مهربانانه و ترحمآمیز
و در این میان، یک غافلگیری ویژه همه چیز را کامل کرد، «جناب خان»، عروسک محبوب این روزهای «خندوانه» در برنامه حاضر شد و با ذکر خاطرهای از یک شهید ایرانی جنگ و گره زدن آن به افغانستانیها، فضای برنامه را به طرز قابلتوجهی تاثیرگذار کرد و این البته همه کار «جناب خان» نبود. نگه داشتن حد تعادل نگاه مهربانانه و ترحمآمیز، و همراهی تحسینبرانگیز و واقعی با مهاجرین افغانستانی در لابهلای حرفها و شعرها و خندههای او، یکی از جالبترین اتفاقات «خندوانه» بود.
تغییرات ادامه دارد و مسیر اصلاح آغاز شده است
چیزی در حدود چند هفته پیش پربینندهترین برنامه وقت صداوسیما؛ «ماه عسل» هم به مهاجرین افغانستانی اختصاص داشت و آنجا هم تصویری جدید از مهاجرین به مردم ایران ارائه شد. سریالی به نام «وطنم افغانستان» در حال ساخت است که مختص دانشجویان مهاجر افغانستانی است و به زودی روی آنتن میرود. فیلم «مزار شریف» که تصویری شریف و البته ناقص از افغانستانیها ارائه میدهد چند هفته دیگر اکران میشود؛ مستندهای تلویزیون درباره مهاجرین افغانستانی یکی یکی به روی آنتن میرود و تغییرات مثبت در خبرگزاریها و روزنامهها و مجلات، جایی که تغییرات از آنجا کلید خورد، همچنان ادامه دارد.
هر چند خاطرات تلخ پرداخت منحرفانه رسانههای ایرانی به مهاجرین افغانستانی، به اندازهای زیاد است که فراموش کردن آن به این سادگیها ممکن نیست. از سریال «چارخونه» تا همین فیلم پرفروش روی پرده؛ «گینس»، اما حالا با قاطعیت بیشتری میتوان گفت که مسیر اصلاح رسانهها و مطمئنا بهبود وضعیت مهاجرین افغانستانی، چند وقتی است که شروع شده است.
کاش رامبد جوان بداند...
ابتدای برنامه دیشب، با خواندن ترانهای از «عارف جعفری»؛ خواننده جوان افغانستانی آغاز شد، دوربین برنامه، به تناوب چهره مهاجرین افغانستانی را نشان میداد که به شدت خوشحال بودند و با این سرود طربانگیز همراهی میکردند، دوربین نمای نزدیک از صورت مهاجرینی که میگرفت که همه میدانیم چه روزگاری را در افغانستان یا ایران گذرانده بود، اما اینک، وقت سرور بود و برنامه کار خودش را تا همینجا در اخلاقیترین شکل ممکن انجام داده بود و کاش رامبد جوان بداند که فقط با صرف نمایش آن لحظات؛ چه اشکهای شوق و چه خندههای از ته دلی در خانههای ۳ میلیون مهاجر افغانستانی و ۷۵ میلیون عدالتخواه و برابریطلب ایرانی جاری و ساری شده بود و کاش بداند که نام او، دیگر برای مهاجرین افغانستانی، مساوی یک نام بلند است، فقط با همین برنامه ساده و ماچرا چهقدر ساده بود و ما چهقدر پیچیدهاش کردهایم و حالا کدام اهل رسانهای پاسخ میدهد عملکرد سابقش را و این جدایی را... و این تازه اول ماجراست.