محمدحسن آصفری، نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی از شهر اراک است. وی که از اعضای فعال کمیسیون امنیت ملی است، در روزهای سرنوشتساز و مهم این دوره مجلس که بهنوعی سرنوشت صنعت هستهای کشورمان در آن رقم خواهد خورد، مهمان سایت «نماینده» شد تا اکثر سؤالات مرتبط با مذاکرات را پاسخ دهد. وی علیرغم اینکه به تشکیل کمیسیون ویژه برای بررسی مذاکرات هستهای انتقاد داشت، ولی از همکاری کامل با این کمیسیون پس از تشکیل آن خبر داد. نماینده اراک انتخابات آینده مجلس را نیز سهقطبی میداند. آصفری معتقد است دولت آشکارا سعی دارد مجلس آینده را وکیل الدوله کند و میبایست جلوی این اتفاق گرفته شود.
مشروح گفتگوی سایت «نماینده» با محمدحسن آصفری، نماینده اراک و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را در ادامه بخوانید:
بعد از جلسه علنی هفته قبل ظریف و صالحی در مجلس، گفته بودید هنوز ابهامات برطرف نشده. در جلسات بعدی در کمیسیون امنیت ملی توضیحات بیشتر، شما و دیگر نمایندگان را قانع کرد؟
تقریباً از هفته گذشته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه تمام وقت خود را به بررسی قطعنامه و برجام اختصاص داده است. تاکنون چند جلسه داشتیم. یک جلسه با حضور آقای تخت روانچی و عراقچی در کمیسیون امنیت ملی برگزار شد. آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز برای پاسخگویی به شبهات مسائل فنی روز سهشنبه در کمیسیون حاضر شدند. همچنین در شبهاتی مانند بانک مرکزی، نفت و یا توان موشکی، مسئولین کشور دعوت میشوند و نظر تخصصی آنها در خصوص قطعنامه، توافق و تأثیر آن بر بنیه دفاعی کشور بررسی خواهد شد. بخشی از شبهات تا الآن پاسخدادهشده و بخشی از آن باقیمانده و موجب به وجود آمدن شبهات جدیدی شده است. در کل بهطور دقیق در حال بحث و بررسی این موضوع هستیم.
علیرغم تصویب تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس، اما هنوز اعضای آن انتخاب نشدند. مجلس فرصت کافی بررسی برجام را دارد؟
خود من جزء مخالفین ایجاد کمیسیون ویژه بودم، اما به هر حال نمایندگان مجلس تأیید کردند و به تبع آن باید این کمیسیون با نظر نمایندگان مجلس تشکیل شود. به لحاظ زمان نیز هنوز حدود دو ماه و نیم فرصت باقیمانده است. لذا کمیسیون ویژه از زمان کافی برخوردار هست.
اینکه اعضای کمیسیون ویژه هنوز انتخاب نشدند، ولی اعضای تیم هستهای در جلسات متعددی در کمیسیون امنیت ملی حاضر شده و متن برجام را توضیح دادند دوباره کاری نخواهد شد؟
کمیسیون امنیت ملی از دو سال قبل یکی از کارهای اصلیاش بررسی موضوع مذاکرات بوده و در جریان همه اتفاقات نیز هست. پس از شکلگیری کمیسیون ویژه بررسی برجام، قطعاً کمیسیون امنیت ملی همکاری لازم را خواهد داشت.
اینکه برخی میگویند اگر متن جمعبندی مذاکرات در شورای عالی امنیت ملی تأیید شود نیاز به تصویب مجلس نیست درست است؟
شورای عالی امنیت ملی وظیفه خود را جهت بررسی برجام دارد و تاکنون هم در حال بررسی بوده است. این توافق همان چیزی است که شورای عالی امنیت دنبال آن بوده. تیم مذاکرهکننده به نوعی زیر نظر شورای عالی امنیت ملی است و بهتبع این توافق از نظر این شورا تأییدشده است. لذا مجلس طبق مواد ۷۵ و ۱۲۵ قانون اساسی و طبق مادهواحدهای که تحت عنوان الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای تصویب شد وظیفه دارد این توافق را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
عدهای معتقدند مجلس یا باید کل توافق را بپذیرد، یا رد کند؛ برخی نیز مخالف این نظر هستند. مجلس چقدر می تواند در جزئیات بندهای توافق وارد شود؟
پرواضح است که باید وارد جزئیات شویم و تمام بندها مورد بررسی قرار بگیرد؛ اما در خصوص اینکه گفته شده است متن برجام و قطعنامه باید مورد تأیید و یا رد قرار گیرد، صحیح است؛ یعنی مجلس باید بپذیرد و یا رد کند. مقام معظم رهبری بعد از بیانیه لوزان فرمودند تیم مذاکرهکننده با افراد منتقد و صاحبنظران صحبت کنند و جلسه بگذارند اما این اتفاق نیفتاد و تنها با گروه خاصی صحبت کردند؛ حتی اگر در کمیسیون امینت حاضر میشدند و پیشنویسها مورد بحث و بررسی قرار میگرفت شاید شبهات کمتری ایجاد میشد. زمان تغییر جزئیات، آن موقع بود اما الآن اگر مجلس رد کند ایرادات به طرف مقابل گفته میشود و دوباره مذاکرات ادامه مییابد. ممکن است پذیرفته شود یا خیر.
به نظر شما قطعنامه اخیر شورای امنیت برای ما بار حقوقی خواهد داشت یا لازمالاجرا نیست؟
آقایان تیم مذاکرهکننده میگویند که مشکلی ایجاد نمیکند و بر این عقیده هستند که الزامآور نیست. این موضوعی است که باید بهطورجدی مورد بررسی قرار گیرد و بهویژه شورای عالی امنیت ملی نیز باید نظر خود را در مورد قطعنامه بدهد. البته ما معتقدیم مطئمنا این قطعنامه الزامآور است و امروز هم اگر تحریم هستیم به دلیل همین قطعنامههایی بوده است که ما به آن توجه نکردیم. اگر اکنون هم موردتوجه قرار نگیرد میتواند راه سوءاستفاده، فشار و بهانه را بهطرف مقابل بدهد.
بعد از اعلام نتیجه مذاکرات در ۲۳ تیرماه موجی از ایجاد ارتباطات اقتصادی و سیاسی ایجاد شده، ما قبلاً با بعضی از این دولتها به دلیل عملکرد نامناسبشان روابط دوستانهای نداشتهایم، در مقابل این موج، عکسالعمل دولت باید چه باشد؟
اولاً باید از این سفر دولتهای خارجی ذوقزده نشویم که آنها فکر کنند جمهوری اسلامی ایران منتظر ارتباط با این کشورها بوده است و ما هم فرش قرمز زیر پایشان پهن کنیم. ایران آمادگی توسعه روابط با همه کشورهای جهان به غیر از رژیم صهیونیستی و آمریکا را دارد. در مورد روابط نیز در وهله اول باید از کشورهایی که در زمان تحریم فشارشان را بر ما بیشتر نکردند استقبال کنیم. اینکه در همین ابتدای کار به سراغ کشورهایی از قبیل فرانسه برویم که به عنوان نمونه یک بار در ژنو بازی را بر هم زد، درست نیست. لذا باید یک اولویتبندی در روابط با کشورها داشته باشیم. اگر زمینه همکاریهای اقتصادی مهیا باشد اولویت باید با کشورهایی باشد که علیرغم تحریمها و فشارهای بینالمللی سعی کردند با ایران همکاری کنند.
دوم اینکه بعضی کشورها هنوز تکلیف خود را در مورد بعضی مسائل ما روشن نکردند. فرانسه در زمان نخستوزیری فابیوس ۳۰۰ بسته محموله خونهای آلوده را وارد کشور کرد، همین کار را با کشورهای دیگر هم انجام داد با این تفاوت که به آنها خسارت پرداخت کرد. باید آقای فابیوس قبل از سفر به ایران عذرخواهی کند و به خانوادههایی که با استفاده از خونهای آلوده دچار مشکل شدند غرامت پرداخت کند.
ما در اصول ارتباط با کشورهای دیگر اصل عزت و مصلحت را داریم. این موضوع با عزت ملت ایران متناسب نیست، چون در زمان ۸ سال دفاع مقدس فرانسویها توپهای ۵۷ میلیمتری و آلمانها مواد شیمیایی در اختیار عراق گذشتند، ولی اگر امروز قرار است با جمهوری اسلامی ایران رابطه برقرار کند باید بر اساس اصل عزت باشد.
سوم که از همه مهم تر است اینکه ما از این سفرها باید بهعنوان فرصت استفاده کنیم نه اینکه برای ما تهدید باشد. امروز آن اندازه که واردات اجناس خارجی باعث ضرر به تولیدکنندهها شده و اشتغال را تعطیل کرده است تحریم نتوانسته این تأثیر را داشته باشد. پس مبادلات اقتصادی با کشورهای دیگر باید در راستای اقتصاد مقاومتی که رهبری تأکید داشتند باشد. باید اولویت را انتقال تکنولوژی بدانیم تا اینکه از تولیدات آنها استفاده کنیم. ضمناً در مورد اجناسی که توان تولید آنها در داخل را داریم لزومی ندارد که اجازه سرمایهگذاری خارجیها را در ایران بدهیم.
گفته میشود علتی که باعث شده از سوی فرانسه غرامتی به ایران پرداخت نشود این است که ایران اقدامی در این رابطه انجام نداده است و حتی تا چند سال پیش موضوع تکذیب میشد. چرا ایران درخواست غرامت نکرده است؟
دستگاههای قضایی و سیاست خارجه آن زمان باید از طریق مجامع حقوق بشری شکایت میکردند. اگر آقایان مسئول در آن زمان کوتاهی کردند دلیل نمیشود که امروز موضوع را پیگیری نکنیم، امروز باید موضوع را بهطور جدی دنبال کنیم و اجازه ندهیم کشورها با مردم دنیا اینطور برخورد کنند.
مجلس برنامهای برای پیگیری این موضوع از وزارت بهداشت دارد؟
من بهعنوان یک نماینده طبق اصل ۸۸ قانون اساسی از وزیر بهداشت خواهم خواست که پاسخگوی این موضوع باشد.
فرمودید که برای ارتباط با کشورها باید اولویتبندی کرد. تحلیل دیگری نیز وجود دارد که میگوید در مقطعی کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی به ایران میآمدند، اما امروز کشورهای درجه یک اروپایی وارد ایران میشوند و شعار میدهند که ارتباط ما با دنیا بهتر میشود. آیا تحلیل شما مقابل این استدلال نیست؟
خیر، مثلاً میتوانیم با اتریش ارتباط داشته باشیم که چندین بار میزبان جلسات بوده است. من اعتقاد دارم اگر یک برنامه و نقشه راه خوبی داشته باشیم میتوانیم در این اولویتبندی کشورهایی که صاحب تکنولوژی هستند را در اولویت قرار دهیم. دلیلی ندارد که اگر با اروپا ارتباط داریم با آفریقا ارتباط نداشته باشیم، باید با تمام دنیا ارتباط داشته باشیم. میتوانیم با صادرات به کشورهای آفریقایی ارزآوری داشته باشیم.
* بابک زنجانیها همیشه هستند، متعلق به جریان اصولگرا یا اصلاحطلب نیستند، ابنالوقتاند. *
توصیه شما به دولت برای نوع واکنش به حاشیههای رفتوآمد این کشورها چیست؟
رأس دولت علاقهمند به توسعه کشور هستند، اما بعضی از کسانی که با عناوین مشاور و ردههای پایینتر هستند بدشان نمیآید از مذاکرات و توافق استفاده ابزاری و سیاسی کنند. توصیه من به دولت این است که حواسش باشد، بعضی از جریانات تند اصلاحطلب به دنبال انداختن پوست خربزه زیر پای دولت هستند و میخواهند از این توافق و مذاکرات برای آینده خود کلاهی بدوزند. به همین دلیل سعی میکنند بجای استفاده از توافق در بخش اقتصادی، آن را به سمت جنبههای سیاسی سوق دهند و این یک آسیب برای دولت است.
دولت باید متوجه باشد که هیچکس در ایران مخالف توافق نیست، معتقدم اگر کسی مخالف توافق است در مسیر صهیونیستها و دشمنان نظام قدم برمیدارد. اگر کسی به توافق انتقاد میکند به دو جهت است: اول به خاطر کمک به تیم مذاکرهکننده و کشور برای گرفتن امتیاز بیشتر است. دوم اینکه زمینه و فرصت چانه زدن بیشتر را برای تیم مذاکرهکننده مهیا کند. اگر کسی کاسب تحریم است باید دستگاههای مسئول با آن برخورد کند. البته کسانی مثل بابک زنجانیها همیشه هستند که متعلق به جریان اصولگرا یا اصلاحطلب نیستند، ابنالوقتاند و دنبال کسب پول بیشتر هستند.
در جمهوری اسلامی ایران، حداقل در مجلس نهم هیچکس حتی کسانی که انتقاد شدید به توافق دارند، اصلاً مخالف توافق نیستند؛ اما میگویند اگر قرار است توافق انجام بگیرد، چندین سال مقاومت ایران بهسادگی معامله نشود. در مقابل دُرّ گرانبهایی که در اختیار طرف مقابل قرار میدهیم جنس باارزشی را به دست بیاوریم.
اظهارنظرهای بعد از جمعبندی مذاکرات از عدم تأثیر تحریمها بر اقتصاد حکایت دارد. شما موافقید یا مخالف؟
تحریمها تمام مشکل اقتصادی کشور نیست، خود آقای روحانی هم بارها گفته است ۲۰ درصد مشکلات مربوط به تحریمها است و مابقی مربوط به مسائل مدیریتی و... است.
* ما امروز برای ۱۰۰۰ تومان محصولات کشاورزی، ۳۳۴۰ لیتر آب مصرف میکنیم. *
برخی از موارد این هشتاد درصد دلایل مشکلات را تشریح میکنید؟
اعتقاد دارم چه توافق بشود و چه نشود اگر دولت برنامهای را برای واردات بیرویه کالاهای قاچاق نداشته باشد هیچ تغییری در کشور صورت نمیگیرد. سالی ۲۴ میلیارد دلار کالا قاچاق میشود که بیش از ۷۵ درصد آن از مبادی رسمی کشور انجام میشود. سالی ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی معادل یکسوم بودجه کل کشور صورت میگیرد. سالیانه بیش از ۱۰ میلیون متر مکعب پارچه مشکی از کشورهای خارجی وارد کشور میکنیم. آیا واقعاً این توانایی در کشور نیست؟ تا زمانی که در انتخاب و انتصاب مسئولین نگاه وابستهسالاری بجای شایستهسالاری وجود دارد مطمئناً توافق هم صورت بگیرد کاری انجام نمیشود. ما امروز برای ۱۰۰۰ تومان محصولات کشاورزی، ۳۳۴۰ لیتر آب مصرف میکنیم. این یعنی یک تهدید! آلومینیوم در داخل کشور کیلویی ۶ تا ۸ هزار تومان تولید میکنیم، آن را به ترکها میدهیم، آنها شمش را تبدیل به ورق آلومینیوم میکنند و کیلویی ۲۵ هزار تومان به ما میفروشند. تولید شمش آلومینیوم ۱۰ نفر شغل و خوشه آلومینیوم ۵۰ نفر شغل ایجاد میکند، ضمن اینکه آلودگی هم ایجاد نمیکند. در بحث نفت، تولیدکنندگان داخلی با مشکل تأمین مواد اولیه مواجهاند، اما خارجیها بدون دغدغه مواد پتروشیمی ما را میبرند، آنوقت میگوییم چرا بیکاری داریم!
در واردات گنجاله انحصاراً یک نفر متولی است. هر وقت دوست داشت محموله را در بندر نگه میدارد تا در بازار کمیاب شود و چند برابر قیمت بفروشد. بعضی افراد با لابی که در دولت دارند، خودروهایی را وارد میکنند و بعد با توقف واردات آن خودرو قیمت بهشدت افزایش مییابد. جلوی بعضی از امضاهای طلایی باید گرفته شود.
* ما هر زمان از دولت خواستیم بودجهای برای انجام پروژهای اختصاص بدهد یا وزیری به مجلس آمد گفتند بگذارید توافق شود، همه مسائل کشور حل میشود. *
پس توصیه شما به رسانه این است که به مردم القا کنند که خیلی دل به آثار رفع احتمالی تحریمهای نبندند؟
این توافق یک آرامش روانی را در جامعه ایجاد کرد و نباید اجازه بدهیم این آرامش از دست برود. باید این امید را بنا به مصلحت مردم مدیریت کنیم. ما هر زمان از دولت خواستیم بودجهای برای انجام پروژههای نیمهکاره، اشتغالزایی و... اختصاص بدهد یا وزیری به مجلس آمد گفتند بگذارید توافق بشود، همه مسائل کشور حل میشود. حالا خود دولت میگوید زیاد امیدی به توافق نداشته باشید. بارها دولت گفته که اگر توافق شود مشکل اقتصاد، سرمایه، بیکاری، گرانی، تورم و ... حل میشود، سیل سرمایهگذار جاری میشود، ولی خود ما اعتقاد داریم اینطور نیست.
دولت تا دیروز وقت خود را برای این توافق گذاشته بود، امروز وقت این رسیده که نیمه کمتر باقیمانده از عمر خود را برای رفع موانع سر راه تولیدکننده و سرمایهگذار داخلی و مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتی بگذارد.
از اقتصاد مقاومتی بهعنوان شعار زیاد استفاده میشود؛ اما اینکه میگویند دولت بعد از رفع تحریمها باید توجه به اقتصاد مقاومتی را بیشتر کند یعنی چه؟
متأسفانه شعارهای مقام معظم رهبری تبدیل به بنر و سربرگ نامهها میشود و نمایندگان هم مانند من در نطقهای میان دستور میگوییم ولی اجرایی و عملیاتی نمیشود. برای بحث اقتصاد مقاومتی دولت و مجلس و آحاد مردم بایستی با هم وارد شوند.
چرا دولت اجازه میدهد بعضی از دستگاهها و شهرداریها واگنهای دستدوم چینی وارد کنند؟ درحالیکه کارکنان کارخانه واگن پارس که تولیدکننده واگن در خاورمیانه است، یا اخراج میشود یا بیکار هستند! علیرغم وجود کارخانههای خودروسازی مثل هپکو در کشورمان وزارت راه در دولت قبلی و فعلی مجوز واردات خودروهای راهسازی میدهند. الفبای ابتدایی اقتصاد مقاومتی است که از این توانمندی داخلی خودمان بیشتر بهره بگیریم.
* درحالیکه در تهران روستاهایی وجود دارد که آب شرب ندارد، وزارت نیرو ساختمانی دارد که هزینه نگهداری از آسانسورهای آن برابر بودجه یک سال یکی از شهرستانهای ماست. *
مجلس هم نقش خاصی دارد؟
نظر من این است که مجلس برای این موضوع بررسی کند و قوانینی که ـ بیش از ۱۷ هزار قانون از زمان مشروطه در کشور تصویب شده که ۴-۳ هزار قانون عملیاتی شده ـ قوانینی که مانع اقتصاد مقاومتی است را احصا کرده و درخواست حذف یا اصلاح آنها را داشته باشیم. دولت نیز تمام دستورالعملها، بخشنامهها، مصوبات هیئتوزیران در گذشته و حال را که مانع اقتصاد مقاومتی هستند شناسایی و اصلاح کند یا مصوبه جدیدی در کنار آنها داشته باشد.
گام بعدی این است که بجای برگزاری همایش و اجلاسیه و ... با هزینههای میلیونی، دادن کیک و ساندیس و لوح و... برنامههای اجرایی داشته باشد. هر وزارتخانهای ملزم باشد که برنامه خودش را برای اقتصاد مقاومتی ارائه کند. دولت پیشنهادها و لوایح خود را در اختیار مجلس قرار دهد و این نگاههای جزیرهای را برداریم.
من نماینده مجلس هستم، در منطقه من آب نیست و من نباید به جد دنبال صنعتی باشم که نیازمند آب بیشتر است! لازم نیست که هر استان ما در هر زمینهای اول باشد. اگر نقشه مهندسی کشور که تهیه شده اجرایی شود مشخص میشود که پتانسیلهای سرمایهگذاری در هر منطقه چیست.
درحالیکه در تهران روستاهایی وجود دارد که آب شرب ندارد، وزارت نیرو ساختمانی دارد که هزینه نگهداری از آسانسورهای آن برابر بودجه یک سال یکی از شهرستانهای ماست. وقتی آب نداریم عریض و طویل کردن ساختمانها و اضافه کردن املاک و تغییر مبلمان باعث میشود که مردم بگویند ما دُم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس را بپذیریم؟ در منطقه ولنجک ـ خوش آب و هواترین منطقه تهران ـ زمین دارد، این زمین تا چه زمانی باید بدون استفاده بماند!؟ باید پرسید چرا زمین را نمیفروشید و با پول آن پروژه سدهای نیمهکاره را به اتمام برسانید؟
یک موضوع دیگر در اقتصاد مقاومتی، خصوصیسازی است که در اصل ۴۴ آمده اما متأسفانه خصوصیسازی به یک مسئله برای سوءاستفاده تبدیل شده است. دولت مشخص کند کارخانههایی را که به بخش خصوصی واگذار کرده چه تعداد از اینها پول دولت را ندادهاند و چرا؟ دیروز کارخانه را مثلاً ۲۰ میلیارد تومان خریداری کرده، امروز فقط زمین کارخانه ۱۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد، ولی هنوز سه قسط از ۴ قسطِ ۲۰ میلیارد را نداده است! یک مثال ساده اینکه اگر زمین این کارخانههایی که تعطیل شده را در اختیار کشاورز بگذارند، دیم جو و گندمی که به دست میآید حقوق کارگرانش را میتواند بدهد. بعضیها از فرصت تحریمها و کمبود منابع سوءاستفاده کردند.
دولت باید تقسیمبندی داشته باشد، صنایعی که واقعاً با چالش واقعی مواجهاند را کمک کند، اما با بخشی که به دنبال سوءاستفاده هستند به جد برخورد کند. اعتقاد دارم باید امنیت برای سرمایهگذار تأمین شود، یعنی بداند که برای تولیداتش مشتری هست، برای بازپرداخت تسهیلات به مشکل برنمیخورد. اگر این مسائل انجام بگیرد بسیاری از مشکلات حل میشود.
در سال آخر مجلس شاهد تغییر در هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی بودیم، معنای این تغییرها چیست؟
معتقدم انتخابات افراد در مجلس چندان جنبه سیاسی ندارد، تغییرات در کمیسیونها و یا هیئترئیسه صرفاً از بعد سیاسی نیست، بهخصوص در کمیسیونها که بیشتر انتصابات با لابیگری صورت میگیرد و لابی جایگزین موارد دیگر شده است. دلیل سخنگو نشدن آقای نقوی حسینی هم لابیگری بود.
* دولت نه بهصورت چراغ خاموش، بلکه آشکارا در حال فعالیت است و تلاش میکند مجلس را با خود همسو کند. *
پایان امسال انتخابات مجلس است. در استان مرکزی وضعیت سیاسی و تحرکات جریانها را چطور ارزیابی میکنید؟
در بحث انتخابات، از جریان و جناحهای استان مرکزی بیشتر جریان اصلاحات فعالیت خود را شروع کرده است و برای معرفی کاندیدا در استان مرکزی در حال لابیگری و رایزنی با گزینههای مختلف است اما جناح اصولگرا هنوز کار خاصی را شروع نکرده است. آنچه به نظر میرسد این است که انتخابات امسال سهقطبی خواهد بود. یک قطب اصلاحات، قطبی دیگر اصولگرا و طیفی هم منسوب به آقای احمدینژاد در انتخابات امسال حضور خواهد داشت که تاکنون جلساتی را نیز برگزار کرده و بعضی از نمایندگان ادوار نیز در این طیف جای گرفتهاند.
جریان همگرایی در تهران شروع شده است و رایزنیهایی نیز صورت گرفته تا جریان اصولگرایی را در استان به انسجام و وحدت برسانیم. ما هم به دنبال این موضوع هستیم تا بتوان تمام جریانهای اصولگرا به همگرایی برسند و از اینکه هر طیف به سمتی برود جلوگیری شود.
مجلس آینده بسیار مهم است. ما معتقدیم امروز یک جریان سیاسی سعی بر این دارد که مجلس را وکیل الدوله کند و میبایست جلوی این اتفاق گرفته شود. زمانی کشور میتواند موفق شود که مجلس مستقل باشد و نماینده خود را وکیل ملت بداند. در این خصوص دولت نه بهصورت چراغ خاموش، بلکه آشکارا در حال فعالیت است و تلاش میکند تا مجلس را با خود همسو کند. بهطور قطع هر جریانی که روی کار باشد اگر مجلس با دولت همسو شود برای کشور خطرآفرین خواهد بود. مجلس باید مستقل باشد چراکه افراد نماینده مردم هستند و باید دغدغههای مردم را مدنظر قرار دهند. اگر مجلس پرسشگر نباشد ممکن است برای کشور مشکلاتی ایجاد کند. مجلسی زنده است که پرسشگر و سؤالکننده باشد و در کنار آن باید شناخت کافی نیز از دولت داشته باشد. به قول مقام معظم رهبری باید ریلهایی که میگذارد در توانایی عبور واگنهای دولت باشد. حامیان دولت فعلی و اصلاحات بهطور قطع با هم هماهنگ هستند و هرکس که نظری مخالف آن دارد سند ارائه کند.