به گزارش «نماینده» علیاکبر صالحی" رئیس سازمان انرژی اتمی در پاسخ به سوالی درباره مفهوم "دبه" که وی اخیرا آن را به فرهنگ لغات دیپلماتیک وارد کرده است، گفت: من از کلمه "دبه" منظور خاصی نداشتم، چرا که این واژه یک اصطلاح مرسوم است که در جامعه ما مورد استفاده قرار میگیرد؛ وقتی کسی به اصطلاح زیر قولش بزند و یا به تعهدش پایدار نباشد میگوییم "دبه درآورده است"، من هم در یکی از سخنرانیهایی که در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه آزاد اسلامی داشتم مسئله دبه" را مطرح کردیم که ظاهرا به یک جریان تبدیل شد.
وی در ادامه افزود: ما در لوزان تفاهمی با آمریکاییها درباره محورهای اساسی فناوری هستهای مثل نطنز، فردو و اراک داشتیم، بعد از این تفاهم، آمریکاییها پس از مدتی ظاهرا احساس کردند که شاید برخی از مسائل مورد غفلتشان قرار گرفته است و گفتند که باید فلان موضوع و بخش تغییر کند، در مقابل ما به آنها گفتیم که "این چه بازی است که درمیآورید؟ ما تصور میکردیم وقتی شما قولی میدهید برقولتان وفادارید با اینحال معلوم میشود اینکه درمورد شما میگویند که شما بدعهد هستید، درست است" و این ماجرا تا مذاکرات وین طول کشید.
صالحی اضافه کرد: ما در لوزان پیکرهای را تراشیدم که آنها سعی کردند که در وین این پیکره را نحیفتر کنند که خوشبختانه موفق نشدند، چرا که در طول مذاکرات وین ما به صورت بسیار هوشمندانه در برخی نقاط که طرف مقابل بر آنها حساسیت داشت، نگرانیها را رفع کردیم و لذا نسبت به لوزان وضعیت برای ما بهتر شد.
ریس سازمان انرژی اتمی ادامه داد: البته این موفقیت به یُمن ماه مبارک رمضان و خصوصا لیالی قدر و البته دعای مردم بود، من واقعا این برکت و لطف الهی را در ۳۰ ساعت آخر مذاکره دیدم به این معنی که در ۳۰ ساعت قبل از اتمام مذاکرات وین، بسیاری از مسائل "قفل" شده بود ولی در ۳۰ ساعت نهایی، گویی که سد آب بشکند یکدفعه آب سیلآسایی جاری و باعث شد ما چیزهای را که میخواستیم بدست آوردیم.
صالحی در پاسخ به این سوال که آیا شما با ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا همکلاس بوده اید، گفت: نه، مونیز همکلاسی من نبود ولی ما در یک دانشگاه مشغول تحصیل بودیم. من وقتی سال ۱۹۷۲ یعنی ۴۳ سال پیش که در MIT دانشجوی دکترا شدم، آقای مونیز عضو هیئت علمی جوان MIT و استاد این دانشگاه بود. وی ۵ سال از من بزرگتر است که البته از من جوانتر نشان میدهد این هم به دلیل فشار کاری است که ما داریم. من و آقای مونیز به دلیل اینکه در یک دانشگاه بودیم، دوستان مشترک بسیاری داریم یعنی همکاران کنونی مونیز در مسایل علمی، استاد راهنما و همکلاسی های من هستند که در دانشگاه تحصیل میکردند.