نماینده؛ اسماعیل کوثری/ جمعبندی مذاکرات نفسگیر هستهای در حالی به ایستگاه آخر رسید که در داخل و خارج از کشور، زمزمههایی مبنی بر بازنگری در گفتمان مقاومت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است. برخی جریانات به بهانه جمعبندی مذاکرات هستهای اینگونه تبلیغ میکنند که ادامه راه، تنها با تعامل همه جانبه امکانپذیر است؛ تعاملی که معنای واقعی آن سازش است! سؤالی که در اینجا ممکن است پیش آید این است که به چه دلیل واژه «تعامل» در روزهای اخیر با «سازش» برابر شده است؟ برای پاسخ به این سؤال باید کلیدواژههای خاصی که این روزها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، مورد بازنگری قرار گیرند.
یکی از این کلید واژهها، دست کشیدن از فرهنگ مقاومت و یا نقد موذیانه آن است که از قضا ارتباطی هم به مذاکرات هستهای ندارد. مقاومت،
از واژهای مقدس است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور بسیار به کار گرفته شده است و پس از پایان جنگ تحمیلی، معنای گستردهتری را در خود جای داد. در جنگ تحمیلی مقاومت، رنگ و بوی نظامی داشت اما پس از دوران جنگ این واژه به معنای رویارویی در عرصههای گوناگون و به روایت گویاتر، شامل جنگ نرم و جنگ سخت گردید. یکی از شاخصههای جنگ نرم، استفاده قوی و برنامهریزی شده از ابزار رسانه است. جنگ تحمیلی دیروز جای خود را امروز به جنگ اندیشهها و تقابل دنیای استکبار با جبهه مقاومت از طریق رسانهها داده است. یکی از مشخصترین کارکردهای رسانه، تاثیرگذاری بر افکار عمومی برای تغییر نگرش مخاطبین در جهت اهداف و آرمانهای خاص است. آنچه که این روزها در صحنه جنگ نرم شاهدیم، سیگنال استکبار به رسانه های فارسی زبان خارجی و اذناب آنان در داخل برای تغییر گفتمان پذیرفته شده مقاومت در کشور است. سعی بر این است اینگونه القاء شود که جمهوری اسلامی ایران، پس از ۳۷ سال مقاومت، بالاخره مجبور شد به پای میز مذاکره بیاید و از موضع مقاومت خود دست بردارد. تابوشکنی از مذاکره با استکبار و تبلیغ غیرمستقیم سازش، بدون عنوان نمودن براهین نظام، مغلطه خطرناکی است که برخی به آن علاقه وافری دارند.
رهبر معظم انقلاب در خطبه نماز عید فطر، «مصلحت» را علت برخی مذاکرات عنوان نمودند و تاکید کردند آمدن قدرتها به پای میز مذاکره نتیجه اقتدار ملت بزرگ ایران بوده است و نه کوتاه آمدن از حرف حق و دست کشیدن از مقاومت. روشن است که اثبات این موضوع، بینیاز از دلایل پیچیده است و نیم نگاهی به اظهارات رئیس جمهور آمریکا در مورد عدم کارایی تحریمها و نیاز به گفتگو با ایران کافی است تا پوچ بودن این تبلیغات وسیع رسانهای معلوم شود.
در قاموس فکری و سیاسی امام خمینی(ره) سازش، کوتاه آمدن و عقبنشینی عین ذلت است و ملتی که در مقابل استکبار کوتاه بیاید ملتی مرده است. تعامل در سیاست خارجی زمانی معنای واقعی خود را پیدا میکند که خوی استکباری و خودپسندی در طرف مقابل وجود نداشته باشد و منافع، به مساوات تقسیم شوند. در نتیجه، سازش در مقابل استکبار به معنای تعامل و تئوریزه کردن سازش در مقابل زورگویان خیانت است. رفتار تحمیلی، ادبیات خشن و زورگویانه، اقدامات غیرمنطقی پس از به سرانجام رسیدن توافقات از مصادیق استکبار است که هیچ انسان آزادهای زیر بار آن نمیرود و تبلیغ برای خوراندن این سمّ مهلک به جامعه جز در چارچوب اهداف خاصّ استکباری نمیگنجد. برخی برای نظریه پردازی «تفکر سازش و تسلیم» در برابر زورگویان شبانه روز تلاش میکنند تا ایران را متهم به جنگطلبی کنند، اما اگر اسلاف آنان راه به جایی بردند، اینان نیز توفیق مییابند. نتیجه سازشپذیری، در برخی سیاستمداران اوایل انقلاب چیزی جز جریتر شدن استکبار و به راه انداختن جنگ تحمیلی به امید برخی از سازشکاران داخلی نبود.
استقلال بینالمللی در زمان جنگ و پس از آن، نتیجه مقاومت بود، استقلال در صنایع نظامی و بسیاری از صنایع حیاتی دیگر ثمره مقاومت است، استقلال و پیشرفت در علوم بنیادین و فناوریهای نوین میوه مقاومت است و اساساً موج پیشرفتها و اقتدار نظام در عرصه جهانی و منطقهای از برکات مقاومت است. کشورهایی که دست از مقاومت کشیده و به جرگه عوامل استکبار پیوستهاند، هر چند در برخی عرصهها پیشرفتهایی داشتهاند اما هیچگاه طعم استقلال واقعی را نچشیده و در تصمیمات راهبردی دچار اشتباهات فاحش شدهاند.
جمهوری اسلامی ایران به مدد مقاومت خود توانست در مذاکرات اخیر هستهای، قدرتها را وادار به پذیرش خواستههای خود کند و پیروزی این الگو، عزم ملت و مسئولین را برای پیمودن گامهای بعدی راسختر کرده است. قطع حمایت از گروههای مقاومت در منطقه و جهان به خصوص مقاومت لبنان و فلسطین، خواب آشفتهای است که تعبیر نخواهد شد وبه قول «آقا» : «چه این متن تصویب بشود و چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید: از ملّت مظلوم فلسطین، از ملّت مظلوم یمن، از ملّت و دولت سوریه، از ملّت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ [اینها] همواره مورد حمایت ما خواهند بود.» بنابر این شواهد، جای هیچ شک و شبههای باقی نمیماند که طرفداران و تبلیغکنندگان اندیشه سازش و «اسلام به اصطلاح رحمانی»، یا عناصری خود فروخته و قلم به مزد هستند و یا در خوشبینانهترین حالت افرادی فریبخورده و سادهلوحند زیرا هرگاه در برابر زورگویان جهانی و استکبار با قدرت داخلی و استعدادهای ملی ایستادیم و از ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی دفاع کردیم دشمن وادار به عقب نشینی گردید. بنابراین، در برابر زورگویی مستکبرین چنانچه با قوت در مسیر مقاومت گام برداریم، قطعاً امتیازات بیشتری نیز در آینده تحصیل خواهد شد. مقاومت، تنها راه پیروزی بر مشکلات و عبور از قلههای مرتفع و نفسگیر است و هیچ راه دیگری جز مقاومت برای کشور ما و هر کشور آزاده دیگر متصور نیست. کمترین هزینه سازشکاری، شراکت در گناه خونریزی ظالمان و بیشترین آن، به غارت رفتن سرمایههای مادی و معنوی کشوری است که خون پاکترین جوانان این مرز و بوم برای حفظ ارزشها به پای آن ریخته شده است. جمعبندی مذاکرات هستهای باید ما را به این نتیجه محتوم برساند که ایمان، ایستادگی و آشتیناپذیری با دشمن رمز پیروزی رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود و امروز هم در تمام میادین، همین کلیدواژههای پرمعنا باید رمز پیروزی ما باشد.