به گزارش نماینده به نقل از تاریخ انقلاب، در شرايطی که ایران درگیر جنگ با عراق بود و در بحراني تسليحاتي به سر میبرد، هفت مأمور امنيتي و سياسي غربي از جمله چند آمريكايي طي هفت حادثه بين مارس ۱۹۸۴(۱۳۶۲) تا ژوئن ۱۹۸۵(۱۳۶۴) در بيروت به گروگان گرفته شدند. يكي از ربودهشدگان «ويليام باكلي» رئيس سازمان در بيروت بود.
تلاشهاي سيا براي يافتن باكلي كه اطلاعات بسيار ارزشمند و محرمانهاي از فعاليتهاي سازمان CAI داشت، بينتيجه ماند. با این شكست، سازمان CIA دستبهدامن موساد، سازمان جاسوسي اسرائيل شد؛ اما موساد هم نتوانست در این راستا کاری از پیش ببرد.
******
در خردادماه ۱۳۶۴ نیز دو لبناني، هواپيماي شركت TWA را با ۱۴۵ مسافر و ۸ خدمه در مسير آتن-رم ربوده و خلبان را مجبور كردند تا در فرودگاه بيروت بر زمين بنشيند. در اين جريان پس از شكست سوريه در حل بحران، ایران وارد عمل شده و هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي به سوريه و لبنان رفته و براي حل این مشكل گامهای اساسی برداشت. همین امر سبب شد تا آمریکاییها به این نتیجه برسند که برای رهایی گروگانهایشان میتوانند روی ایران حساب ویژه باز کنند. اما این فکر با پیشآمدن مسئله مک فارلین و رسوایی آمریکاییها به مرحله اجرا درنیامد و ناکام ماند. هاشمی نیز نتوانست از این طریق سلاحهای مورد نیاز جنگ را تامین کند.
چند سال از این ماجرا گذشت. جنگ تمام شد. ایران به ایستگاه سازندگی رسید. این بار هاشمی رفسنجانی در راستای شعارهای خود مبنی بر سازندگی و آبادانی نیازمند پولهای هنگفتی بود که بخشی از آن را میتوانست از محل غرامت جنگ عراق علیه ایران کسب کند. در این راه آمریکا مانع جدی بود. از سوی دیگر، با انتشار فیلم به دارآویختن یکی از گروگانها، بوشِ پدر مجبور شد بار دیگر برای آرامکردن اوضاع سیاسی کشورش و نیز کسب وجهه، دستبهدامن ایران شود. او برای اینکار «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل سازمان ملل متحد را واسطه کرد. وی نیز مشاور خود «جیانی پیکو» را به ایران فرستاد تا به صورت محرمانه و پنهانی با رفسنجانی دیدار کند. پیکو ابتدا با «محمدجواد ظریف» دیدار کرد و سپس بههمراه ظریف نزد هاشمی رفسنجانی رفت. پیکو در این جلسه از سوی آمریکاییها به هاشمی وعده داد در صورت همکاری ایران، این همکاری بیاجر و مزد نخواهد ماند. هاشمی نیز با پذیرش این درخواست، گفت آمریکا باید در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارتها، بیطرفانه عمل کند.
بدینترتیب ایران علیرغم مخالفت حزبالله لبنان، بالأخره توانست طی کمتر از سهماه گروگانها را یکبهیک از اسارت برهاند. اینبار نوبت تحقّق وعدههای آمریکا بود، اما با گذشت زمان هیچ نشانهای مبنی بر آن دیده نشد؛ تا جایی که هاشمی از طریق دبیر کل سازمان ملل این گلایه با طرفهای آمریکایی مطرح کرد. این در حالی بود که هاشمی از دریافت مزد صرف نظر کرده و تنها به یک پیام تشکر نیز اکتفا کرده بود؛ اما آمریکاییها حتی حاضر به این کار هم نشدند. آمریکا با بهانه عدم رعایت حقوق بشر در ایران و همچنین فتوای امام مبنی بر ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط را بسیار سخت دانسته و مدعی شد که تهران عملاً به وعدههایی که برای حسن نیت داده بود، عمل نکرده است. این خیانت آمریکاییها آن همه بود که «برنت اسکوکرافت» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در کتابی با عنوان «دنیای دگرگون شده» که با همکاری «جورج اچ دبلیو بوش» نوشته شده است، مینویسد: «زمانی که رفسنجانی در پایان سال ۱۹۹۱ شخصا آزادی گروگانها را تسهیل کرد، دولت بوش هیچ کاری نکرد!»
هاشمی رفسنجانی چندسال پس از این تجربه تلخ، در اواخر سال ۱۳۷۸ طی گفتوگویی که در کتابی تحت عنوان «حقیقت و مصلحتها» منتشر شد، از این موضوع چنین یاد میکند:
«در مورد گروگانهای آمریکایی در لبنان «تورگوت اوزال» از ترکیه، دبیرکل سازمان ملل متحد آقای خاویر پرز دکوئیار و نخستوزیر ژاپن با ما صحبت کردند که شما از نفوذ خودتان در لبنان استفاده کنید و مشکل گروگانهای آمریکا را حل کنید، وعده هم دادند که اگر این کار انجام شود آمریکا اقدامات بزرگی به نفع ایران خواهد کرد. ما خیلی زحمت کشیدیم تا توانستیم گروگانگیرها را قانع و این مسئله را حل کنیم. این کار آسانی نبود پیداکردن گروگانگیرها و یافتن راهی برای مذاکره با آنان طولانی و سخت بود، حزبالله لبنان در این راه به ما کمک کرد. ولی به محض اینکه قضیه تمام شد، آمریکا به جای اینکه به آن وعدههایی که داده بود عمل کند، طلبکار هم شد.» (حقیقتها و مصلحتها؛ گفتوگو با هاشمی رفسنجانی، نشر نی، ۱۳۷۸، ص۶۱)
نظر شما