شناسهٔ خبر: 91802 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

بیانیه سوئیس؛ نقدهای «نقد» و دفاعیات «نسیه»

مذاکرات/2 پندار خوشبینی نسبت به طرف مقابل نهایت ساده‎لوحی و بی‎توجهی به واقعیات موجود و کارنامه سیاه طرف مقابل و به‎ویژه شیطان بزرگ است که متأسفانه گویا نقش «کدخدامنشی» او در این ماجرا از جانب دولت‎مردان خود ما نیز به رسمیت شناخته شده است!

نماینده؛ سیده آزاده امامی/ یک ماه از انتشار بیانیه سوئیس (لوزان) می‎گذرد و علی‎رغم مطالبه جدی مردم و نخبگان و جمع زیادی از مسئولان، هنوز خبری از مفاد گزاره‎برگ (فکت شیت) ایرانی بیانیه نیست و هم‎چنان مسئولان دولتی و اعضای تیم مذاکره با بیان اظهاراتی مبهم و بعضاً متناقض از انتشار رسمی این گزارش طفره رفته و بر ابهام فضای موجود می‎افزایند.

این‎که آیا مطالبه‎کنندگان انتشار گزاره‎برگ دچار "ضعف حافظه" شده‎اند، یا افرادی که هم‎چنان متنی را که وزیر خارجه در برنامه زنده تلویزیونی گزاره‎برگ (فکت شیت) بودنِ آن را صریحاً و رسماً تکذیب کرد، گزاره‎برگ ایرانی بیانیه می‎دانند، می‎تواند موضوع جستار مستقلی باشد، اما نقداً این سؤال جای طرح دارد که اگر متن منتشر شده توسط خبرگزاری‎ها همان گزاره‎برگ ایرانی بیانیه بوده، چرا پس از تنها چند ساعت از سایت رسمی وزارت خارجه حذف می‎شود و در همان روزهای ابتدائی تفاهم وعده انتشار رسمی گزاره‎برگ ایرانی از جانب اعضای تیم مذاکره به کرّات مطرح می‎شود، و البته چندی بعد و در چرخشی آشکار آقایان از اساس منکر وجود متنی به عنوان گزاره‎برگ ایرانی بیانیه می‎شوند با این توجیه که چون توافقی صورت نگرفته انتشار گزاره‎برگ آن هم محلی از اعراب ندارد؟!

اما صرف‎نظر از این موضوع، امتناع دولت از انتشار این متن رسمی- و هم‎چنین امتناع از انتشار متن توافق ژنو- میتواند با نگاهی اجمالی به تحلیل‎های مطرح شده در خصوص محتوای بیانیه مذکور و چند و چون داده‎ها و ستانده‎های آن توجیه‎پذیر باشد؛ پس از آن‎که بعد از یک سال و اندی تک‎صدایی مطلق و یک‎سویه دولت در خصوص مذاکرات هسته‎ای- از توافق ژنو به این سو- و تن ندادن مذاکره‎کنندگان و دولتی‎ها به مواجهه مستقیم با منتقدان و روی آوردن به فضای توهین و اتهام به عوض پاسخگویی به نقدهای جدی ایشان، مطالبه ارائه جزئیات توافقی که مدخلیتی اساسی در سرنوشت و آینده ملت و نظام دارد به یک مطالبه جدی و فراگیر در میان اقشار مختلف مردم و نخبگان تبدیل شد، و از سویی رهبر معظم انقلاب نیز صریحاً دولت و مذاکره‎کنندگان را به درمیانگذاشتن جزئیات مذاکرات و تفاهم‎های صورت‎گرفته با مردم و به‎ویژه نخبگان توصیه فرمودند و اساساً این امر را مصداق حقیقی «همدلی» عنوان‎شده در شعار سال برشمردند، برخی اعضای تیم مذاکره ناگزیر در محافل عمومی و دانشگاهی حضور یافته و از نزدیک با سؤال‎ها و نقدهای منتقدان مواجه شدند، رسانه ملی نیز پس از بیش از یک‎سال انعکاس انحصاری روایت دولتی از محتوای مذاکرات، سرانجام فرصت محدودی را در اختیار منتقدان قرار داد، اما چیزی که بیش از همه در این هماوردی‎های رویاروی دو دیدگاه مدافع و منتقد به دیده آمد، مشت تقریباً تهی مدافعان در برابر کفه سنگین نقدهای مستدل و منطقی منتقدان بود. امری که به خوبی گویای دلیل اعراض دولت و مذاکره‎کنندگان از مواجهه مستقیم با منتقدان در برابر افکار عمومی و نیز امتناع آن‎ها از انتشار جزئیات مذاکرات می‎باشد!

در شرایطی که همه نقدهای منتقدان معطوف به بندبند و سطرسطر متن «بیانیه مشترک»- و نه حتی قرائت آمریکائی از آن و گزاره‎برگ (فکتشیت) وزارت خارجه آمریکا که خود داستانی مضاعف دارد- می‎باشد، دفاعیات و توجیهات آقایان همه معطوف به آن چیزیست که «امید» دارند در سند نهایی محقق شود. نگاهی اجمالی به مواضع مدافعان و اعضای تیم مذاکره محک خوبی بر این ادعاست اگر به فراوانی عبارت‎هایی نظیر «احساس ما این است که اینگونه می‎شود»، «ما امیدواریم این اتفاق بیافتد»، «ما تصور می‎کنیم این‎گونه خواهد شد»، «ما معتقدیم این موارد عملی بشود»، و... در ادبیات آقایان توجه داشته باشیم. درواقع دفاعیاتی مبتنی بر «اوهام» و «آرزوها» و آن‎چه می‎پندارند تحقق «خواهد یافت»، در برابر نقدهایی مطرح می‎شود که دقیق، مستدل، منطقی و ناظر به «اسناد بالفعل موجود» است!

به عبارتی ضعف‌‎های اساسی دفاعیات حامیان بیانیه مذکور- و البته روند کلی مذاکرات- را می‎توان ذیل دو عنوان اصلی دسته‎بندی کرد؛ نخست حواله تحقق همه مطالبات و حقوق مسلم ملت ایران به آن‎چه قرار است در آینده تحت عنوان «توافق نهایی» مدون شود. این در حالی است که همه تعهدات و محدودیت‎های جمهوری اسلامی به صورت کاملاً شفاف، جزئی و دقیق ضمن همین تفاهم حاصل شده مشخص و معلوم است. بدتر از آن این‎که طبق تصریح مذاکره‎کنندگان، قرار است بیانیه مذکور به‎مثابه «چارچوب»ی برای توافق احتمالی نهایی لحاظ شده و امتیازات و تعهدات طرفین در همین محدوده تعیین شوند، این به معنای آن است که مفاد توافق نهایی قدرت مانور چندانی خارج از حد و حدود تعیینشده در بیانیه سوئیس ندارد، که نگاهی حتی اجمالی به نقدهای منتقدان و اشکالات و نواقصی که طی همین مدت کوتاه توسط کارشناسان و صاحب‎نظران به کرّات بیان شده است، به اندازه کافی بیانگر عدم توازن داده‎ها و ستانده‎های توافق و خطرات و خسارت‎های جبران‎ناشدنی‎ای که خدای ناکرده در صورت نهایی شدن این موارد متوجه نظام اسلامی خواهد شد، می‎باشد!

دیگر آن‎که متأسفانه به نظر می‎رسد پیش‎فرض مذاکره‎کنندگان محترم در تدوین این بیانیه- و به عبارتی در همه فرآیند مذاکرات- مبتنی بر «اعتماد» و «خوش‎بینی» به طرف‎های مقابل در انجام تعهداتش بوده و این پندار که مناسبات نظام بین‎الملل مناسباتی عادلانه و منصفانه است و طرف‎های مقابل ما در این عرصه بازیگرانی سر به راه و قانونمدارند که جز بر مبنای حق و قانون و مدارک معتبر قضاوتی نمی‎کنند و تصمیمی نمی‎گیرند! حال آن‎که چنین پنداری نهایت ساده‎لوحی و بی‎توجهی به واقعیات موجود و کارنامه سیاه طرف مقابل و به‎ویژه شیطان بزرگ است که متأسفانه گویا نقش «کدخدامنشی» او در این ماجرا از جانب دولت‎مردان خود ما نیز به رسمیت شناخته شده است!

مشروط کردن اجرای معدود تعهدات طرف مقابل به اعلام رضایت آن‎ها از انجام تعهدات سنگین و بعضاً غیرقابل بازگشت جمهوری اسلامی، مصداق بارز این اعتماد است که به وضوح عملی شدن وعده‎های نسیه و کم‎بهای طرف مقابل را هم با تردیدهای جدی مواجه ساخته است. درواقع نظر به سابقه طرف مقابل در سال‎هایی که پرونده هسته‎ای تبدیل به چالشی برای نظام اسلامی شده است، این واقعیت را محرز کرده است که مسائل فنی هسته‎ای تنها به‎مثابه بهانه و ابزاری در دست طرف مقابل است که تحقق اهدافی دیگر را از آن چشم می‎دارند، از این‎رو منوط کردن عملی شدن تعهدات آن‎ها- که درواقع هدف اصلی مذاکرات بوده و نظام اسلامی هم اگر تعهد و محدودیتی را پذیرفته صرفاً به سبب تحقق آن‎ها بوده است- به مسائل فنی و اعلام رضایت آژانس از رعایت آن‎ها، تنها به معنای باز گذاشتن دست طرف مقابل برای بهانه‎جوئی‎های بیشتر و بیشتر و طرح ادعاهای ناموجه و بی‎اساس مشابه خواهد بود. ضمن آن‎که این روند فرسایشی نتیجه‎ای جز از حیّز انتفاع ساقط کردن دستاوردهای بی‎بدیل دانشمندان ملت، در بر نخواهد داشت.

از این‎رو ضروری است در شرایطی که کار نگارش متن نهایی توافق آغاز شده است، مردان مذاکره‎کننده ما توجه و عنایت بیشتری به نقدهای طرح شده داشته باشند و با لحاظ همه دغدغه‎ها و نگرانی‎های عنوان شده این فرآیند را به پیش ببرند و در تداوم مسیری که پیش از این در پیش گرفته بودند بازنگری جدی‎ای صورت دهند، در غیر این صورت بر فرض محال که بتوانند در کوتاه‎مدت بهره‎های اندکی را از توافق معیوب حاصل شده ببرند، اما یقیناً در پیشگاه فرزندان فردای این سرزمین و مهم‎تر از آن محکمه عدل الهی و ارواح شهدا و بزرگانی که این نظام به برکت جان‎فشانی و زحمات ایشان پا گرفته است حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

نظر شما