به گزارش نماینده به نقل از پایگاه خبری المنار، با گذشت چهار سال از آغاز بحران سوریه و پیروزیهای میدانی ارتش آن، آمریکا و غرب با اشاره به اینکه خالی کردن صحنه بهنفع تروریستها اشتباه است، از درخواست خود مبنی بر لزوم کناره گیری بشار اسد رئیس جمهور سوریه منصرف شدند.
«کوفی عنان» فرستاده سازمان ملل به سوریه در اوایل سال 2012 در آستانه اجرای طرح توقف درگیری در سوریه نسبت به دو موضوع هشدار داد:
اول: تلاش برخی کشورها برای تغییر نظام سوریه
دوم: نتایج فاجعهبار نظامی کردن این درگیریها
دو ماه پس از آن ژنرال «رابرت مود» رئیس هیئت بازرسان که مسئول پیگیری آتشبس در سوریه بود، اعلام کرد ارادهای برای حل و فصل مسالمت آمیز بحران سوریه وجود ندارد.
در اوایل سال 2015 نیز «عاموس هرئیل» کارشناس اسرائیلی در روزنامه هاآرتص تأکید کرد: سرنگونی نظام بشار اسد به گذشته پیوسته و امکان پذیر نیست و فقط در یک صورت ترور بشار اسد میتوان سرنگونی نظام حاکم سوریه را ممکن ساخت.
به هر حال در بحبوحه تلاش غرب و برخی کشورهای عربی و اسرائیل برای نظامی کردن بحران سوریه و نیز اعتراف به ناممکن بودن سرنگونی اسد، سوریه چهار سال مقاومت کرد.
بشار اسد باید کنارهگیری کند
هرچه به آغاز ناآرامیهای سوریه در ماه مارس 2011 بازمیگردیم، متوجه میشویم که در آن زمان امکان حل و فصل سیاسی بحران این کشور کم بوده به صفر رسید.
بشار اسد در ژوئن 2012 رخدادهای جاری کشورش را نه بحران داخلی بلکه جنگ خارجی با ابزارهای داخلی برشمرد. اظهارات اسد در واقع این توصیفی از صحنه سیاسی کلی حاکم بر سوریه بود.
در آن زمان اتحادیه اروپا صادرات سلاح و مهمات و تجهیزات نظامی به سوریه را ممنوع و اعلام کرد هدف از تحریم صادرات سلاح به سوریه «جلوگیری از استفاده از این تسلیحات در سرکوب تظاهرات کنندگانی است که سرنگونی نظام حاکم را خواستارند».
دعوت آشکار اوباما از اسد برای کنارهگیری از قدرت
بهموازات آن «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا نیز در تابستان 2011 برای نخستین بار آشکارا بشار اسد را به کناره گیری از قدرت فراخوانده و از تحریم علیه دمشق از جمله بلوکه کردن داراییهای آن و نیز ممنوعیت سرمایه گذاری های آمریکایی در این کشور خبر داد.
پس از آن شعار «کناره گیری» به سرفصل مواضع انگلیس، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی در قبال سوریه تبدیل شد.
از نظر منطقهای نیز ترکیه متولی شعار آمریکا بوده و مسئولان بلندپایه آن و بیش از همه نخست وزیر وقت یعنی رجب طیب اردوغان در راستای مواضع آمریکا اظهاراتی را به زبان میآوردند، از جمله وی در یکی از اظهارات خود اسد را «ترسو» دانست.
علاوه بر این ترکیه از همان روزهای نخست ناآرامیها در سوریه میزبان مخالفان سوری بود و کشورهای عربی منطقه نیز جا پای آن گذاشتند تا جایی که اتحادیه عرب در تاریخ 12 نوامبر 2011 عضویت سوریه را به تعلیق در آورده و از مخالفان سوری خواست بهمنظور بررسی مرحله انتقالی آینده گرد هم آمده و نشست برگزار کنند، بهدنبال آن بیشتر کشورهای عربی سفیران خود را از دمشق فراخواندند.
در بحبوحه این تحولات فریاد صدها هزار تظاهرات کننده سوری در بزرگراه المزه و سایر مناطق سوریه در اعتراض به دخالت بیگانگان در کشورشان به جایی نرسید.
به هر حال نقشه «تغییر نظام در سوریه» چراغ سبز گرفته بود و هیچ گفتوگویی با نظامی که بهدنبال سرنگونی آن بودند، انجام نمیشد.
اسد همچنان در قدرت
در می 2012 «ایهود باراک» وزیر جنگ اسرائیل از مقاومت و ایستادگی نظام سوریه ابراز ناامیدی کرده و از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و جامعه جهانی خواست تمام اقدامات ممکن را در این خصوص اتخاذ کنند، زیرا برکناری نظام اسد بهمثابه ضربه زدن به ایران و حزبالله است.
در واقع سخنان باراک آشکارا حاکی از این بود که وی در درگیری جاری در سوریه بهدنبال هدف دیگری است که همان هدف قرار دادن محور مقاومت بود، از همین رو روسیه و چین با استفاده از حق وتو در شورای امنیت تمام طرحهای غربی و عربی علیه حاکمیت سوریه را ناکام گذاشتند.
ایستادگی سیاسی سوریه با مقاومت میدانی ارتش این کشور در مقابل دشمنان متعدد از جمله افراد مسلح خارجی همراه بود که به سوریه سرازیر شده بودند، افرادی که مسلح کردن آنان بند اصلی نشستهای عربی موسوم به «دوستان سوریه» بود که بهپشتوانه حمایت مالی گسترده عربستان و قطر در تونس، مصر، فرانسه و ترکیه برگزار شد.
بهموازات آن محور غربی ــ عربی تلاش کرد از عوامل متعدد ازجمله تخریب برنامه ریزی شده سوریه در جریان درگیریهای شدید بین ارتش و افراد مسلح استفاده کند و علاوه بر این کوشید با توسل به تروریستها نظام سوریه را تحت فشار قرار دهد تا شروط مربوط به حل بحران سوریه تحت عنوان ژنو 1 را بپذیرد حتی در گفت وگوهای ژنو 2 که در 15 فوریه 2014 با نظارت اخضر الابراهیمی فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه برگزارش د
در این میان ارتش سوریه توانست بخش گسترده ای از کشور را که تروریست ها به اشغال در آورده بودند، باز پس بگیرد تا جایی که مخالفان سوری دیگر در میدان نبرد ابتکار عمل را از دست دادند و با وجود تلاش های فراوان غرب برای تشکیل مجدد مخالفان میانه رو و مسلح کردن آنان، گروههای تکفیری مانند جبهه النصره و داعش و سایر گروههای مشابه، مخالفان سوریه را کنار زدند و از صحنه بیرون کردند.
در اینجا معادله نیز تغییر کرد به این ترتیب که خطر تکفیری ها موجب شد متحدان سوریه وارد میدان شوند، در نتیجه حزب الله ابتکار عمل را در دست گرفت و ارتش سوریه را در میدان نبرد از القصیر تا قلمون و ریف دمشق مورد حمایت قرار داد و این وضعت در صحنه سیاسی نیز بازتاب داشت.
ما سرنگونی تو را نمیخواهیم اسد!
واشنگتن در تابستان 2013 در واکنش به «حمله شیمایی در غوطه شرقی» سوریه را به حمله نظامی تهدید کرد و به این ترتیب شدت تنش در این کشور به اوج خود رسید اما سوریه چهار سال مقاومت کرد.
اما اوباما تهدید نظامی علیه سویه را پس گرفته و اظهار داشت پس از موافقت دمشق با تحویل زرادخانه شیمایی خود دیگر دلیلی برای حمله نظامی علیه آن وجود ندارد.
بسیاری از طرفها از جمله اسرائیل به خوبی اظهارات اوباما را متوجه شدند در نتیجه اسرائیل اعلام کرد: سوریه و متحدانش با قدرت وارد جنگ شده اند و در صورت توسعه نبرد، تضمینی برای شکست آنان وجود ندارد.
در آغاز سال 2015 نیز روزنامه گاردین انگلیس گزارشی را منتشر کرده و در آن یادآور شد که امریکا دیگر به دنبال سرنگونی نظام بشار اسد نیست.
آمریکا از درخواست برکناری اسد دست برداشت
گاردین در توضیح این مطلب نوشت: حمایت اخیر آمریکا از مذاکرات صلح سوریه که با نظارت روسیه صورت گرفت، بیانگر این است که آمریکا به آرامی از درخواست طولانی مدت خود مبنی بر کناره گیری اسد از قدرت به عنوان پیش شرط گفت وگو ها دست برداشته است و این همان چیزی بود که «استفان دی مستورا» فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه نیز به آن اشاره کرد.
در همین ارتباط «جان برنان» مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» نیز در اظهاراتی مشابه گفت: کشورش به دنبال سرنگونی دولت سوریه نیست زیرا در نظر ندارد با این کار میدان را برای گروههای افراطی خالی کند.
اکنون باید پرسید چرا در مرحله کنونی که هنوز حمایت ترکیه از داعش ادامه دارد، نباید میدان را خالی کرد؟
بی تردید واشنگتن و متحدان غربی و عربی آن به خوبی دریافته اند که دیگر طرح درخوست کناره گیری اسد از قدرت منطقی نیست، اما هنوز چشم پوشی از کمک تسلیحاتی به گروههای افراطی و نیز ناکام گذاشتن طرح دی مستورا مبنی بر توقف درگیری در حلب ادامه دارد.
به هر حال نبرد همچنان درجریان است و ارتش سوریه بیش از پیش پیروز است و جبهه جنوبی بهترین شادهد موفقیت آن است.
نظر شما