شناسهٔ خبر: 80936 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم

«جهاد مغنیه» افتخار می‌کرد که زیر پرچمی است که امام(ره) بلند کرده است

جهاد مغنیه خبر شهادت جهاد مغنیه، فرزند فرمانده قهرمان حزب‌الله لبنان در ایران به شدت واکنش داشت.رسول عاصمی، فرزند شهید عاصمی سالها با جهاد رفاقت و رابطه داشته است. در مورد او سخن می‌گوید.

نماینده/ دو روز پیش، در انتهای شب، درست در روزهایی که دلمشغولی‌های فضای داخلی، مثل همیشه رسانه‌های ایرانی را در نوردیده بود، چند تلویزیون عرب‌زبان با پخش برنامه‌های عادی خود، یک خبر فوری روی خط فرستادند. در جریان یک حمله موشکی از جانب رژیم صهیونیستی، چند تن از اعضای حزب‌لله لبنان و یک فرمانده ایرانی به شهادت رسیده‌ بودند. نام یکی از این شهدا برای ایرانی‌ها به شدت آشنا بود. جهاد مغنیه فرزند فرمانده قهرمان حزب‌الله لبنان که چند سال پیش به شهادت رسید. بلافاصله عکس‌ها و یادهایی از شهید جوان حزب‌الله در شبکه‌های اجتماعی ایرانی پخش شد. یکی از این تصاویر، تصاویر مشهوری بود که شهید جهاد را در کنار فرمانده مشهور ایرانی حاج قاسم سلیمانی نشان می‌داد.

***

دیروز ظهر، پیکر جهاد مغنیه در بیروت، کیلومترها دورتر از ایران تشییع شد و در کنار مزار پدرش در آرامگاه مشهور حزب‌الله لبنان در جنوب بیروت دفن شد. بیرون از روضه الشهیدین، مزار نامدارترین شهدا و فرماندهان حزب‌الله ایران تصاویر عکس‌های امام خمینی و مقام معظم رهبری به چشم می‌خورد. کیلومترها دورتر از مرزهای ایران... ن.

***

رسول عاصمی فرزند شهید علیرضا عاصمی فرمانده تخریب قرارگاه نجف، خاتم و علی ابن ابیطالب(ع) است. شهید عاصمی در ۱۳ دی ماه سال ۶۵ در باختران هنگام خنثی سازی بمب به همراه ۴ نفر دیگر به شهادت رسید. رسول عاصمی از دوستان شهید جهاد عماد مغنیه درباره نحوه آشنایی اش با این شهید والامقام در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، می‌گوید: در خردادماه سال ۱۳۹۱ به اتفاق جمعی از فرزندان شاهد به سوریه و لبنان سفری داشتیم و من از همان زمان با شهید جهاد مغنیه آشنا شدم. ما از همان زمان با هم دورادور در ارتباط بودیم. هرچند که ایشان به زبان فارسی تسلط نداشت و من هم عربی بلد نبودم و اینگونه ارتباط ما سخت می‌شد اما در مجموع باید بگویم آنچه که در مدت این دوسال دوستی از روحیه ایشان دیدم استقامت بود. با وجود سن کمش اما خیلی آدم محکمی بود. من هم فرزند شهیدم و می‌دانم که تحمل از دست دادن پدر برای این خانواده‌ها سخت است. فرزندان شهدایی که در زمان شهادت در سنین نوجوانی بوده اند و درکی از حضور پدر داشته اند به مراتب از دست دادن پدر برایشان سخت تر بوده است نسبت به کسانی که پدر خود را در سنین پایین از دست داده‌اند. ما این تجربه را نداشتیم اما شهید جهاد با وجود تحمل این سختی بسیار محکم بود. او انسان خنده رو، بشاش و صمیمی و اما در عین حال محکم بود.

شهید جهاد عماد مغنیه به شدت به مقام معظم رهبری علاقه مند بود/همیشه در بحث‌ها به فرمایشات حضرت آقا استناد می‌کرد

عاصمی ویژگی های اخلاقی شهید را برمی‌شمرد و در این میان به علاقه قلبی او به امام خامنه‌ای نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: واقعا به هدفش و روحیه جهادی ایمان قلبی داشت. نه تنها ایشان بلکه تمام اطرافیانش هم همینطور بودند. به هر حال او تربیت شده حاج رضوان بود.   نکته ای در روحیات ایشان که برای من خیلی جالب بود محبوبیت حضرت آقا نزد او بود. به شدت به رهبری علاقه مند بود همیشه در بحث ها به فرمایشات حضرت آقا استناد می‌کرد و با ایمان قلبی به ایشان پایبند بود. شاید برای ما که نزدیک ایشان هستیم جای افسوس دارد که کسی با این فاصله و دوری اینقدر به آقا علاقه مند است و اطاعت پذیر او اما ما هنوز اینگونه نیستیم. چند باری دیدار آقا رفته بود و همیشه خیلی مشتاقانه از دیدارش با آقا سخن می‌گفت. اشتیاق او در این دیدارها و در روایتی که از دیدارها داشت برای من جالب بود.

جهاد مقاومت را هدف مقدسی برای رسیدن به آرمان های امام(ره) می‌دانست

مقاومت اصلی ترین واژه زندگی حزب الله لبنان است. شهید جهاد عماد مغنیه نیز مانند همرزمانش شبانه روز مقاومت می‌کرد. عاصمی با اشاره به این ویژگی او می‌گوید: آن‌ها همه زندگیشان با مقاومت گره خورده است معنی دیگری برای زندگی متصور نیستند. شاید صبح که از خواب بیدار می شوند در حال مبارزه هستند تا شب که می‌خوابند. جهاد معتقد بود آن‌ها در حزب الله لبنان به جای ایران هم می‌جنگند و این را افتخار می دانستند که از راه و پرچمی که امام بلند کرده است دفاع کنند. او معتقد بود مقاومت اسلامی از سنگر مرزهای کشور ما فراتر رفته است. جهاد مقاومت را هدف مقدسی برای رسیدن به آرمان های امام(ره) می‌دانست. کسی که آرمان‌های امام(ره) را هدف قرار دهد دیگر برایش فرقی نمی‌کند در کدام کشور باشد و مبارزه کند. تفکر همه بچه های حزب الله هم همین بود.

روایت های او از همراهی پدرش با شهید چمران و حاج احمد متوسلیان نشانه ای از علاقه‌اش به ایران بود

او در ادامه به نگاه شهید جهاد به نقش ایران در مقاومت اسلامی منطقه اشاره می‌کند و می‌گوید: جهاد نقش تاثیرگذاری برای ایران در مقاومت منطقه قائل بود. وقتی استناد به فرمایشات آقا داشتند یعنی ایشان را به عنوان رهبر پذیرفته بودند و همه فرمایشاتشان را عمل می‌کردند. و معتقد بودند اگر حمایت‌های ایران نبود چنین مقاومت شکل نمی‌گرفت. و نقش ایران را در این زمینه پررنگ و مقدس می‌دانستند. روایت های او از همراهی پدرش با شهید چمران و جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان خود نشانه ای از علاقه‌اش به ایران و نقش ایران در مقاومت اسلامی بود.

شنیدن خبر شهادتش برای رسول عاصمی سخت و ناگوار بود او با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد: دیروز وقتی خبر شهادت جهاد عماد مغنیه را شنیدم به شدت متاثر شدم. همسرم می‌گفت شما که فقط دوسال دورادور با ایشان در ارتباط بودی. چطور این همه ناراحت هستی؟ گفتم حرف من اینست که تازه حال پدرانمان را وقتی همرزمانان در بغلشان به شهادت می‌رسیدند می‌فهمم و درک می‌کنم. واقعا دیشب انگار از نزدیک این سختی را درک کردم.

می‌گفت می‌خواهم در آینده شهید شوم/در عین جوانی بزرگ منشی خاصی داشت

او به خاطره کوتاهی در دیدار با شهید جهاد و فرزندان شهدای دفاع مقدس اشاره می‌کند و آن را چنین روایت می‌کند: در دیداری که با فرزندان شهدا داشتیم مهدی همت فرزند شهید همت از جهاد پرسید می‌خواهی چه کاره شوی؟ او گفت: می‌خواهم شهید شوم. تفکر را ببینید که کسی مثل او برای شهادت زندگی کند. مهدی همت هم به شوخی گفت اگر گذرت به بنیاد شهید افتاده بود دیگر نمی‌خواستی شهید شوی.

عاصمی شهید جهاد عماد مغنیه را با فرماندهان هشت سال دفاع مقدس مقایسه می‌کند و شباهت‌های زیادی میان آن‌ها قائل است و در این باره می‌گوید: جهاد خیلی دوست داشتنی بود و در عین جوانی بزرگ منشی خاصی داشت. دقیقا مثل شهدای خودمان. الان شما وقتی عکس فرماندهان بزرگ جنگ ما مانند شهید زین الدین، شهید باکری، شهید همت و... را کنار هم می‌‌گذارید، اصلا متوجه نمی‌شوید که چهره‌ها برای سنین بیست و چند سالگی است همه چهره‌ها به بالای سی سال می‌خورد. برداشت شخصی من است که ممکن است خدا این جذبه و ابهت را در چهره‌هایشان گذاشته بود که بتوانند فرماندهی را کنترل کنند. این ها بزرگتر از سنشان نیز بودند و خیلی بیشتر از چیزی که هم سن و سال هایشان می فهمیدند را درک می‌کردند. جهاد هم دقیقا همچین چهره ای داشت. از نزدیک که با چهره‌اش روبرو می شدید چنین برداشتی داشتیم که خیلی از سنش بزرگتر بوده است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

نظر شما