به مناسبت ماه مبارک رمضان و ماه مهمانی خدا، پای درس اخلاق آیتالله محمدمهدی شبزندهدار مینشینیم که بخش شانزدهم آن با موضوع «آثار قرائت و تدبر در قرآن» در ادامه میآید:
*قرائت قرآن آثار محیرالعقولی دارد
در خدمت حدیث شریفی از پیامبر اکرم(ص) بودیم که حضرت توصیههایی به امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند.
طبق اخبار مَن بلغ، مطمئنیم کسی که به این چهل آموزهای که در این حدیث شریف بیان شده عمل کند، وعدههای پایان حدیث شامل حال او خواهد شد. بنابراین، دغدغههای طلبگی در اینجا جا ندارد. سند این حدیث قطعاً مشمول اخبار مَن بلغ است.
اما یکی دیگر از آن دستورالعملهای رسول گرامی اسلامی(ص) این است:
«وَ أَنْ تُکْثِرَ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ وَ تَعْمَلَ بِمَا فِیهِ»
قرائت زیاد و همیشگی قرآن شریف، با صرف نظر از حفظ و تدبر در آن، بسیار ارزنده است و حتی باید گفت آثار محیرالعقولی دارد. شما اگر به باب قرائت قرآن در کافی شریف نگاه کنید و همچنین آنچه را که مرحوم علامه مجلسی در کتاب القرآن بحارالانوار جمع فرمودهاند، ببینید، آن وقت تصدیق میفرمایید که واقعاً محیرالعقول است؛ چون این بابی است که غالباً هر کسی که وارد آن میشود، زمینه پرداختنش به امور مرتبط با معارف الهی فراهم میشود و شاید علت این همه تشویقها و ترغیبها که در روایات شریف ذکر شده است، همین باشد.
مرحوم محقق خویی در مقدمه البیان پارهای از این روایات را جمع فرموده و بعضی را هم توضیح دادهاند. همچنین مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب المراقبات در بحث مراقبه ماه رمضان به مناسبت اینکه ماه رمضان ربیعالقرآن است، بحثی در مورد نحوه قرائت قرآن و تدبر در آن مطرح کرده و راهنماییهای خوبی بیان میکنند.
بعضی از روایاتی که در باب قرائت قرآن شریف است، برای تذکر و توجه به اهمیت این مسأله عرض میکنیم:
*پیمان الهی
امام صادق(ع) : «اَلقُرآنُ عَهدُ اللهِ اِلی خَلقِهِ فَقَد یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ اَن یَنظُرَ فی عَهدِه وَ اَن یَقرَأَ مِنهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسینَ آیَةً»؛ قرآن پیمان خداوند است با بندگانش، شایسته آن است که انسان مسلمان در پیمان خود نظر کند و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند.
قرآن، پیمانی بین خدای متعال و بندگانش است. ممکن است در یک معنای وسیعتر این جور نباشد که فقط انسانها از قرآن بهرهبرداری کنند؛ مسلماً اجنه هم همینطور هستند، ملائکه هم شاید اینگونه باشند و ما نمیدانیم، شاید بالاتر از این هم باشد و جمادات هم در یک معنایی همین طور باشند.
انسان وقتی با کسی میثاقنامهای بسته است، باید هر چند وقتی نگاه کند و به یاد خودش بیاورد که چه پیمانهایی بسته است. اینجا هم سزاوار است به این میثاقنامهای که بین خود و پروردگارش هست، نظر کند و ببیند که چه پیمانهایی بین این دو هست.
در حدیث دیگری نقل شده است:
«عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ قَالَ: مَا یَمْنَعُ التَّاجِرَ مِنْکُمُ الْمَشْغُولَ فِی سُوقِهِ إِذَا رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ أَنْ لَا یَنَامَ حَتَّى یَقْرَأَ سُورَةً مِنَ الْقُرْآنِ فَتُکْتَبَ لَهُ مَکَانَ کُلِّ آیَةٍ یَقْرَؤُهَا عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ، حضرت صادق(ع) فرمود: چه باز مىدارد تاجرى را که در بازار مشغول(به تجارت است) از اینکه چون (شب هنگام) به خانه باز گردد، نخوابد تا یک سوره از قرآن بخواند و به جاى هر آیه که مىخواند برایش ده حسنه نوشته شود و ده گناه از او محو شود.
اینها عنایاتی است که برای قرائت قرآن است؛ اگر چه تدبر هم درونش نباشد. در روایات معتبر، برای خواندن بعضی از سورهها آثار مهمی بیان شده که اجتماع امتثالات مختلف با یک سوره میشود. برای مثال، اگر سوره «واقعه» هرشب خوانده شود، آثاری دارد که واقعاً تجربه شده است؛ مثلاً مانع از فقیر شدن انسان میشود و مورد سفارش اهل معنا است. همچنین اگر عصرهای جمعه به خواندن سوره مبارکه «صافات» ملتزم باشد، دیده شده کسانی که ملتزم بودهاند، از بیچارگیهای مادی نجات پیدا کردهاند.
مرحوم آیتالله العظمی سیداحمد خوانساری به خواندن سوره مبارکه «المؤمنون» در هر جمعه سفارش میکردند که باعث عاقبت به خیری انسان میشود و ایشان هم روی همین نکته تأکید میکردند.
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرده است: «عَلَیْکُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى عَدَدِ آیَاتِ الْقُرْآنِ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُقَالُ لِقَارِئِ الْقُرْآنِ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَکُلَّمَا قَرَأَ آیَةً یَرْقِیَ دَرَجَةً»، توصیه شده است که قرائت قرآن از روی مصحف شریف باشد، و لو اینکه حافظ قرآن باشید. وقتی انسان از روی قرآن میخواند، یک عبادت دیگری هم انجام میدهد.
علاوه بر آثار معنوی، آثار مادی هم دارد، مثلاً باعث حفظ چشم و بینایی میشود و این خیلی مهم است. در ادعیه وارد شده است که:
«وَ اجْعَلْهُمَا الْوَارِثَیْنِ مِنِّی»، خدایا! چشمان مرا وارثان من قرار بده؛ یعنی آخرین چیزی که در هنگام مرگ از من میگیری، بینایی باشد و گویا بقیه اعضا از چشم ارث بردهاند.
در این دعای بعد از نماز مغرب که خیلی دعای پرمغزی است، آمده است: «وَ اجْعَلِ النُّورَ فِی بَصَرِی وَ الْبَصِیرَةَ فِی دِینِی»، در کنار بصیرت در دین، نور در بصر قرار داده شده است.
مرحوم سید خوئی در مورد روایت «قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ»، احتمال دیگری را هم مطرح میکنند: انسان وقتی کتابی را مطالعه میکند، مخصوصاً وقتی آن کتاب دارای زیباییهایی باشد، اثر روانی روی او میگذارد که باعث میشود فکرش باز شود و بهتر بفهمد و دقایق و لطایف را درک کند و نگاه کردن به کتاب تأثیر زیادی برای درک بهتر مطالب عمیق دارد.
یکی دیگر از آثار قرائت قرآن شریف که در روایات آمده، این است که امام صادق(ع) میفرمایند که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «إنّ البیتَ الّذی یَقرَأُ فیه القرآنُ و یُذکَرُ اللهُ عَزَّ و جلَّ فیهِ تَکثرُ بَرَکَتُهُ و تَحضُرُه المَلائِکَةُ و تَهجُرُه الشَّیاطینُ و یُضی ءُ لِأهلِ السَماءِ کما تُضی ءُ الکَواکِبُ لِأهلِ الارضِ وَ إنّ البیتَ الّذی لا یُقرَأ فیهِ القرآنُ و لایُذکَرُ اللهُ عزّوجَلَّ فیهِ، تَقِلّ بَرَکَتُهُ و تَهجُرُهُ المَلائِکةُ و تَحضُرُهُ الشَّیاطین»، خانهای که در آن قرائت قرآن و ذکر خدای متعال باشد، آن خانه با برکت میشود. برکت منزل خودش مطلب مهمی است؛ مثل برکت شهرها و برکت امکنه است. گاهی انسان مثلاً در بقعهای قرار میگیرد و میبیند یک ابتهاج و حال مناجات و حال عبادت دارد، اما گاهی هم قفل و بیحوصله میشود. سرّ این امور، معمولاً همان مکان است.
در بحثهای علمی هم همین طور است، گاهی در جاهایی انسان فکرش باز میشود و جرقههای علمی نصیبش میشود. یکی از خصوصیات شهر مقدس قم همین است و بیخود خدای متعال اینجا را شهر علم قرار نداده است. نجفاشرف هم این خصوصیت را دارد. از بعضی متفکران نقل شده که گفتهاند ما وقتی مثلاً به فلان شهر میرویم و مطالعه میکنیم، میبینیم فرآورده زیادی ندارد، اما همان مطالعات را که در شهر مقدس قم انجام میدهیم، میبینیم فرآوردههای زیاد دارد.
*حکایتی از مرحوم آیتالله العظمی میلانی
مرحوم آیتالله میلانی وقتی که منزلشان در طرح توسعه صحن مطهر حضرت رضا(ع) قرار گرفت و خراب شد و خواستند برای ایشان منزلی بخرند، موافقت نکردند. ظاهرا این طور که شنیده شده فرموده بودند که با خریدن خانه موافق نیستم، برای اینکه من دیگر عمری ندارم، ولی با منزل اجارهای موافقت کرده بودند. وقتی منزلی اجاره شد، ایشان تا وارد شدند، گفتند: اینجا نه چون اینجا خیلی معصیت خدا شده است. خانهای که مسبوق است به اینکه معصیت خدا زیاد در آن شده _خانهای که در آن غیبت، موسیقی حرام، ترک صلوه، بداخلاقی، عصبانیت و گنانه بوده_ این آثار را دارد، بر عکس خانهای که در آن تلاوت قرآن بوده: «تَکثرُ بَرَکَتُهُ و تَحضُرُه المَلائِکَةُ و تَهجُرُه الشَّیاطینُ و یُضی ءُ لِأهلِ السَماءِ کما تُضی ءُ الکَواکِبُ لِأهلِ الارضِ وَ إنّ البیتَ الّذی لا یُقرَأ فیهِ القرآنُ و لایُذکَرُ اللهُ عزّوجَلَّ فیهِ، تَقِلّ بَرَکَتُهُ و تَهجُرُهُ المَلائِکةُ و تَحضُرُهُ الشَّیاطین»
*معین و یاوری برای اهل معنا
بنده در نوشتههای مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری دیدم که نوشته بودند، من دیدم با کارهای مختلفی که هست، موفق نمیشوم یک دوره تفسیر مجمعالبیان را مطالعه کنم؛ نذر کردم و موفق شدم. اگر انسان در انجام کاری سستی میکند، یکی از راههای آن همین نذر کردن است؛ منتها نذرهای طولانی نکنید. نذر کردن، معین و یاوری برای اهل معنا و کسی است که میخواهد نفس را رام کند. مثلاً نذر کند که یک هفته هر شب قرائت قرآن یا یک مطالعه تفسیری داشته باشد.
*توصیه مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
یکی دیگر از توصیههای بزرگان در مورد قرآن، تدبر در قرآن است. مرحوم میرزا جواد آقا در المراقبات میفرمایند: ما دو جور میتوانیم در قرآن تدبر کنیم. یکی همین تدبرهای ترتیبی که سورهای را میخوانیم و تدبری هم در آیات آن میکنیم. شکل دیگری را که ایشان توصیه میکنند، این است که شما قرآن را به این نحو تدبر کن که مثلاً مدتی راجع به اینکه قرآن درباره انبیای الهی مطالبی فرموده و احوالات آنها را تذکر داده و سلوکشان را با خدا یا سلوک خدای تعالی را با ایشان بیان کرده است؛ اینها را توجه و تدبر کنید.
بعد توضیح میدهد که خدای متعال با انبیای خودش چگونه سلوک کرده است. این به زندگی شما درس و امید میدهد و خیلی از مشکلات شما را حل میکند. انبیای الهی، احباء خدای متعال هستند و سرآمد بندگان ایشان هستند. خدای متعال با حضرت ایوب(ع) چه جور معامله کرده و بعد به کجا رسیده است؛ با اینکه او محبوب خدا و بنده مطیع خدا بوده است، این کار را که انجام دادید، مصائب دنیا کمکم برای شما حل میشود و سعه صدر پیدا میکنید.
*مگر انبیای الهی چگونه بودند؟
یک روحانی وقتی با این دیدگاه به تبلیغ میرود، میبیند گاهی کار تبلیغی او اثر میکند و گاهی هم اثر نمیکند؛ لذا هیچ حالت یأس و نومیدی در او پیدا نمیشود. مگر انبیای الهی چگونه بودند و مگر تا حرف میزدند و هر چه میگفتند _با آن صفای نفس، با آن نفوذ کلمه، با آن طهارت باطن، با همه آن امتیازات_ تأثیر میکرد؟ این چه توقعی است که ما داشته باشیم. لذا این شیوه باعث میشود که طلبه در کار تبلیغی صبور شود. این یک بخش از فرمایشهای آن بزرگوار بود.
بخش دیگر هم که باید جداگانه روی آن تأمل کنیم، این است که خدای متعال در قرآن با مطیعین چگونه برخورد میکند و چه وعدههایی به آنها داده است و همچنین با عاصین و ظالمین چگونه برخورد میکند و چه وعدههایی به آنها داده است. همه اینها بخشهایی است که ایشان میفرمایند که باید جدا جدا روی آنها فکر و تدبر کنیم. آیات قرآن را در اینباره جمع کنید و از آنها بهرهبرداری کنید و چون قهراً کلام خداست، مطمئنترین و محبوبترین سخن است؛ لذا اثر ویژه خودش را در انسان میگذارد. خداوند توفیق انس با قرآن شریف و تلاوت و قرائت آن کتاب مبارک و بهرهبرداری از معارف آن را إنشاءالله نصیب همه ما بگرداند.
منبع:فارس
نظر شما