نماینده - متن کامل نطق دکتر حداد عادل در صحن علنی مجلس به قرار ذیل می باشد:
در آغاز سخن وظيفة خود ميدانم به عنوان يك خدمتگزار كوچك، از ملت بزرگ ايران به خاطر حضور پرشكوهشان در راهپيمايي بيستودوم بهمن تشكر كنم. ملت ايران با اين حضور بهنگام، دوستان انقلاب را در سراسر جهان خوشحال و دشمنان انقلاب را مأيوس كرد. روح امام راحل و دل رهبر عزيز انقلاب را شاد كرد. ملت با اين راهپيمايي كه به قول رهبر انقلاب، پيام آن «استقامت و وحدت» بود به ياوهسراييهاي آمريكاييها پاسخ داد. مسلماً اين حضور باشكوه دست مذاكرهكنندگان ايراني را در مذاكرات هستهاي در مقابل دشمنان قويتر كرده است. ملت حق انقلاب را با اين راهپيمايي بجا آورد، انشاءالله گروه مذاكرهكننده كشورمان نيز در مذاكرات اخير هستهاي توانسته باشد حق مردم را ادا كرده باشد و بر سر حق ملت، چنانكه بايد، استقامت كرده باشد. از رئيسجمهور محترم نيز به خاطر سخنراني متيني كه در روز بيستودوم بهمن ايراد كردند سپاسگزاري ميكنم.
مهمترين موضوعي كه بايد اين روزها انديشه و عمل ما را به خود معطوف كند سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي است كه رهبري آ نرا در روزهاي اخير به قواي سهگانه ابلاغ فرمودند. اين سياستها نسخة درمانبخش مشكلات اقتصادي ماست و ميتواند كشور را در مقابل تهديدات بيمه كند. بديهي است طبيب هر اندازه حاذق باشد و نسخه هر اندازه مجرب باشد، تا وقتي به آن نسخه عمل نشود اثر نخواهد كرد. مخاطب اين سياستها همه مردم كشورند بهخصوص فعالان و كارآفرينان اقتصادي و بالاخص مسئولان قوا و دولتمردان و نمايندگان مجلس. خوشبختانه رؤساي قواي مجريه و مقننه بلافاصله اهتمام خود را نسبت به اجراي اين سياستها با ابلاغ راهكارهاي مناسب نشان دادند.
رهبر انقلاب، رويكردهاي حاكم بر اين سياستها را «جهادي» ، «انعطافپذير» ، «فرصتساز» ، «مولد» ، «درونزا» و «برونگرا» بودن دانستهاند. اينها اصولي است كه بايد همواره مورد توجه ما باشد.
بنده ميخواهم بر اين نكته تأكيد كنم كه موفقيت در اجراي سياستهاي كلي بدون آگاهي و همكاري عموم مردم حاصل نخواهد شد. بر اين اساس، رسانهها، بهويژه صدا و سيما، و همه كساني كه با مردم سروكار دارند، نظير روحانيون و دانشگاهيان و اهل منبر و قلم و هنر وظيفه دارند مردم را از ماهيت اين سياستها و اهميت آنها و نقش مردم در اجراي آنها آگاه كنند و چنانكه در بند ۲۱ سياستها آمده به «تبيين ابعاد اقتصاد مقاومتي و گفتمانسازي آن بهويژه در محيطهاي علمي و آموزشي و رسانهاي» بپردازند تا به يك «گفتمان فراگير و رايج ملي» مبدل شود.
در اين فرصت خطاب به ملت عزيز عرض ميكنم كه لازمة دست يافتن به اقتصاد مقاومتي حركت به سوي «سبك زندگي اسلامي» است. اگر بخواهيم سبك زندگي خود را از غربيان بياموزيم و پاي تبليغات آنها بنشينيم و سعادتمند شدن را در تقليد سبك زندگي غربي بدانيم، به اقتصاد مقاومتي نخواهيم رسيد. «اصلاح الگوي مصرف» قطعاً يكي از ابعاد مهم سبك زندگي اسلامي است كه در گفتمان اقتصاد مقاومتي نبايد فراموش شود. اقتصاد مقاومتي بدون صرفهجويي حاصل نخواهد شد. بايد فرهنگ صرفهجويي را در جامعة خود احيا كنيم.
نكتة ديگر تأكيد بر كار و تلاش در همة عرصههاست. هيچ ملتي با كمكاري و تنپروري و كسالت به جايي نخواهد رسيد. در جامعة ما كار كردن بايد امري مقدس تلقي شود و سستي ورزيدن و شانه خالي كردن از كار، مايه ننگ باشد. مخصوصاً جوانان بايد در صرف اوقات خود در فضاي مجازي، كه روز به روز بيشتر و متنوعتر ميشود دقت كنند. نبايد سرگرمي جاي كار كردن را بگيرد.
نهايتاً سخني هم با رئيسجمهور جناب آقاي روحاني دارم. به ايشان عرض ميكنم كه مطمئن باشيد در مجلس هيچ ارادة جمعي و جناحي براي تضعيف دولت وجود ندارد. فرآيند تصويب بودجه در مجلس گواه صحت اين مدعاست.
جناب آقاي روحاني:
شما با شعار «اعتدال» به پيروزي رسيدهايد. مردم انتظار دارند اعتدال توضيح داده شود تا هر كس نتواند خود را زير نقاب «اعتدال» مخفي كند. اين همان بلايي است كه بر سر شعار «اصلاحات» آمد.
ما نگرانيم كه بعضي از فعالان فتنة ۸۸ با شعار اعتدال، به دولت شما راه پيدا كنند. آنان ميخواهند زبان منتقدان دولت را با انگ و رنگ «افراطگرا» ببندند. به نظر ميرسد عدهاي، كه خود به علت افراطگرايي، مولد بحران و فتنه بودهاند، با انتخاب شعار دوقطبي «اعتدالگرا ـ افراطگرا» از هماكنون براي تصرف مجلس آينده برنامهريزي كردهاند.
جناب آقاي روحاني:
هر افراطي، افراط ديگري را در مقابل خود موجب ميشود. وقتي روزنامههاي موسوم به اصلاحطلب بعد از تغيير رئيس دانشگاه تهران، با حروف درشت در صفحة اول خود از آن با عبارت «عزل شيرين فرهاد» ياد ميكنند و يا رفتن او را آمدن «اميد» قلمداد ميكنند، مردم از خود ميپرسند چرا بايد همة مديراني كه مشغول خدمت بودهاند، عزل شوند، مگر آن مديران چه گناهي كرده بودند كه در دولت «اعتدال» با همة آنها چنين رفتاري ميشود.
مردم از خود ميپرسند اين همه خوشحالي براي چيست؟ اين كارها و اين روشها با اعتدال نميسازد و نميخواند و خود نوعي افراط است كه به افراط ديگري منتهي خواهد شد. نميتوان گفت كه چون ديگران و قبليها چنين كردهاند ما هم بايد همان روش را در پيش گيريم. يكبار و براي هميشه بايد به اين شيوه خاتمه داده شود. نميتوان مديريت كشور را مانند توپ فوتبال هر چهار سال يا هشت سال يكبار از پاي يك جناح به پاي جناح ديگر پرتاب كرد. اصلاح اين روش اگر در دولت اعتدال ميسر نباشد كي ميسر خواهد بود؟
نظر شما