به گزارش «نماینده»، آیتالله سید احمد علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری و کاندیدای پنجمین دوره خبرگان به بررسی اهمیت و جایگاه مجلس خبرگان رهبری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، وضعیت اقتصادی، برنامههای دولت برای حوزه فرهنگ و اقتصاد و تغییر رویکرد چهرههای انقلاب پرداخت.
** چه تضمینی وجود دارد که سرمایه گذاران خارجی دوباره برای اقتصاد کشور مشکل ساز نشوند
*دولت ها برایم فرق ندارد منکر شرعی ببینم انتقاد می کنم
*زمانیکه ولایتمداری احمدی نژاد زیر سوال رفت از حمایتش دست برداشتم
*هاشمی رفسنجانی موضعی را اتخاذ کرده است که تا دیروز با آن مقابله میکرد
*دولت باید سریعتر درباره رکود و بیکاری چارهاندیشی کند
* کنارهگیری از جبهه انقلاب دشمن را بر ما غالب می کند
* اگر کسی در حال حاضر از پشت میز انقلاب بلند شود و به سمت مقابل برود نمیتوانیم این رفتار را نادیده بگیریم
* نخستین اثر منفی تاکید بر اقتصاد جهشی تغییر ساده زستی و ترویج تجمل گرایی بود
* در دولت اصلاحات ارزش های دینی و اسلامی توسط دولتمردان به چالش کشیده شد
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
حضرتعالی چندی پیش در خطبههای نماز جمعه اشاره کردید کسانی که بیش از این سنگ انقلاب را به سینه میزدند الان به شورای نگهبان حمله میکنند، به نظر شما علت این تغییر موضع افراد چیست؟
آیتالله علمالهدی: این موضوع از دو جهت قابل بررسی است نخست اینکه این افراد از انقلاب خسته شدهاند و بینششان نسبت به جریان انقلاب و نقطه مقصد و پایانی آن با ما فرق دارد از طرف دیگر این موضوع مطرح است که این افراد ۴۰-۳۰ سال است که علیه استکبار جنگیدهاند حالا هم به اقتضای سن و دلایل دیگر به جایی رسیدهاند که شرایطشان فرق کرده است. این آقایان یک روز شرایط مقابله و مبارزه با استکبار را داشتهاند اما الان بنا به هر دلیلی ندارند آن هم در انقلابی که اصل مسلم آن استکبار ستیزی است.
یعنی این افراد تغییر هویت دادهاند؟
آیتالله علمالهدی: بله دقیقاً همینطور است اما مسأله اینجاست حالا که این افراد احساس خستگی میکنند باید کنارهگیری کنند و بگذارند انقلاب مسیر خود را ادامه دهد. از آن سو برخی هم حاضر نیستند این افراد از انقلاب جدا شوند لذا درصدد این هستند که انقلاب را متوقف کرده و به نقطه ایستایی برسانند.
امام راحل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایده صدور انقلاب را مطرح کردند زیرا بر این موضوع اعتقاد داشتند که صدور انقلاب به کل جهان زمینهساز حکومت امام زمان (عج) است.
در آن زمان عدهای این مطلب را قبول نداشتند و تنها هدفشان از انقلاب این بود که با ساقط کردن نظام طاغوت و بیرون راندن جریانهای جنایتکار، حکومت و کشوری را بنا کنند که امن و آباد و الگوی دیگر کشورهای اسلامی باشد و این مطلب را اشاعه دهند که اگر کشوری در سایه اسلام باشد و تفکرات دینی را سرلوحه خود قرار دهد از چنین وضعیتی برخوردار میشود.
این دسته از افراد فکر میکردند رسالت انقلاب از اول این بوده بنابراین براساس این تفکری که داشتند میگویند ما ۳۷ سال است این اقدام را انجام دادهایم حالا دلیلی ندارد که به مقابله دنیا بپردازیم و در سطح بینالملل برای خودمان تنش ایجاد کنیم و امنیت و آبادانیمان را از بین ببریم پس باید تنش زدایی کرده و برخوردها را کنار بگذاریم و فقط به سازندگی داخل کشور بپردازیم.
* کنارهگیری از جبهه انقلاب دشمن را بر ما غالب می کند
در صورتی که از این موضوع غافل هستند که این تفکر اشتباه است و دشمنان این فرصت را به آنها نمیدهد زیرا به مجردی که از جبهه انقلاب کنارهگیری کنند آنها عزمشان را جزم کرده و به مقابله با شما میپردازند و در این مسیر نیز غالب خواهند شد چرا که آنها دشمن هستند و غیر از این نمیتوان از آنها انتظاری داشت.
*انقلاب جریانی قویتر از آن است که با اظهار نظرها تنزل کند
برخی مطرح میکنند اگر انقلاب نمیشد بسیاری از منتقدان هاشمی امروز هیچ نداشتند به نظر شما این اظهار نظرها هم طراز کردن انقلاب اسلامی و هاشمی رفسنجانی نیست و آیا شما این تعابیر را قبول دارید؟
آیتالله علمالهدی: به نظرم انقلاب جریانی قویتر از این حرفهاست که بتوان با این اظهار نظرها آن را تنزل داد و دریایی است که یک عده در آن شنا میکنند دریا که شناگر نیست دریا، دریاست یک عده در آن شنا کرده و به محض اینکه به خس و خاشاک میرسند متوقف شده و به همان قناعت میکنند اما برخی دیگر در این دریا غواصی کرده و به لولو و مرجان دست مییابند.
البته ذکر این نکته ضروری است که آقای هاشمی هم از نیروهای انقلاب بوده و در طول انقلاب آثار بسیار مثبتی از خود بجا گذاشته است روزی نیز سنگ زیرین آسیاب انقلاب بوده همه ما این مطالب را قبول داریم منتها باید وضعیت کنونی ایشان را معیار قرار بدهیم و ببینیم موضع فعلی ایشان چیست. اگر کسی در حال حاضر از پشت میز انقلاب بلند شود و به سمت مقابل برود نمیتوانیم این رفتار را نادیده بگیریم و بگوییم که چون روزی در شکلگیری انقلاب نقش داشته پس باید از همه اشتباهاتش چشمپوشی کنیم.
در عظمت شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی در ابتدای انقلاب تردیدی وجود ندارد و همه قبول دارند که ایشان در بسیاری از مقاطع اسلامی از نیروهای کلیدی نظام بودهاند و انتقادهای فعلی به مواضعشان باعث نادیده گرفتن این پیشینه نیست اما مسأله این است که آقای هاشمی الان موضعی را اتخاذ کردهاند که تا دیروز با آن مقابله میکردند.
در خصوص جریان تائید صلاحیتها هجمه شدیدی به شورای نگهبان شد تا جایی که بعضی میگفتند شورای نگهبان باید حرمت بزرگان را نگه دارد نه اینکه بزرگان حرمت شورای نگهبان را نظر شما در این خصوص چیست؟
آیتالله علمالهدی: شورای نگهبان یک نهاد مقدس انقلابی است که امام آن را تأسیس کردهاند بنابراین بنای این نهاد براساس نوع تفکر امام پایهریزی شده و عامل تضمین اسلامیت نظام است علاوه بر این نهاد و جریان همیشه مقدم بر افراد است و این اشخاص هستند که باید حرمت نهادها را حفظ کنند.
بیانات و انتقادات شفاف شما غالباً سوژه رسانههاست از این رو عدهای معتقدند شما در نماز جمعه بسیار صریح اعلام موضع میکنید و از این بابت انتقادهای را به شما وارد میکنند دلیل این صراحت کلامتان در خطبهها چیست؟
آیتالله علمالهدی: صراحت که بد نیست علاوه بر این به عقیده من مواضع افراد باید شفاف و صریح باشد به ویژه در خطبههای نماز جمعه که هم صحبت کردن در آن عبادت است و هم گوش کردن به این سخنان بنابراین انسان باید با بررسی جهات مختلف صحبتهایش، طوری سخنرانی کند که حرفهایش بر پایه فسق نباشد زیرا جایگاه نماز جمعه آنقدر مقدس است که نمیتوان در آنجا دو دوزه بود لذا حرفهایی که به قصد قربت زده میشود باید صریح و شفاف گفته شود.
*کار دینی باید با موضعگیری علنی باشد تا مصداق نهی از منکر شود
بنده با کلام منافقانه مخالف هستم و به این سخن که سیاست ما عین دیانت ماست اعتقاد راسخ دارم لذا در تمام مسائل و شئونات ما اعم از احکام شرعی، حلال و حرام و ... خدا ناظر است و از این جهت کار دینی باید مطلوب خدا، با قصد قربت و با موضعگیری علنی باشد تا بتواند از آن به عنوان مصداق نهی از منکر یاد کرد.
عدهای معتقدند در حال حاضر شرایط فرهنگی در وضعیت خوبی نست و گاهی بدتر از قبل از انقلاب است حضرتعالی وضعیت فرهنگی - دینی جامعه را در یک مقایسه با شرایط قبل از انقلاب چگونه ارزیابی میکنید؟
آیتالله علمالهدی: مردمی که به جریانهای فرهنگی کشور انتقاد دارند انتقادشان وارد است اما آنهایی که ابراز میکنند وضعیت فرهنگی الان بدتر از قبل از انقلاب است دو دسته هستند یا واقعاً شرایط قبل از انقلاب را ندیدهاند و یا اینکه کفران کننده نعمت انقلاب هستند. بنده قبل از انقلاب طلبه جوانی بودم فلکه آن زمان وسط صحن جامع و در فاصله چند قدمی ضریح مطهر حضرت رضا (ع) قرار داشت یادم هست در اردیبهشت ماه زنی را دیدم که با پوشش زنندهای در این شهر مذهبی و این مکان مقدس تردد میکرد شما الان در کجای کشور ایین وضعیت را مشاهده میکنید. قبل از انقلاب کشور مملو از مظاهر بیدینی و لامذهبی بود عکسهایی که در آن ایام سر در سینما زده میشد الان در یک روستا به مردم نشان بدهیم آنها حیا میکنند بنابراین وضعیت فرهنگ اصلاً قابل مقایسه با شرایط قبل از انقلاب نیست.
البته قابل ذکر است که وضعیت فرهنگی فعلی ما و وضعیت حجاب زنان نیز اصلاً قابل قیاس با شرایط ایدهآل نبوده و مطلوب ما نیست.
تا چه حد در مسیر فرهنگی که ترسیم کردهایم توفیق داشتیم؟
آیتالله علمالهدی: دائماً در مسیر فرهنگی در نوسان بودهایم و بهتر و بد میشویم اما وضعیت فرهنگی موجود در کشور در حوزه هنر و فیلم و سینما و همچنین مظاهر حجاب نسبت به قبل از انقلاب رشد چشمگیری یافته و اصلاً قابل قیاس نیست حتی این وضعیت فرهنگی را در کشورهای اسلامی نمیتوان مشاهده کرد و اوضاع آنها بسیار بحرانی است.
بعد از جنگ همه اهتمام دولتها صرف مباحث اقتصادی و رسیدگی به آن شد و از فرهنگ غافل شدند تا حدی که مقام معظم رهبری در این خصوص هشدار دادند ریشه این مسأله را در چه چیزی میدانید؟
آیتالله علمالهدی: بعد از جنگ با یک مشکل جدی مواجه شدیم که عبارت بود از اینکه تفکر توسعهای در همه بزرگان نظام هویدا شد آن هم توسعه غربی و جهشی؛ تاکید بر این مسأله فرهنگ ما را ویران کرد و به مثابه تبری بود که بر پیکره فرهنگی ما وارد شد تا حدی که فرهنگی که به واسطه ۸ سال دفاع مقدس زیر و رو شده بود آسیب جدی دید.
* نخستین اثر منفی تاکید بر اقتصاد جهشی تغییر ساده زستی و ترویج تجمل گرایی بود
مقام معظم رهبری در همان زمان نیز تاکید داشتند که مخالف توسعه اقتصادی نیستند اما توسعه رفرمیستی نه توسعه غربی و جهشی که اثرات مخرب آن نصیب فرهنگ کشور شد.
نقد تجملگرایی مسئولان و دوری آنها از مردم که پس از دهه ۷۰ و در دوره کارگزاران افزایش یافت نیز از اثرات همان اتفاق بود؟
آیتالله علمالهدی: بله، هنگامی که توسعه اقتصادی به شیوه غربی و جهشی در دستور کار قرار گرفت نخستین اثر منفی آن در تغییر ساده زیستی مردم و ترویج تجملگرایی نمایان شد طبیعی است وقتی این فرهنگ گسترش مییابد در وهله اول مسئولان را تحت تاثیر قرار میدهد زیرا به واسطه اینکه در رأس حکومت بودند پس دسترسی بهتر و بیشتری به امکانات داشتند بنابراین این تجملگرایی ابتدا در منش آنها نمود پیدا کرد یادم است در آن ایام با آقای جنتی در شورای نگهبان دیداری داشتم و طبق روال عادی با پیکان خودم به شورا رفتم اما مرا راه ندادند از هر طرف که رفتم راهم ندادند و مجبور شدم به دانشگاه امام صادق(ع) بازگردم و تماس بگیرم چرا که فکر میکردند مسئولان باید راننده داشته باشند و با تشریفات خاصی زندگی کنند و اینچنین شد که این فرهنگ در میان قاطبه مردم عوض شد.
سخنان شما درباره حضور بانوان در جامعه یکی دیگر از مسائلی است که توسط منتقدان شما مطرح میشود و از قول شما میگویند حضرتعالی با حضور اجتماعی زنان مخالف بوده و آن را ناشی از یک نوع بیماری فکری و روانی میدانید. به نظر شما حضور زنان در جامعه یک ضرورت است یا یک امر لوکس و حاشیهای؟
آیتالله علمالهدی: من حضور زنان در جامعه را مانند حضور آنها در خانواده میدانم به این مفهوم که همانطور که حضور زن در کانون خانواده جایگاه مخصوص خودش را دارد حضور در جامعه نیز جایگاه مخصوص زنان را میطلبد بنابراین من با این موضوع مخالفم که نهایت کمالی که برای یک زن قائل هستیم این باشد که در جامعه کار مردانه انجام دهد زیرا این ارزش قائل شدن برای زن نیست.
* باید موقعیتهای سیاسی جامعه را تحلیل کرده و زنان را در جایگاه مخصوص خودشان قرار دهیم
ما نمیتوانیم استعداد، هوش و ظرفیت زنان را نادیده بگیریم و باید با برنامهریزی صحیح و دقیق از این ظرفیت برای پیشبرد جامعه بهرهمند شویم اما اینکه بگوییم ضرورت حضور زنان در جامعه این است که امور مردانه را عهدهدار شود به نظر من درست نیست.
ما در عرصه سیاست جایگاهی برای زنان داریم که به هیچ وجه مردان نمیتوانند آن را پر کنند وجود مقدس حضرت سجاد (ع) مینشیند و حضرت زینب (س) خطبه میخواند و اینچنین است جایی که مردی که حجت بالغه الهی است حضور دارد این وظیفه به یک زن محول میشود موقعیتهایی است که وجود زن ضرورت دارد و مردها کنار گذاشته میشوند امیرالمومنین (ع) در خانه مینشیند و در را به رویشان میبندند به خانه تهاجم شده است و صدیقه کبری (س) به مقابله میپردازد چرا که اینها جایگاه زن است.
بنده معتقدم ما باید موقعیتهای سیاسی جامعه را تحلیل کرده و زنان را در جایگاه مخصوص خودشان قرار دهیم به عنوان مثال جایگاه زن در عرصه مدیریت خانواده بالاست و یک مرد نمیتواند این جایگاه را پر کند چرا که مدیریت داخلی زندگی باید به زنان محول شود در جامعه نیز به همین صورت است.
من با تفکرات فمنیستی که میگوید زن و مرد یکی هستند مخالفم به عقیده من زن و مرد دو ظرفیت جدا هستند و در زندگی جایگاه مخصوص به خودشان را دارند به نحوی که اگر زن در جایگاه اجتماعی خود ایفای نقش نکند آن جامعه ناقص است آن جایگاهی که در عرصه سیاست متعلق به زنان است توسط مردان قابل اداره نیست و بیتوجهی به آن منجر به شکست ما میشود.
آنچه که امروزه در جامعه به عنوان دیدگاه اسلام درباره حقوق زنان مطرح میشود تا چه حد با مبانی اسلام ناب سازگار است؟
آیتالله علمالهدی: حقوق به ۲ معناست یکی حق انسانی است که زن و مرد در این مسأله موضع مشترکی دارند و از حق انسانیت مساوی برخوردار هستند و اگر در این حق چه در کلام و چه در عمل تفاوتی بین زن و مرد قائل شویم جفا کردهایم. حق دیگر نیز مولود تکلیف و مولد تکلیف است به این معنی که گاهی حق خودش تولید تکلیف میکند و گاهی اوقات حق از اجرای تکلیف به وجود میآید در این بخش حق زن و مرد تفاوتهایی با یکدیگر دارد.
زن حقوقی دارد که به حسب آن حقوق مکلف به انجام یک سری تکالیف است مرد نیز به همین ترتیب به عنوان مثال مرد در خانواده از حق کفالت برخوردار است بنابراین به دلیل برخورداری از این حق باید تمام نفقه زن را پرداخته و همه مخارج زندگی را متحمل شود.
شما از منتقدان جریان دوم خرداد و سیاستهای وزیر ارشاد وقت دولت اصلاحات بودید علت این موضعگیریتان چه بود و آیا انتقادتان موثر افتاد؟
آیتالله علمالهدی: بنده با دولتها کار ندارم و مخالف هیچ دولتی نیستم چرا که آنها توسط مردم انتخاب و از سوی مقام معظم رهبری تنفیذ شدهاند و مخالفت با آنها مخالفت با نظام است بنابراین شیوه من این است که در صورت مشاهده منکر شرعی تذکر داده و انتقاد و اعتراض میکنم.
* در دولت اصلاحات ارزش های دینی و اسلامی توسط دولتمردان به چالش کشیده شد
این دولت در عرصه اجرائیات مرتکب منکرات شرعی میشد و من نیز مقابله میکردم دولت اصلاحات در حوزه فرهنگ چند اشکال اساسی داشت که یکی از آنها اباهیگری بود. همانطور که میدانید در حوزه مسائل فرهنگی پدافند فرهنگی مقدم بر فرهنگسازی است چرا که در دولت اسلامی که مولود خون شهدا است و براساس فرهنگ دینی پایهگذاری شده است وزارت فرهنگ نیز باید متولی اشاعه و تثبیت فرهنگ دینی باشد و دستیابی به این مهم نیز تنها در صورتی امکان پذیر است که مصادیق منکر از بین برود.
در آن زمان وزارت فرهنگ به این موضوع عمل نمیکرد و به جای اینکه در اندیشه پدافند فرهنگی باشد در عمل مسائل ارزشی را تا حد تسامح و تساهل تنزل میداد بنده نیز با این رویه مخالف بودم و در یک مصاحبه نیز در پاسخ به این سوال که دستاورد دولت اصلاحات را چه میدانید پاسخ دادم این دولت بیدینی را ترویج داد.
موسیقی یکی از این مسائل بود که ما هم طبق فتوای مراجع موسیقی حلال و حرام داریم و برخی از فقها موسیقی را حلال دانسته و عدهای آن را حرام عنوان کردهاند من در این مسأله پیرو فتوای امام راحل و مرحوم آیتالله خویی هستم اما ارزشها چیز دیگری است بعنوان مثال یک آقایی که مسئول کشور است به تماشای ویولن زدن زنانی بپردازد که حجاب مطلوبی نیز ندارد این موضوع از دیدگاه شرع و فقه قابل بررسی است اما مهمترین نکته این است که حضور یک فرد معمم در این مراسم که مسئولیتی نیز در نظام دارد ارزشهای دینی را به چالش کشیده و آنها را ساقط میکند من نیز با این مسأله مخالفم.
به نظرتان رئیس و دولت اصلاحات توان مقابله با این جریان را نداشت و با اینکه تفکر خودشان نیز مطابق با این رفتارها بود؟
آیتالله علمالهدی: به رحال هرکس که رئیس جمهور میشود و دولتی را تشکیل میدهد به طور مستقیم تمام مسئولیتهای حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را عهدهدار است و در خصوص مطالب و رفتارهای خلاف شرع باید پاسخگو باشد.
شما از حامیان کاندیداتوری احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری بودید و از دولت وی حمایت میکردید اما بعداً بر صف منتقدان سیاستهای احمدینژاد پیوستید، دلیل این امر چه بود؟
آیتالله علمالهدی: بعضیها با مشاهده خط مشی سیاسی که دارم اینگونه تفسیر میکنند که من آدم سست عنصری هستم که روزی حامی کسی هستم و زمان دیگری از منتقدان همان فرد میشوم. در پاسخ باید بگویم من در قبال این رفتارم علت دارم. من با فرد و یا جریانی رفاقت دارم که مطابق با اصول فکریم باشد به محض اینکه احساس کنم این فرد یا جریان از اصول من که همان مبانی انقلاب است تخطی کرده است با ایشان برخورد کرده و تعاملم را با این فرد یا جریان قطع میکنم.
* تابع اصولم هستم و در این مسیر عزیزترین عزیزانم را نیز ندید میگیرم
بنده قبل از دولت نهم و در ایامی که برای سخنرانی به مسجد امام حسن (ع) میرفتم با احمدینژاد آشنا شدم که پای ثابت این جلسات بود. آقای احمدینژاد در دوران اصلاحات نیز نسبت به ناهنجاریهای موجود در دانشگاه علم و صنعت اعتراض کردند و خواستار حفظ ارزشها بودند بنابراین چون از مواضع انقلابی ایشان با خبر و به تدین شان آگاه بودم از کاندیداتوریاش در ریاست جمهوری حمایت کردم و این افکار نیز در دوره نخست ریاست جمهوری در دولت مورد توجه بود.
از یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد شنیدم که پس از اعلام نتایج و پیروزی ایشان در دولت نهم قرار بود ملاقاتی با رهبر معظم انقلاب داشته باشند و برنامههای خود را به رهبری ابلاغ کنند ما خصوص ریز برنامههایی که قرار است ارائه دهد پرسوجو کردیم و احمدینژاد در پاسخ گفت: من برای ارائه برنامه نمیروم، میروم خدمتشان عرض کنم شما هم اقتصاد میدانید و هم سیاست، من رئیس جمهور شدم که مجری سیاستها و اوامر شما باشم.
* تغییر احمدینژاد زمانی بروز کرد که پس از مراسم تنفیذ دست آقا را نبوسید
طبیعی است که ما از چنین تفکری باید حمایت کنیم اما متاسفانه رویه وی در دوره دوم ریاست جمهوری تغییر کرد و اولین گام این تغییر هم زمانی بروز کرد که پس از مراسم تنفیذ دست آقا را نبوسید بنده که یک پیرمرد ۷۱ ساله هستم تمام سعادتم این است که دست ایشان را ببوسم البته ایشان مایل به این کار نیستند و اجازه نمیدهند اما برای ما این یک افتخار است چرا که معظمله حجت امام زمان (عج) بر روی زمین هستند. البته احمدینژاد در پاسخ به انتقادات عذر آورد که سرما خوردهام اما همه ما شاهد مقابلهاش با رهبری بود که اوج آن در انتصاب مشایی به معاون اولی بود چرا که این امر خلاف نظر مقام معظم رهبری بود تا حدی که آقا از این اقدام ابراز نارضایتی کردند بعد هم که قضیه خانه نشینی مطرح شد.
بنابراین تنها دلیلی که باعث حمایت بنده از احمدینژاد بود تعهد ایشان نیست به مساله ولایت و ولایت گرایی ایشان بود اما وقتی که این مساله را زیر سوال برد من به همان میزان که از احمدینژاد حمایت میکردم به همان اندازه هم به مواضعش اعتراض نمودم. من تابع اصول خودم هستم و در این مسیر عزیزترین عزیزانم را نیز ندیده میگیرم.
با توجه به تاکید آقای روحانی برای حل معضلات اقتصادی شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شعارهای دولت یازدهم محقق شد؟
آیتالله علمالهدی: در خصوص انتخاب آقای روحانی به ریاست جمهوری تحلیلهای مختلفی وجود دارد مبنی بر اینکه علت انتخاب ایشان به دلیل روحانیت ایشان و اهل علم بودنشان است عده دیگری نیز معتقد بودند وابستگی ایشان به جریان اصلاحات عامل موفقیتش در انتخابات بود.
*اصل رای دادن به روحانی برای بهبود وضع معیشت بود
اما من نظر دیگری دارم. در جریان مناظرههای انتخاباتی همه کاندیداها غیر از آقای جلیلی حل مشکلات اقتصادی را در گرو حل مشکلات سیاست خارجی میدانستند و در میان این ۵ کاندیدا فقط آقای روحانی در این خصوص برنامه داشتند لذا مردم با آگاهی از برنامههای اقتصادی علاقهمند به رأی دادن به آقای روحانی شدند و اینچنین نتایج نظر سنجیها که پیش از این سهم آقای روحانی بسیار پایین بود، افزایش یافت بنابراین اصل رای دادن به ایشان به دلیل حل مشکلات اقتصادی و بهبود وضع معیشت بود.
* چه تضمینی وجود دارد که سرمایه گذاران خارجی دوباره برای اقتصاد کشور مشکل ساز نشوند
در حال حاضر که بخش عمدهای از دولت یازدهم گذشته است بیشترین نیروی دولت نیز معطوف به حل مشکلات خارجی شده است اما وضعیت موجود بیانگر این واقعیت است که نه تنها از شدت مشکلات اقتصادی کاسته نشد بلکه این مسائل افزایش یافته است ممکن است اقتصاد دانان دولت با ارائه آمار و ارقام، این حرف مرا رد کنند اما با نگاهی به وضعیت معیشتی مردم و لمس سفره آنها، میبینیم که مشکلات اقتصادی به بسیاری از مردم تحمیل شده است.
مقام معظم رهبری از ابتدا به مذاکرات خوشبین نبودند و تاکید داشتند این مذاکرات نتیجه ندارد و تنها راه حل برون رفت از این معضلات را اتکاء به اقتصاد مقاومتی میدانستند و مؤلفهها و راهکارهای اجرایی آن را نیز تدوین کردند اما علیرغم این موضوع هرگز مانع انجام موضوع مذاکرات نشدند.
بنابراین اگر طرحها و تحلیلها را با واقعیت جامعه انطباق دهیم میبینیم که اوضاع اقتصادی شرایط کنونی که برخی از تحریمها نیز لغو شده بهبود نیافته است حالا ببینیم در آینده چه میشود.
با افزایش قیمت بلیت هواپیما، ارائه تسهیلات بانکی برای خرید خودرو، دفن کردن سیبزمینی و قیمت ارز به نظر میرسد که دولت تدبیر و امید مخالف ارزانی است و برنامههای اقتصادیش به نفع اقشار مرفه است و در عرصه تولید اقدام نکردهاند.
آیتالله علمالهدی: به هر حال همه این مسائل مانند یک زنجیره به هم پیوسته هستند و وقتی بناست که در جهت یک جریان گام برداریم به هر حال با مشکلاتی مواجه میشویم و این مسائل نیز لوازم دستیابی به همین مسأله است حالا باید دید آیا دولت عمداً جلوی کاهش قیمتها را میگیرد و یا اینکه توان انجام این کار را ندارد.
*دولت باید سریعتر درباره رکود و بیکاری چارهاندیشی کند
فارس: آنها تا دیروز تحریم را عامل اصلی گرانیها عنوان میکردند حالا که تحریمها لغو شده است نیز شرایط به همین ترتیب است.
آیتالله علمالهدی: موضوع اصلی همان است که مقام معظم رهبری فرمودند ایشان هرگز موافق این نبودند که همه مسائل را به سیاست خارجی گره بزنیم و در همین راستا الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. اگر جریان یا دولتی مصمم به اجرای این الگو شوند آنگاه میبینند که مشکلات معیشتی حل و فصل میشود.
باید به این مسأله تاکید کرد که با برداشته شدن تحریمها، مشکلات اقتصادی بیش از پیش میشود چرا که تعامل با کشورهای غربی نظام فرهنگی ما را به هم میزند اما به هر حال مسائل اقتصادی موضوعی به هم پیوسته و حساب شده است بنابراین باید تا انتها تحمل کنیم تا ببینیم نتیجه مذاکرات به کجا میرسد البته قبول دارم که بیکاری و نداری بیداد میکند و مردم خرج معیشتشان را ندارند. بیکاری مسأله کوچکی نیست و تعطیلی انبوه کارخانجات شرایط را به حد انفجار رسانده است و دولت باید سریعتر در قبال آن چارهاندیشی کند.
آقای رئیس جمهور گفتند که قرارداد مصرف نمیبندیم و قراردادها سرمایهگذاری است حالا با این همه قراردادی که بستهایم چقدر سرمایه وارد کشور شده است؟ از طرفی به ما هواپیما میفروشند و از سوی دیگر میگویند اگر آمریکا ناراضی باشد آن را لغو میکنیم و غرامت هم میدهیم پرسش اینجاست که این غرامتها میتواند جوابگوی مشکلات اقتصادی که ایجاد شده است باشد؟ توتال و پژو ضربات محکمی بر پیکره اقتصاد ما وارد کردند چه تضمینی هست که این مشکلات دوباره بوجود نیاید.
نظر شما