به گزارش «نماینده»، روزنامه اعتماد گفتوگوی مشروحی با محمدرضا تاجیک، رییس مرکز پژوهشهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت اصلاحات انجام داده که بخشی از آن را در ادامه میخوانید:
نیروهای سیاسی اصلاحطلب مشخصا چه باید بکنند؟
به نظر من با حکم عقلایی باید از دولت روحانی دفاع داشته باشیم باید بتوانند نقش جزیی از راهحل مشکلات کنونی را بازی کنند. باید نظری و عملی یاری برسانند تا بتوان این فضا را تدبیر کرد تا این مشکلات خود را به صورت بحران نشان ندهد. صدای پای بحرانها به گوش میرسد. قبل از اینکه این بحرانها چهره زمخت خود را به ما نشان دهند بایدجلوی آنها را گرفت. دولت باید دست بالا بزند. تیم خود را آماده کند یا با شرایط روز تغییر دهد و ازنیروهای فکری جامعه استفاده کند.
دولت نیاز به اصلاحات دارد؟ مشخصا کابینه نیاز به اصلاح دارد؟
تردید ندارم. بافت و تافت دولت را در سطح بالا چندان همگون نمیبینم. رابطه تنگاتنگ میان رییسجمهور و برخی وزرای او نمیبینم. از سوی دیگر دغدغههای کنونی رییسجمهور را بسیار خاص میبینم. بنابراین طبیعی است دغدغهها و دلمشغولیها روی برخی مولفهها متمرکز میشود بقیه مولفهها در حاشیه قرار میگیرد. بنابراین خیلی از امور جامعه و وزرا احساس میکنند توجهی به کار آنها نمیشود.
اگر دولت نتواند مشکلات را در دوران پسا تحریم حل کند میتوان پیشبینی کرد دولت روحانی نخستین دولت چهارساله در تاریخ سیاسی بعد از انقلاب باشد؟
بعید نمیدانم اما این را منوط میکنم به اینکه چه آلترناتیوی در مقابل او شکل میگیرد.
همان آلترناتیوی که اشاره کردید مردم به واگرایی میرسند بازتولید خود را دارد که آلترناتیو جدی روحانی شود؟
نمیدانم. مگر اینکه رقیب بخواهد با کارتهای جدیدی بازی کند و چهرههای جدید را وارد عرصه کند که به صورت نقیضی مردم به آقای روحانی رای ندهند یا با کارتهای جدید بیبدیلی بازی کند که بتواند اذهان عمومی جامعه را در سطوح مختلف کراس (cross= قطع کردن) و به خود متمایل کند. چهار ساله شدن دولت روحانی در صورتی است که رقیب به این زیرکی و توانمندی رسیده باشد که بعید میدانم اما بستگی دارد که در آستانه انتخابات چه اتفاقی بیفتد. بسیاری از عقلای اصولگرایی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از رای آقای روحانی را آنها در صندوق ریختهاند. گزینهای که داشتند بیش از اینکه جاذبه ایجاد کند دافعه ایجاد کرده بود. نباید این آگاهی در طرف مقابل را منتفی دانست. دوست دارم فرض کنم که در جناح مقابل هم عقلایی وجود دارند که سعی میکنند از یک سوراخ دو بار گزیده نشوند.
ما در انتخابات مجلس آتی چه وضعیتی پیدا خواهیم کرد؟ با توجه به اینکه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات تاسیس شده است چه آیندهای برای اصلاحطلبان در مجلس دهم رقم خواهد خورد؟
فرض من این است که یک لایه از افراد مطرح اصلاحطلبی در تهران و شهرستانها امکان ورود به صحنه انتخابات را نخواهند داشت اما لایههای بعدی اصلاحطلبی یا اکثریت ملایم از این استدلال برخوردار هستند که مجلس آتی را از آن خود کنند یا در این اقلیتی که در فضای مجلس کنونی وجود دارد تعادلی ایجاد کنند. فرض من این است که در مجلس آتی با وجود اینکه معتقدم لایه اول اصلاحطلبی چندان اقبالی نخواهد داشت که وارد بازی انتخاباتی شود اما حتی با لایه دوم این امید را دارم که در فضای مجلس آتی یا تعدیل کنیم یا اکثریت ملایم را داشته باشیم.
انتخابات را چند قطبی میدانید؟
به نظر من خارج از دو جناح مطرح یک فضای مستقلها نیزخواهد بود. نه لزوما به صورت جریانی یا احزاب مختلف کوچک و نه حتی فرض من این نیست که جریان اعتدالگرا لیست جداگانه بدهد. نوعی تجمیع در آستانه انتخابات میان گروههای مختلف اصولگرا و گروههای مختلفی که اصلاحطلب و شبهاصلاحطلب هستند، شکل خواهد گرفت. طبیعتا فضا به سویی میرود که مجال بیشتری به مستقلها میدهد که عرض اندامی داشته باشند.
نظر شما