به گزارش «نماینده»، آیتالله سیداحمد علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهدمقدس فرزند ششم مرحوم آیتالله حاج سید علی علمالهدی از سادات آل شهید و از نسل مرحوم سید مهدی شهید رابع که در حرم حضرت رضا (علیهالسلام) با ضربت تبرزین نوادهٔ نادر به شهادت رسید، است.
آیتالله علمالهدی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۱ مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۱۰ تهران را عهدهدار شد و پس از مدتی به عضویت شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران درآمد. همچنین از سال ۱۳۶۱ در کنار آیتالله مهدویکنی و آیتالله باقری اقدام به تاسیس دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) کرد.
آیتالله سیداحمد علمالهدی در فروردین ۸۴ با حکم مقام معظم رهبری بهعنوان امام جمعه مشهدمقدس انتخاب شد؛ وی همچنین در سال ۱۳۸۶ با شرکت در انتخابات، بهعنوان نماینده مردم استان خراسان در مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و از آن پس نیز بهعنوان نماینده خبرگان رهبری، فعالیت میکند.
آیتالله علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهدمقدس را همه به مواضع انقلابی و صراحت گفتار میشناسند. سخنران مراسم تاریخی ۹ دی تهران که در جمع عاشورائیان حماسه نهم دی، موضوع «محارب بودن موسوی و کروبی» را مطرح کرد.
همچنین در سالهای پایانی دولت احمدینژاد و بهویژه در دوره دوم ریاست جمهوریاش، یکی از منتقدین سیاستهای فرهنگی دولت بهشمار میرفت و جزو نخستین کسانی بود که از انحراف دولت احمدینژاد از آرمان ولایت و رهبری هشدار داد. وی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، ضمن حمایت و تشویق دولت به مقابله با ناهنجاریهای دینی و اعتقادی و پیشبرد فعالیتهای فرهنگی، یکی از منتقدین دولت یازدهم بهویژه در عرصه سیاست داخلی و خارجی و سیاستگذاریهای فرهنگی بهشمار میرود.
مام جمعه مشهد همواره بهخاطر مواضع صریحش در تبیین مسائل مختلف همواره مورد هجمه بیگانگان و ضدانقلاب بوده است، در این گفتوگو که در حاشیه هجدهمین اجلاس خبرگان رهبری در تهران انجام شد، ضمن تبیین اهمیت دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و نبود تفاوت میان دوره خبرگان رهبری پیشرو با سایر دورهها، به ضرورت تبلیغ اسلام ناب محمدی و آرمان و ارزشهای انقلاب اسلامی در فضای مجازی پرداخت.
همچنین واکنش وی به سخنان برخی مسئولان نسبت به برگزاری کنسرت و تفاوت کنسرت با اجرای موسیقی زنده در مشهد و سطح رابطه با آیتالله واعظ طبسی بخشی دیگر از این گفتوگو است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
حضرت آیتالله علمالهدی در ابتدا به تبیین اهمیت و جایگاه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی و نیز جایگاه مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری بپردازید. بهنظر حضرتعالی از بین دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب در کشور، کدام یک میتوانند درصد بیشتری از آراء را به خود جلب کنند.
آیتالله علمالهدی: انتخابات در واقع مربوط به جمهوریت نظام و مردمسالاری دینی است. نظام مقدس جمهوری اسلامی مانند یک قلعه بسیار محکم از دیوارههای بسیار بلندی به نام «ولایت» برخوردار است که دشمنان نظام و ملت از این دیواره نمیتوانند بالا بیایند. این عامل سبب شده این دیواره به صورت یک حصار محکم و اصلی، نظام، جامعه و مردم و کشور را از دستاندازی دشمن حفظ کند.
مراقب باشیم دشمن از دروازه مردمسالاری نظام نفوذ نکند
این قلعه (نظام جمهوری اسلامی ایران) یک دروازه بزرگ به نام مردمسالاری یا جمهوریت دارد که از این دروازه نفوذ دشمن نیز امکانپذیر است. نکته حائز اهمیت این است که این دروازه از سوی مردم بهطور کامل پاسداری شود، هر جریانی که مدعی مردمیبودن در این نظام است، صرفنظر از اینکه قصد دارد نقش خود را در مدیریت و برنامهریزی نظام حفظ کند، باید در درجه اول وظیفه و مسئولیت خود را در پاسداری از این دروازه بزرگ حفظ کند تا دشمنان از این دروازه وارد نشوند.
برای ما اصل و اولویت نخست این است که دشمن نتواند از این دروازه نفوذ کند. چه اصلاحطلب، چه اصولگرا باید رسالت خود را نسبت به محافظت از دروازه مردمسالاری دینی بهخوبی انجام دهند تا مبادا عوامل نفوذی دشمن از این دروازه ورود پیدا کنند.
حال جریان سیاسیای که هر یک از دو اصل جمهوریت و مردمسالاری یا وجود حصار محکم ولایت در حفاظت و صیانت کشور و نظام و جامعه را منکر است، قطعاً جریانِ غیرخودی است که باید توجه داشته باشیم، خطر این موضوع که جریانِ غیرخودی، عامل نفوذی دشمن باشد، وجود دارد بنابراین همه جریانهای سیاسی همسو با نظام وظیفه دارند در راستای کنار زدن جریانهای غیرخودی فعالیت کنند. همچنین عوامل مجری و ناظر انتخابات نباید بگذارند جریانهای غیرخودی که ممکن است عامل نفوذی دشمن باشند، در نظام جمهوری اسلامی نفوذ پیدا کنند.
جریانی که با رهبری زاویه داشته باشد، نمیتواند در عرصه سیاسی خودنمایی کند
ملت با بصیرت و انقلابیِ ایران در مقاطع و بحرانهای مختلف سیاسی از قبیل مقابله با فتنه ۸۸ و حضور در ۹ دی، ثابت کردند پشت سر ولایت فقیه بوده و همواره گوش به فرمان ولایت هستند، بنابراین جریانی که با این اصل مردم بیشتر تطبیق کند و انطباق آن با ولایت قویتر باشد، مسلماً در عرصه انتخابات هم بیشترین آرا را کسب میکند کمااینکه هر جریانی که با رهبری زاویه داشته باشد یا در این اصل دچار ضعف باشد، در عرصه سیاست نمیتواند خودنمایی داشته باشد چراکه مورد قبول مردم نخواهد بود.
با توجه به موضوع مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ و نیز بهسرانجام رسیدن آن در دولت یازدهم، ارزیابی حضرتعالی از تاثیر این موضوع در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی چیست؟
آیتالله علمالهدی: این استدلالها در ماورای یک باورمندی است که اگر ما آن باورمندی را اصل بگیریم، روی این تحلیلها نمیتوانیم تکیه کنیم. آن باورمندی این است که در نظام ما بهعنوان نظام اسلامی، خدا همهکاره است و اراده و مشیت خدا نقش اول را دارد. ما این موضوع را باور داریم که خدا در این نظام همهکاره است؛ نظام به خدا مربوط است و نقش در بندهسازی برای خدا دارد و خدا هم در این نظام مشیت و ارادهاش حاکم اول است. خدا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ است بنابراین در کنار همه فعالیتهای سیاسی و زد و بندها، «دل» دستِ خداست. ارادهای که انسانها میخواهند داشته باشند برای رأیدادن و غیره، در آخر با خواست دل انجام میدهند که این دل در دست خداست. حال با توجه به چنین باورمندیای نوع تحلیلها نسبت به جریان و جناحهای سیاسی فرق میکند.
هنوز مردم نسبت به نتیجه مذاکرات مردد هستند
اما در مسئله مذاکرات و برجام، این یک واقعیتی است که صورت گرفته اما این واقعیت هنوز در میان همه اقشار مردم، یک نقش تردید و مرددی را ایفا میکند یعنی چه جریانهای متدین و ولایتمدار که چشم آنها به زبان و فرمان رهبر است، یا جریانهایی که در فاصلهای از رهبری و ولایت قرار دارند و نیز مردم در طیفها و اقشار مختلف، نسبت به مذاکرات نگاهی همراه با تردید دارند.
بهواقع کسی را در کشور پیدا نمیکنید که در مسئله مذاکرات یک بینش و نگاهِ قاطعِ منفی یا مثبت داشته باشد، بلکه همه درحال «تردید» به سر میبرند، بنابراین یک جریان مردّد نمیتواند در اراده و تصمیم مردم کاملاً نقش داشته باشد.
درحال حاضر شاهد فعالیتهایی از سوی همفکران سیاسی و نزدیکان آقای احمدینژاد در سطح کشور هستیم. همچنین شخص آقای احمدینژاد از ابتدای سال شروع به سفر استانی کرده است، از نظر شما در میان مردم چه اقبالی نسبت به این طیف و فکر سیاسی وجود دارد؟ در انتخابات آینده مجلس میتوانند چه میزان از آراء را بهدست آورند؟
آیتالله علمالهدی: آقای احمدینژاد خیلی قابل ارزیابی نیست، ایشان فردی است که سیاست را معاینه کرده و حرکات دولت دهم هم ثابت کرد که وی بیش از اینکه «فرد دینی» باشد، «فرد سیاسی» است و حال و هوای سیاست را زیر و زبر میکند، بنابراین براساس تحلیلها نسبت به آینده سیاست، باید دید که ورود خواهد داشت یا خیر.
ممکن است هنوز احمدینژاد در میان بخشی از مردم «نفوذ» داشته باشد
به هرحال باید گفت که ممکن است هنوز آقای احمدینژاد نفوذی در میان بخشی از مردم داشته باشد. بلاخره وی بهعنوان رئیسجمهور در دولت نهم و دهم خدماتی داشته که این خدمات برای مردم ملموس بوده و اثرگذاری خود را داشته است اما در دولت دهم بهخاطر زاویهای که با ولایت پیدا کرد و برنامهی قدرتمحوری که به ایشان دست داد و یک مرتبه همه مسائل را در شعاع قدرت خود دید، خیلی از مشکلات را بهوجود آورد. این موضوع حداقل در دید نخبگان نسبت به ایشان تردیدِ جدی ایجاد کرد.
دولت فعلی نظر مردم را جلب نکند، نفوذ سیاسی احمدینژاد زنده میماند
اگر این تردید جدی در جامعه گسترش پیدا کند، طبیعی است که نمیتواند به عنوان مؤلفه سیاسی در کشور موثر باشد و به قدرت برسد، اما اگر درعین حال خدمات دولت فعلی نیز برای مردم ملموس نباشد و این خدمات نتواند نظر مردم را به خود جلب کند، طبیعی است که نفوذ احمدینژاد زنده میماند و اثر خود را میگذارد.
دولت فعلی تا به امروز ممکن است خدمات زیاد و فعالیتهای مثبتی داشته باشد، اما آنچه مسلم است، این بوده که فعالیتها و این عملکرد بهجزء در مسئله طرح تحول سلامت، در زندگی مردم ملموس نبوده است، مردم هم چیزی را قبول دارند که در زندگیشان ملموس باشد.
اینکه آمار داده و سخنرانی کنیم و شعار دهیم، در زندگی مردم تاثیر نمیگذارد. اما احمدینژاد خدماتی داشت که مردم در زندگی خود لمس کردند حال اگر دولت فعلی خدماتی نداشته باشد و احساس مردم در داخل زندگیشان نسبت به خدمات دولت طوری نباشد که گذشته را فراموش کنند، طبیعی است که نفوذ سیاسی احمدینژاد هم باقی خواهد ماند.
اخیراً برخی دوره آتی خبرگان رهبری را بسیار حساس و مهم دانستهاند و برخی نیز بیان کردند که برای آن لحظه سرنوشتساز لازم نیست حتما ریاست خبرگان را برعهده داشت. ناظر براین شرایط، پیشبینی حضرتعالی چیست؟ آیا دوره آتی خبرگان رهبری از حساسیت ویژهتری نسبت به دورههای قبل برخوردار است؟
آیتالله علمالهدی: اینکه بگوئیم دوره آینده خبرگان رهبری از حساسیتی برخوردار است که در دورههای قبلی اینگونه نبوده، حرف غلطی است. محور نظام مقام معظم رهبری هستند و عشق و دلدادگی که مردم نسبت به رهبر انقلاب دارند، گویای این مطلب خواهد بود که این ادعاها و حرفها مبنی براینکه به صرف ۷ یا ۸ سال بالارفتن سن ایشان دوره آینده خبرگان مهمتر و حساستر است، کاملاً غلط است.
آنهایی که دوره خبرگان بعدی را حساس میدانند، در پی القای جریان تضعیف رهبری هستند
امروز ما در وضعیت سلامتی مقام معظم رهبری با روز نخست که ایشان بهعنوان رهبر از سوی مجلس خبرگان رهبری منصوب شدند، هیچ تفاوتی نمیبینیم و آن سلامتی همچنان برقرار است. افرادی که میگویند دوره آتی مجلس خبرگان رهبری، دوره حساسی است، در پی القای یک جریان غلط در راستای تضعیف رهبری هستند. بنابراین دوه آتی هم مانند دورههای قبلی است و تفاوتی و حساسیت خاصی نسبت به سایر دورهها ندارد.
همزمانی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری یک آسیب و آفت است
البته انتخابات آینده مجلس خبرگان رهبری یک مشکل و آسیب نسبت به انتخابات قبلی دارد و آن اینکه تا پیش از آن استقلال داشت و مردم با بینشی مستقلانه در انتخابات شرکت کرده و نماینده خود را تعیین میکردند. حال برخی مسئولان با درنظرگیری برخی مصالح، انتخابات مجلس شورای اسلامی را با مجلس خبرگان رهبری تلفیق کردند بنابراین انتخاب مردم با آن آستقلال قبلی صورت نمیگیرد و بینش مردم در انتخابات خبرگان با بینش انتخاب نماینده مجلس آمیخته است که این ویژگی برای انتخابات آتی مجلس خبرگان رهبری یک آسیب و آفَت محسوب میشود.
بینش نسبت به خبرگان رهبری بههیچ وجه مانند بینش نسبت به نمایندگان مجلس نیست بنابراین حال که انتخابات یکی شده و ممکن است این استقلال فکری را مردم از دست دهند، باید خود مردم با بصیرت این مشکل و آفت را حل کنند.
از آیتالله علمالهدی بهعنوان نخستین امام جمعهای یاد میشود که وارد فضای شبکههای اجتماعی شده است. این ورود چه پیامی میتواند به مسئولان فرهنگی و حوزه ارتباطات کشور داشته باشد؟ آیا قرار است حضرتعالی از این بهبعد برخی مواضع رسمی را بهغیر از نماز جمعه، در شبکههای اجتماعی اعلام کنید؟
آیتالله علمالهدی: ما از هر فضایی باید برای تبلیغ اسلام نابمحمدی و آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی استفاده کنیم. البته باید همواره به یاد داشته باشیم که هیچکس به اندازه ائمه جمعه در ملاءعام حرف نمیزند.
ما رسالتی برای خود قائلیم و تاجایی که دستمان میرسد باید برای این رسالت فعالیت کنیم و در هر فضا و جمعی وارد شویم و رسالت خود را تاجایی که میتوانیم توسعه دهیم. این تکلیف شرعی ماست و وظیفهای الهی است بنابراین برای انجام این رسالت تاجایی که بتوانیم و فضا باز باشد، از هر امکان و ابزاری استفاده خواهیم کرد.
«موسیقی» مسئله ما نیست بلکه «کنسرت» مسئله است
در زمینه مسائل فرهنگی در مشهدمقدس، همواره شاهد دغدغههای حضرتعالی نسبت به موضوعاتی چون برگزاری کنسرتهای موسیقی بودیم. اخیراً فرمودید «با موسیقی مخالف نیستم»، در این راستا شاهد واکنشهایی از سوی مسئولان وزارت ارشاد و غیره بودیم، این واکنشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیتالله علمالهدی: بنده در مسائل فرهنگی عقیدهام این است که اینها جریانات فرهنگی و واکنش فرهنگی نیست بلکه طرف مقابل ما، کارِ سیاسی میکند. بحث موسیقی نیست چراکه کنسرت ربطی به موسیقی ندارد، حرف ما این است.
بنده مطلقاً این برخوردهای فرهنگی را با اغراض سیاسی حساب میکنم. بحث ما در کنسرت است، مسئله کنسرت با موسیقی فرق دارد، کنسرت یک سری حواشی و فرایندهای سوء دارد. در فرایند اجرای یک کنسرت اتفاقاتی میافتد که هیچ معیار دینی و شرعی آن را نمیپذیرد. منکراتی اتفاق میافتد که تقریباً نمیشود آنها را از کنسرت منها کرد چراکه اگر منها شوند، دیگر ماهیت کنسرت ندارد.
بهعنوان مثال یک خانم بدحجاب با موی پریشان و ظاهر آرایش کرده و لباس تنگ و نامناسب مینوازد و مردان تماشاچی هم نگاه میکنند. یا در جریان هیجان موسیقی نواخته شده زن و مرد هورا میکشند و بالا میپرند در کنار هم و این اختلاط منکر است. تقریباً هم نمیشود اینها را حذف کرد، چون ماهیت کنسرت همین است؛ شاید مدیران فرهنگی بتوانند در این راستا ابداعی کنند که به آن چیز دیگری میگویند.
از قدیم از ارادتمندان آیتالله واعظطبسی بودم و به این ارادت افتخار میکنم
گاهی در فضای بیرون از استان خراسانرضوی یا در مشهدمقدس، برخی گروههای سیاسی از عدم ارتباط یا ارتباط کم آیتالله علمالهدی با آیتالله واعظ طبسی سخن میگویند. آیا این سخنان صحت دارد؟ آیا اختلاف نظری دارید؟ ارتباط حضرتعالی با آیتالله طبسی چگونه است؟
آیتالله علمالهدی: این صحبتها که بنده با ایشان ارتباط ندارم، دروغ است. بنده از قدیم از ارادتمندان آیتالله واعظطبسی بودم و ارادت من نسبت به ایشان کامل است، همچنان ادامه دارد و به این ارادت نیز افتخار میکنم.
بنده آیتالله واعظطبسی را خادمِ با اخلاص حضرت ثامن الحجج (ع) میدانم. البته وضعیت ایشان، وضعیتِ خاصی است هم از لحاظ مزاجی و هم از لحاظ اشتغالات، ممکن است خیلی ارتباط فیزیکی نتوان برقرار کرد ولی اینکه بگویند ارتباط نداریم، دروغ است.
در خط سیاسی، هیچ تمایز و تفاوتی بین من و آیتالله واعظ طبسی وجود ندارد
به هرحال طبیعی است که رفتار سیاسی هرکسی مطابق پسند خود فرد است. ولی در خط سیاسی، هیچ تمایز و تفاوتی بین خط من و خط آیتالله واعظطبسی نیست و هیچ اختلافنظری نیز نداریم.
ولی در موضوع رفتار سیاسی، مانند اینکه هرکسی بهگونهای غذا میخورد یا راه میرود، رفتار سیاسی هم مانند همین موضوع است که ممکن است رفتارها متفاوت باشد، اما خط و جهت و مقصد سیاسی بین ما متفاوت نیست. هم بنده در تمام جهات وابسته به مقام معظم رهبری هستم و هم ایشان در تمام جهات بسیار وابسته به مقام معظم رهبری هستند.
نظر شما