به گزارش نماینده ازفارس، یک پایگاه آمریکایی در گزارشی با تاکید بر لزوم مقابله با افزایش نفوذ ایران بر منطقه، بر لزوم اقدام غرب جهت عدم تحقق اهداف ژئوپلیتیکی تهران تاکید کرد.
در یادداشت منتشر شده در «فارین پالیسی» با عنوان «درباره ایران امپراطوری چه باید کرد»، آمده است: «تهران اهداف، جاه‌طلبیها، شکوه و تاثیر منطقه‌ای دارد که تاریخ آن به امپراطوری فارس برمی‌گردد و به خاطر همین غرب باید نگران آن باشد».
در ابتدای این مطلب با اشاره به امپراطوری باستانی ایران آمده است: «۲۵۰۰ سال قبل اساس امپراطوری فارس توسط کوروش کبیر پایه‌ریزی شد؛ امپراطوری که در دوران اوجش بر بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان حاکم بود که این میزان بیشتر از هر امپراطوری در طول تاریخ بوده است».
رئیس دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتس آمریکا که نویسنده این مطلب است، افزود: «حوزه امپراطوری فارس مناطق گسترده ای از شرق مدیترانه تا ساحل خلیج عرب یعنی آنچه امروز لیبی، بلغارستان، ترکیه، مصر، سوریه، مصر، لبنان، عراق، عمان، امارات متحده عربی، ایران و افغانستان است را شامل می‌شد».
باید مانع احیای امپراطوری ایران شد
جیمز استاوریدیس نوشت: «ما نمی‌خواهیم امروز به ایران به عنوان قدرت امپراطوری بیاندیشیم اما ایرانیها قطعا اینطور فکر می‌کنند. در عالم واقع این موضوع DNA ملی و چشم انداز فرهنگی آنها است و ما باید تصمیم بگیریم که چطور باید با این واقعیت ژئوپلیتیکی ایرانی مواجه شویم واقعیتی که اگر تحریمها علیه ایران کنار برود، تشدید خواهد شد».
وی ادامه داد: «استراتژی ژئوپلیتیکی تهران که با اعتقاد شیعه به عنوان جنبش دینی تقویت هم شده، مستقیما از کتابهای مشتمل بر استراتژیهای سه امپراطوری نخستین فارس گرفته شده است امپرطوریهایی که بیش از یک هزار سال تداوم داشتند. ایران به دنبال غلبه و تسلط منطقه‌ای، سطح قابل توجه جهانی از قدرت و نفوذ و ایجاد یک مرکز قدرت است که پل شرق و غرب نیست بلکه نیرویی با حق و حقوق مختص به خود است».
غرب باید آماده تبعات لغو تحریمها ایران بشود
استاوریدیس که ملوان بازنشسته ۴ ستاره نیروی دریایی آمریکا نیز هست در ادامه این یادداشت با اشاره به مذاکرات هستهای و تاکید بز لزوم حل دیپلماتیک این مساله، درباره تاثیر لغو کامل تحریمها بر رفتار خارجی ایران و افزایش بیشتر نفوذ آن هشدار داد.
رئیس دانشکده حقوق و دیپلماسی در آمریکا نوشت: «بنا بر برخی ارزیابیها، لغو کامل تحریمهای ایران سبب سرازیر شدن درآمد حدود ۱۰۰ میلیاردی یا بیشتر در هر سال می‌شود و بیش از یک سوم اقتصاد این کشور را به به دلیل موانع مسکوت مانده بود به کار می‌اندازد. میزانی از این منابع قطعا برای بهبود شرایط اقتصادی در ایران صرف خواهد شد اما سرمایه بسیاری در اختیار آن برای فعالیتهای خارجی در منطقه و جهان خواهد داد».
علی رغم تحریمها نفوذ ایران در منطقه گسترش یافته
در یادداشت منتشر شده در فارین پالیسی آمده است: «علی رغم وجود تحریمهای تاثیرگذار، با نگاه کلی به منطقه می‌توان قدرت و توان امروزی ایران را دید. ایران به طرز موفق و عمیقی بر سیاست چهار پایتخت عربی منطقه شامل بیروت، بغداد، صنعا و دمشق مسلط است و در حال اعمال نفوذ بر کابل و بحرین است. اگر تحریمها لغو شوند منابع قابل توجهی برای کمک به گروه‌های مختلف از حزب‌الله لبنان تا حوثیهای یمن در اختیار ایران قرار خواهد گرفت».
۴ توصیه برای مقابله با نفوذ بیش از پیش ایران
نویسنده در ادامه این مطلب با هشدار درباره تاثیرات لغو تحریمها بر رفتار ایران، برای مقابله با آن چهار توصیه مطرح کرد که شامل «دادن تضمین مجدد به متحدان آمریکا در منطقه درباره مقابله با اقدامات ایران، افزایش همکاریها با متحدان در حوزه سایبری برای مقابله با تهران، افزایش مضاعف فعالیتهای اطلاعاتی علیه ایران و باز نگهداشتن کانال مذاکره و گفتگو با ایران» است.
او در توضیح توصیه اول نوشت: «ما باید به متحدان آمریکا در منطقه که به طرز فزاینده‌ای عصبی هستند، درباره اینکه ما از اقدامات مبتنی بر درخواستهای امپراطوری ایران آگاهیم، تضمین مجدد بدهیم. باید از طریق درگیر شدن در اقدامات دیپلماتیک در سطوح بالا این کار را بکنیم. البته آنچه واقعا آنها خواهانش هستند فروش و یا تحویل سلاحهای با فناوریهای پیشرفته، مربیان نظامی و مشاوران مستقر در منطقه و استقرار مکرر واحدهای نظامی بسیار موثر و حمایت سیاسی علیه ایران است».
استاوریدیس در توصیه دوم با اتهام زدن به ایران در حملات سایبری افزود: «حوزه خاص همکاری که بسیار قدرتمند خواهد بود، حوزه سایبر است. سعودیها به خوبی حملات ویرانگر به آرامکو را به خاطر دارند و درباره افزایش توامندیهای ایران در این حوزه نگران هستند. در حالی که اسرائیلیها به خوبی از خود دفاع کرده‌اند اما آنها هم مشارکت در تحقیق سایبری و عملیات سایبری که شاید در صورت شکست دیپلماسی، طرح جایگزین برای پرداختن به تهدید هستهای ایران هم باشد، استقبال می‌کنند».
وی نوشت: «سوم، واشنگتن باید تلاشهای ما در کسب اطلاعات علیه ایران را مضاعف کند. غرب بسیار بر روی عملیاتهای مقابله با گسترش سلاح اتمی و رژیمهای بازرسی متمرکز بوده است که البته منطقی است اما به مروز زمان ما باید به چیزی بیش از اینکه ایران به دنبال سلاح اتمی است، بپردازیم».
مقام ارشد پیشین نیروی ارتش آمریکا درباره موضوعات دیگر غیر از موضوع هستهای که غرب باید درباره آنها اطلاعات کسب کند، افزود: «اهداف بلندمدت منطقه‌ای ایران چیستند؟ اولویت‌بندیهای ایرانیها در کمپین و مبارزه برای تاثیرگذاری و نفوذشان کدام کشورها و ملتها هستند؟ خطوط قرمز ژئوپلیتیکی آنها کجا هستند؟ شالوده و زیربناهای مذهب شیعه تا چه اندازه برای این اهداف ژئوپلیتیکی اساسی و محوری هستند؟ ما درباره این موضوعات به اندازه‌ای که باید بدانیم، اطلاعاتی نداریم».
توصیه پایانی او بازگذاشتن راه مذاکره و گفتگو با ایران است. وی نوشت: «چهارم و هر چند سخت به نظر می‌رسد آنکه غرب باید کانال باز برای مذاکره با ایران را حفظ کند. اگر توافقی رضایتبخش برای برچیدن و یا حداقل کاهش قابل توجه برنامه هستهای ایران حاصل شود، این یک موضوع خوبی است».
رئیس دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر افزود: «مساله بزرگتر آن است که : اهداف و جاه‌طلبیهای بلندمدت ایران که وارث یک سنت عظیم فارسی(امپراطوری فارس) است، چه می‌باشند؟ باز گذاشتن امکان گفتگو با توجه واقعگرایانه به تاریخ و مسیر حرکت کنونی آنها برای مدیریت کردن این چالش بزرگتر حیاتی خواهد بود».