نماینده؛ ابراهیم رزاقی/ بحث تحریمها که مسئلهای مسبوق به سابقه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده، همواره چالشی را در برابر اقتصاد آسیبپذیر داخلی ایجاد کرده است. طرفداران نظریه استقلال اقتصادی بر این موضوع تاکید دارند که خوداتکایی مهمترین عامل جلوگیری از تهدیدات است. اقتصاد جهانی به خصوص پس از پایان جنگ تحمیلی، طرحها و برنامههایی را با هدف وابسته کردن اقتصاد و تضعیف تمامیت نظام به اجرا در آورد، که با غفلت از اندیشههای امام(ره) و مقام معظم رهبری، آثار مخرّب این نقشهها در حوزه اقتصاد نمایانتر گردید.
استقلال و مقاومسازی اقتصاد دو مؤلفه اصلی دارد. اول، برآورده کردن نیازهای داخلی با تکیه بر نیروها و امکانات کشور و دوم، پرهیز از خام فروشی. واکنش مردم در مواقع سخت از جمله تحریم نظامی در جنگ تحمیلی، دست روی دست گذاشتن و منفعل ماندن نبود بلکه بر هدفمند کردن تمام نیروها و تلاشها در جهت استقلال نظامی بدون کمک و نیاز خارجی متمرکز شده بود. اکنون پس از گذار از آن روزگار سخت، صنایع نظامی ما کاملاً مستقل، قابل صدور، دارای خط و خطوط انقلابی(الگوی دفاعی) و ارزانقیمت است. صنعت هستهای، نانو تکنولوژی، فضایی و پزشکی نیز از این دست موارد است که در شرایط تحریم رشد کردهاند. این نمونهها گویای این حقیقت است که میتوان در مقابل تهاجم اقتصادی واکنشهای دیگری به جز دل بستن به مذاکره هم داشت. در زمان جنگ تحمیلی، هنگامی که ارتش رژیم بعث به خرمشهر حمله کرد و آنجا را تصرف نمود اگر سیاست بر این اصل قرار داشت که با صدام گفتگو شود تا این شهر اشغال شده را به ما بازگرداند، آیا چنین اتفاقی رخ میداد؟ در حال حاضر که دشمن بدون شلیک حتی یک گلوله سعی در فلج کردن آرمان انقلاب دارد و با تمام قوا هجوم خود را بر اقتصاد کشور متمرکز کرده است، دقیقاً همان شرایط جنگ تحمیلی با رویکرد اقتصادی بازسازی شده است. همانگونه که در جنگ تحمیلی با مقاومت به پیروزی رسیدیم، به کشوری وابسته نبودیم، با اتکاء به نیروهای داخل و ایمان به توان مردم برنده جنگ بودیم به همان ترتیب، راهکار تحریم و حل همیشگی معضل اقتصاد، مقاومت کردن و قطع امید از دست بیگانگان است.
جای تاسف است که در شرایط جنگ اقتصادی به جای رونق تولید داخلی، طی سه دهه گذشته ۱۳۰۰ میلیارد دلار کالا از انواع و اقسام آن وارد کشور شود. این واردات با دلار ارزان که مانند سمّ مهلک برای صنایع کشور عمل میکند تا جایی ادامه یافت که تنها در سال ۱۳۹۰، حدود ۱۲۰ میلیارد دلار کالا به کشور وارد شد. این شرایط هر کشور زورگویی را به این نتیجه میرساند که تنها راه فشار بر ایران، سوء استفاده از شرایط شکننده اقتصادی است زیرا بر اساس تجربه گذشته از روش نظامی مایوس شدهاند و عملکرد مسئولین باعث شده که دشمنان به این نتیجه تلخ برسند. اگر مسئول و یا مقامی از بیان عبارت «جنگ اقتصادی» امتناع میکند از این جهت است که جنگ باید با دفاع مقابل شود. جدا کردن بحث تحریمها از مشکلات اقتصادی باعث تقویت امنیت ملی است و برعکس، گره زدن این دو موضوع همانگونه که رییس قوه قضائیه نیز بر آن تاکید کردند، «خطایی راهبردی» است.
واردات، حتی برای تولیدات داخلی مانند وارد کردن قطعات و مواد اولیه چراغهای تولید کشور را خاموش کرده و علاوه بر راکد کردن تدریجی تولید، افزایش بیکاری، اختلاف طبقاتی را هم باعث شده است. این حقایق و آمارها زنگ خطر را برای اقتصاد کشور از مدتها پیش به صدا در آورد اما گوش شنوایی برای شنیدن هشدار آن وجود نداشت. تعطیل شدن صنایع اقتصادی درونزا را باید «تقدیم سرنوشت خود به بیگانه» نامید. برخلاف «دفاع از سرنوشت ملی» که اوج آن دفاع مقدس بود و تمام دنیا با رژیم صدام برای ساقط کردن انقلاب اسلامی همنوا شده بودند، شیوه فعلی عاقبت خوشی را برای مقدرات کشور به همراه نخواهد آورد. در آن دوره، فرهنگ توانمند بودن حاکم بود و در عصر کنونی زمزمههای وابستگی و اتکاء به بیگانگان شنیده میشود.
برخی از هموطنان ما که به کارهای غیرتولیدی مانند دلالی و خرید و فروش اشتغال دارند، از همکاری ناخواسته خود با دشمنان بیاطلاع هستند و اگر از آثار مخرب کار خود مطلع شوند، یقیناً به روش خود ادامه نخواهند داد. وظیفه رسانههاست که ابعاد روی آوردن به اقتصاد غیرتولیدی و غیرمولد را به وسیله برنامههای گوناگون رسانهای برای آحاد مردم تشریح کنند که در اینصورت، شاهد همکاری همه اقشار جامعه مانند جنگ تحمیلی خواهیم بود.
در حالی که هر روز آمارهای گوناگونی از مشکلات اقتصادی منتشر میشود، متاسفانه برخی مسئولین به این نتیجه رسیدهاند که تمام این مشکلات از راه گفتگو، تفاهم و توافق با آمریکا حل خواهد شد؛ در حالی که این رویکرد به هیچ وجه و ابداً حتی یکی از مشکلات اقتصادی ما را حل نخواهد کرد. اگر قرار بود تمام مشکلات و مسائل ما در گرو ارتباط با خارج حل شود که باید این اتفاق پیش از اعمال تحریمها صورت
میگرفت. در چارچوب اسلام انقلابی و نه اسلام آمریکایی، عزت مسلمین در اولویت است. ذلیل شدن، همان چیزی است که در اسلام آمریکایی مستتر و دورنمای آن بازگرداندن کشور به شرایط دوران شاه است.
آیا در شرایطی که ۴۰ درصد مواد غذایی کشور از خارج تامین میشود، مسئولین میتوانند تضمین امنیت غذایی را به مردم بدهند؟ دشمنی که حتی به بیماران رحم نمیکند اگر روزی تصمیم بگیرد که مانع صادرات مواد غذایی اولیه مانند گندم به کشور شود چه فاجعهای رخ خواهد داد؟ باید به آنان التماس کنیم و یا مشی آیندهنگری و دوراندیشی را در پیش بگیریم؟
تمام ادلّه عقلی و اخلاقی و همه جوانب امنیتی و اقتصادی باید مسئولین را به این نتیجه برساند که به جای چشمداشت از بیگانگان به تولید داخل و حمایت از اقتصاد داخلی همت کنند. به جای چانهزنی با غرب برای بخشش و تسهیل تحریمها، اگر وقت صرف شده را با تمام قوا بر تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی صرف کرده بودیم، یقیناً در جایگاهی قرار میگرفتیم که از موضع قدرت و با دست پر در برابر دشمن قرار داشتیم. هرچند فرصتها به سختی به دست میآیند و به آسانی از دست میروند اما هنوز جای امید است که مسئولان ذیربط در سیاستهای اقتصادی خود تجدیدنظر اساسی کرده و شاهراه طمع دشمن را برای همیشه قطع نمایند.