شناسهٔ خبر: 65076 - سرویس اقتصاد

هزینه "جوایز میلیاردی" چگونه تامین می‌شود؟

چند سالی است تعیین جوایز میلیاردی از سوی واحدهای توزیعی به ترفندی برای فروش بیشتر و در نتیجه افزایش سود این واحدهای تبدیل شده است. اما به راستی منابع این جوایز میلیاردی چگونه تامین می‌شود؟ آیا اگر قیمت‌هایی که این واحدهای به سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان ارائه می‌دهند واقعی بود باز هم قادر بودند روز به روز به کمیت و کیفیت جوایز خود بیفزایند؟

به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری دانشجو، ناگفته پیداست تبلیغات نقشی موثر و غیرقابل انکار در فروش بهتر محصولات شرکت‌های تولیدکننده دارد تا بتوانند از این طریق زمینه را برای افزایش فروش و در نتیجه سودآوری بیشتر فراهم کنند.

عمده‌ترین اهدافی که تولید‌کنندگان در تبلیغات خود بر آن تکیه دارند ترغیب مصرف‌کنندگان به خرید محصولاتشان است که امروزه این کار نه با افزایش کیفیت و کاهش قیمت، بلکه با اتخاذ روش‌هایی همچون تعیین جوایز آن هم جوایز میلیونی برای این کالاها انجام می‌شود. این فروشندگان که به دلیل افزایش محصولات وارداتی بهتر از از عنوان عرضه‌کننده به جای تولیدکننده برای آن‌ها استفاده کرد، در تبلیغات کالاهای خود در رسانه‌ها و فروشگاه‌های بزرگ از پرداخت جوایز میلیاردی به مشتریان خبر می‌دهند و رنگ و بوی جذاب‌تری به شیوه‌های تبلیغاتی خود داده‌اند.

جایزی که چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره می‌کند که برای ماجراجویی و امتحان شانس خود هم که شده، یک بار به بازار مراجعه کند و این کالاها را خریداری نماید تا شاید یکی از برندگان خوش‌شانس این بخت‌آزمایی باشند.

به راستی منابع این جوایز میلیاردی که در بازه‌های زمانی کوتاه هفتگی یا ماهانه پرداخت می‌شود، چگونه تامین می‌شود؟

آیا اگر  تولیدکنندگان به سودهای معقول در نظر گرفته شده از سوی سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان را رعایت کرده و بر اساس آنالیز قیمت واقعی که به این سازمان ارایه می‌دهند، کالاهای خود را تولید و یا عرضه کنند، آیا باز هم قادر خواهند بود روز به روز به کمیت و کیفیت جوایز خود بیفزایند؟

هنوز فراموش نکرده‌ایم صحبت‌های داریوش ارجمند را که در یکی از برنامه‎های متعددی به مناسبت تبلیغ یک برند از برندهای پرتعداد برنج آن هم با جایزه‎های چند صد میلیونی در سیما، سوال مهم و جالبی را از مجری می‎پرسد که «مگر سودشان چقدر است که فقط هفته‎ای صد و ده میلیون جایزه می‎دهند!؟ »

و بعد هم جدی‎تر می‎پرسد که «این شرکت‎ها، برنج خود را کجای کشور و با چه شیوه‎ای کاشت، داشت و برداشت می‎کنند که فقط حاشیه سود کلانش می‎شود هفته‎ای چند صد میلیون جایزه به مردم به علاوه پرداخت میلیون‎ها تومان هزینه به صدا و سیما برای اختصاص یک برنامه ویژه هفتگی به آنها و تبلیغات مدام شبانه روزی در شبکه‎های مختلف سیما! »

سوال کاملا به جایی است. از آنجایی که مطابق قانون، تمامی تولیدکنندگان و واردکنندگان کالا موظف به محاسبه و تعیین قیمت تمام‌شده با درنظر گرفتن هزینه‌های بخش توزیع براساس ارقام مصوب و سپس درج قیمت نهایی مصرف‌کننده روی بسته‌بندی کالاها به‌صورت یکسان و در سراسر کشور هستند. در مورد کالاهای اساسی و ضروری مصرفی نیز مطابق ضوابط قیمت‌گذاری سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولید کنندگان، سودی معادل ۱۵درصد برای واردکنندگان و ۱۷درصد برای تولیدکنندگان تعیین شده است، در بخش توزیع نیز قانون‌گذار در فاصله قیمت از درب کارخانه تولیدکننده یا انبار کالاهای وارداتی تا رسیدن به مصرف‌کننده سودی معادل ۲۸درصد شامل ۱۰درصد برای توزیع و پخش، ۱۲درصد در بخش خرده‌فروشی و ۶درصد مالیات برارزش افزوده، تعیین کرده است که البته در عمل با توجه به احتساب هریک از سود‌ها در مرحله بعد حدود ۳۰/۶ درصد سود در بخش توزیع حاصل و همه این سودها و مالیات در قیمت نهایی مصرف‌کننده که روی کالاها درج شده لحاظ می‌شود، پرسش مطرح آن است که با درنظر گرفتن نرخ مصوب سود عرضه کالا، توزیع‌کننده با فروش یک کالا تا چه میزان سود می‌برد که از محل این سود قادر است چنین هزینه‌ای برای جوایز میلیاردیآن هم  به‌صورت هفتگی یا ماهانه، در نظر گیرد!؟  

 

پرداخت هزینه‌های میلیاردی از جیب‌ مصرف‌کنندگان

 

این موضوع تنها یک جواب دارد و آن نیز این است که قیمت درج شده روی بسته‌بندی این محصولات با قیمت واقعی و تمام شده آن محصول فاصله‌ای از زمین تا آسمان دارد، در نتیجه تمامی مصرف‌کنندگان این کالا با پرداخت هزینه‌ای بالا تنها به پر شدن جیب توزیع‌کنندگان این کالاها مبدل شده‌اند و در این میان شاید تنها یک درصد این مصرف‌کنندگان با خوش‌شانسی صاحب یکی از این جوایز میلیاردی می‌شود.  

در واقع تامین سودهای مازاد در حلقه‌های تولید و توزیع و جوایز کلان اهدایی توسط این واحدها به یک عرف پذیرفته شده برای فروش محصولات تبدیل شده است، از محل جیب مصرف‌کننده بی‌پناه فراهم شده و به فروش و سودبری بیشتر این عرضه‌کنندگان منجر می‌شود.

آیا بهتر نیست سازمان حمایت از حقوق مصرف‌کننده و تولیدکننده که در حال حاضر تنها بخشی از وظایف خود یعنی حمایت از تولیدکننده‌ای که در این سال‌ها به توزیع‌کننده تبدیل شده است انجام می‌دهد، با یک بازنگری در قوانین و همچنین نظارت بیشتر بر این واحدهای توزیعی، قدری هم از حقوق مصرف‌کنندگان دفاع کند تا به جای اینکه تنها یک درصد از مصرف‌کنندگان از این جوایز بهره بجویند، تمامی مردم با کاهش قیمت این محصولات منتفع شوند؟