به گزارش «نماینده» محمد خوش چهره اقتصاددان در برنامه تیتر امشب با اعلام اینکه بعد از جنگ همه روی رشد اقتصادی تاکید داشتند، گفت: یکی از خطاهای استراتژیک نظام برنامه ریزی این بوده است که بدون اینکه درک صحیی از محیط داشته باشیم برنامه ریزی کرده ایم.
وی گفت: در مقاطعی نرخ رشد اقتصادی ما منفی بود یکی از دلایل این است که سطحی نگری می کنیم و درک صحیحی نداریم، عدد گذاری ها نیز دقیق نبوده است.
خوش چهره افزود: استراتژی مجموعه ای از سیاست ها، برنامه ها و روش هاست که برای رسیدن به هدف تنظیم می شود. دولت اصلاحات استراتژی صنعتی را تبیین کرد و بعد اینکه صادرات گرا شویم. در آن زمان بنده به همراه چند استاد به رئیس جمهور نامه دادیم که استراتژی درست نیست و اشکال دارد که رئیس جمهور نیز پذیرفت.
خوش چهره در ادامه با بیان اینکه اشکال عمده ما این است که استراتژی درست و جامعی نداریم، گفت: سیاست صنعتی شدن داشته اما استراتژی جامع نداشته ایم.
وی گفت: نرخ رشد اقتصادی شاخص و معیاری است برای درست برنامه ریزی کردن که اگر تحقق پیدا کند مشخص می شود که برنامه ریزی ها درست بوده است.
او افزود: به درصد تغییرات نرخ رشد اقتصادی می گوییم اما عملا انحرافات معنی دار داریم. ممکن است نرخ رشد اقتصادی را بدست بیاوریم اما زمانی که نتوانیم به آن استمرار ببخشیم و آن را حفظ کنیم؛ نرخ رشد غیر واقعی بوده است. رشد مستمر و پایدار اقتصادی بسیار مهم است.
وی افزود: درآمد ملی است که به رفاه ملی و بهبود سطح جامعه می رسد، اگر درآمد ملی ریشه در تولید ملی داشته باشد به اقتصاد پایدار می رسیم اگر غیر از این باشد اقتصاد پایداری خود را از دست می دهد. دولت درآمدش از مالیات است بنابراین سعی میکند تولید ناخالص ملی را حفظ کند. اشتغال ریشه در تولید ناخالص ملی دارد پس باید درآمد از طریق خام فروشی را متوقف کنیم بنابراین رشد پایدار و درآمد ملی پایدار موقعی است که ریشه در تولید ناخالص ملی داشته باشد.
وی گفت: یکی از دلایل خطای ما این است که تناسبات دیده نشده است. در سند چشم انداز در بیست سال گفتیم که می خواهیم بین ۲۴ کشور اول شویم آن موقع ترکیه و عربستان از ما جلوتر بودند، هدف ما این بود که از رقبایی چون ترکیه و عربستان جلوتر رویم اما از آن سال تاکنون نه تنها نتوانستیم فاصله را با ترکیه کمتر کنیم بلکه بیشتر هم فاصله گرفتیم و عقب افتادیم.
وی گفت: برای اینکه فاصله را با رقبا کم کنیم باید قابلیت های فعلی اقتصاد خود را هم نگاه کنیم.
خوش چهره در ادامه درباره اشکالات نرخ رشد اقتصادی گفت: برای نرخ رشد اقتصادی درصد تغییرات تعیین می کنیم که عدد گذاری بسیار مهم است اگر عدد ۸ را در نظر می گیریم باید بدانیم که نرخ رشد را از یک مدل انتخاب می کنند که موانع کم است، ما فکر می کنیم هرچه سرمایه گذاری بیشتر باشد نرخ رشد بالاتر خواهد بود که در اصل اینگونه نیست بلکه باید به تنگناها نگاه کرد.
شقاقی استاد دانشگاه و دیگر مهمان برنامه با اشاره به اینکه اقتصاد ایران با بیماری تحت عنوان بیمار هلندی درست از سال ۵۳ که قیمت نفت از یک دلار به ۱۱ دلار رسید درگیر شده است گفت: به دنبال این بیماری عجیب تورم دهه ۵۰ از ۵ درصد به ۲۵ درصد سال ۵۶ رسید که این روند با رکود و تورم تا به امروز ادامه دارد.
او افزود: واقعیت این است که اقتصاد ایران برای رفع این موارد از اقدامات سرپایی و موقت بهره برده و عملا به دنبال درمان قطعی برای آن نبوده است.
شقاقی گفت: تا کنون ۵ استراتژی برای اقتصاد ایران تعریف شده که متاسفانه با روی کار آمدن هر دولتی آن استراتژی ها کنار گذاشته شد تا بعد از سالها در کشور شاهد عدم وجود استراتژی صنعتی در کشور باشیم، حال آنکه کشور نیازمند تولید و سرمایه گذاری هستیم.
این استاد دانشگاه افزود: متاسفانه نگاه تولید در اقتصاد کشورمان به بازار داخل دوخته شده است.
او با اشاره به انواع استراتژی بازار گفت: گروه نخست معتقد به استراتژی تولید برای بازار داخل است، استراتژی دوم استراتژی بازار با هدف صادرات به بازار های خارجی و در نهایت حضور بنگاه های تولید در زنجیره تولید جهانی است که اروپای شرقی این نوع از استراتژی را دنبال می کند به این معنا که تولید برای برندهای معروف با هدف اشتغال زایی، صورت می گیرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اقتصاد ایران در همان فاز اول فریز شده است گفت: متاسفانه به دلیل فقدان توسعه صنعتی نگاه اقتصادی کشور به بازارهای خارجی و صادرات معطوف نشد و از سوی دیگر تجربه تولید برای برند های معروف هم در کارنامه اقتصادی کشور وجود نداشت لذا ما در همان فاز نخست متوقف شدم.
شقاقی با اشاره به کاهش درآمدهای نفتی و تاثیر ۴۰ درصد آن بر کوچک تر شدن اقتصاد کشور گفت: ماجرا سرریز شدن موجودی انبارها به دلیل عدم تعادل در عرضه و تقاضا بود که نتیجه ای جز مازاد عرضه در بازار به همراه کاهش توان مالی مردم نداشت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اقتصاد ایران ظرفیت های بی نظیری دارد، گفت: سرمایه انسانی خوبی در اختیار داریم، به لحاظ سرانه دانشجو بعد از آمریکا و در رده دوم قرار گرفته ایم، به لحاظ معدن، گردشگری و غیره نیز رده های مشابهی را در اختیار داریم همین امور موجب شد تا در برنامه ششم و با اتکا به پتانسیل های داخلی رشد ۸ درصد را برای اقتصاد کشور پیش بینی کنیم.
شقاقی افزود: برآوردها نشان می داد ایران ۱۴۰۴ باید به سرانه تولید ۲۰۰۰ میلیارد دلار برسد، این درحالیست که ترکیه و عربستان هم برنامه توسعه اقتصادی برای خود تعریف و آنها رشد اقتصادی ۶ و ۷ درصدی را هدف گذاری کرده اند، ما در افق ۲۰ ساله ۱۴۰۴ به این نتیجه رسیدیم که اگر می خواهیم قدرت اول منطقه باشیم باید به رشد اقتصادی ۸ درصدی برسیم تا ترکیه و عربستان را پشت سر بگذاریم. این مبنای اصلی ما از سال ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ بوده است.
او با اشاره به دو رشد اقتصادی منفی در سالهای ۹۱ و ۹۲ که به دلیل تحریم ها گریبان گیر اقتصاد شد تا جایی که اقتصاد کشور را تا ۴۰ درصد کوچکتر کرد افزود: آمارها رشد اقتصادی سال ۹۵ را ۱۲.۵ درصد نشان می دهند که از این آمار سهم اصلی متعلق به نفت است، عددی معادل ۹.۵ درصد از ۱۲.۵ درصد، که رشد ۳ درصدی مابقی مربوط به بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات است، آماری که دیگر تکرار نمی شود به این ترتیب سال ۹۶ سال اقتصاد واقعی ایران است، حال سوال این است که آیا در سال ۹۶ شاهد رشد پایدار در اقتصاد کشور هستیم؟ و دولت چه کار باید می کرد و باید بکند؟
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بخش خدمات در دنیا، بخش بزرگی برای رشد اقتصادی به حساب می آید، افزود: آمارها نشان می دهند که در حوزه رقابت پذیری روند اقتصادی ایران نه تنها رشد نکرده بلکه نزول یافته زیرا رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۰، عدد ۶۹ بود که در سال ۲۰۱۷ به ۷۶ نزول یافته است.
او در ادامه گفت: در اقتصاد ایران مشکلات بنیادینی فراروی تولیدکنندگان وجود دارد لذا تا این مشکلات رفع نشوند اشتغال زایی هم ممکن نخواهد بود.