به گزارش «نماینده»، محمود بهمنی، رئیسکل سابق بانک مرکزی را همه میشناسند. او که دورانی از عمر کاری خود را با ولیالله سیف، رئیسکل فعلی بانک مرکزی سپری کرده، این روزها قضاوت در مورد همتای فعلیاش را به رسانهها میسپرد و البته بارها بر روی این نکته پافشاری میکند که باید برای قضاوت عملکرد هر فرد، شرایط دوران مدیریتش را هم در نظر گرفت. بر این مبنا، او قائل به این است که برای سنجش عملکرد خودش در دوران ریاست بر بانک مرکزی، باید حتما شرایط تحریم و کاهش درآمدهای نفتی را هم لحاظ کرد؛ اما مدعی است که صدها تن طلا در زمان تحریم با نرخ ۶۵۴ دلار خریداری کرده که بعدها به ۱۷۰۰ دلار رسیده است. مشروح گفتوگوی خبرنگار مهر با وی به شرح زیر است:
به نظر میرسد رئیسکل بانک مرکزی ایران در دوران تحریم باید ناگفتههای زیادی داشته و حرفهای زیادی را تا این لحظه در سینه خود انباشته باشد. محمود بهمنی از دوران ریاست کلی خود بر بانک مرکزی، چه کارنامهای را برای خود متصور است؟
- فعلا بنا ندارم بگویم که دوران تحریم بر بانک مرکزی چه گذشته است، ولی فکر میکنم یکی از شاخصترین اقدامات انجام شده در آن دوران، افزایش ذخایر طلای کشور بود که در آن زمان، توانست پشتوانه کشور در دوران تحریم باشد. البته باز هم نمیخواهم موضوع آن را تشریح کنم؛ کافی است به این نکته اشاره شود که در آن دوران، ۱۰۰ تن طلا به کشور وارد کرده و در واقع، به عنوان یک پشتوانه، ذخیرهسازی کردیم؛ چراکه آن زمان دلار تحریم بود. البته تمام افرادی که هم اکنون در بانک مرکزی مشغول به مدیریت و فعالیت هستند، همه دوستان من به شمار میروند و از همکاران قدیمی هستیم، پس باید به این نکته توجه داشت که هر دوران، شرایط خاص خود را دارد. دوران کنونی با زمانی که بانک مرکزی و تمام بانکهای کشور در تحریم بودند، سوئیفت کاملا بسته بوده و حتی گزینه نظامی روی میز بود یا اینکه نفت ایران را تحریم کرده بودند، متفاوت است و هر دوران شرایط خاص خود را دارد که باید در قضاوتها آن را لحاظ کرد. در آن شرایط ما میخواستیم کشور را اداره کنیم؛ پس به نظر میرسید بهترین راه همین واردات طلا باشد. این مهم بود که چه تصمیمی بگیریم؛ این در حالی است که در بسیاری از کشورها گرفتاریهای زیادی از بابت کاهش فروش نفت پیش آمده است که نمونه آن عراق، افغانستان و روسیه است؛ پس به جرات میتوانم بگویم که ما کشور را با یک شرایط بسیار سخت، اما خوب اداره کردیم و برای آن، شب و روز نداشتیم؛ اگرچه اشکالاتی وجود داشت و منکر آن نمیشوم.
* حال با این تفاسیر شما به عملکرد خودتان در بانک مرکزی چه نمرهای میدهید؟
- این نمره را شما اهالی رسانه باید بدهید؛ ما نمیتوانیم به خودمان نمرهای بدهیم، فقط میتوانیم بگوییم که چه کاری میتوانستهایم انجام دهیم و در انجام آن کوتاهی کردهایم. این که به خودم چه نمرهای میدهم، آخرین سوالی بود که از من، در دوران ریاستم بر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران پرسیدند. نمرهای نمیتوانم به خودم بدهم، اما به جرات میگویم آنچه که باید انجام میدادم را انجام دادم. به خصوص اینکه ذخایر طلا را به بالای چند صد میلیارد دلار رساندیم و چند صد تن طلا آوردیم. این میزان طلا را در زمان تحریم ۶۵۴ دلار خریدم که بعدها به ۱۷۰۰ دلار رسید.
* این خرید با چه پیشبینی انجام شد؟
- محمود بهمنی: زمانی نفت ایران را با رقمی بالاتر از ۱۰۰ دلار میخریدیم و ما ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه نفت صادر میکردیم که در شرایط تحریم، به ۷۰۰ هزار بشکه کاهش یافت. پس ما در این شرایط کشور را اداره میکردیم که برای بانک مرکزی روزهای سختی بود. بنده با ۴۷ سال سابقه، فکر میکردم که برای سپری کردن این دوران، تجربه کم دارم و باید حداقل ۶۰ تا ۷۰ سال سابقه میداشتم. آن روزها، یک پای ما در سازمان ملل بود که ایران را از فهرست پولشویی خارج کنیم؛ شرایط بسیار سختی بود. بایستی هر دوران را با زمان خود مقایسه کرد؛ امروز هم صحبت من با دولتها این است که اجازه بدهیم هر کسی جای خود قرار گیرد. اگر هر کسی جای خود باشد میشود بهترین شرایط را تصور کرد.
* علیرغم عملکرد مثبت شما در بانک مرکزی، بسیاری بر این باور بودند که اظهارنظرهای پیاپی شما، عامل تنش در بازار ارز است. شما این انتقاد را قبول دارید؟
- چارهای جز این نداشتیم. آن زمان خیلیها باور نداشتند که گزینه نظامی روی میز است؛ بنابراین باید فکر میکردیم که چه باید بکنیم؛ ما به هرحال باید کشور را اداره میکردیم. من فکر میکردم که باید دو تا سه سال، گندم و دارو ذخیره کنیم؛ اما منابع ارزی ما کم بود. اقتصاد مقاومتی که حضرت آقا میفرمایند، از آن زمان کلید خورد. لزومی نداشت اعلام کنیم؛ اما نباید اینطور هم فکر کنیم که شرایط عادی شده و باید پولهای خود را خرج کرده و ذخایر را از بین ببریم. خدا نکند دشمن پی ببرد که پشت دست ما چیست و وضع مالی ما چطور است. در غیر این صورت، بر اساس آن نسخه میپیچند.
* یک سوال از تجربیات شما در حوزه انتقال ارز میپرسم. مکانیزم استفاده از دلارهای بلوکه که اکنون آزاد شده، چیست؟ آیا این ارزها قابلیت انتقال به کشور را دارند؟ و آیا قابل هزینه کرد هستند؟
- بسیاری از پولهای موسوم به دلارهای بلوکهشده که آزاد میشوند، متعلق به بانک مرکزی است، اصلا نباید دولت آن را خرج کند. در واقع، اینها ذخایری بانک مرکزی هستند که ریال آن قبلا به دولت داده شده است. به عبارت دیگر، وقتی نفت را میفروشیم، باید قیمت آن را محاسبه کرده و ۱۴.۵ درصد آن را به وزارت نفت بدهیم و ۳۰ درصد را نیز به صندوق توسعه ملی واریز کنیم؛ مابقی این درآمد متعلق به دولت است که در خارج از کشور میماند و جزو ذخایر کشور است. این پول متعلق به مردم است.
* یعنی برای دلارهایی که به مرور آزاد میشوند، با اطمینان میتوان گفت که بانک مرکزی سهم صندوق توسعه ملی و نفت را داده است؟
بله تمام اینها پرداخت شده و این منابع ارزی در خارج کشور، متعلق به همه مردم است که اختیارش به دست دولت داده شده است. هم اکنون هم، هر میزان نفت که میفروشیم، ارز آن در خارج کشور است و ممکن است ریال آن را بانک مرکزی به خزانه و دولت تحویل دهد، اما اگر هم بخواهیم کالایی را وارد کنیم، پول آن را فیزیکی جابجا نمیکنیم، بلکه از حسابی که در خارج کشور داریم، استفاده کرده و از آنجا به فروشنده پرداخت کرده و ریال آن را در داخل از واردکننده میگیریم و به خزانه واریز میکنیم. یعنی اینطور نیست که در دنیا پول بچرخد و فیزیکی حرکت کند. سوئیفت کارش همین است و نقل و انتقالات پولی مهم است که باید درست انجام شود.
* وزارت خزانهداری آمریکا چندی پیش اعلام کرد که مبلغی از دلارهای بلوکهشده ایران را به صورت چمدانی تحویل داده است؛ گزارشی هم در دست نیست که این پول دقیقا به کجا رفته و کجا هزینه شده است. آیا مجلس نظارتی در این زمینه دارد؟
- بایستی دید این دلارها متعلق به کدام منابع بوده است. اگر از منابع دولت است که حتما متعلق به اوست و یا اگر منابع یا ذخایر بانک مرکزی است، بانک مرکزی باید آن را بررسی و رسیدگی کند. راجع به رقم آن باید رسیدگی درستی صورت گیرد و اگر ابهامی وجود دارد برطرف شود.
* عملکرد فعلی بانک مرکزی را چطور ارزیابی میکنید؟ به هرحال شما زمانی معاون آقای سیف در بانک ملی بودید. به نظر شما تا پایان دولت وی باید چه اولویتی را در دستور کار قرار دهد؟
- من و آقای سیف دوستان قدیمی هستیم. وی دوست سی ساله من است؛ زمانی که من بانک مرکزی بودم، ایشان بانکهای دیگر بود و اکنون هم که او رئیسکل بانک مرکزی است، من در جای دیگر مشغول به خدمت هستم. راجع به عملکرد هر دوی ما در بانک مرکزی، رسانهها باید قضاوت کنند، آن زمان شرایط دیگری حاکم بود و اکنون هم شرایط دیگری حاکم است. باید با رعایت تمام جوانب، نسبت به عملکرد بانک مرکزی در مقاطع مختلف اظهارنظر کرد.