به گزارش «نماینده»، مقاوم سازی اقتصاد کشور دغدغه ای است که در چند سال اخیر با شدت گرفتن تحریم های ظالمانه قوت گرفته است. اقتصاد مقاومتی که اقتصاد کشور را به اقتصاد مقاوم و غیرقابل نفوذ تبدیل می کند در بعد دیگری حمایت از تولید داخل را در دستور کار خود قرار داده است.
دکتر عادل پیغامی، استادیار دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) معتقد است که تمامی کشورهای توسعه یافته جهان راه مقاوم سازی اقتصاد را رفته اند و با داشتن الگوهای اقتصاد مقاومتی به توسعه دست یافته اند. مشروح گفت وگوی ما با رئیس مرکز تحقیقات میان رشته ای علوم انسانی و اسلامی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) را بخوانید.
مقاوم سازی اقتصاد، یکی از مباحثی است که در سال های اخیر به صورت جدی از سوی مقام معظم رهبری پیگیری می شود. برای رسیدن به یک اقتصاد مقاوم چگونه باید عمل کرد؟ نقش دولت ها در این میان چیست؟
به روز رسانی سیستم عامل اقتصاد مهم ترین گام در راستای رسیدن به یک اقتصاد مقاوم است. به روز رسانی سیستم عامل اقتصاد، همان دانش بنیان کردن اقتصاد و تاکید بر تولید ملی کشور است. این کار در تمام کشورهای پیشرفته و توسعه یافته جهان انجام شده که فروش مواد اولیه خام مانند نفت، گاز، زغال سنگ و... جای خود را به تولید ثروت از طریق علم و تجاری سازی داده است. زمانی که در یک اقتصاد انعطاف وجود داشته باشد، می تواند بسته به تغییر شرایط خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. اقتصاد مقاومتی اقتصادی انعطاف پذیر است که در برابر محدودیت ها شکننده نیست. این اقتصاد باید در شرایط عادی به قدری مقاوم سازی شود که در زمان تحریم و محدودیت دچار مشکل نشود. به عبارت بهتر اقتصاد مقاومتی به مفهوم واقعی آن، یک برنامه اقتصادی است. نباید اقتصاد مقاومتی را به یک برنامه کوتاه مدت و موقتی تعبیر کرد.
بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند که با اجرایی شدن برجام و رفع تحریم های اقتصادی دیگر نیازی به برنامه های اقتصاد مقاومتی نیست. آیا اقتصاد مقاومتی محدود به دوران تحریم است؟
نباید به اقتصاد مقاومتی به چشم یک برنامه کوتاه مدت نگاه کرد. کسانی که اقتصاد مقاومتی را مختص دوره تحریم ها می دانند درک درستی از اقتصاد ندارند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان، الگوهای اقتصاد مقاومتی اجرا شده است. اقتصاد مقاومتی را نمی توان به یک دوره کوتاه و یا یک برنامه کوتاه مدت تعبیر کرد. اقتصاد مقاومتی یک راهبرد کلان و یا به عبارت دیگر یک پروسه است. نباید آن را منوط به دوره تحریم دانست.
بسیاری اقتصاد مقاومتی را به اقتصاد ریاضتی تعبیر می کنند. درحالی که در الگوهای اقتصاد مقاومتی بر دورن زایی اقتصاد تاکید می شود. آیا درون زایی همان تکیه بر تمام توان تولید داخلی است؟ چرا عده ای اقتصاد مقاومتی را گوشه گیری اقتصادی کشور تعبیر می کنند؟
تمامی کشورهای موفق و پیشرفته جهان در مسیر توسعه از الگوهای اقتصاد مقاومتی بهره مند شده اند. اقتصاد مقاومتی هیچ شباهتی به اقتصاد ریاضتی ندارد. در الگوهای اقتصاد مقاومتی انزوای اقتصادی مطرح نمی شود. عده ای به دلیل نداشتن شناخت از مفاهیم اقتصادی چنین تعبیری را ارائه می دهند.
تمام کشورهای پیشرفته در مسیر توسعه ای خود، با تکیه بر درون زایی و عوامل مولد داخلی و بازارهای داخلی خود حرکت کرده اند. برخلاف تصور عده ای، درون زایی در ادبیات علمی اقتصاد مساوی انزوا یا حمایت گرایی نیست. حمایت گرایی اقتصادی از فرصت ها و مزیت های اقتصاد داخلی، در بین همه اقتصاددانان دنیا در محدوده خاصی معنادار و مقبول است، اما درون زایی رشد و پیشرفت، ارتباطی با انزوا و قطع ارتباط با دنیای بیرون و تعاملات جهانی ندارد. ریشه این برداشت غیرمتخصصانه اصلا مشخص نیست. به همین جهت است که بین درون زایی و برون گرایی نه تنها منافات و تعارضی نیست بلکه هم افزایی مطلوبی برقرار است. متاسفانه عده ای به دلیل نداشتن شناخت صحیح از اقتصاد مقاومتی و عده دیگری به دلیل حفظ منافع خود به دنبال ایجاد جریانی علیه اقتصاد مقاومتی هستند و آن را به اقتصاد ریاضتی تشبیه می کنند. اساسا کسی که با علم اقتصاد آشنا باشد می داند اقتصاد در معرض نوسانات و شوك های مختلف حقیقی و پولی است و ما اساسا اقتصاد بدون نوسان نداریم. یکی از مسائلی که تمامی اقتصاددانان قبول دارند این است که یک کشور باید در مقابل شوک ها، نوسانات و ادوار تجاری مختلف مقاوم و باثبات باشد تا بتواند ثبات بیشتری از خود نشان دهد. این مسئله در واقع شاخه وسیعی از دانش اقتصاد کلان است بنام تثبیت اقتصادی که مشخص می کند چگونه می توان اقتصادی با ثبات را ایجاد کرد؛ چه فن آوری ها و نهادهایی را بایستی ایجاد کرد تا بتواند در مقابل شوک ها از خود مقاومت نشان داد.
اما اقتصاد ایران دچار یک سری تلاطم هایی هم است كه غیر از تلاطم های مرسوم یک اقتصاد ساده است. ابعاد جنگ با استکبار اقتضاء می کند که اقتصاد کشور مقتدر و متکی به خود حرکت کند. این اندیشه از زمان اول انقلاب وجود داشته است یعنی همان خودکفایی که امام فرمودند. البته تلقی بعضی از کج اندیشان و بعضی از جریانات از خودکفایی، انزوا است. در صورتی که فرمایش امام اصلا انزوا و بی تفاوتی به مبادله تجاری و غیرتجاری با دنیای خارج نیست بلکه برقراری مبادله دوسویه است. کشوری مثل ایران که هویتی انقلابی دارد، نمی تواند وابسته باشد و هم چنین نمی تواند متاثر و منفعل باشد. مبادله با دنیای خارج هیچ ارتباطی با انفعال ندارد. در نتیجه اقتصاد ایران باید در مقابل انواع جریانات بیرونی غیرهم سوی خودش مقاوم باشد.
درون گرایی اقتصاد در بیشتر مواقع به ریاضت اقتصادی تعبیر می شود. چه تفاوتی میان درون زایی و درون گرایی وجود دارد. آیا درون گرایی همان اقتصاد ریاضتی است؟
درون زایی یعنی بهره برداری بهینه از تمام فرصت ها و توان داخلی در جهت رشد و تعالی اقتصادی. درون زایی مسیر جداگانه ای با درون گرایی دارد. درون زایی اقتصاد به هیچ عنوان به انفعال، درون گرایی، خودبسندگی، بریدن از فضای جهانی و راهبردهای انزواطلبانه تعبیر نمی شود. درون زایی در تمامی اقتصادهای موفق دنیا منوط به بهره مندی از فرصت های بیرونی و به کارگیری آن ها برای مولد کردن استعدادهای درونی است. درون زایی به معنی تعاملات بین المللی سازنده و بهره گیری از فرصت های مفید جهانی است. در یک سیستم درون زاست که نگاه برون نگر حاکم می شود.
الگوی مطلوب برای اقتصاد ایران در مسیر مقاوم سازی اقتصاد چیست؟
درون زایی در عین برون گرایی راهبرد و الگوی مطلوب اقتصاد ایران است. حتی در شرایط اجرایی شدن برجام و لغو کامل تحریم ها باز هم باید اقتصاد را به سمت درون زایی سوق دهیم. اتفاقا تمامی کشورهایی که تحریم هایی ظالمانه را بر اقتصاد کشور تحمیل کردند به دنبال انزوای اقتصاد کشورمان بودند. خروج از انزوای اقتصادی و حرکت به سمت اقتصادی پویا و مولد راهی است که اقتصاد کشور باید آن را در پیش بگیرد.
یافتن بازارهای جدید جهانی چه میزان بر افزایش ظرفیت اقتصادی کشور تاثیر دارد؟
اگر نگاهی به الگوهای اقتصاد مقاومتی داشته باشید تاکید ویژه ای بر برون نگری اقتصاد دارد. یک اقتصاد مقاوم با درون زایی به سمت تولید و مولد بودن حرکت می کند. اقتصاد مولد با بهره گیری از قابلیت های بالفعل و بالقوه خود سرمایه های انسانی و منابع طبیعی را در جهت توسعه به کار می گیرد. درون زایی به معنای واقعی همان غفلت نکردن از استعدادها و ظرفیت های داخلی است که خوشبختانه کشورمان از این موضوع کاملا بهره مند است. ظرفیت های اقتصاد ایران خوشبختانه قابلیت های بالقوه ای اعم از سرمایه انسانی و طبیعی دارد که باعث ایجاد مزیت های بالفعلی می شود. برای برون گرایی اقتصاد، باید به سمت خلق فرصت های جدید رفت و فرصت های جدید همان ایجاد فرصت های کارآفرینی تازه و یافتن بازارهای نو و جدید است. محصولات و خدمات تولید شده در یک اقتصاد درون زا باید با نگاه برون گرایانه در بازارهای جدید و دست نیافته توزیع و منتقل شود. باز کردن مسیرها و راه های جدید و نوین به اقتصاد کشور کمک می کند تا وارد عرصه های جدید شود.
ظرفیت های جدید در اقتصاد کشور با چه ابزارهایی به وجود می آید؟
اقتصاد دانش بنیان یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری است. اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که با بهره گیری از علم و دانش به دنبال تولید محصولات جدید، خلق بازارهای جدید در راستای اشتغالزایی و صادرات محصولات داخلی و بهره مندی تمامی اقشار جامعه از ثروت حاصل شده باشد.
در سند چشم انداز ۲۰ ساله هم به رشد هشت درصدی در نیمه راه سند اشاره شده است. بر این اساس اقتصاد کشور باید به حالت پویا و دورن زا تبدیل شود. با بهره گیری از الگوهای اقتصاد مقاومتی چگونه می توان اهداف سند چشم انداز ۱۴۰۴ را محقق کرد؟
موفقیت در پیاده سازی و تحقق اقتصاد مقاومتی و دستیابی به اهداف مورد نظر در رابطه با سند چشم انداز ۱۴۰۴، کاملا به استفاده بهینه، منطقی و اصولی از فرصت ها و نیز سرمایه انسانی و سایر منابع و امکانات موجود و قابل دسترس بستگی دارد. برای مقاوم بودن اقتصاد باید به سمت درون زایی حرکت کنیم. درون زایی اقتصاد ایران مستلزم بهره مندی از همه توان ها و ظرفیت های مولد است. کشوری با سرمایه نیروی انسانی قابل توجه و منابع طبیعی کم نظیر قطعا دارای پتانسیل های ارزشمندی است. در نتیجه با وجود این ظرفیت ها و پتانسیل ها باید تنوع بالایی در انواع فعالیت های مولد و اشتغالزا و فعالیت های اقتصادی داشته باشیم. سبد تولیدی کشور باید متنوع و همه توانمندی های مردم این سرزمین را در نظر بگیرد. برای رسیدن به رشد اقتصادی بالا حتی باید از ظرفیت های زنان روستایی خانه دار هم استفاده کرد. تمامی مردم این جامعه باید دست در دست هم در بخشی فعالیت کنند که بیشترین تولید و درآمد را برای خود و ملت ایجاد می کند، اما در دوران گذار باید به همه بخش ها و صنایع کوچک و بزرگ و خانگی و... بپردازیم و هر کس با توجه به توان خود باید در تولید ملی کشور و ارزش آفرینی سهیم باشد.
با توجه به ظرفیت های موجود، صنعت و کشاورزی دو عنصر مهم در روند توسعه ای کشور هستند که در این دو بخش پتانسیل های کافی برای رسیدن به رشد وجود دارد. اما شرایط اقتصادی کشور در حال حاضر باید به کدام سو برود؟ کشاورزی یا صنعت؟
هر دو. این دو بخش از مهم ترین بخش های اقتصاد هستند. اگر نگاهی به کشورهای توسعه یافته جهان داشته باشید هرگز جمعیت روستایی در این کشورها تغییر نمی کند و دولت ها توجه ویژه ای به بالا بردن ظرفیت های جمعیت روستایی دارند. این جمعیت می تواند در رونق بخش کشاورزی که وابستگی کشور به سایر کشورها را کمتر می کند، کمک شایانی بکند. بی شک در اقتصاد، اقتدار و درآمد و رفاه منوط است به تولید و تولید مشتمل است بر دوگونه: کالا و خدمات. کالا سخت افزار است و ملموس، اما خدمات نرم افزار است و ناملموس. ما برای دوام و بقا نیاز داریم به کالاهای محسوس. توسعه صنعتی و کشاورزی هیچ وقت از هم جدا نیستند و دو عنصر اصلی و اساسی برای توسعه یافتگی کشور به شمار می روند.
در دوران پسا برجام مسیر اقتصادی کشور باید به چه سمتی برود؟ الگوهای اقتصاد مقاومتی چگونه به بهبود شرایط کمک می کنند؟
یکی از آفت های دوران پسابرجام دو نرخی بودن ارز و ایجاد رانت در کشور است. در شرایطی که هیئت های تجاری مختلف در سراسر جهان به کشور می آیند به میزانی که مسیر واردات هموار می شود مسیر صادرات آسان نمی شود. در نتیجه کسانی که دسترسی بهتری به منابع ارزی دارند، بیشتر تشویق می شوند تا میزان واردات با ارز کم قیمت را بالاتر ببرند. آفت این دوران برای اقتصاد کشور واردات زدگی است. در نتیجه باید توجه داشت که در دوران پسابرجام مسیر اقتصادی و برنامه ها و سیاستگذاری ها باید به گونه ای باشد که چه در زمان تحریم و چه پسا تحریم، کشور به واردات کالاهای خارجی وابسته نباشد. سیاست تقویت بنیه کارگران خارجی به وسیله واردات کالاهای خارجی پس از رفع تحریم ها، منجر به تعطیلی بیشتر صنایع و تبدیل شدن صاحبان آن ها به دلالان کالا و املاک خواهد شد.
وقتی فضا این چنین باشد که هست، باید نگران و به فکر چاره بود. اکنون در حال از دست دادن بهترین فرصت ها هستیم زیرا برطرف شدن مانع تحریم برای تحقق اقتصاد مقاومتی، هم فرصت است و هم تهدید. فرصت برای مقاوم کردن اقتصاد برای مواقع خطر و تهدید برای ورود سیل خانمان برانداز واردات و خاموش شدن چراغ تولیدکنندگان داخلی. این مقاومت تنها مختص به دوران تحریم نیست بلکه متعلق به تمام دوران هاست و هیچ دولت و مسئولی نیست که مسئولیتی در قبال آن نداشته باشد. قطعا اگر واردات در خدمت تولید باشد و به افزایش تولید و صادرات بینجامد، همه از آن استقبال خواهند کرد. این در حالی است که اگر واردات از محل کالاهای مصرفی و ساخته شده صورت گیرد و میزان ارز بلوکه شده در خدمت واردات قرار گیرد، این موضوع تبدیل به ضد ارزش خواهد شد. اما نکته ای که مطرح است اینکه با توجه به تصمیم دولت، قرار نیست سیاست های اشتباه گذشته دوباره به کار گرفته شود، به واردات سوبسید داده شده و از ارزهای بلوکه شده برای واردات استفاده می شود. دوران پسابرجام نیاز به مدیریت جدی و بهره مندی از الگوهای اقتصاد مقاومتی وجود دارد. این دوران را باید از دوران تحریم ها هم جدی تر گرفت. اگر مدیریت واردات در این دوران انجام نشود آسیب های به مراتب جدی تری نسبت به دوران تحریم ها بر اقتصاد کشور وارد می شود.