به گزارش «نماینده»، رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی درباره مؤسسات غیر مجاز و اهمیت ساماندهی آنها توضیحاتی را ارائه کرده و در پایان به مردم توصیه کرده است نباید تحت تاثیر چند درصد نرخ سود اضافه نسبت به شبکه سالم بانکی - که ممکن است به بهای از دست رفتن کل پسانداز آنها منجر شود- مخاطرهی سپردهگذاری در اینگونه مؤسسات را بپذیرند. ایشان در بند دوم از یادداشت خود چنین آورده است:
«اگر در یک مؤسسه بدون مجوز عدم تعادل یا کسری مشاهده نمیشود به معنی قابلیت استمرار فعالیت آن مؤسسه در بلندمدت نیست. روش کار به این ترتیب است که از محل سپردههای جدید بدون اینکه واقعا" درآمدی حاصل شده باشد، سود سپردهگذاران قبلی را پرداخت میکنند. نتیجه کار این خواهد بود که روز به روز بر زیان مؤسسه افزوده میشود. با توجه به این که مؤسسان سرمایه اولیهای را تامین نکردهاند، این زیان روزافزون نشاندهنده سپردههای تلف شده و از بین رفته است و فعالیت این مؤسسه تا زمانی ادامه پیدا میکند که کسریها یعنی همان سپردههای قبلی تلف شده به اضافه سودهای متعلقه از محل سپردههای جدید بتواند تامین شود. بر این اساس، این گونه مؤسسات دیر یا زود با توقف و عدم امکان بازپرداخت سپردهها روبهرو خواهند شد و هر چه دیرتر این اتفاق بیفتد مشکل و میزان کسری بزرگتر خواهد بود. این مسئله در اقتصاد به «بازی پونزی» مشهور است و مصداق بارز آن قضیه میدوف در آمریکا است که از آن به عنوان بزرگترین کلاهبرداری مالی جهان یاد میشود.»
هرچند توضیحات رئیس کل در مورد روش کار موسسات غیر مجاز و تشبیه آن به بازی پونزی روشن و گویاست، ولی مرور تاریخچه آن و قضیه میدوف، میتواند عبرتآموز باشد:
بازی پونزی چیست؟
نقشه یا بازی پونزی نوعی کلاهبرداری در سرمایهگذاری توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی است به این ترتیب که سود سپردهگذاران قدیمی با سپرده سپردهگذاران جدید پرداخت میشود و معمولا برای جذب سپرده های بیشتر سودهای بالاتر و غیر متعارف پیشنهاد میشود. به عبارت سادهتر قرضگیرنده، قرض خود را با قرض از شخص دیگری پس میدهد و این روند همچنان ادامه مییابد. این روش برای نخستین بار توسط بازرگان ایتالیایی چارلز پونزی در سال ۱۹۲۰ به کار گرفته شد. در این بازی کافیست که به هر دلیلی روند سپردهگذاری یا قرضدهی کند یا متوقف شود. در آن صورت با ورشکستگی سپردهپذیر یا قرضگیرنده، آخرین سپردهگذاران یا قرضدهندگان بیشترین زیان را خواهند دید.
داستان میدوف
برنارد میدوف از مدیران و مشاوران بازار سرمایه (نزدک) در آمریکا بود و بزرگترین کلاهبرداریهای مالی جهان به مبلغ ۵۰ میلیارد دلار را با استفاده از «ترفند پونزی» طراحی کرد. به این ترتیب که با اصل سرمایه سهامداران جدید، سود سهام سهامداران قدیمی را پرداخت میکرد(شبیه به شرکتهای هرمی). پس از بحران مالی سال ۲۰۰۷ میدوف ورشکست شد و در سال ۲۰۰۹ دادگاه فدرال آمریکا او را به ۱۵۰سال زندان محکوم کرد. میدوف به یکی از ۱۰ دروغگوی بزرگ تاریخ مشهور است.
بازی پونزی موسسات غیر مجاز در بازار پول ایران
به گزارش تسنیم، در تشریح ارتباط موسسات غیرمجاز با این بازیهای پونزی می توان گفت که موسسات غیر مجاز با تبلیغات فراوان و فریبنده و با وعده سودهای بیشتر از شبکه بانکی، سپردههای مردم را جذب میکنند. موسسات غیرمجاز بدون نظارت بانک مرکزی و تامین سپرده قانونی نزد این بانک، به خلق پول بیضابطه اقدام میکنند.
برای نمونه اگر یک بانک مجاز میتواند تا ۸۰ درصد سپردهها تسهیلات دهد، این موسسات بیش از ۱۰۰ درصد سپردهها را تسهیلات میدهند. در اعطای تسهیلات هم اصول اولیه مدیریت ریسک را رعایت نمیکنند. در علوم بانکداری شاخصی به نام هرفیندال- هیرشمن برای ریسک تمرکز سپردهها وجود دارد و مفهوم آن این است که اگر ۱۰۰ سپردهگذار بزرگ سپرده خود را از بانک خارج کنند، این بانک یا موسسه اعتباری تا چه حد با ریسک نقدینگی و ریسک تمرکز سپرده ناشی از این تکانه روبرو میشود.
در نقطه مقابل آن برای وامگیرندگان نیز میتوان این شاخص را به کار برد. یعنی اگر صد وامگیرنده بزرگ به هر دلیلی نتوانند تسهیلات خود را بازپرداخت کنند، آیا بانک یا موسسه توان تحمل چنین شوکی را خواهد داشت یا خیر.
موسسه غیر مجاز میزان، مصداق بارزی از عدم مدیریت ریسک و سنجش اعتبار مشتریان در تخصیص منابع بود به نحوی که مشکلات پدیده شاندیز گریبانگیر موسسه میزان شد و نتوانست شوک ناشی از عدم بازپرداخت تسهیلات تنها یک وام گیرنده را حتی برای مدتی کوتاه تحمل کند.
در این حالت و یا حالتی که عدم تعادل در منابع و مصارف موسسات غیر مجاز برای نمونه به دلیل وعده سود بیشتر وجود دارد، آنها از روش پونزی تلاش میکنند سود سپردهگذاران قبلی را با سپردههای جدید پرداخت نمایند و بنا به گفته رئیس کل بانک مرکزی دیر یا زود با توقف و عدم امکان بازپرداخت سپردهها روبهرو خواهند شد و هر چه دیرتر این اتفاق بیفتد مشکل و میزان کسری بزرگتر خواهد بود.