نماینده: سالها پیش یکی از اساتید دانشکده حقوق دانشگاه تهران ترفندهای مهم و پیچیده کلاهبرداران و راههای مواجهه با آن را برای دانشجویان شرح میداد. بر اساس یکی از آن ترفندها، شخص کلاهبردار که نمیتواند دفعتا طرف مقابل را از هستی ساقط کند و مالش را ببرد، در برنامهای درازمدت، اقدام به انعقاد قراردادها و تنظیم تعهدات متعدد میکند، هر قرارداد با ضمیمه و متممی، سنگین و سنگینتر میشود! در هریک از این قراردادها ممکن است بخشی از خواست طرف مقابل آورده شود اما در متمم یا در قرارداد بعدی، آن بخش نادیده گرفته میشود یا به گونهای قابل تفسیر و تاویل، مورد دستاندازی قرار میگیرد و خلاصه پس از مدتی، ملغمهای پیچیده از قراردادهای متعدد و متناقض روی دست شخص میماند و البته حسرت مالی که دیگر از دست رفته است!
۱+۵ و بهخصوص آمریکا به عنوان طرف مذاکره ایران، نشان دادهاند که در کلاهبرداری و شیادی، رتبه نخست را دارند و بارها این رتبه را در مقام عمل به رخ ملتهای مظلوم عالم کشیدهاند. مرور کارنامه مذاکرات متعدد و پردامنه ایران و بررسی دو توافق لوزان و ژنو و نیز بررسی کارنامه پرتناقض و خیانتآلود آژانس بینالمللی انرژی اتمی - که کیهان چند روز قبل به صورت مبسوط به آن پرداخت- دقیقا از این نکته حکایت میکند که حریف به دنبال همان ترفند ارائه متون متعدد و تحمیل خواست نامشروع خود در قالب پیچ و خم هر متن است. اخبار پراکندهای که از سوی منابع غربی منتشر میشود بر این نکته صحه گذاشته و بهخصوص مصاحبه چند روز قبل وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکایی این نکته تلخ را تایید میکند که علیرغم ادعای پایبندی به خطوط قرمز هستهای، حریف متکبرانه حرف خود را تکرار میکند و در کمال پررویی از حصول توافق با همین شرایط سخن میگوید! در مقابل تیم مذاکرهکننده کشورمان کماکان و به سیاق گذشته، هنوز مردم کشورشان را نامحرم میدانند و کمترین اطلاعات را به آنها منتقل میکنند و ظاهرا قرار است «بستهای دربسته» به عنوان سوغات مذاکرات به تهران بیاید و لاجرم مورد اقبال و پذیرش هم قرار گیرد! سخنان چند شب قبل یکی از اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده که بخشهایی از آن به صورت محدود منتشر شد، حکایت از آن دارد که حریف با تمسک به شیوه پیش گفته، خطوط قرمز ما را زیرپا نهاده و توافقی فاقد اوّلیّات منافع ایران را به روی میز گذاشته است! در سوی دیگر این ماجرا، عدهای مشتاق جشن و سرور، از الان فرمان سور عمومی صادر میکنند و بیآنکه بفهمند و بدانند چه ارمغانی از ژنو میآید، ازخوشحالی در پوست خود نمیگنجند! عدهای دیگر هم ماجرای تلخ صلح امام حسن(ع) را بدون توجه به عدم تطابق تاریخی، به صورت مجعول و ناقص دستمایه توجیه زیادهخواهی دشمن و تسلیم در برابر ظالم میکنند!
این همه در حالی است که ما برای رسیدن به یک توافق خوب، معیارهای روشن و غیر قابل تفسیری در دست داریم و تنها و تنها زمانی میتوانیم توافقی را بپذیریم که این معیارها دقیقا رعایت شده باشد وگرنه هر توافقی بدون رعایت آن خطوط قرمز، مردود و غیر قابل پذیرش است حتی اگر ذوقزدگان یک سال جشن بگیرند! معیارهای اصولی و خدشهناپذیر برای یک توافق خوب همانهایی است که رهبر عزیز انقلاب در سخنرانیهای مختلف خود مطرح و بر رعایت آن تاکید کردهاند. مرور آن رهنمودها و خط قرمزها و مقایسه آن با اخبار این روزهای ژنو میتواند نشان دهد آنچه غرب درصدد تحمیل آن است، نه یک توافق خوب که توافقی تحمیلی و ظالمانه است و پذیرش آن کیان ملی ما را به خطر میاندازد.
مهمترین نکته مورد تاکید رهبر عزیز انقلاب بحث تحریمهای ظالمانه و لغو آنها است که در سخنرانیهای مختلف ایشان به صراحت و شفافیت درباره آنها توضیح داده شده است. حضرت آقا دوازده روز پیش(۲/۴/۹۴) در سخنان خود در جمع مسئولان نظام تاکید کردند «تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره آمریکا و چه دولت آمریکا باید فوراً «هنگام امضای موافقتنامه» لغو و بقیه تحریمها هم «در فواصل معقول» برداشته شود.» اما آنچه در سخنان مقام ارشد مذاکرهکننده ما با خبرنگاران و نیز در سخنان وندی شرمن و سایر اخبار مذاکرات بدست میآید، کاملا مغایر با این دستور صریح است و به نظر میرسد ضرورت لغو توافقهای مالی و بانکی در روز توافق لغو سایر تحریمها در فواصل معقول نادیده گرفته شده است.
رهبر انقلاب در همان سخنرانی صراحتا این نکته را منع کردند که لغو تحریمها به اجرای تعهدات کلیدی از سوی ایران و راستیآزمایی آن از سوی آژانس موکول شود ایشان فرمودند: «لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود نگویند شما تعهدات را انجام دهید بعد آژانس گواهی دهد تا تحریمها لغو شود ما این مسئله را مطلقاً قبول نداریم... م. اجرائیات لغو تحریمها نیز باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد... ما با موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس، مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین ما به آن بدبین هستیم... میگویند «آژانس باید اطمینان پیدا کند» این چه حرف نامعقولی است؟ چگونه اطمینان پیدا کند؟ مگر اینکه وجب به وجب این سرزمین را بازرسی کند.» اما روش و زمانبندی اظهار شده از سوی وندی شرمن و متاسفانه مذاکرهکننده ارشد کشورمان حاکی از آن است که لغو تحریمها از سوی غرب، منوط و متوقف به گزارش آژانس است و البته نیازی به تکرار نیست که آژانس در طول ۱۲ سال گذشته هرگز و حتی برای یک بار گزارشی منطبق با حقیقت و انصاف نداده هرگز نمیتوان به صداقت و انصاف آن دلخوش بود.
حضرت آقا درباره زمانبندی اجرای تعهدات کشورمان صراحتا زمانبندی ده ساله و بیشتر از آن را رد کردند و فرمودند: «ما برخلاف اصرار آمریکاییها محدودیتهای بلندمدت ۱۰، ۱۲ساله را قبول نداریم و مقدار سالهای مورد قبول محدودیت را به آنها گفتهایم... آنها میگویند در مدت ۱۲سال هیچ کاری نکنید اما این، یک حرف زور مضاعف و غلط مضاعف است.» اما سخنان مقامات آمریکایی حکایت از همان بلندپروازیها و زیادهخواهیها در برابر ملت بزرگ ایران است.
رهبر عزیز انقلاب افزون بر اینکه در سخنرانی اخیرشان «بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی» را از دیگر خطوط قرمز هستهای اعلام کردند، پیشتر نیز در سخنرانی۳۰/۲/۹۴ در پادگان امام حسین(ع) با صراحت بر نفی هرگونه بازجویی و بازرسی تاکید فرمودند: «حالا در همین مذاکرات باز حرفهای تازهای میزنند. [مثلا] بازرسیها، گفتیم که اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی هیچ بازرسیای از سوی بیگانگان صورت بگیرد. میگویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هستهای ما و دانشمندان در هر رشته حساس و مهمی، اندک اهانتی بشود. من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رساندهاند، بخواهند بنشینند حرف بزنند... دشمن پُررو و وقیح توقع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما... گفتوگو کنند، مذاکره کنند... این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند...» این خط قرمز صریح و آشکاری است که تکلیف را برای تیم مذاکره کننده و حریف روشن میکند و راه را بر هرگونه تفسیر و تاویلی میبندد. اما سخنان چندپهلویی مثل «دسترسی» به جای «بازرسی» و «مصاحبه» به جای «بازجویی» و نظایر آن، بازی با کلمات است و میتواند دندان حریف را برای زیادهخواهی تیز کند. آنچه بیتردید میتوان گفت اینکه تا زمانی که توافق احتمالی به صورت همهجانبه و تام و تمام با خط قرمز نظام منطبق نشود، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
این چند خط قرمز و موارد مشابه دیگری که رهبر عزیز انقلاب بارها و بارها بر آن تاکید فرمودند، فصلالخطاب و تنها دستورالعمل پیشروی ما در مذاکرات است و رسیدن به توافق تنها در این چارچوب قابل پذیرش است. و هرگونه عدول از آن و یا مجمل و قابل تفسیر گذاشتن آن، راه را برای زیادهخواهی دشمن باز میکند. اما میبینیم که در همین روزها که عدهای خود را مهیای جشن پیروزی! میکنند، بسیاری از مهمترین مسائل، شفافسازی نشده و در هالهای از ابهام است. به عنوان نمونه آمانو پس از بازگشت از سفر اخیرش به تهران، در بدو ورود به ژنو و پیش از ورود به هتل کوبورگ در جمع خبرنگاران درباره نتایج سفرش و دیدارش با رئیسجمهور و آقای شمخانی میگوید: «هدف از این سفر حل و فصل موضوعات باقیمانده است که در این زمینه ما پیشرفتهایی داشتیم ولی «همچنان کار بیشتری باقی مانده» است. معتقدم که «با همکاری ایران» میتوانیم تا «پایان سال» گزارشی درباره «ارزیابی مسائل مربوط به پی. ام. دی» بدهیم.» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به این سوال که آیا ایران اجازه داده است به مکانهایی که قبلا مجاز نبودید دسترسی داشته باشید، به این پاسخ پرابهام بسنده کرد: «همانطور که گفتم حرکتمان رو به جلو و همراه با پیشرفت بود ولی نمیتوانم وارد جزئیات شوم». همین گفتوگوی کوتاه نشان میدهد که حفرههای فراوانی برای بهانهجویی آژانس باز است. به عباراتی مثل؛ کار بیشتری باقی مانده، با همکاری ایران، میتوانیم تا پایان سال، ارزیابی (و نه نظر نهایی) در باره پی. ام. دی و... و نیز مبهم ماندن این موضوع که بالاخره آژانس خط قرمز ما برای عدم بازرسی و بازجویی را پذیرفته یا نه، همگی نکاتی است که از همین حالا بهانههای لازم را بدست دشمن میدهد.
اما آنها که میکوشند توافق احتمالی با شرایط پیش گفته را با تمسک بیمورد به واقعهای مثل صلح امام حسن (ع) توجیه کنند، افزون بر بزک چهره دشمن، نشان میدهند که از تاریخ اطلاع چندانی ندارند و امروز را هم نمیشناسند. امام راحل عظیمالشان درباره آن واقعه میفرمایند: «آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن(ع) و آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) واقع شد و هر دوی آنها به دست اشخاص حیلهگر درست شد، این ما را هدایت میکند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی» آیا آنگونه که امام فرمودند؛ امروز هم اشخاص حیلهگری درصدد تحمیل چنین صلحی هستند!؟ میدانیم که سرداران امام حسن(ع) به او خیانت کردند و مردم تنهایش گذاشتند، آیا قائلان به این نوع گفتار معتقدند دولتمردان و رجال سیاسی و نظامی رهبر عزیز انقلاب را تنها گذاشتهاند!؟ آیا فکر میکنند مردم از اطراف پیشوا و مقتدایشان پراکنده شدهاند!؟ پاسخ هر دو پرسش منفی است و وقایع گوناگون نشان میدهد که شرایط ما ابدا شباهتی به دوران حضرت امام حسن(ع) ندارد. بلکه برخلاف برخی مدعیان که از انقلاب خسته شدهاند، مردم همچنان پایبند به آرمانهای اصیل انقلاب هستند و برای آن جانفشانی میکنند.
نظر شما