به گزارش نماینده حجتالاسلام والمسلمین علیرضا سلیمی نماینده مردم دلیجان و محلات در مجلس و از اعضای موثر فراکسیون اصولگرایان است. او معتقد است اصولگرایان امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به وحدت دارند و در این صورت است که اکثریت مجلس دهم را اصولگرایان تشکیل خواهند داد.
سلیمی انتقادی هم از دخالت های برادر رئیس جمهور در کارهای دولت دارد و از سویی معتقد است گره زدن سرنوشت دولت و حل مشکلات مردم به مذاکرات و نتیجه آن، به ضرر خود دولت خواهد بود.
آنچه می خوانید گفتگوی سایت اصولگرایان است با حجت الاسلام سلیمی نماینده مردم دلیجان و محلات.
*به نظر میرسد لحن مقامات آمریکایی پس از بیانیه لوزان تندتر از قبل شده است، به نظر جنابعالی این موضعگیریها اقدامی تاکتیکی برای اقناع افکار عمومی داخل آمریکاست یا راهبرد آنان برای روبرو شدن با ایران است؟
ریشه این مسئله در سخنان رییسجمهور آمریکا نهفته است. اوباما پس از توافق ژنو جملهای گفت که باید روی این جمله دقت بیشتری شود. وی گفت «اگر بتوانیم، تک تک پیچهای فناوری هستهای ایران را باز میکنیم» همچنین سخنگوی کاخ سفید نیز به تازگی تاکید کرده که ایرانیان بازرسیهای بیحد و مرز را در مذاکرات لوزان پذیرفتهاند. این سخنان رویکرد دشمن در مذاکره با جمهوری اسلامی را نشان میدهد. رویکرد آمریکاییها در مذاکرات این است که تا جایی که بتوانند از ایران امتیاز بگیرند. به نظر میرسد با وجود زحمات و تلاش فراوان تیم مذاکرهکننده هستهای باید از خوشبینی دست برداریم. توجه به لبخند تلخ دشمن برای ما دردسرساز است. اگر عبارات و کلمات دو یا چند پهلو و قابل تفسیر را در متن توافقنامه گنجانده شود ممکن است در آینده آمریکاییها تفسیرشان را بر ما تحمیل کنند.
متاسفانه بیش از اندازه به طرف غربی اعتماد کردیم و امروز متوجه راستگو نبودن آنان شدهاند. گاهی اوقات از داخل کشور کدهایی به طرف غربی داده میشود که در آوردگاه مذاکرات برای کشور خسارتبار است. اینکه گفته میشود مردم خسته شدهاند یا اینکه آب خوردن، محیط زیست و حتی اشتغال به مذاکرات گره خورده است، به نظر بنده کد دادن به طرف غربی است. با این سخنان طرف آمریکایی پشت میز مذاکره سطح چانهزنیها و مطالباتش را روز به روز افزایش میدهد. به عنوان نمونه ابتدا از ما خواستند اورانیوم ۲۰ درصد را اکسید کنیم بعد روی ۵ درصد کار کردن و حالا ۲ درصد را مطرح کردهاند یا در فردو ابتدا روی فعال ماندن ۱۰۴۴ سانتریفیوژ توافق شد اما حالا ۳۵۰ سانتریفیوژ را مطرح کردهاند یا در نطنز روی ۵۴۰۰ سانتریفیوژ تفاهم شد اما حالا دبه کردهاند یا در تحقیق و توسعه هنوز سیاستها و برنامههای کشور مشخص نیست. در بحث رفع تحریمها ابتدا بحت همزمانی مطرح بود اما به تازگی رفع تحریمها یکسال پس از توافق را مطرح کردهاند و حتی براساس برخی شنیدهها ۱۰ و ۱۵ سال را مطرح کردهاند. این مسائل نشان میدهد نباید در برابر دشمن غدار کینهجو، سادهانگاری کرد. سادهانگاری مساوی با طرح خدعههای جدید از سوی آنهاست.
*با این وصف مجلس چطور میتواند تیم مذاکره کننده را پشتیبانی کند تا امکان هر نوع خدعهای از طرف غربی گرفته شود؟
قطعا تیم مذاکره کننده را متهم به خیانت نمیکنم. طبق گفته رهبری اعضای این تیم، بچههای انقلابند و ما آنان را تحویل میگیریم و حمایت میکنیم اما حمایت به مفهوم سوت و کف برای هر نوع اقدام آنان نیست. تیم مذاکره کننده روی تشک کشتی است، داور باید چشمش باز باشد و از سر دلسوزی مسائل را گوشزد کند. مجلس به عنوان داور وظیفه دارد به موقع هشدار دهد تا مبادا حریف از غفلت تیم مذاکره کننده استفاده نکند و حریف ایرانی را خاک نکند. مجلس نباید با هدف مچگیری یا از سر کینهتوزی با تیم مذاکره کننده رفتار کند. به تیم مذاکره کننده که زحمت میکشد، دست مریزاد میگویم اما از سر دلسوزی و به موقع هم به آنان هشدار میدهم. اگر به موقع هشدار ندهیم، تیم مذاکره کننده تنها میماند، بیان این مطالب یعنی ما همراه تیم مذاکره کننده هستیم. تیم مذاکره کننده هستهای نیز باید این مسئله را بربتابند البته تشویق و دست مریزاد به موقع و هشدار و تذکر در جلسات خصوصی و در خفا باید انجام شود.
*نقد مجلس به دولت و واکنش دولت نسبت به منتقدان را چطور ارزیابی میکنید؟
نباید هر منتقدی، فورا دشمن فرض شود. قطعا تعداد زیادی از منتقدان، دوستان مذاکرات و دولت هستند. دوستان دولت هر نوع انتقادی را حمل بر لجاجت، دشمنی یا عداوت نکنند. در مجلس نیز انتقادات باید در فضای صمیمی، با زبان نرم و از روی دلسوزی انجام شود.
*کوتاه آمدن در برابر پیشنهاداتی چون بازرسی از اماکن نظامی یا ارتباط با دانشمندان هستهای کشور چه آثار و عواقبی برای کشور در پی دارد؟
نباید اجازه داد به بهانه توافق، اسرار نظامی و اسامی دانشمندان هستهای به خارج منتقل شود. عراق نمونه خوبی است. پس از بازرسیهای چند ماهه هانس بلیکس در عراق اسرار نظامی این کشور به خارج درز کرد و بعد از آن بود که آمریکاییها به عراق حمله کردند و ۱۵۰ دانشمند هستهای این کشور را ترور کردند. چه کسی کد و آمار دانشمندان عراق را لو داد؟ بازرسان آژانس انرژی اتمی این کار را مرتکب شدند. آژانس اثبات کرده قابل اعتماد نیست. آژانس برای سازمانهای مختلف اطلاعاتی به ویژه سازمان اطلاعات آمریکا و دستگاه جاسوسی صهیونیستها، جاسوسی میکند و ما به هیچ وجه به بازرسان آژانس اعتماد نداری. در سال ۱۳۸۲ که آقای روحانی دبیر شورای امنیت ملی بود بازرسان به ایران آمدند و از تاسیسات هستهای کشور بازرسی کردند. نتیجه این بازرسیها چه بود؟ ترور کردن تعدادی از دانشمندان هستهای کشور. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.
*با توجه به فضای حاکم بر مذاکرات حصول توافق در موعد ۱۰ تیرماه را چقدر جدی میبینید؟
کش دادن مذاکرات تاکتیک و خواسته آمریکاییهاست. ۲ سال است که صنعت هستهای کشور متوقف است و هیچ گامی بر نداشتهایم. این توقف مطلوب غربیهاست. آمریکاییها ایران را متوقف کردهاند و مرحله به مرحله بخشی از دستاوردهای هستهایمان را تحت تاثیر قرار میدهند. نباید فریب مارپیچ طولانی دشمن را خورد و غربیها در پی طولانی کردن این فرآیند هستند. با این رویکرد آمریکاییها، تصور نمیکنم مذاکرات تا ۱۰ تیرماه به جایی برسد.
- به نظر شما اصلیترین عامل ضد وحدت در جریان اصولگرا که موجب شکست این جریان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد، چیست؟
اصلیترین منشاء به وحدت نرسیدن اصولگرایان این است که برخی آقایان تصور میکنند از سایرین اصولگراتر هستند. در حالی که اصولگرایی به چند حزب و دسته خلاصه نمیشود. اصولگرایی یک روش و منش است نه چند گروه و دسته. اصولگرایی اقتضا میکند حفظ اصول و ارزشهای نظام و انقلاب بر همه چیز مقدم باشد. اگر این طور باشد، زیادهخواهی بین گروههای مختلف اصولگرا، بیمعنا میشود. آقایان توجه کنند در این شرایط حساس کشور، انسجام و اتحاد مجموعه اصولگرا میتواند برای کشور برکاتی داشته باشد و متقابلا تفرقه در اصولگرایان آسیبزاست. آسیب آن در گذشته بارها و بارها درک شده است. در این دوره هم اگر اتحاد حاصل نشود، اصول نظام را هدف قرار خواهد داد. دوستان ما گاهی اوقات باید از خواستههای جناحی و گروهی خود چشمپوشی کنند.
*عدم وحدت در جریان اصولگرا برای انتخابات اتی چه تبعاتی خواهد داشت؟
مشکل در جامعه اصولگرا این است که عناوین، اسامی و منیتها اجازه وحدت نمیدهد. به فرموده قرآن هر جا تفرقه و اختلاف بود قطعا گل پیروزی درو نمیشود. در اختلاف هویت و کیان جامعه اصولگرا از بین میرود. بنده دست بزرگان اصولگرا را میبوسم و کفششان را جفت میکنم مشروط بر آنکه دست از خودخواهیها بردارند. امیدوارم بزرگان اصولگرا با تنزل دادن مواضع عرشیشان در جهت وحدت اصولگرایان گام بردارند. عمده اختلافات در جامعه اصولگرا همین است. هر جا اختلاف وجود داشته باشد، عرشنشینی و اختلاف هم در میان است. اصولگرایی با این مسائل سازگاری ندارد. اگر ادعای اصولگرایی وجود دارد، باید برای رضای خدا انجام وظیفه کرد. آقایان بدانند اگر برای خدا کار میکنند عنوان و اسمشان مهم نیست اما اگر برای خودشان کار میکنند، بدانند اصولگرا نیستند.
*رابطه دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان در مجلس چطور است؟
فراکسیون رهروان ولایت هم از اضلاع مثلث اصولگرایی است. نباید این فراکسیون را خارج از دامنه اصولگرایی تعریف کرد. به نظر بنده هر دو فراکسیون، اصولگرا هستیم. اگر خدای نکرده برخی اعضای این دو فراکسیون یکدیگر را اصولگرا ندانند، کار درستی نیست. رهروان ولایت یکی از اضلاع موثر جامعه اصولگرا هستند. اختلافات کوچک دو فراکسیون باید هر چه سریعتر رفع شود و نباید مسائل کش پیدا کند. اتهامزنی اعضای دو فراکسیون به یکدیگر اصلا قابل قبول نیست. رعایت اخلاق انتخاباتی یکی از پایههای اصولگرایی است. سوء ظن داشتنها و اتهام پراکنیهای با معیارها و مبانی اصولگرایی ناسازگار است. همه با هم در فضای معقول و منطقی و با یک عقل جمعی باید تصمیمگیری کنیم در غیر این صورت افرادی پیروز انتخابات مجلس میشوند که همین آقایان اصولگرا فردا قبطه میخورند.
*ترکیب مجلس دهم را چطور پیشبینی میکنید؟
معتقدم اکثریت مجلس دهم باز با اصولگرایان است. اگر چه با تبلیغات سنگین رسانهای، فضا به گونهای دیگر تبلیغ میشود اما واقعیت جامعه این طور نیست. طبق نظرسنجی موسسات خارجی محبویت دولت روحانی از سال گذشته تاکنون ۱۰ درصد و نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱.۱ درصد افت داشته است و هر قدر جلوتر میرویم قطعا این محبوبیت کمتر میشود. معتقدم اصلاحطلبان تندرو تعداد زیادی از کرسیهای دولت را فتح کردهاند. بخشی از کاهش ۱۰ درصدی محبوبیت دولت هم همین است. افت محبوبیت دولت، مغایرت در فراجناحی عمل کردن این دولت و توقعات مردمی شرایطی را به وجود آورده که موجب باقی ماندن ترکیب اصولی مجلس دهم در اختیار اصولگرایان میشود.
*عملکرد دولت را در از دست دادن کرسیهای مجلس چقدر موثر میدانید؟
وقت زنگ انشاء گذشته و اکنون وقت زنگ حساب دولت است. دولت یازدهم در شعار اعلام کرده فراجناحی است اما در عمل واقعیت دیگری را به نمایش گذاشته است. پیشبینی نقش دولت در انتخابات در هالهای از ابهام است. دخالت تابلودار انتخابات با شعار فراجناحی بودن این دولت مغایرت دارد. نرخ بیکاری روز به روز بالاتر میرود. رییسجمهور در شعارهای تبلیغاتی خود چند بار وعده داده بود با استفاده از ظرفیتهای داخلی کشور مشکل بیکاری را رفع میکند. معتقدم تورم واقعی کنترل نشده است. نرخ تورم در سال ۱۳۹۴ قدری افزایش هم یافته است. علاوه بر این مسئله وقتی نقدینگی کشور به ۷۶۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. منطق اقتصادی حکم میکند که نرخ ترم نیز افزایش یافته باشد. طی دو سال عمر دولت بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی کشور افزوده شده است. طبق اظهارات رییسجمهور در رقابتهای انتخاباتی منشاء تورم، نقدینگی است. علاوه بر تورم، سایه سنگین رکود بر سر تولید به خوبی احساس میشود. کارخانجات روز به روز تعدیل دارند و واردات افزایش مییابد. علت واردات بیرویه اجناس غیرضرور مانعتراشی غرب در انتقال درآمدهای ارزی کشور به داخل است. مردم این اتفاقات را در زندگیشان حس میکنند. این مسائل قطعا در رای مردم در انتخابات مجلس اثر خود را خواهد گذاشت. رفتار انتخاباتی مردم عکس فضای رسانهای سنگین موجود است.
*آیا افزایش تعداد سوالات و تذکرات نمایندگان از وزرای دولت یازدهم موجب تضعیف تعامل مجلس و دولت نشده است؟
جنگی بین دولت و مجلس وجود ندارد. تعامل مجلس با دولت یازدهم بیشتر از دولتهای گذاشته است. گفتوگوی نمایندگان با دولتمردان صمیمیتر از قبل است. نمایندگان باید از طریق سوال و تذکر به وظیفه نظارتی خود عمل کنند. تصور خداحافظی مجلس با وظیفه نظارتیاش تصور اشتباهی است. نباید به دولت بیمهری کرد و نباید با مجلس کجتابی کرد. باید دولت را از طریق حذف عناصر مخرب و کنار گذاشتن عناصر ناکارآمد تاریخ گذشته کمک کرد.
*ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم در سال دوم عمر این دولت چیست؟
بسیاری از وعدههای آقای روحانی درد مردم است. وزارت راه و شهرسازی همواره ادعا میکند که در بخش مسکن بسته سیاستی مشخصی دارد اما هنوز هیچ کس متوجه ایده و سیاستهای دولت در این بخش نشده است. دولت برای رفع مشکل حاد بیکاری چه کرده است؟ در کاهش نرخ تورم هنوز موفق به تامین مطالبات مردم نشده است. در بحث هدفمندی، گام دوم چه زمانی برداشته میشود. اصلاح قیمتی انجام شد ولی همان شیوه ناکارآمد گذشته تداوم یافته است. در بخش بهداشت و درمان در شهرهای بزرگ موفق بوده است اما در شهرهای کوچک هنوز کام مردم شیرین نشده است. در حوزه آموزش عالی دو درجه سقوط داشتیم. با وجود افزایش تعداد دانشجویان در مقطع تحصیلات تکمیلی اما به دلیل سیاستزدگی وزارت علوم براساس اعلام مجله اسکوپوس تعداد مقالات ایران کاهش یافته است. رتبه علمی ایران در سال ۱۳۸۴، ۳۵ بود که در سال ۱۳۹۲ به ۱۵ ارتقا یافت اما در سالجاری به ۱۷ سقوط کرد.
در بخش فرهنگی نیز سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نامشخص است. رفتار این وزارتخانه تداعی کننده سیاست تساهل و تسامح اصلاحطلبان است. این رفتار آرام آرام نگرانیهایی را در جامعه به وجود آورده است. در حوزه تولید کتاب توفیق چندانی مشاهده نمیشود. در حوزه مهار آبهای مرزی از صندوق توسعه ملی ۱۰ میلیارد در اختیار دولت قرار گرفت اما هنوز اقدام موثری مشاهده نمیشود. در بحث تعامل با دنیا انگار وزارت امور خارجه فقط مسئولیت حل پرونده هستهای را بر عهده دارد و مسئولیتهای دیگری ندارد. در روابط با سایر کشورهای جهان از جمله کشورهای آسیای جنوب شرقی، ژاپن، روسیه و اروپا باید روابط دیپلماتیک تقویت شود.
در حوزه کشاورزی نیز سیاست مشخصی در وزارت جهادکشاورزی مشاهده نمیشود. واردات محصولات کشاورزی و باغی روز به روز افزایش مییابد. در حوزه حمایت از صنایع و توسعه شهرکهای صنعتی، شاهد افت تحرک دولتیم. در حوزه معادن که قدری رشد اتفاق افتاد از اواسط سال ۱۳۹۳ یک باره با رکود جدی روبرو شدیم. طراز بازرگانی کشور همچنان منفی است. در بخش تولید ناخالص ملی عملکرد دولت مثبت بوده است. براساس آمار دولتی رشد ۳ درصد حاصل شده است هر چند که بنده این آمار را قبول ندارم. در حوزه بورس وزارت اقتصاد موفق نبوده است. تالار بورس نیز به شدت شکننده است.
اقتصاددانان مستقل نزدیک به دولت نظیر دکتر راغفر اظهار نگرانی کردهاند. رویکردهای دولتی حکایت از نامشخص بودن سیاست اقتصادی دولت دارد البته بسیاری دیگر از اقتصاددانان نیز دراین باره ابراز نگرانی کردهاند. این مسئله نشان میهد تیم اقتصادی دولت هماهنگ و منسجم نیست.
در حوزه سرمایهگذاری در بخش نفت به شدت افت داشتهایم که در آینده صدمات زیادی را به کشور میزند و ممکن است رتبه خودمان در اوپک را از دست بدهیم. در میادین مشترک برداشت از سوی شرکا به صورت جدی دنبال میشود. به بهرهبرداری رسیدن برخی فازهای پارس جنوبی ریشه در سرمایهگذاریهای گذشته دارد. فاز ۱۲ پارس جنوب ۹ سال قبل آغاز شد. باید از هم اکنون برای ۱۰ سال آینده سرمایهگذاری کرد. صادرات نفتی کشور به سختی انجام میشود. در حوزه نقل و انتقالات پولی و مالی همچنان دچار مشکل هستیم. بعد از مذاکرات ژنو ۱۲۰ تحریم جدید داشتیم. این شاخصها بر لزوم اقدام فعالتر دولت تاکید دارد.
البته موفقیت مهم دولت، ایجاد آرامش در کشور است. ادبیات رییسجمهور و برخی مدیران دولت موجب آرامش شده است. بخشی از کاهش نرخ تورم به صورت طبیعی اتفاق افتاده است. در بدو اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها پیشبینیها دال بر تورم صعودی طی ۲ – ۳ سال ابتدای اجرای این قانون و افت یک باره تورم بود. دولت روحانی در نقطه سقوط تورم سوار کار شد ولی کاهش نرخ تورم هنوز در زندگی مردم قابل لمس نیست.
*عملکرد ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی چطور بوده است؟
ستاد مبارزه با فساد عملکرد خوبی نداشته است. مفاسد اقتصادی حکایت از ضعف عملکرد ستاد دارد البته مبارزه با فساد باید همگانی شود. قوای ۳ گانه باید به وظایفشان عمل کنند. اگر خوب عمل کرده بود هرازگاهی اخبار نگران کننده از مفاسد اقتصادی رونمایی نمیشد. البته برای از میدان به در کردن رقیب گاهی اوقات سیاست فسادسازی و بزرگنمایی هم به اجرا در میآید. مثلا معاون اول رییسجمهور از گم شدن ۱۰۰ میلیارد دلار سخن گفته است. مگر میشود چنین مبلغ عظیمی گم شود اصلا امکانپذیر نیست. فساد وجود دارد ولی نه تا این حد. ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در جهت همراه کردن ۳ قوه برای انجام وظایف منسجمتر جهت مبارزه با مفاسد باید فعالتر شود در غیر این صورت مفسدان اقتصادی به خوبی قانون و دستگاههای مسئول را به خوبی دور میزنند.
*به نظر میرسد طولانی شدن روند رسیدگی به پروندههای بزرگ مفاسد خود موجب جری شدن مفسدان اقتصادی میشود، برای به حداقل رسیدن فرآیند رسیدگی در دستگاه قضایی چه باید کرد؟
طولانی شدن روند مبارزه با مفاسد خود مفسده انگیز است. تعللها موجب فرار مفسدان و جری شدن مفسدان میشود. قوه قضاییه باید با قاطعیت و سرعت با مفسدان برخورد کند. تشکیل دادگاههای ویژه مبارزه با فساد سرعت رسیدگی با پرونده مفاسد را بیشتر میکند. در پرونده کرسنت و پروندههای مشابه روند رسیدگی در دستگاه قضایی بسیار طولانی است.
*ثروتمند بودن مسئولان مبارزه با مفاسد اقتصادی چه نقشی در بیاثر شدن مبارزه با مفاسد دارد؟
مسئولانی که امروز عَلم مبارزه با مفاسد را برداشتهاند پاسخ دهند که ثروتهای نجومی خود را از کجا آوردهاند؟ این ثروتها یا از طریق حلال و دسترسی به منابع اطلاعاتی و رانتها حاصل شده یا از طریق زد و بند و مفاسد. به نظرم قانون از کجا آوردهاید باید دوباره زنده شود. مردم، مسئولانی را که فساد نجومی دارند را به عنوان مقابلهگر مفاسد باور ندارند.
*انتصابات دولتی در شکلگیری کانونهای قدرت و ثروت چه سهمی دارد؟
منشاء بسیاری از مفاسد، دولتی است. البته این سخن به معنای راضی بودن دولت به فساد نیست بلکه ساختار دولت، ساختار فسادپرور است. این مسئله بیشتر خود را در واگذاریها نشان داده است. فساد اقتصادی هم آغوش فساد سیاسی است.
قصه برادران رییسجمهور که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در دولتهای مختلف حضور فعالی دارند، چیست؟ آیا هر کسی برادر رییسجمهور شد در همه امور متخصص است و توان رسیدگی به همه امور دفتر رییسجمهور را دارد؟ عزل و نصب استانداران و فرمانداران یکی از کارهای برادران رییسجمهور در ایران است. بنده معتقدم مسئله برادران رییسجمهور فراتر از اعتمادی است که رییسان جمهور به آنان دارند، نمونه اخیر آن حضور برادر رییسجمهور در مذاکرات هستهای است. مردم در انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب واقعا به چه کسی رای دادهاند؟ بهتر است از این به بعد هر کسی کاندید ریاست جمهوری میشود برادر و همه کاره تو را هم به مردم معرفی کند تا مردم بدانند در صورت رییسجمهور شدن کاندیداها چه کسانی قرار است امور کشور را اداره کند. نقش آفرینی برادران روسای جمهور در نظام تصمیمگیری کشور فوقالعاده است.
علاوه بر برادران رییسجمهور، رفقای حزب و غیرحزبی روسای جمهور نیز در دورههای مختلف پستهای بسیار حساسی داشتهاند. مگر رفاقت، صلاحیتآور است؟ بخشی از فسادها از این دو ناحیه است. وقتی مدیران توان مدیریت و اداره مسئولیتهای سنگین را نداشته باشند به راحتی توسط عوامل سوء استفادهگر دور میخورند.
*به جز موارد چه علل و عواملی در شکلگیری مفاسد اقتصادی موثر است؟
در موضوع فساد باید با ریشهها برخورد کرد. با قاچاق به صورت جدی برخورد نمیشود. ۲۵ میلیارد دلار حجم واردات قاچاق در سال است. این میزان قاچاق، اقتصاد کشور را فلج کرده است. پس پرده مافیای قاچاق چه اموری میگذرد؟ چرا با قاچاقچیان و دزدان خرده پا برخورد میشود ولی قاچاقچیان بزرگ آزادند.
چرا سیستم بانکی کشور به راحتی رشوه میدهد؟ چرا به افراد سرشناس وامهای نجومی میدهد؟ این نوع وامها به نظر بنده نوعی رشوه است. فلان مدیر بانکی برای حفظ جایگاه خود به دست و دلبازی به فلان فردی که توسط فلان مسئول معرفی میشود، وامهای کلان میدهند. چرا؟ بخشی از فساد، ناشی از این بده بستانهاست.
انتصابات حزبی نیز از دیگر دلایل بروز مفاسد اقتصادی است. در دولت یازدهم بیش از ۹۷ درصد فرمانداران تغییر کردند. آیا واقع همه فرمانداران قبلی فاسد یا ضعیف بودند؟ این تغییرات گسترده حتی به دهیاران و مدیران مدارس هم رسیده است. این اقدام برای مهندسی انتخابات مجلس دهم انجام گرفته است. در بخش معادن با رشوه مجوز حق بهرهبرداری، میزان برداشت و حقوق دولتی به راحتی کم و زیاد میشود.
نظر شما