شناسهٔ خبر: 95077 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن امروز

یادداشت روز وطن امروز

فرمول تعیین تکلیف اصلاح‌طلبان

اصلاح طلبان

نماینده:  ۶ سال پیش همین روزها در میان مناظره‌های نفسگیر کوچه و خیابانی، کمتر کسی شاید به شنبه بعد از انتخابات فکر می‌کرد، شنبه‌ای که انگار همه چیز شروع شده بود، به جای آنکه تمام شود. اگرچه قبول نکردن حساب «دودوتا چهارتا» کار سختی بود اما اصلاح‌طلبان این کار سخت را ادامه دادند. تا آخر هم ادامه دادند. تا جایی که حتی بعضی از خودشان گفتند: «خیلی تندروی کردیم».
۴سال گذشت، به اندازه تک تک روزها و ساعت‌های بعد از ۲۲ خرداد ۸۸، دموکراسی حوصله کرد تا از زبان جدی‌ترین معترض انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ -که روزی در منبر نماز جمعه به اغتشاشگران گفته بود: «من که از شما بهتر حرف می‌زنم» - بشنویم که «انتخابات ایران دموکرات‌ترین انتخابات دنیاست». اگرچه صاحب سخن این بار هم چون خودش پای برنده ماجرا بود، صندوق شفاف انتخابات را تایید کرد اما باز ارزش داشت. اینکه به دموکراسی وفادار باشی و بدیهی‌ترین «دودوتا، چهارتا» ی دنیا را زیر سوال نبری، ارزش دارد. این ارزش را کسانی می‌فهمند که زیرپا گذاشتن قانون درسال ۸۸ و نتایج افزایش تحریم‌های بین‌المللی متعاقب آن را دیدند.
«خاتمی بی‌عرضه بود». این گزاره را فائزه هاشمی رفسنجانی در یکی از روزهای خرداد۸۸ در خیابان آزادی فریاد می‌کرد. آخر چرا؛ «چون نتوانسته بود در ۸۴ انتخاباتی برگزار کند که پدر من رئیس‌جمهور شود». پس صندوق شفاف رای چه می‌شود؟ پس انتخابات برای چیست؟ پس مردم چه حقی دارند؟ اینها مهم نیست. مهم این است که «اگر فلانی رای نیاورد مردم بریزند تو خیابونا».
دموکراسی اگر تخم دوزرده هم بکند مقابل این استدلال‌ها کم می‌آورد. اگر کاندیدایی ساعت ۲۲ روز انتخابات و قبل از شمردن آرا پشت تریبون می‌رود و می‌گوید: «برنده قطعی، برنده قطعی با درصد آرای بسیار زیاد اینجانب هستم»، دموکراسی گناهکار است؟ یا اگر چند روز بعد همسرش می‌گوید: «ترک‌ها همشهری‌شان و لرها دامادشان را نمی‌گذارند که به دیگری رای بدهند»، دموکراسی باید جواب بدهد؟
بیچاره دموکراسی که بعد از تعیین تکلیف در ۲۲ خرداد به او می‌گویند یکبار دیگر باید امتحان بدهی. همان حرفی که رئیس دولت اصلاحات زد: «رفراندوم کنیم».
حالا ۶ سال گذشته است، از هزینه‌های زیاد، کم نوشته‌ایم و نوشته‌اند اما باز بگذاریم برای مجالی دیگر. از آن همه خسارت اما یک حرف هست که باید زده شود. اینکه مجمع عقلای(!) اصلاح‌طلب هرجا بعد از آن و البته با تاخیر نشستند و برخاستند، گفتند: «سوءتفاهم شده است، بی‌خیال شویم و فراموش کنیم».
یکی دیگر از اصلاح‌طلب‌ها اما این روزها حرف‌هایی می‌زند که نگارنده به حسب انصاف، آنها را مورد مداقه قرار داده است. حرف‌هایی که انگار «فرمول تعیین تکلیف اصلاح‌طلب‌هاست». عباس عبدی، روزنامه‌نگار سابق و فعال اصلاح‌طلب که این روزها گویا مجال بیشتری برای گفت‌وگو پیدا کرده است در چند روز اخیر در ۲ مصاحبه با «شرق» و «اعتماد» به صراحت گفته است: «در ۸۸ نباید اصلاح‌طلب‌ها امیدوار به پیروزی می‌شدند چون رای قطعا با احمدی‌نژاد بود».
اما چرا همه چیز فردای انتخابات تمام نشد. عبدی در گفت‌وگو با شرق می‌گوید: «معیار تشخیص انتخابات از غیر انتخابات این است که شما ۴ سال مبارزه می‌کنید با استرس‌ها و تنش‌ها، انتخابات به شما نشان می‌دهد آیا قبول شدید یا نه. بعد از آن دیگر کار تمام شده و بازی تمام می‌شود اما ۲۲ خرداد عکس این قضیه اتفاق افتاد. گویی مبارزه اصلی از ۲۳ خرداد شروع می‌شود. این انتخابات نیست و نباید نام آن را انتخابات گذاشت. حتی اگر اسم آن انتخابات باشد رسم آن انتخابات نبود. هیچ نیروی اصلاح‌طلبی نباید در چنین فرآیندی شرکت کند یا حداقل چنین فرآیندی را شکل دهد.»
عبدی به چالش کشیدن بدیهی‌ترین «دودوتا چهارتا» ی دنیا توسط اصلاح‌طلبان را که اتفاقا در همه دموکراسی‌ها معمول است نقد می‌کند. عبدی سال‌ها قبل خروج از حاکمیت را تئوریزه کرده بود اما می‌گوید رفتار اصلاح‌طلبان در سال ۸۸ باعث چیزی بدتر از «اخراج از حاکمیت» شد.
اسفندماه آتی انتخابات مجلس برگزار خواهد شد. این روزها خط و نشان‌های انتخاباتی دولتی‌ها از اظهارات جهانگیری تا ابلاغیه نوبخت، برخی نگرانی‌ها از ورود دولت و هزینه‌کرد اموال دولتی در انتخابات را به وجود آورده است. در میانه این کارزار که روحانی توصیه می‌کند «در انتخابات از صندوق‌های شفاف استفاده شود»، اصلاح‌طلبان هنوز دوست دارند از فتنه۸۸ تعبیر یک سوءتفاهم داشته باشند تا چیز دیگری. آنها حتی به واژه‌ها حساسیت نشان می‌دهند اما هیچ کدامشان نمی‌گویند اگر نتیجه انتخابات بر وفق مرادشان نشد، باز هم خواهند گفت مردم به خیابان‌ها بریزند؟ پیشنهادات عباس عبدی درباره قبول «صندوق رای» و قبول شکست و قبول انتخابات برای کسانی که می‌خواهند در انتخابات آتی از سوی اصلاح‌طلبان فعالیت کنند نه به واسطه اینکه یک پیشنهاد برای اصلاح‌طلبان باشد، بلکه از این جهت که این جماعت حتی به همین یک مورد و عذرخواهی از کرده خود در سال۸۸ عمل کنند، قابل مداقه است.
چه کسی تضمین می‌دهد کسانی که بدیهی‌ترین «دودوتا، چهارتا» ی دنیا را زیر سوال بردند، دوباره چنین نکنند؟ شاید برخی بگویند این گروه ضمانت می‌دهند که تسلیم نتیجه انتخابات باشند و به رای اکثریت احترام بگذارند اما پس جرم قبلی چه می‌شود؟ آن همه اتهام به نظام چه می‌شود؟ و آن همه خسارت؟
باورش سخت است اما خیلی‌ها خیلی راحت بلدند به خاطر کسب قدرت، به صندوق شفاف انتخابات پشت کنند. کار سختی است قبول نکردن بدیهی‌ترین «دودوتا، چهارتا» ی دنیا اما گروهی از اصلاح‌طلب‌ها از این کارهای سخت زیاد کرده‌اند!

نظر شما