به گزارش نماینده به نقل از تسنیم، محمد جواد لاریجانی درباره مذاکرات هسته ای، گفت: انشاءالله این مذاکرات به نتیجه میرسد ولی ما نباید بهگونهای رفتار کنیم که بگوییم فقط و فقط همین نوع مذاکره است که میتواند موفق باشد، یعنی اگر این نوع مذاکره به نتیجه نرسید، بعد از آن جنگ اتفاق میافتد. این روش کاملاً غلط است.
* زمانی که اصلاحطلبان امروز عربدههای سوپررادیکال میکشیدند میگفتم عنداللزوم باید با آمریکا هم مذاکره کنیم
وی افزود: شما من را میشناسید، من طرفدار مذاکره هستم و در زمانی که همین دوستان اصلاحطلب عربدههای سوپر رادیکال میکشیدند، بنده در روزنامه اطلاعات مقاله مینوشتم که عنداللزوم باید با آمریکا هم مذاکره کنیم. بنابراین من نه مذاکره با آمریکا را تابو میدانم و نه مذاکرات دیپلماتیک را؛ ولی در عین حال معتقد نیستم راه و این مدلی که برای مذاکرات انتخاب شده است، تنها راه است، بلکه این دیدگاه بزرگترین اشتباه است. من بیشترین احترام را برای تیم مذاکره کننده قائل هستم ولی نظر حرفهای من این است.
بنیانگذار مرکز مطالعات وزارت خارجه، خاطرنشان کرد: انشاءالله تیم مذاکرهکننده موفق میشوند، زیرا توفیق دولت ما در رسیدن به یک توافق خوب، توفیق تک تک ماست و به دولت افتخار میکنیم که بتواند یک توافق خوب را به دست آورد. اما اگر توافق صورت نگرفت، دولت نباید احساس کند این تنها راه است.
* مودالیته پیشنهادی من "شفافیت در مقابل همکاری" است
لاریجانی تاکید کرد: ما باید مذاکره را ادامه دهیم اما با یک ملاحظه بسیار مهم و آن اینکه باید ریلمان را عوض کنیم. این شعارهای چرخیدن سانتریفیوژ متناسب با چرخیدن چرخ اقتصاد و شعار برد - برد مودالیتهای است که مشکلات فعلی مذاکراتی و هستهای ما ناشی از آن است اما مودالیته دیگری هم وجود دارد. مودالیته دیگر که پیشنهاد من است آن است که "شفافیت در مقابل همکاری" داشته باشیم. آنهم شفافیت در چارچوب NPT، نه بازرسیهای ویژه.
وی افزود: البته در این مودالیته، ما به یکباره شفافیت نشان نمیدهیم، بلکه شفافیت ما در مقابل همکاری است. معنی همکاری این نیست که به تلویزیون بیایند و از ما تعریف کنند، بلکه رفع تحریمها و همکاری اثباتی باید صورت بگیرد و تمام حقوق ما طبق NPT به ما داده شود. در این صورت مذاکره قابل tailor(مناسب) شدن و به اندازه شدن است.
معاون اسبق وزارت امور خارجه و یکی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) به سوی گورباچف برای تقدیم نامه امام به وی، با بیان اینکه ما هیچ وقت نمیتوانیم بیش از اینکه شرایط آبستن باشد، از آن بهره ببریم و از آن نتیجه بگیریم، تصریح کرد: مودالیتهای که بنده پیشنهاد کردم قابل تحقق است، البته اگر مقصود غربیها کوچک کردن و تحقیر ایران باشد، نتیجهای به دست نمیآید. اما اگر مقصود آنها افزایش شفافیت باشد نتایج خوبی به دست میآید. چراکه علیالاصول شفافیت به نفع ماست؛ البته در چارچوب NPT، نه اینکه بخواهند مراقبتهای عجیب و غریب اعمال کنند. زیرا برای کسی شفافیت بد است که میخواهد بمب درست کند ولی استراتژی ما ساختن بمب نیست.
* شفافیت برای ما سرمایهای است که نباید هدر بدهیم
لاریجانی با بیان اینکه وقتی استراتژی ما ساختن بمب نیست، شفافیت برای ما به نوعی سرمایه محسوب میشود و ما میتوانیم این سرمایه را رو کنیم، اظهار داشت: البته نباید اینطور باشد که این سرمایه را هدر بدهیم، بلکه هر قطره آن را میخواهیم نقد کنیم. این استراتژی پیشنهادی من است که تکنیکهای خیلی خوبی هم دارد.
* اشتباه بزرگ آن است که فکر کنیم فقط همین یک راه برای مذاکره وجود دارد و راه دیگر فقط جنگ است!
وی با بیان اینکه ملت، کارشناسان و دولتمردان ما نباید اینگونه فکر کنند که اگر از مذاکرات جاری، نتیجه خوبی به دست نیامد هیچ راه و نوع مذاکره دیگری وجود ندارد و باید دنبال جنگ برویم، اظهار داشت: قطعا این دیدگاه صحیح و کارآمدی نیست، چراکه مودالیتههای دیگری وجود دارد که بسیار مدرن و پیچیده و دقیق است و تکنیکهای بسیار قشنگی هم دارد. من فقط پایه آن را برای شما گفتم و الان قصد ندارم بیشتر توضیح دهم. پایه این معادله، شفافیت در مقابل همکاری است و میتواند با شرایط تناسب بهتری داشته باشد.
* روش آقای روحانی در موضوع هستهای Big Bang است/گاهی بعضی چیزها خیلی خوب است که واقعی باشد!
لاریجانی اضافه کرد: روش آقای دکتر روحانی BigBang (انفجار بزرگ) بود، یعنی یک دفعه همه تحریمها برداشته شود و یک انفجار امکانات پیدا شود! گاهی بعضی چیزها خیلی خوب است که واقعی باشد. این مدل فعلی فقط زمانی جالب خواهد بود که بیگبنگی باشد و یک گشایش بزرگ صورت بگیرد، ولی اگر بخواهد رفع تحریمها قطرهای باشد، این روش فایدهای ندارد ولی مودالیتهای که من عرض کردم، شفافیت در مقابل همکاری، بسیار روش حسابگرایانهای است و بر روی آروزها کار نمیکند، بلکه دقیقا بر روی چرتکه کار میکند.
* یکی از اشکالات دولت احمدینژاد این بود که برای تحریمها تز نداشت
رئیس ستاد حقوق بشر خاطرنشان کرد: ممکن است شما سئوال کنید در این مودالیته تحریم چگونه میشود؟ سئوال خیلی مهمی است. هر کسی بگوید تحریمها جدی نیست درست نگفته است. جوبایدن گفته ما تحریمهای بیسابقهای علیه ایران گذاشتیم ولی برای مقابله با این تحریم شما باید "تز" داشته باشید. یکی از اشکلات دولت احمدینژاد این بود که "تز" نداشت، من در کتاب "حکومت" نام این نوع دولتمداری را روش کارپردازی گذاشتم؛ یعنی وقتی وارد میشوید بگویید شما چقدر نخود میخواهید من نخود میدهم و اگر هم لوبیا میخواهید من به شما لوبیا میدهم. اینطور تقسیمبندی اورژانسی صورت بگیرد، یعنی اینکه ما مسائل مهم را بدون اینکه "تز" کلان داشته باشیم، به صورت خرد عملیاتی کنیم؛ باعث عملزدگی میشود. عملزدگی همین است. افراد میتوانند هایپراکتیو(فوقالعاده فعال) باشند ولی این مسئله بزرگ را حل نمیکند.
* مسلک دولت فعلی درباره تحریمها جواب نمیدهد
وی در مورد روشهای مقابله با تحریمها نیز گفت: به نظر من در مقابله با تحریمها دو مسلک در مقابلمان وجود دارد؛ یکی مسلک دولت فعلی است. دیدگاه دولت فعلی این است که وضعیت ما شبیه لوکوموتیو در حال حرکت است که در حین حرکت باید خودمان را تعمیر کنیم. بنابراین این دولت معتقد است باید تولید راه بیفتد و رونق ایجاد کند. ولی چگونه باید تولید پیش برود وقتی ماشین اقتصادی وابسته داریم که نمیتوانیم آن را فوری عوض کنیم، اولین کار این است که به آن اکسیژن برسانیم.
لاریجانی اضافه کرد: در مدل کاری دولت فعلی یعنی پول نفت خود را هزینه کنیم و مواد اولیه بیاوریم و همین کارخانههای ۱۰-۱۵ درصد یا حتی ۵۰ درصدی که به شرکتهای خارجی وصل هستند را راه بیندازیم. اگر راهاندازی شود صدها هزار کار انجام میشود، بعد به تدریج از پول نفت فراتر برویم و سرمایه خارجی را هم بتوانیم وارد اقتصاد کنیم. بعد از سرمایه خارجی، تکنولوژی خارجی هم بیاوریم، به این ترتیب صنعت ایران پوست بیندازد و مدرنتر شود و تولیدش افزایش یابد و به تدریج ایران به کشور پیشرفتهتر از لحاظ تولید تبدیل شود.
* تز دولت روحانی وقتی جواب میدهد که ما در اقتصاد جهانی هضم شویم ولی این اتفاق نه شدنی است و نه خوب است که بشود
لاریجانی افزود: نکته مهم این تز(تز دولت آقای روحانی) این است که این تجربه زمانی موفق خواهد بود که در نهایت ما در اقتصاد جهانی به اندراج(داخل شدن) دست پیدا کنیم. که اندراج Financial(مالی) و اندراج بازاری را شامل میشود. البته از نظر بنده این اندراج اتفاق نخواهد افتاد و دستاورد خوبی نیز نیست اما در هر صورت یک تز و یک مکتب است لذا دوستانی که این تز را دنبال میکنند همین اندراج را دنبال میکنند اما در حقیقت کشور ایران در سیستم جهانی نمیتواند به این شکل مورد نظر دوستان وارد شود.
رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه با بیان اینکه بنده به تعامل با جهان اعتقاد دارم اما با داخل شدن به اقتصاد جهانی (اندراج) مخالف هستم اظهار داشت: اندراج یعنی integration(ادغام و هضم) در سیستم اقتصاد جهانی؛ حتی اگر این یکسانسازی برای ما ممکن باشد اتفاق خوبی نیست.
* باید با ناکام ساختن تحریمها به یک فتحالفتوح بزرگ دست یابیم
محمد جواد لاریجانی با اشاره به دیدگاه مقابل دیدگاه دولت فعلی در زمینه اقتصاد و تحریمها، خاطرنشان کرد: در کنار این دیدگاه(حرکت به سمت اقتصاد جهانی) که امروز در حال فعالیت است، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که اعتقاد دارد ما نباید به دنبال "اندراج" حرکت کنیم. این تحریمها عظیمترین تهاجم است. ما اگر تحریم ها را ناکام کنیم، موفق به فتح الفتوح شدهایم و این فتح الفتوح، دربهای بسیاری را به روی ما میگشاید که البته برای رسیدن به این هدف باید مقداری صبور باشیم.
* پاسخ به ۴ سوال اساسی اقتصاد سیاسی بر اساس قبول تز اقتصاد مقاومتی/ انتقاد شدید از اظهارات وزیر سابق کشاورزی درباره مزح
لاریجانی با مطرح کردن این سوالکه در صورت قبول و اعمال تز دوم، "در شرایط فعلی ابتدا باید چه محصولی را تولید کرد؟ " خاطرنشان کرد: ما باید به سمت تولید کالاهای اساسی حرکت کنیم که شامل غلات، گوشت و امثال این محصولات میشود. این حرف دوست عزیزمان آقای کلانتری_وزیر سابق کشاورزی_ که گفته بود: «خودکفایی در کشاورزی مزخرف است»، به نظرم حرف کاملاًٌ اشتباهی بود. در کشورهای بسیار پیشرفته برای دستیابی به خودکفایی در کالاهای اساسی میلیاردها دلار هزینه میکنند. بنابراین سرمایهگذاری در این بخش به هیچ وجه مزخرف نیست و اتفاقا یک امر پایهای است.
وی در ادامه تصریح کرد: کشور ایران صاحب انرژی است. این انرژی یک موهبت بسیار بزرگ الهی است. ما باید تولید انرژیکنیم و به واسطه این تولید، چرخهای اقتصاد را به حرکت درآوریم. معنی این حرف این است که به واحدهای تولیدی و کشاورزی باید انرژی ارزان اهدا شود. دادن انرژی ارزان برای این واحدها باید به عنوان یک "سیاست" قلمداد شود و نه به عنوان یک "چهارچوب اقتصادی" زیرا این دو (سیاست و چارچوب اقتصادی) از یکدیگر کاملا مجزا هستند. به عنوان مثال، "آب شیرین کن" بر اساس این سیاست حتی اگر صرفه اقتصادی نداشته باشد، باید کار کند. در جایگاهی شاید منطق برای بهرهگیری از یک دستگاه یا کارخانه صرفاً یک منطق اقتصادی باشد اما در این برهه منطق صرف اقتصادی نیست بلکه سیاست است. سیاست در این برهه بر چرتکه مقدم است.
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی در ادامه این گفتوگو با اشاره به اینکه سوال دوم در این سیاست این است که "چه کسی باید تولید کند"، اظهار داشت: در این شرایط مردم، نهادها و دولت باید تولید کننده باشند. کشور ما شرایطی را سپری نمیکند که قادر باشد یکی از این سه گروه(مردم، نهادها و دولت) را بر گروه دیگری برتری دهد. هر فرد حقیقی و حقوقی که قادر به تولید باشد، باید وارد این عرصه شود. البته بیشترین امکانات برای فعال شدن بخش خصوصی آنهم کوچک و متوسط(SMI) باید باشد.
لاریجانی در پاسخ به سوال سوم political economy (اقتصاد سیاسی) مبنی بر اینکه : چگونه باید تولید کنیم؟ خاطرنشان کرد این سوال بسیار مهمی است. شاید عدهای بگویند یک کارخانه مدرن توان بالایی برای تولید دارد، از طرفی میتواند میزان هزینه کمی نیز داشته باشد و در کل، کالا با مسیر آسانتری تولید میشود اما در کنار این حسنات، نیاز به دلار برای راهاندازی این تجهیزات داریم. ما نباید به دنبال این کارخانه سوپر مدرن باشیم. هنگامی از لحاظ تولید موفق خواهیم شد که بدون تکیه به دلار بتوانیم تولید داشته باشیم و باید در صدد به دست آوردن تجهیزات عملیاتی و موثر باشیم.
وی در ادامه تصریح کرد: واحدهای داخلی برای تولید بومی برای دریافت کمک نیاز نیست واحدهای بزرگ سوپر صنعتی باشند. اتفاقا در این چرخه تولید واحدهای کوچک و متوسط از اهمیت بسزایی برخوردار است. در اقتصاد آلمان ۶۵ % تولید صنعتی به واسطه واحدهای کوچک و زیرمتوسط انجام میشود(SMI). ما فقط کارخانههای عظیم آلمان همانند کارخانه بنز و زیمنس را میشناسیم در حالیکه ۶۵ در صد تولید آنها از دریچه واحدهای کوچک و زیرمتوسط صنعتی است. این واحدهای بومی باعث میشوند نوسانات دلار بلافاصله دویچه مارک(برند آلمانی) را ناراحت نکند یعنی آنها جلوی نواسانات را میگیرند.
لاریجانی در ادامه این مصاحبه با اشاره به سوال چهارم اقتصاد سیاسی مبنی بر اینکه "چگونه مصرف کنیم؟ "، اظهار داشت: در اقتصاد یک دیدگاه این ایست که چرخهای صنعت باید به راه افتد، پس جامعه باید این تولیدات را مصرف کند تا میزان تولید داخلی افزایش یابد و برای کارخانهها صرف اقتصادی داشته باشد اما اعتقاد دیدگاه دوم بر پایه این اصل استوار است که جامعه باید بهینه مصرف کند زیرا در دیدگاه دوم صرفه فرع بر سیاست است به همین دلیل به دیدگاه دوم به اصطلاح اقتصاد مقاومتی میگویند.
* اقتصاد مقاومتی یک تز اقتصاد مقاومتی بسیار عمیق و غنی است
اقتصاد مقاومتی یک تز political econimy(اقتصاد سیاسی) بسیار عمیق و غنی است. جواد لاریجانی با بیان این جمله، به توصیف بیشتر اقتصاد مقاومتی پرداخت و در این باره گفت: "اقتصاد مقاومتی" یک تز و مکتب در اقتصاد است که البته بسیاری از کشورها در دوران خاصی از تاریخ خود این شکل از اقتصاد را تجربه کردند و تنها مخصوص و محدود به ایران نیست. کشورهایی نظیر روسیه، آمریکا وآلمان اقتصاد مقاومتی را تجربه کردند.
وی با اینکه این ادعا که عدهای میگویند "در نهایت مارکت و بازار باید تعیین کننده باشد"، اظهار داشت: این حرف در شرایط خاص خودش درست است. ممکن است بعضیها به کسانی که از مذاکرات ایرادات حرفه ای میگیرند لقب "طرفدار تحریم" بدهند. به نظر بنده هیچ فرد عاقلی نباید طرفدار تحریم باشد زیرا تحریم تجاوز به حقوق ملتها است منتهی برای مقابله با تحریم دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است باید تعدادی سانتریفیوژ بدهیم و مقداری دلار نفت تحویل بگیریم. تز دیگر حامی اجرای اقتصاد مقاومتی است.
لاریجانی در پاسخ به این سوال خبرنگار تسنیم که «عدهای این چنین وانمود میکنند که تمام مشکلات اقتصادی کشور ما نتیجه تحریم است به همین خاطر حتی با وجود ابهامات در بیانیه لوزان گروهی از مردم از این تفاهم خرسند میشوند، نظر شما درباره ابهامات موجود در این بیانیه چیست و چه مقدار از این ابهامات حد طبیعی این جنس از مذاکرات است و چه مقدار از این ابهامات محل بحث است؟» گفت: این موضوع که مردم از توافق خوشحال میشوند، اعتماد عمومی به تیم مذاکرهکننده را نشان میدهد که اتفاق مبارکی است اما در رابطه با تفسیرهای مختلفی که از متن بیانیه میشود مسلما ما مذاکره کنندگان دانایی داریم. استفاده از ابهام کلمات تکنیک غیرمانوسی نیست، مثلاً وقتی پیش بینی ها این را نشان می دهد که در یک دور مذاکره توافق خوبی حاصل نمیشود هنگام مکتوب کردن تفاهمها، "کلمات مبهم" را جایگذاری خوبی میکنند تا به طرف مقابل بگویند: تو برداشت خود را داری و ما هم برداشت خودمان را داریم ولی در سایر امور بدون ابهام اقلاً توافق داریم. در فنون مذاکره یک دکترین وجود دارد که میگوید: «لیز خوردن بهتر از ایستادن است.» هنگامی که شما لیز میخورید، اقلاً چند متری به جلو حرکت میکنید.
بنیانگذار و رئیس سابق مرکز مطالعات وزارت خارجه، خاطرنشان کرد: اگر ما با استفاده از کلمات صریح موفق به دستیابی به یک توافق خوب نشویم بنابراین باید اجازه دهیم هر دو طرف مذاکره به اصطلاح لیز بخورند تا مذاکرات به stand still(ایستادن مستمر) نرسد. بنابراین این کلمات مبهم در حرفه مذاکراتی وارد میشود و شبیه عنوان پرانتز است. آنها کلمات چندوجهی هستند که هرکسی این کلمات را به سمت خود مصادره میکند. به آمریکاییها اجازه میدهد با این کلمات از جانب خودشان لذت ببرند البته طرف ایرانی نیز میتواند از آن کلمات استفاده کند اما در عمل این اتفاق نمیافتد. من تعجب میکنم که طرف ایرانی این حس را بازگو نمیکند زیرا این کلمات در متن قرار گرفتهاند تا هر کدام از طرفین تفاوتهای خود را بازگو کنند. البته این تفاوتها نباید از یک حدی بیشتر غیر متقارن باشد. از طرفی لذت بردن دو طرف از ابهام نیز ایجاد سابقه میکند و بعدها در متن منعکس میشود.
* تلاش آمریکاییها این است که نظم و شاکله تحریمها را حفظ کنند
محمد جواد لاریجانی در ادامه این مصاحبه با بیان اینکه ما در بعضی از بخشها، تعلیق تحریمها را به جای لغو آنها قبول کردهایم، تأکید کرد: آمریکاییها تماما درباره "تعلیق" تحریمها بحث میکنند و تلاش میکنند نظم و شاکله تحریمها حفظ شود. یکی دیگر از مواردی که آنها مطرح میکنند مسئله "برگشت پذیری" تحریمها است که موضوع نامطلوب و نامتقارنی است زیرا از جانب ما(طرف ایرانی مذاکرات) بسیاری از فعالیتها برگشت پذیر نیست اما برای قول و قرارهای آنها در صورت برهم خوردن توافق قابلیت برگشت پذیری وجود دارد.
وی افزود: اینها اشکالات مهمی است که در متن تفاهمنامه وجود دارد. در هر صورت به نظر بنده ایجاد ابهام در عالم مذاکره یک تکنیک است که مذاکره در شزایطی که دو طرف نتوانستند در موردی قدمی بردارند میتوانند حداقل لیز بخورند. دو طرف باید از این کلمات مبهم استفاده کنند تا دور بعدی مذاکرات برگزار شود. منتهی به نظرم ما باید از این تکنیک ابهامزایی به نفع مطلوبتری استفاده کنیم تا مسئلهای به ما تحمیل نشود.
* احتمال دستیابی به Big Bang مدنظر روحانی برای برچیده شدن تحریمها کاملاً ناچیز است
لاریجانی تصریح کرد: بنده حس میکنم احتمال big bang(انفجار بزرگ) برچیده شدن تحریمها کاملاً ناچیز است. اینکه تحریمها به یکباره برداشته شود، وجود نخواهد داشت. منتهی بخشی از این تحریمها برداشته میشود اما اگر همین بخش برداشته نشود این اتفاق به معنی سقوط کامل سیر فعلی مذاکرات است و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند. بنابر این آمریکا مجبور است تا قسمتی از تحریمها را بردارد اما اینکه چگونه بردارد و این برداشتن در چه بازه زمانی طول خواهد کشید بحث دیگری است.
* سپردن راستیآزمایی برنامه هستهای ایران به آژانس مانند این است که "احمد شهید" مسئول راستی آزمایی حقوق بشر در ایران شود
وی در ادامه گفت: درباره دیگر اشکالات مذاکرات لوزان، به طور مثال بحث راست آزمایی برنامه هستهای ایران به نحوی پذیرفته شده است و اشکالی نیز ندارد اما ارگانی که مسئول این راستیآزمایی شده است، یک نهاد بسیار بی اعتبار به نام آژانش انرژی اتمی است. سپردن این مسئولیت خطیر به این آژانس چیزی شبیه فاجعه است. این نهادی است که منتشرکننده بیشترین دروغها علیه ایران بود. داستان راستیآزمایی ایران و مسئولیت آژانس انرژی اتمی مانند این است که احمد شهید مسئول راستیآزمایی حقوق بشر در ایران باشد. بنابراین اینکه یک ارگان بی حیثیت مسئول راستی آزمایی ایران باشد بسیار بد است.
لاریجانی در پاسخ به این سوال خبرنگار تسنیم که «آیا احتمال ندارد طرف غربی از طریق تفاهم لوزان و در صورت توافق نهایی بر اساس این چارچوب، پلی به بحرانهای دیگر در ایران بزند و مدتی پس از توافق هستهای دوباره تحریمها را علم کنند و بگویند برای رسیدن به توافق اینبار باید مسئله موشکی را محدود کنید"، گفت: این موضوعی که شما گفتید احتمال ندارد، بلکه یقینا همین کار را انجام خواهند داد زیرا توان موشکی ما تهدید جدی برای منافع سلطهگرانه آمریکا در منطقه خاورمیانه است و به مراتب از انرژی اتمی برای آنها خطرناکتر است بنابر این همین امروز نیز منتظر نماندهاند و بخشی از تحریم ها را به مسائلی نظیر حقوق بشر و توان نظامی ایران shift(تغییر) دادهاند مگر اینکه حس کنند عواقب و هزینه این کارشان از مزایای آن بیشتر است.
وی در پایان این بخش از مصاحبه خود تصریح کرد: صورت دیگر مسئله این است که متناسب با افزایش توانمندی و نفوذ ما در منطقه تخاصم آمریکا و همپیمانانش علیه ما وسیعتر شود. ما نباید این ذهنیت را داشته باشیم که بعد از توافق در ایران گل و بلبل میشود و مسائل اساسی کشور با این توافق حل میشود. بخشی از مسائل ما داخلی است که باید در داخل حل و فصل شود اما بخش خارجی که عمده بحث آن تعارض غرب با ایران است در آینده نزدیک قابل حل نیست. کوتاه کردن قد خودمان نیز راه حل این مشکل نیست و این استراتژی نادرست است.
نظر شما