شناسهٔ خبر: 86312 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

زاکانی:

برآورد غلط دولتمردان در مذاکرات باید تصحیح شود/ تاکید بر وحدت نیروهای انقلاب

زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان: اشکال کنونی برآورد غلط دولتمردان در مذاکرات و برخی به اصطلاح حامیان آن ها را می توان در گام های طی شده در یک سال و اندی پیش تا کنون دید که می بایست نسبت به تصحیح آن، اقدامات جدی و بنیانی صورت پذیرد.

به گزارش نماینده، علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در سرمقاله ویژه نامه نوروزی هفته نامه «پنجره» نوشت:

پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز پیچ تاریخی در جهان معاصر بود که هر لحظه بر مواقف حساس و سرنوشت ساز آن افزوده می شود. شناخت دقیق مختصات موجود و توجه به ابعاد آن، ضرورتی انکارناپذیر است که مایه تسریع در رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی را در سال های پیش رو و خصوصا سال جدید مهیا می سازد.

ضمن آرزوی موفقیت برای مسلمانان و آزادی خواهان جهان، به ویژه ایرانیان مسلمان در سال ۱۳۹۴ و عرض تسلیت به مناسبت شهادت بانوی عصمت و طهارت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) توجه شما مخاطبین عزیز را به نکات زیر که تلاش می کند مسیر پیش روی انقلاب را روشن تر سازد، جلب می کنم.

الف) با دقت در مزیت های انقلاب اسلامی و اقرارهای مکرر دشمنان قسم خورده اسلام و ایران عزیز در می یابیم:

۱. از ویژگی های امروز، قوت روزافزون قطب مستضعفین و مسلمین در کره خاکی و ضعف مفرط نظام سلطه به رهبری آمریکاست تا جایی که ایالات متحده آمریکا در سند رسمی امنیت ملی خود، از خستگی و ناتوانی ارتش این کشور یاد کرده و خواستار تجدیدنظر در کیفیت و کمیت ساختار و امکانات آن شده است.

۲. بیداری اسلامی در مرحله جدید خود با رشد تشدید یافته، می رود تا چهره جهان اسلام را تغییر داده و غرب آسیا و شمال آفریقا را از لوث ایادی اسلام آمریکایی پاک کند و از همین روست که نتانیاهو، فرستاده ویژه رژیم غاصب صهیونیستی در کنگره آمریکا با رعب و وحشت از آینده ای سخن می گوید که اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله وسلم) بر همه ارکان این منطقه استراتژیک، سایه انداخته و با بیداری و میدان دادن به مردم، تغییر در کشور های اسلامی را رقم زند. نتانیاهو شعار می دهد، صدای دندان هایش از ترس بی اختیار به گوش می رسد و با وقاحت تمام به ایران اسلامی اتهام می زند و سپس با پررویی تهدید می کند و متاسفانه شنوندگان این یاوه ها نیز بی صبرانه تشویق می کنند و با تحمیق خویش، دیگران را ساده لوح می پندارند و انتظار دارند ملت رشید ایران از منافع ملی و مسئولیت های انقلابی خود دست بکشد.

به راستی کیست که با چشمی بینا ولی ضعیف، به صحنه پیرامونی بنگرد و توفیقات اسلام ناب را در مقابل کفر و الحاد و نمود های متحجرانه و سکولار اسلامی در سراسر جهان مشاهده نکند و اندیشه پاک اسلامی و شیوه عمل موثر منادیان حق جو را ـ که اینک به عنوان الگو مورد اهتمام حق طلبان جهانی قرار گرفته است ـ نبیند. به راستی کیست که پیام دقیق و برخواسته از قلب سلیم و ملهم به نور الهی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی را نخواند و امید به تجدید حیات و آغازی بر موج جدید اسلام گرایی در غرب نداشته باشد.

امروز غزه، لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین و همه کشور های اسلامی، صحنه کشمکش و عبور از نقشه توطئه آمیزی است که با عنوان جنگ شیعه و سنی ـ به نیابت از سران کفر و شرک جهانی توسط برخی سران دنیاپرست مرتجع یا خودخواه کشور های اسلامی در سالیان اخیر ـ قصد خون ریزی و کشتار بی رحمانه ملت ها از یک سو و مشوه نمودن چهره مشعشع اسلام در دیده و دل جهانیان از سوی دیگر دارد.

۳. نیم نگاهی به اخبار و تحلیل های موجود رسانه های منطقه ای و جهانی، حکایت از اقرار های مکرر سیاستمداران و اندیشمندان این کشور ها به هوشمندی و فراست فوق العاده بالای رهبری فرزانه انقلاب، حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) دارد و این تحلیل ها حاکی از استقامت بی مثال و الگو قرارگرفتن ملت رشید ایران و فرزندان بسیجی، سپاهی و ارتشی غیور آن ـ که گوشه ای از آن در مانور پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله وسلم) ۹ توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آب های نیلگون خلیج فارس تجلی یافت ـ و توانمندی زایدالوصف ایران اسلامی در ابعاد اعتقادی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، امنیتی و نظامی و نفوذ فوق العاده بالای منطقه ای و جهانی این انقلاب است که می رود پرونده کفر و نفاق را در منطقه ببندد.

ب) یکی از وجوه پیشتازی ایران اسلامی در عرصه های علمی و عملی، توفیق دانشمندان و فرزندان مجاهد این مرز و بوم در کسب و توسعه فن آوری صلح آمیز هسته ای است که توانمندی فوق العاده بالایی برای ایران و جهان اسلام مهیا کرده است، لذا از سال ۱۳۸۲ تا کنون، به بهانه های مختلف این دستاورد ملی و بسیار مهم سبب فشار های متوهمانه استکبار جهانی به رهبری آمریکا شده است. اشکال کنونی برآورد غلط دولتمردان در مذاکرات و برخی به اصطلاح حامیان آن ها را می توان در گام های طی شده در یک سال و اندی پیش تا کنون دید که می بایست نسبت به تصحیح آن، اقدامات جدی و بنیانی صورت پذیرد.

۱. در دوران رقابت انتخاباتی ریاست محترم جمهوری، بدون دقت در ماهیت فن آوری هسته ای و نیاز مبرم جهانی از جمله ایران، به این فن آوری ـ حداکثر تا یکی دو دهه آینده ـ در حوزه های مختلف به ویژه در عرصه تامین انرژی، به صراحت بیان داشتند که مشکلات اقتصادی کشور، به تحریم ها مربوط بوده و تحریم ها نیز به واسطه موضوع هسته ای است و راه حل مسائل هسته ای نیز رجوع به کدخدای جهان! آمریکاست. از این رهگذر بود که وعده حل ۱۰۰ روزه داده شد و برای دستیابی به آن نیز امتیازات زیادی به طرف آمریکایی، از جمله صحبت تلفنی با رئیس جمهور آمریکا و... داده شد ولی کار سامان نیافت و وعده ایشان پس از ۱۰۰ روز محقق نشد و به ارائه برآورد توسط جناب آقای روحانی سپری شد.

۲. تیم مذاکره کننده پس از توافق اولیه در ژنو و تبلیغات پیرامون آن، نتوانست برداشت ریاست محترم جمهوری از توافقنامه را که در نامه تبریک به مقام معظم رهبری ذکر شد عملی سازد و نتیجه عینی آن را نمایان سازد، لذا در جلسات متعدد، رویکرد جدیدی آغاز شد که در آن می بایست ایران و آمریکا تصمیم سیاسی گیرند. در پاسخ به سوالات مطروحه پیرامون چیستی این تصمیم سیاسی، بیان می شد که تصمیم ایران، عدول از خطوط قرمز ترسیمی از سوی رهبری فرزانه انقلاب و تصمیم آمریکا نیز به هم زدن زیرساخت های تحریم بود که در ادامه مشخص شد آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست زیرساخت های تحریم را به هم زده و از بهانه جویی دست بردارد، علاوه بر اینکه خطوط قرمز ترسیمی در ایران نیز حداقل هایی برای جلوگیری از بهانه جویی ها و تامین عزت و منفعت ملی ایران اسلامی است که نمی توان بر سر آن ها معامله یا مصالحه ای صورت پذیرد.

۳. در کمال تعجب چند نفر از هنرمندان ایرانی، با بیان درخواست «هر توافقی هرچند بد، بهتر از توافق نکردن است» مرحله جدیدی را آغاز نمودند که در آن، اصل توافق موضوعیت می یافت، نه محتوای خوب یا بد آن، درحالی که مسئولان آمریکایی از جمله اوباما و کری، مکرر اعلام می کردند که به هیچ وجه توافق بد نخواهند کرد. وقتی هنرمندان، مورد سوال و اعتراض نخبگان و آحاد مردم قرارگرفتند باکمال تعجب، یکی از آن ها اعلام کرد که به توصیه جناب آقای ظریف، وزیر محترم خارجه و مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای، این درخواست را امضا نموده اند و سپس در توضیح این حرکت ناصواب، مذاکره کننده ارشد هسته ای، جناب آقای عراقچی اعلام کرد که برابر برنامه ریزی صورت گرفته، مقرر شده بود که هنرمندان و نخبگان ایران و آمریکا این تقاضا را بنمایند که طرف آمریکایی حاضر به امضا نشد و در ایران عده ای آن را امضا کردند.

۴. در ۲۶ آذر امسال در دانشگاه تهران و سایر نشست های مرتبط در سایر دانشگاه ها، گام چهارم برداشته شد و در نشست های دانشگاهی، سخنرانان ضمن نفی دستاورد های هسته ای کشور، اساسا همه داشته های ملی و افتخارات حوزه هسته ای را مردود دانسته و خواستار آن شدند که دولت محترم ملت ایران را از شر فن آوری هسته ای خلاص کند! این سخنرانان بدون توجه به اهمیت این فن آوری و دستاورد بزرگ، سعی نمودند خورشید در آسمان را تکذیب و شب نمایی کنند و امید داشته باشند ملت رشید ایران به این بیانات بی مبنا و بی اساس توجه کنند.

۵. در هفته های اخیر، شاهد حرکت های دیگری بودیم که افق روشنی را پیش رو نمی گذاشت و ابر های تاریک را جلوه گر می ساخت. اخبار موثق، حاکی از انجام توافق دو مرحله ای با اقدامی سیاسی و کلی در مرحله اول است که به واسطه آن قرار بود در چهار فروردین جشن ملی گرفته شود و سپس توافق نهایی صورت گیرد که با ورود به جزئیات آن درمی یافتیم که دستاورد مهم هسته ای کشور، به بهایی اندک و نسیه داده می شد و بدون اینکه دستاورد مهمی از جانب طرفین مذاکره دریافت کنیم، این طرف ایرانی بود که باید از همه خطوط قرمز ترسیمی عبور می کرد. این اطلاعات، سبب شد مجلس شورای اسلامی اقدام به طرحی یک فوریتی کند و با تصویب آن به طرفین مذاکره کننده پیام دهد که خواستار توافقی عادلانه و درست است. که البته با سخنرانی ۱۹ بهمن مقام معظم رهبری این گام نیز ناکام ماند و نادرستی برآورد ها و راه های طی شده در گام های قبلی نیز آشکار شد.

اینک در هفته های پایانی مذاکره هستیم و امید داریم که این مذاکرات با حفظ حقوق ملت رشید ایران به نتیجه رسیده و تحریم ظالمانه موجود نیز برداشته شود تا ان شاءالله رشد و پیشرفت ایران اسلامی تشدید یافته و از سختی های زندگی مردم کاسته شود، اما همه مسئولان کشور باید بدانند دشمن عنود و بهانه جوی ما به هیچ وجه سر سازگاری با ایرانی اسلامی، مستقل و آزاد را ندارد، لذا شیطان بزرگ آمریکا می کوشد گام به گام، اهداف پلید خود را دنبال نماید ولی امروز که ضعف او بیش از هر زمان آشکار شده است، می بایست مسئولان امر، با دقت و فراست، سهم ملت ایران را حداکثری و منافذ احتمالی دشمن را مسدود نمایند.

ج) مردم سالاری دینی یکی از افتخارات انقلاب اسلامی است که از وجوه آن، رجوع به آرای عمومی در انتخابات هاست. از ویژگی های راه طی شده از بدو پیروزی انقلاب، حضور سلایق مختلف در قالب جناح ها و گروه های مختلف است که برای اداره کشور بوده و سبب رشد و تلاشی مضاعف شده و خواهد شد؛ از این رو در سال ۱۳۶۷ حضرت امام خمینی (ره) در پاسخ به نامه آقای انصاری، ضمن تایید وجود سلایق مختلف در جبهه انقلاب به جناح های سیاسی کشور چنین هشدار دادند: «ولی هر دو باید کاملا متوجه باشند که موضع گیری ها باید به گونه ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیسم بین الملل و در راس آن شوروی متجاوز باشند. هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره ای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذره ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمی کند.

دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند. هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیله گر، دشمن شماره یک آن هاست ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشته اند. هر دو جریان از حیله گری های این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که آمریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنه اند. خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حال، خود دانند. البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد ـ که همه باید از شر آن به خدا پناه ببریم ـ که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمی شناسد». ۱۰/۸/۶۷ (صحیفه امام، ج ۲۱، ص۱۸۰ ـ ۱۷۷)

در این خصوص نکات زیر قابل تامل است:

۱. در سال ۶۷ وقتی حضرت امام (ره) مجوز جدا شدن مجمع روحانیون را از جامعه روحانیت تهران دادند، اعلام نمودند که به خاطر مشترکات مبنایی دو گروه، اشکالی بر این جدایی نیست ولی امروز بعد از ۲۶ سال از منشور برادری حضرت امام آیا هنوز دو جریان، مشترکات مبنایی و اختلاف سلایق دارند؟

۲. از دهه ۸۰، رویه بیگانگان در تحریم انتخابات تغییر کرد و به جای درخواست برای عدم شرکت در انتخابات ها، رسانه های بیگانگان و ضد انقلاب و دشمنان رسمی اسلام و ایران عزیز، از همراهان خود درخواست می کردند که باید در انتخابات شرکت کرده و به یک جناح سیاسی رای دهند. هنوز فراموش نکرده ایم که در انتخابات سال ۱۳۸۸ حتی رادیو اسرائیل نیز برای آقای موسوی تبلیغ می کرد و از عناصر کم مقدار و ضد انقلاب می خواست که با حضور خویش، رای خود را به نامزد سبز ها دهند. اشکال اساسی در این جناح چه بود که برای یکبار نیز شنیده نشد که این حمایت را محکوم نمایند، تا جایی که سال ۲۰۰۹ سفیر آمریکا در بحرین و در ایام فتنه رسما اعلام کردکه همه تحریم ها برای آدرس دادن به ملت ایران است که با پناه بردن به آقایان موسوی و خاتمی، امکان عبور از سختی ها را خواهند یافت و وقیحانه گفت که ما در گذشته نیز پنهانی به این ها کمک می کردیم ولی اکنون کمک و حمایت خویش را آشکار نموده ایم تا مردم ایران برای عبور از سختی ها مفر و راه خروج را در توجه به این دو نفر بیابند! یا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ رسانه های بیگانه خصوصا بی بی سی، تبلیغات یک نامزد را مکرر پخش نمود و تریبون تبلیغی یک نامزد شد!

۳. آیا این جناح نباید به خود آمده و از خویش سوال کند که چه چیز مایه امید بیگانگان و دشمنان قسم خورده انقلاب به رهبری شیطان بزرگ و صهیونیسم بین الملل به آن ها شده است؟ آیا این سخن از حضرت امام (ره) را فراموش کرده ایم که فرمودند: «آن روزی که آمریکا از ما تعریف کند، روز عزای ماست». آیا خطوط قرمز بین انقلابیون این جناح و ضد انقلاب و غیرخودی ها پررنگ و برجسته است؟ متاسفانه عدم تقوای جمعی سبب شد که خطا های جناحی مورد غفلت قرار گرفته و صرف هم جناح بودن، مانع از طرد ریزش های انقلاب و دوری از ضد انقلاب شود تا جایی که در فتنه سال ۱۳۸۸ با فتنه گران همراهی شد و آب به آسیاب دشمن ریخته شد.

۴. در این فضا رقابت بین جناح ها معنای دیگری می یابد. یک طرف، جبهه ای با لایه های مختلف شکل گرفته است. لایه اول درون نظام اما پیوسته به لایه های عمیق تر خود از ریزش های انقلاب، ـ با پیوستگی بین این ریزش ها و ضد انقلاب و بیگانگان قسم خورده ضد اسلام و ضد ایران اسلامی ـ، جبهه ای به ظاهر با عرض و طول زیاد فراهم کرده است و در مقابلشان، افراد معتقد به آرمان های امام و شهیدان هستند که دل در گرو اسلام و دغدغه ایرانی مستقل و آزاد و مشحون از معنویت و عدالت دارند. حال سوال این است که وظیفه دوستداران انقلاب در این دو جناح چیست؟

بی شک در جناح دوستداران انقلاب، وظیفه وحدت بر محور اصول و دوری از پراکندگی و تشتت در بین نخبگان و توده های مردم است. در جناح مقابل نیز تکلیف قیام برای اصلاح و پاک سازی درون جناحی با تمسک به فرمایشات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است که تاکید نمودند: «هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره ای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذره ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند».

د) تقابل انقلاب اسلامی و استکبار جهانی پایانی ندارد. رشد و پویایی ما اضمحلال سلطه گران را به دنبال خواهد داشت و وجود مستکبران نیز مزاحمت همیشگی برای ما؛ لذا باید اندیشید که مرز سازگاری ما با آن ها کجاست؟ پاسخ این سوال را می توان در دو سرفصل ارائه کرد:

۱. ایجاد مصونیت و توانمندی در داخل کشور تا جایی که دشمن توان مقابله و تهدید را از دست داده و امیدی برای ایجاد فشار موثر بر آحاد ملت، نفوذ بین مسئولان و صاحبان قدرت و توان تهاجم امنیتی و نظامی نداشته باشد که این جز با اقتصاد مقاومتی و فرهنگ انقلابی محقق نخواهد شد.

۲. عمق بخشی به انقلاب اسلامی و ایجاد عقبه استراتژیک در سراسر جهان با سازماندهی مستضعفین و مسلمین در سراسر جهان و شکل گیری هسته های مقاومت در سایر کشور ها که این نیز برخاسته از انقلاب اسلامی و برگرفته از پیام دوم آذر سال ۱۳۶۷ حضرت امام خمینی (ره) است که اینک با تدابیر عالی حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) روزبه روز گسترش و عمق می یابد و اینک در قامت سرو شهیدان مدافع حرم رخ می نماید؛ شهدایی که در دوره جهاد اکبر، خوش درخشیدند و به سرچشمه خورشید رسیدند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

والسلام

نظر شما