به گزارش نماینده، سال سیاسی که برای اصلاحطلبان گذشت، توام با تحرکاتی مختلف در این جناح بود. همانگونه که محمدرضا خاتمی در گفتگو با ویژه نامه نوروزی مشرق بیان می کند، دیگر رهبری در این جناح سیاسی معنایی ندارد و بیشتر کنشهای سیاسی این جریان حول گروههای مختلف در جریان است.
این خود به نوعی اعتراف در مورد انشقاق سیاسی است که اصلاحطلبان همواره آن را کتمان می کنند. اصلاحطلبان در این وادی نتوانستهاند هماهنگ عمل کنند و امسال به گونهای برای این جریان سیاسی طی شد که گروههای مختلف دست به جداسازی خود از مرکز زدند. درواقع امروز اصلاحطلبان مجمع الجزایر جدا از همی هستند که هر کدام خودمختاری سیاسیشان را اعلام کردهاند و حال محمدرضا خاتمی به طور تلویحی بیان میکند که دیگر بحث رهبری در این جناح سیاسی مطرح نیست.
این درحالی است که در میان اصلاحطلبان دعوای شورای مشورتی و شورای هماهنگی اصلاحات بالا گرفته است و روزنامه شرق در ویژه نامه خود با عنوان «جایگاه ممتاز شورای مشورت» در مطلبی تبلیغاتی تاکید میکند که رهبری جریان اصلاحطلب را شورای مشورتی بر عهده دارد نه شورای هماهنگی اصلاحات.
در سالی که حال شمارش معکوس آن برای رسیدن به خط پایان اغاز شده است، اصلاحطلبان دو شکست بزرگ را تجربه کردند. یکی در شورای شهر تهران بود که هیئت رئیسه آن برای انتخاب رئیس جدید انتخاباتی برگزار کرد و در این انتخابات بود که اصلاحطلبان دوباره طعم شکست را در شورای شهر چشیدند و احمد مسجد جامعی جایگاه ریاست شورای شهر تهران را به مهدی چمران تحویل داد و مرتضی طلایی نیز به عنوان نائب رئیس اول انتخاب شد.
جالب اینجاست که طرفدراران شورای مشورتی این شکست را به گردن شورای هماهنگی اصلاحات می اندازند و خود را دلیل پیروزی روحانی در انتخابات سال ۹۲ قلمداد می کنند و با این اوصاف بیان می دارند که بایستی رهبری اصلاحات را شورای مشورتی بر عهده بگیرد.
دومین شکست سنگین اصلاحطلبان در سال جاری نیز در مجلس خبرگان رهبری اتفاق افتاد. اگرچه سازوکار مجلس خبرگان رهبری و انتخاباتی که در آن برگزار می شود سیاسی نیست اما اصلاحطلبان انتخاب رئیس مجلس خبرگان بعد از مرحوم آیت الله مهدوی کنی را کاملا در زمینه منافع سیاسی خود تعریف و برنامه ریزی و با تبلیغات سیاسی گستردهای از هاشمی رفسنجانی حمایت کردند و در این عرصه با انتخاب آیت الله یزدی قافیه را باختند.
با این اوصاف اصلاحطلبان انحصار طلب گرچه شورای مشورتی را به عنوان کانال اصلی مدیریت در این جریان قلمداد می کنند اما این شورا نیز که نزدیکی خاصی به هاشمی دارد نتواست در این زمینه موفق عمل کند و با این اوصاف این شورا نیز شکست سیاسی بدی در سال جاری را تجربه کرد. اما هدف اصلی این شورا کانالیزه کردن قدرت اصلاحطلبان در حیطه تصمیمات خود است.
به نظر می رسد این سیاست همچنان ادامه دارد. زیرا حسین مرعشی، عضو مرکزی کارگزاران سازندگی نیز شورای مشورتی را یک شورای اجرایی می داند که وظیفه هماهنگی احزاب را برعهده داشته و نمی تواند خود به عنوان یک حزب سیاسی یا طیف سیاسی فعالیت کند.
عضو حزب کارگزاران سازندگی در مورد اختلاف شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و حزب کارگزاران نیز گفته است: «دوستانی که در شورای هماهنگی هستند، گاهی اوقات خودشان میخواهند لباس حزبی مستقل را بپوشند، ما به آنها تذکر میدهیم که این کار صحیح نیست. چون شورای هماهنگی ظرفیت یک حزب را ندارد و فقط نقش هماهنگی را دارد. قبلاً ۱۸ حزب اصلاحطلب بودند که الآن به ۲۰ حزب رسیدهاند و در آینده هم ممکن است چند گروه دیگر اضافه شوند ولی شورای هماهنگی یک نقش هماهنگی بین احزاب دارد. شورای هماهنگی ظرفیت و مأموریتش ایجاد هماهنگی است و خودش نمیتواند یک حزب مستقل داشته باشد. یک جا پایشان را فراتر میگذارند، خوب، ما هم تذکر میدهیم.»
مرعشی همچنین در مورد عدم حضور در همایش شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز گفت: «من در آن روز چابهار بودم، از قبل برای سفر چابهار برنامهریزی داشتم و نتوانستم شرکت کنم. از آقای کرباسچی هم اطلاع ندارم که چرا نرفتهاند ولی مشکل خاصی نداشتیم.»
همایشی که خود به نوعی نمایانگر انشقاق سیاسی در جریان اصلاحات بود و نه تنها مرعشی بلکه اعضای دیگر حزب کارگزاران در این همایش شرکت نکردند تا کذب بودن بهانههای مختلف در مورد عدم شرکت کارگزاران در این همایش مشخص شود.
با این اوصاف به نظر می رسد سال آینده نیز این دعوای سیاسی بر سر مدیریت جریان اصلاحات ادامه یابد و اصلاحطلبان انحصار طلب در برابر سطح دوم مدیریتی این جریان روبروی هم در سالی که انتخابات مجلس خبرگان رهبری برگزار می شود و سال حساسی از لحاظ سیاسی است، قراربگیرند.
منبع: فردا
نظر شما